چگونگی حل اختلاف میان کارگر و کارفرما
بررسی مسائل مربوط به کار و کارگر و ارتباط کارگر و کارفرما، از جمله مسائل مهمی است که ضرورت آن امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. این احساس نیاز با توجه به صنعتی شدن جوامع و دستیابی آنها به پیشرفت های اقتصادی در سایه افزایش حجم کارهای تولیدی و همچنین ازدیاد جمعیت و نیروی کار، در سال های اخیر افزایش یافته است. بدیهی است که با افزونی این تعاملات، برخوردها و اختلافاتی نیز در محیط های کاری به وجود می آید. در این نوشتار سعی می شود ابتدا از نظر حقوقی تعریفی جامع از کارگر، کارفرما و قرارداد کار ارائه گردد و درنهایت مراجع پیش بینی شده برای حل اختلاف در این زمینه معرفی شوند.
کارگر از لحاظ قانون کار کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حقوق و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند. تمامی افرادی که مشمول این تعریف باشند، از نظر قانون، کارگر محسوب می شوند و تفاوتی میان نگهبان یک کارگاه با مدیر فنی آن نیست. کارفرما نیز شخصی است که کارگر به درخواست و به اعتبار او در مقابل دریافت حقوق و سایر مزایا کار می کند. مدیران و مسئولانی که عهده دار اداره کارگاه هستند، نماینده کارفرما محسوب می شوند.
کارگاه نیز محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می کند. مؤسسات صنعتی، کشاورزی، معدنی، ساختمانی، خدماتی، مسافری، تجاری، اماکن عمومی و مانند آنها مشمول این عنوان هستند.
برای شروع ارتباط کاری میان کارگر و کارفرما، قراردادی کتبی یا شفاهی منعقد می شود و به موجب آن کارگر در قبال دریافت مزد، کاری را برای مدتی معین (موقت یا غیرموقت) برای کارفرما انجام می دهد. این قرارداد مشخص کننده و نمایانگر میزان دقیق ساعات کار، چگونگی کار، دریافت مزد و دیگر موارد است و در صورت بروز هرگونه اختلاف، ابتدا به آن رجوع می گردد.
در قانون کار، مراجع حل اختلاف به دو دسته هیئت های تشخیص (به عنوان مرجع بدوی) و هیئت های حل اختلاف (به عنوان مرجع تجدیدنظر) تقسیم شده و در هر استان چندین هیئت تشخیص و حل اختلاف به تناسب وسعت آن استان پیش بینی گردیده است. در صورت بروز اختلاف در روابط کارگر و کارفرما اعم از اخراج بدون دلیل موجه، عدم پرداخت حقوق و مزایا و مسائلی از این قبیل، کارگر می تواند چنانچه موضوع مورد اختلاف از طریق سازش مستقیم میان وی و کارفرما حل نشود، از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده قانونی کارگران و کارفرما به اداره کار مربوطه برای طرح دعوا مراجعه کند. اداره کاری صلاحیت رسیدگی به اختلاف میان کارگر و کارفرما را دارد که کارگاه در حوزه آن اداره واقع شده باشد. کارگر پس از رجوع به آن اداره، درخواست خود را حداکثر در دو صفحه نوشته، آن را ثبت می نماید و تحویل مسئول دبیرخانه اداره کار می دهد. چنانچه کارگر شخصاً امکان طرح دعوا را نداشته باشد، می تواند شخص دیگری را به عنوان نماینده خود معرفی نماید تا به جای او اقدام به طرح دعوا نماید. به این منظور مدعی باید به دفاتر اسناد رسمی مراجعه کرده و نسبت به دادن وکالت به فرد مورد نظر خود اقدام کند. بدیهی است که حضور نماینده کارگر در مراجع حل اختلاف باید با ارائه وکالت نامه با توجه به مناطق جغرافیایی، ادارات کار و مراجع حل اختلاف تشکیل شده قانونی مربوطه اعم از وکیل دادگستری یا وکیل کاری صورت پذیرد و مراجع حل اختلاف مکلف به پذیرفتن وکالت نامه دستی و خطی که اصالت آنها مشخص نیست، نخواهند بود؛ مگر آن که اعطای نمایندگی و وکالت به طرق دیگر برای مراجع تشخیص و حل اختلاف محرز و مسلم گردد.
پس از تقدیم دادخواست، وقت رسیدگی مشخص می شود و به کارگر و کارفرما ابلاغ می گردد. طرفین دعوا باید در تاریخ مقرر در محل حاضر شده و دفاعیات خود را به همراه مدارک معتبر ارائه کنند. هرگاه نیاز به تحقیق بیشتری باشد، بازرسان اداره کار به صورت محسوس و نامحسوس به تهیه گزارش از موضوع مورد اختلاف می پردازند و با مراجعه به کارگاه، اظهارات مطلعان را اخذ می کنند. پس از صدور رأی از سوی هیئت تشخیص، طرفین ظرف مدت 15 روز می توانند اعتراض خود را به صورت کتبی تحویل دهند. هیئت حل اختلاف نیز پس از بررسی موضوع، اقدام به صدور رأی می کند. این رأی قطعی بوده؛ اما قابل اعتراض در دیوان عدالت اداری است. اعتراض به رأی صادر شده مانع از اجرای آن نیست؛ مگر این که مرجع قضایی دستوری دایر بر توقف عملیات اجرایی صادر و اعلام نماید.
در مواردی مانند حوادث ناشی از تقصیر و کوتاهی کارفرما که بحث دیه و خسارت مطرح می شود، این مراجع و محاکم دادگستری هستند که صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارند. همچنین چنانچه توهین یا فحاشی میان کارگر و کارفرما شکل گرفته باشد، دادسرا صالح به رسیدگی خواهد بود و این موارد در شمار قوانین عمومی است.
دایره اجرای احکام دادگستری علاوه بر این که آرای صادر شده از سوی دادگاه های دادگستری را اجرا می کند، آن دسته از آرای مراجع حل اختلاف که قطعی شده اند را نیز اجرا می نماید. اجراییه در اداره دادگستری صادر و به کارگر یا کارفرما ابلاغ می شود. چنانچه در رأی حکم به بازگشت کارگر به کارگاه و ازسرگیری فعالیت های او داده شده باشد، کارفرما باید ظرف 10 روز پس از دریافت برگه اجراییه، مبادرت به اجرای این رأی کند و اگر ملزم به پرداخت حقوق کارگر شده باشد، ظرف یک ماه مطالبات کارگر را پرداخت نماید.
اسلام و حقوق کارگر و کارفرما
امامان و پیشوایان دین (ع)، در سخن و در عمل ، به کار و اشتغال تاکید داشته و از بیکاری به شدت دوری کرده اند. در روایات آمده است «کسی که به کار و تلاش مشغول است، از کسی که کار را رها کرده و به عبادت خدا مشغول است اجر و پاداشی فزونتر دارد» و نیز در روایات است که دعای بیکار هر چند عابد باشد مستجاب نمی شود. هم چنین در روایات است که پیامبر اکرم کارهای خانه را انجام می داد و نیز در خبر است که امام صادق (ع) فرمود:
«هر آن کس که جامه خود را بدوزد و نعلینش را وصله زند و کالای مورد نیاز خانه را خود حمل کند، از تکبر ایمن باشد.»
از حضرت علی (ع) نقل شده است که فرمود:
«روزی در مدینه سخت گرسنه بودم، از شهر بیرون شدم تا کاری پیدا کنم و مزدی به دست آورم. مقداری از شهر دور شدم به کنار خانه زنی رسیدم و دیدم مقداری گِل خشک انباشته است دانستم وی می خواهد آن گِل ها را جهت ساختمان، تر کند، به نزد او رفتم و با وی قرار بستم درازای هر دلو بزرگ آب که بر آن گِل ها بریزم یک دانه خرما بستانم. شانزده دلو کشیدم و از سنگینی دلوها دستم تاول زد. وی شانزده دانه خرما به من داد و من خرماها را به نزد پیامبر (ص) بردم و دو نفری آن ها را خوردیم.»
در روایات اسلامی از امیرالمومنین (ع)، درباره احیای زمین، ایجاد باغ ها، حفر قنوات، کارگری برای دیگران و … بسیار سخن به میان آمده است.
امام صادق (ع) فرمود:
«امیرالمومنین (ع) بیل می زد و زمین را احیاء می کرد و از در آمد و دسترنج خویش هزار بنده آزاد کرد» تمام این ها حاکی از ارزشمندی کار و کارگری، و مذموم بودن تنبلی و کسالت و بیکاری است.
در احادیث و روایات اسلامی از کار کردن به عنوان عملی دنیوی و اخروی یاد شده که دارای اجر و ثواب بسیار است و نسبت به آن توصیه های بسیاری شده است به طوری که عنوان «جهاد کننده در راه خدا» بر کارگری که برای اداره زندگی خانواده اش سعی و تلاش می کند اطلاق شده است. حضرت علی (ع) فرموده است:
«خداوند به حضرت داود (ع) وحی فرستاد که تو بنده بسیار خوبی هستی و تنها نقطه ضعفی که در تو وجود دارد این است که کار نمی کنی و از دسترنج خود امرار معاش نمی کنی بلکه از بیت المال حقوق می گیری. داود چهل روز گریست و سپس به شغل آهنگری روی آورد و از آن طریق مخارج خود را تامین نمود.»
شخصی گفت: دیدم امام صادق (ع) در زمینی کار می کند و از شدت گرما پیوسته عرق می ریزد. عرض کردم فدایت شوم بیل را به من بدهید تا این کار را انجام دهم . فرمود دوست دارم در طلب رزق و روزی، گرمای خورشید مرا آزار دهد و من اجر و پاداش ببرم. در روایات است که حضرت علی (ع) هیزم جمع می کرد، چشمه و قنات حفر می نمود، باغ و مزرعه آبیاری می کرد و حضرت زهرا(س) گندم آرد می کرد و نان می پخت. حضرت صادق (ع) فرمود: «خداوند انسانی را که خوابیدن و بیکاری او زیاد باشد مبغوض می دارد.»
یکی از صوفیه ها به نام محمد بن منکدر گفت:
در یک روز گرم تابستان دیدم امام باقر (ع) مشغول زراعت است و عرق از سراپای او جاری است به او گفتم: اگر شما در این حال بمیرید در چه حالی از دنیا رفته اید؟ آیا در حال حرص زدن برای دنیا نمرده اید؟ حضرت فرمود: «اگر در این حال بمیرم در حال عبادت و اطاعت خدا مرده ام؛ چون من عرق می ریزم و کار می کنم تا محتاج تو و امثال تو نباشم.»
کارگری نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من کارگری هستم که دیگر توان کار ندارم و دستم قدرت ندارد. حضرت فرمود:
«برو کار کن اگر با دست نمی توانی کارکنی بار بر روی سرت بگذار و ببر و با این کار عزت خود را حفظ کن و زن و بچه ات را در آسایش و رفاه قرار بده»
پیامبر اکرم (ع) فرمود:
«بعضی از گناهان فقط با سعی در طلب رزق و روزی و درآمد آبرومند پاک می شود» و فرمود:
«کسی که از راه حلال در طلب دنیا باشد و قصد او (از کار کردن) توسعه دادن زندگی زن و بچه، و بی نیازی از تقاضا کردن از دیگران، و نیز رسیدگی به همسایگان و مستمندان باشد در حالی که صورتش چون ماه شب چهاردهم درخشندگی دارد به دیدار خداوند می شتابد.»
و نیز فرمود:
«خداوند بنده ای را که سختی بکشد تا در آمدی کسب کند و بی نیاز از دیگران شود دوست دارد.»
کارگر و حقوق او
کارگر از نظر قانون کار، کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی (اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا) به درخواست کارفرما کار می کند.
کارگر در دیدگاه اسلام بسیار محترم و ارزشمند است، به طوری که رسول گرامی اسلام (ص) و امیر المومنین (ع) و سایر امامان معصوم (ع) از کار و کارگر تجلیل کرده و خود نیز کار می کردند و خود را کارگر می دانستند، و در تاریخ منقول است که حضرت علی (ع) باغ های دیگران را آبیاری می کرد و از آن ها دستمزد می گرفت.
و چون چنین است در معارف و احکام اسلامی، حقوقی برای کارگران معین شده و نسبت به اجرای دقیق آن ها تاکید بسیار شده است، تا جایی که امام سجاد (ع) در رساله حقوق خود می فرماید:
«حق زیردستان بر تو آن است که بدانی ضعف آن ها و قدرت تو (از نظر مالی، بدنی و فکری) دلیل تسلط تو بر آنها شده است. پس باید با آنها به عدالت رفتار کنی و مانند پدری مهربان برای آنها باشی، از نادانی وجهل و اشتباه آنها درگذری و در عقوبت آنان تعجیل نکنی و بر این کارفرمایی که خدا به تو داده است سپاسگزار باشی.»
و در سخنی دیگر، از اذیت و آزار کردن نسبت به کارگران نهی فرموده است و صریحا دستور مراعات حق آن ها را صادر کرده، می فرماید:
«حق کسی که کارهای (خانه، مغازه، کارگاه ، کارخانه) تو را انجام می دهد، آن است که بدانی او را خدا خلق کرده و در حقیقت از پدر و مادر تو است (آدم و حوا). تو مالک و خالق او نیستی و رزق او نیز در دست تو نیست. پس به او نیکی کن و آزارش مده.»
به عبارت دیگر می توان گفت که در روایات اسلامی، حقوقی برای زیر دستان ذکر شده است، که مناسب است در این جا نمونه هایی را تحت عنوان حقوق کارگردان یادآور شویم .
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«حق کارگر بر کارفرما آن است که لباس و غذای خوب به او بدهد، بیش ازحد طاقت، او را به کار وا ندارد»
شخصی نزدرسول خدا (ص) آمد و گفت: تا چه مقدار اشتباهات و نافرمانی های کارگر را مورد عفو قرار دهیم؟ حضرت پس از مدتی سکوت فرمود:«روزی هفتاد مرتبه از او درگذر» و نیز فرمود:
«همه شما نسبت به زیردستان و کارگزاران خود مسئول هستید.»
در روایت است که یکی از خدمتکاران و کارگران زن که در منزل امام سجاد (ع) کار می کرد، روزی برای وضوی حضرت آب از چاه آورده بود، اما ناگهان ظرف آب از دستش افتاد؛ آبها بر آن حضرت ریخت، حضرت نگاهی به او کرد؛ اما قبل از آن که صحبتی بفرماید، آن زن تقاضای عفو و بخشش نمود و آیاتی از قرآن را خواند و امام سجاد فورا از تقصیر او درگذشت…
حنان بن شبیب گوید:
چند نفر کارگر جهت کار در یکی از باغ های امام صادق (ع) اجیر کرده بودیم که تا عصر کار کنند؛ چون کارشان به اتمام رسید، حضرت به نماینده خود فرمود: «پیش از آن که عرقشان بخشکد مزدشان را بپرداز»
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«خداوند تبارک و تعالی از هر گناهی می گذرد(با توبه) جز این که کسی مهریه زنی را منکر شود و یا حقوق کارگری را غصب کند و ادا ننماید»
به هر حال حقوق کارگر بر کارفرما به طور خلاصه به این شرح است:
1- خوراک و لباس او را به نحو مطلوب تامین کند.
2- بیش از اندازه طاقت از او کار نکشد.
3- متکبرانه با او رفتار ننماید.
4- از خطاها و نافرمانی های او درگذرد.
5- دستمزد و حقوق او را کاملا بپردازد.
کارفرما وحقوق او
کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق السعی کار می کند.
مدیران و مسوؤلان (به طور عموم تمام کسانی که عهده دار اداره کارگاه هستند) نماینده کارفرما محسوب می شوند، و کارفرما مسئول کلیه تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می گیرند.
نقل شده است که امام صادق (ع) خدمتکارش را برای انجام کاری فرستاد. مدتی گذشت اما آن کارگر بازنگشت. حضرت به سراغ او رفت و دید در گوشه ای خوابیده است، بالای سرش نشست و او را باد می زد تا این که از خواب بیدار شد.
وقتی از خواب برخاست امام بدون آن که عصبانی بشود فرمود:
«فلانی، این درست نیست که تو هم شب ها استراحت کنی و هم روزها، شب ها خوب بخواب و کارهای روزانه را هم خوب انجام بده.»
یعنی از ساعاتی که طبق قرارداد باید کار کنی کم مگذار و کاملا در اوقات کاری به انجام وظیفه ات مشغول باش.
در منطق اسلام، کارکردن عبادت است و اگر با انگیزه کسب درآمدحلال به جهت اداره آبرومندانه زندگی همراه باشد اجر و ثواب جهاد در راه خدا را در پی دارد و لذا نقل شده است که پیامبر دست کارگر را می بوسید> چون دست مجاهد فی سبیل الله بود.