180 اصطلاح حسابداری که حسابداران حرفه‌ای با آن آشنا هستند


1 – حسابداری (Accounting)

سیستمی که فعالیت‌های یک واحد تجاری را اندازه گیری و سپس این اطلاعات را در قالب گزارشها و صورتهای مالی پردازش می کند و موجب ارتباط تصمیم گیرندگان با واحد تجاری می شود.

2 – حساب دریافتنی (Account receivable)

یک دارایی که مبین دریافت وجه نقد در آینده از مشتریان می باشد. این دارایی در نتیجه فروش کالا یا ارائه خدمات ایجاد می شود.

3 – حساب پرداختنی (Account payable)

یک بدهی که پشتوانه آن شهرت و اعتبار واحد تجاری بدهکار است.

4 – معادله حسابداری (Accounting equation)

اساسی ترین ابزار برای نمایش هویت حسابداری دوطرفه است که به شکل (داراییها = بدهیها + سرمایه) بیان می شود.

5 – دارایی (Asset)

یک منبع اقتصادی که انتظار می رود دارای منافع آتی باشد.

6 – حسابرسی (Auditing)

بررسی صورت‌های مالی یک واحد تجاری توسط حسابداران خارج از شرکت. نتیجه کار حسابرسان ارائه یک اظهارنظر حرفه‌ای در مورد صورت‌های مالی واحد تجاری است.

7 – ترازنامه (Balance sheet)

فهرستی از دارایی‌ها، بدهی‌ها و سرمایه یک واحد تجاری در یک تاریخ معین. گاهی اوقات به ترازنامه، صورت وضعیت مالی نیز گفته می‌شود.

8 – سرمایه (Capital)

ادعای مالک یک واحد تجاری نسبت به داراییهای آن واحد.

9 – شرکت سهامی (Corporation)

یک نوع از واحدهای تجاری که مالکان آن، سهامداران هستند. شرکت سهامی دارای شخصیت حقوقی است.

10 – واحد جداگانه حسابداری

یک سازمان یا بخشی از یک سازمان که از نقطه نظر حسابداری به عنوان یک واحد اقتصادی جدا از سایر سازمان‌ها و افراد است. واحد جداگانه حسابداری مهمترین مفهوم حسابداری است.

11 – هزینه (Expense)

کاهش در سرمایه که در نتیجه ارائه کالا یا خدمات به مشتریان پدید می‌آید.

12 – حسابداری مالی (Financial accounting)

شاخه‌ای از حسابداری که برای افراد خارج از واحد تجاری، اطلاعات فراهم می‌کند.

13 – صورت‌های مالی (financial statements)

اسنادی که اطلاعات مالی یک واحد تجاری را به افراد و سازمان‌های بیرونی و خارجی گزارش می‌کند.

هدف صورت‌های مالی یا گزارش‌های مالی یا گزارشگری مالی عبارت است از، بازنمایی اطلاعات خلاصه‌شده و طبقه‌بندی‌شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری، به گونه‌ای که برای طیفی گسترده‌ای از استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی فایده‌مند واقع شود.

14 – اصول پذیرفته شده حسابداری (Generally Accepted Accounting Principles)

رهنمون‌های حسابداری که به وسیله هیات استانداردهای حسابداری مالی تدوین می‌شوند و نحوه گزارشگری مالی را به حسابدارن توصیه می‌کنند.

15 – صورت سود و زیان (Income statement)

فهرستی از درآمدها و هزینه‌ها و سود یا زیان ویژه یک واحد تجاری برای یک دوره معین.
گاهی اوقات صورت سود و زیان را صورت عملیات و یا صورت درآمد نیز می‌نامند.

16 – بدهی (Liability)

یک تعهد مالی که باید به افراد یا سازمان‌ها پرداخت شود.

17 – حسابداری مدیریت (Managerial accounting)

شاخه‌ای از حسابداری که اطلاعات لازم را برای تصمیم‌گیرندگان داخلی نظیر مدیران تهیه می‌کند.

18 – سود ویژه (Net income)

مازاد درآمدها بر هزینه‌ها، سود ویژه نام دارد. گاهی اوقات سود ویژه را سود خالص نیز می‌نامند.

سود ویژه یا سود خالص وقتی به دست میاد که از سود ناوِیژه یا ناخالص ، هزینه های مختلف اداری و سایر هزینه های مالی رو ازش کسر کنیم.

سود ویژه (سود خالص)= سود ناویژه (سود ناخالص) ـــ {هزینه های مختلف اداری ، فروش و تبلیغات و نیز مالیات ها و سایر هزینه های مالی}

19 – زیان ویژه (Net loss)

مازاد هزینه‌ها بر درآمدها، زیان ویژه نام دارد. گاهی اوقات زیان ویژه را زیان خالص می‌نامند.

20 – اسناد پرداختنی (Note payable)

یک بدهی است که پرداخت آن بطور کتبی تعهد شده است.

21 – اسناد دریافتنی (Note receivable)

یک دارایی که متعهد پرداخت آن را کتبآ تعهد کرده است.

22 – شرکت تضامنی (general partnership)

یک واحد تجاری با دو یا چند مالک.

23 – واحدهای تک مالکی

یک واحد تجاری با یک مالک.

24 – درآمد (Income)

افزایش در سرمایه که در نتیجه فروش کالا یا خدمات به مشتریان حاصل شده است.

25 – صورت گردش وجوه نقد (cash flow statement)

گزارش دریافت‌ها و پرداخت‌های نقدی که برحسب فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تامین مالی طبقه‌بندی شده است.

26 – سهامدار (Shareholder)

شخصی که دارای سهم در یک شرکت سهامی است.

27 – مبادله (Exchange)

رویدادی که هم وضعیت مالی یک واحد تجاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هم برای ثبت حسابداری قابل اتکا است.

28 – حساب (Account)

جزئی‌ترین تغییرات به وجود آمده در یک دارایی مشخص، یک بدهی مشخص و یا سرمایه در طول یک دوره، در حساب منعکس می‌شود.

29 – نمودار حساب‌ها

فهرستی از تمامی حساب‌ها و شماره آنها در دفتر کل.

30 – بستانکار (Creditor)

بستانکار (یا دائن یا طلب‌کار) کسی است که «حقی» بر گردن دیگری (بدهکار یا مدیون) دارد.

حساب بستانکاران در دفاتر حسابداری و ترازنامه گروهی از تعهدات و بدهی‌های سازمان هستند که می‌توانند در قالب یک شخص حقیقی یا حقوقی، بانک‌ها، موسسات مالی و اعتباری و… در ازای خرید نسیه مواد اولیه، کالا، خدمات و دیگر موارد به‌وجود آیند.

در حسابداری دوطرفه، حساب بستانکار در سمت چپ ترازنامه نمایش داده می‌شود.

31 – بدهکار (debtor)

بدهکار (یا مدیون) به شخصی (حقیقی یا حقوقی) گفته می‌شود که دینی یا دیونی به نفع شخص (حقیقی یا حقوقی) دیگر بر عهده او است؛ و وی موظف به پرداخت آن دین یا دیون است.

در حسابداری دوطرفه، حساب بدهکار در سمت راست ترازنامه نمایش داده می‌شود.

32 – دفتر روزنامه (Journal)

سوابق مبادلات یک واحد تجاری به ترتیب تاریخ وقوع آنها.

دفتر روزنامه یا دفتر روزنامه عمومی دفتری است که کلیه معاملات و رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی روزانه به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبت می‌شوند.

در گروه دفاتر حساب‌داری، دفتر روزنامه عمومی و دفتر کل با هم دفاتر رسمی یا قانونی را تشکیل می‌دهند. دفاتر تأمین و سایر دفاتر مورد نیاز حسابداران نیز دستهٔ دیگری است که به آن دفاتر غیر رسمی یا کمکی می‌گویند.

دفتر روزنامه، دفتری است که تاجر عملیات روزانه (با بار مالی) خود را در آن ثبت می‌کند. برخی تاجران گروهی از عملیات‌ها را در دفاتر دیگری نیز ثبت می‌کنند، مثلاً عملیات مربوط به فروش کالای خاص یا عملیات مربوط بین تاجر و تاجر بخصوصی که برای تاجر حائز اهمیت ویژه‌ای است.

بر اساس ماده ۷ قانون تجارت ایران، «دفتر روزنامه دفتری است که تاجر باید همه روزه مطالبات، دیون و دادوستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی و به طور کلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسم و رسمی که باشد و وجوهی را که برای مخارج شخصی خود برداشت می‌کند در آن ثبت نماید.»

«دفتر روزنامه باید دارای ستونهای مناسب برای انتقال اطلاعات سند حسابداری به آن باشد. بنا براین دفتر روزنامه باید حداقل دارای ستون‌هایی برای درج شماره سند حسابداری، تاریخ، شرح، مبلغ بدهکار و مبلغ بستانکار هر رویداد باشد.»

33 – دفتر کل (General ledger)

دفتر کل مرکزی در حسابداری، به مخزن مرکزی داده‌های مالی و غیرمالی شرکت اطلاق می‌شود، که کلیه حساب‌های ثبت معاملات مربوط به دارایی‌ها، بدهی‌ها، حقوق صاحبان سهام، درآمدها و هزینه‌های شرکت در آن ذخیره می‌شود.

در نرم‌افزارهای حسابداری مدرن یا سیستم‌های برنامه‌ریزی منابع سازمانی، دفترکل مرکزی به عنوان یک دیتابیس مرکزی عمل کرده و کلیه نرم‌افزارهای فرعی، ماژول‌ها و دفاتر حسابداری از طریق ارتباط با آن، داده‌های مربوط به حساب‌های قابل پرداخت، حساب‌های دریافتی، مدیریت نقدی، دارایی‌های ثابت، خریدها و اطلاعات مالی پروژه‌ها را منتقل و ذخیره‌سازی می‌کنند.

دفاتر کل مرکزی، ستون فقرات هر سیستم حسابداری بشمار می‌آید، که اطلاعات مالی و غیرمالی سازمان‌ها، در آن نگهداری می‌شود.

34 – تراز آزمایشی (Trial balance)

یکی از وسایلی که حسابداران برای آزمون صحت مدارک حسابداری مورد استفاده قرار می‌دهند، تراز آزمایشی است.

در سیستم حسابداری دو طرفه، هر معامله به مبلغ بدهکار و بستانکار مساوی در دفاتر ثبت می‌شود.

اگر حساب‌ها به صورت صحیح ثبت و مانده‌گیری شده باشند، جمع مانده‌های بدهکار حساب‌های دفتر کل باید با جمع مانده‌های بستانکار حساب‌ها مساوی باشد.

تراز آزمایشی فهرستی است از ماندۀ حسابهای دفتر کل، که معمولاً در پایان هر ماه تهیه می‌شود.

تهیه تراز مزبور به حسابداران امکان میدهد که از تساوی جمع مانده‌های بدهکار با جمع مانده‌های بستانکار اطمینان حاصل نمایند.

35 – حسابداری بر مبنای تعهدی (Accrual Basis accounting)

حسابداری شناسایی و ثبت رویدادها به محض وقوع بدون توجه به تاثیر آن بر وجوه نقد.

36 – هزینه معوق (deferred expenses)

هزینه ای که تحمل شده است ولی هنوز وجه آن پرداخت نشده است.

37 – درآمد معوق (deferred income)

درآمدی که تحقق یافته است ولی وجه آن دریافت نشده است.

38 – استهلاک انباشته (Accumulated Depreciation)

مجموع تجمعی هزینه‌های استهلاک یک دارایی ثابت از زمان تحصیل آن.

39 – تراز آزمایشی تعدیل شده (Adjusted Trial Balance)

ثبتی که در پایان دوره برای تخصیص درآمدها به دوره ای که در آن تحقق یافته‌اند و هزینه‌ها به دوره‌ای که در آن تحمل شده‌اند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. ثبت‌های تعدیلی کمک می‌کنند تا سود به طور صحیح اندازه گیری شود و همچنین دارایی‌ها و بدهی‌ها نیز با مانده صحیح در صورت‌های مالی گزارش شوند.

40 – ارزش دفتری یک دارایی ثابت (Book Value of fixed assets)

بهای تمام شده دارایی منهای استهلاک انباشته آن.

41 – حسابداری بر مبنای نقدی یا حسابداری نقدی  (cash-basis accounting)

نوعی از حسابداری که در آن فقط مبادلاتی ثبت می‌شوند که در آن دریافت یا پرداخت وجه نقد وجود دارد.

42 – حساب متقابل (Mutual account)

حسابی که همواره دارای یک حساب همراه بوده و مانده آن همیشه عکس مانده حساب همراه خود است.

43 – استهلاک (Depreciation)

هزینه‌ای که ناشی از تخصیص بهای تمام شده یک دارایی ثابت به سال‌های عمر مفید آن است.

44 – اصل تطابق هزینه با درآمد ( matching principle)

این اصل، مبنایی برای ثبت هزینه‌هاست.

اصل تطابق هزینه با درآمد یا به اختصار اصل تطابق یکی از اصول حسابداری (Accounting principles) تعهدی است که بیان می‌کند هزینه‌ها باید بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت در دوره‌ای که به وقوع پیوسته، ثبت شود بر خلاف حسابداری نقدی که در آن هزینه در زمان پرداخت آن ثبت می‌شود.

این اصل حسابداران را در شناسایی تمامی هزینه‌های تحمل شده در طی دوره و اندازه گیری آن یاری می‌دهد و باعث می‌شود کلیه هزینه‌های تحمل شده در طی دوره به مقابله تمامی درآمدهای تحقق یافته دوره بشتابند.

45 – دارایی ثابت (fixed assets)

دارایی بلند مدتی که در عملیات عادی واحد تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد نظیر ساختمان، زمین و ماشین آلات.

دارایی ثابت به دارایی مشهودی که در واحد تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد و دارای ماهیتی دائمی یا نسبتاً ثابت است، گفته می‌شود. دارایی‌های مذکور، به استثنای زمین به مرور فرسوده یا در اثر گذشت زمان غیرقابل استفاده می‌شوند. در این صورت اصطلاحاً گفته می‌شود که دارایی‌ها مستهلک شده‌اند.

46 – پیش پرداخت هزینه‌ها (Prepaid expenses)

گروهی از دارایی‌های متفرقه که معمولآ در آینده‌ای نزدیک یا منقضی و یا مصرف می‌شود. برای مثال می‌توان از پیش پرداخت اجاره، پیش پرداخت بیمه و ملزومات نام برد.

47 – اصل شناسایی درآمد (The revenue recognition principle)

مبنایی برای ثبت درآمد که به حسابداران می‌گوید در چه زمان و به چه مبلغ درآمد را ثبت کنند.

اصل تحقق درآمد، زمان شناسایی درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهای مالی را تعیین می نماید. طبق این اصل، درآمد زمانی شناسایی می‌گردد که دو شرط زیر برقرار باشد:

– مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.
– فرایند کسب سود، کامل شده باشد.

تکمیل فرایند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است.

اصل شناسایی یا تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق « روش فروش» شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش، فرایند کسب سود، کامل می‌گردد.

طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از خدمات بر اساس میزان انجام خدمات شناسایی می‌گردد. زیرا میزان انجام خدمات، مبنایی جهت تشخیص تکمیل فرایند کسب سود است.

مطابق اصل تحقق درآمد، مبالغ پیش دریافت مشتریان نباید به عنوان درآمد دوره محسوب گردد. زیرا فرایند کسب سود در مورد این مبادله هنوز تکمیل نشده است.

48 – دوره مالی (Financial period)

برای تعیین وضعیت سود یا زیان واحد های تجاری، مدت فعالیت آن ها به دوره های کوتاه تقسیم می شود که به هر یک از این دوره ها، دوره مالی گفته می شود. در پایان هر دوره مالی وضعیت مالی شرکت ها در گزارشات مالی بیان می شود.

49 – سال مالی (Financial year)

دوره‌ای‌ست که برای محاسبهٔ وضع مالی سالیانه در تجارت و سازمان‌های گوناگون کاربرد دارد. در حوزه‌های داوری، قوانین نظم‌دهندهٔ درباره حسابداری و مالیات هر دوازده‌ماه یک‌بار نیازمند گزارش‌هایی هستند، که البته این نیاز نیست که دورهٔ مورد نظر در قالب یک سالِ سال‌نامه‌ای (مانند از فروردین تا اسفند) باشد. سال‌های مالی در کشورها و تجارت‌ها متفاوت‌اند.

50 – پیش دریافت درآمد

یک بدهی که در هنگام دریافت وجه از مشتریان به وجود می آید و باعث می‌شود که گیرنده وجه تعهد نماید که در آینده کالا و یا خدماتی را ارائه کند. به پیش دریافت درآمد، درآمد انتقالی نیز گفته می‌شود.

51 – چرخه حسابداری (Accounting cycle)

فرآیندی که طی آن حسابداران صورت‌های مالی یک واحد تجاری را برای یک دوره معین تهیه می‌کنند.

52 – بستن حساب‌های موقت

یکی از مراحل چرخه حسابداری در پایان دوره مالی که حساب‌ها را برای ثبت مبادلات در دوره مالی آتی آماده می‌سازد. این مرحله شامل انجام ثبت‌های بستن کلیه حساب‌های درآمد، هزینه و برداشت در دفتر روزنامه و نقل آنها به دفتر کل است.

بعد از انجام ثبت‌های بستن و نقل آنها به دفتر کل، مانده حساب‌های درآمد، هزینه و برداشت به صفر می‌رسد.

53 – ثبت‌های بستن

ثبت‌هایی که موجب نقل مانده حساب‌های درآمد، هزینه و برداشت از حساب‌های مربوط به خود به حساب سرمایه می‌شود.

54 – دارایی جاری (Current assets)

یک دارایی که انتظار می‌رود که ظرف دوازده ماه یا یک چرخه عادی عملیات واحد تجاری (هر کدام که طولانی‌تر است) به وجوه نقد تبدیل، فروخته و یا مصرف شود.

دارایی‌های جاری شامل پول نقد و سایر حساب‌های با نقدشوندگی سریع هستند. حساب‌های دریافتنی، موجودی کالا، سهام و سایر اوراق بهاداری که در بازار خرید و فروش می‌شوند جزو دارایی‌های جاری به‌حساب می‌آیند.

دارایی جاری به وجوه نقد و سایر دارایی‌هایی که انتظار می‌رود در جریان عملیات جاری واحد، ظرف یک سال تبدیل به وجه نقد گردند، فروخته شوند یا به مصرف رسند، گفته می‌شود. در یک واحد خدماتی کوچک دارایی‌های مذکور علاوه بر وجوه نقد، شامل حساب‌ها و اسناد دریافتنی، موجودی مواد و هزینه‌های پیش‌پرداخت شده است.

55 – بدهی جاری (Current liabilities)

یک بدهی که انتظار می‌رود ظرف یکسال یا یک چرخه عادی واحد تجاری، اگر چرخه عملیات بیشتر از یکسال باشد، پرداخت شود.

از متداول‌ترین بدهی‌های جاری، اسناد پرداختنی و حساب‌های پرداختنی را می‌توان نام برد که دقیقاً عکس اسناد و حساب‌های دریافتنی هستند. سایر بدهی‌های جاری متداول عبارتند از حقوق و سایر هزینه‌های پرداختنی و مالیات بر درآمد واحد.

56 – نسبت جاری (Current ratio)

دارایی‌های جاری تقسیم بر بدهی‌های جاری.

این نسبت قدرت پرداخت بدهی‌های جاری از محل دارایی‌های جاری را بیان می‌کند.

نسبت جاری بیشتر برای گرفتن ایده در رابطه با توانایی شرکت، در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه مدت، از طریق دارایی‌های کوتاه مدت، استفاده می‌شود. مقدار بالای این نسبت، توانایی شرکت را در پرداخت تعهدهایش نشان می‌دهد، در حالی که اگر این نسبت زیر ۱ باشد، نشان‌دهنده این می‌باشد، که شرکت توانایی پرداخت تعهدهایش را ندارد.

اگر شرکت موظف باشد، در آن لحظه تمامی آن‌ها را پرداخت کند، که نشان‌دهنده اینست که شرکت در سلامت مالی مناسبی قرار ندارد. البته به این معنا نیست که شرکت در آینده نزدیک ورشکست می‌شود، زیرا روش‌های مختلفی برای تأمین مالی وجود دارد، اما در کل یک نشانه خوب نمی‌باشد.

نسبت جاری می‌تواند یک ایده دربارهٔ راندمان چرخه عملیاتی شرکت، یا توانایی شرکت در تبدیل محصولاتش، به وجه نقد بدهد.

شرکت‌هایی که در دریافت حساب‌های دریافتی مشکل دارند، یا دارای گردش موجودی کالای طولانی می‌باشند، با مشکلات نقدینگی مواجه می‌شوند و چون عملیات تجاری در هر صنعت متفاوت می‌باشد، بهتر است شرکت‌هایی از یک صنعت را مقایسه کنیم.

نسبت جاری شبیه نسبت آنی می‌باشد، با این تفاوت که نسبت آنی شامل موجودی کالا و سفارش‌ها و پیش پرداخت‌ها نمی‌باشد، که نشان‌دهنده دارایی‌های نقد شونده‌تر می‌باشد.

57 – نسبت بدهی (Debt Ratio)

نسبت کل بدهی‌ها به کل دارایی‌ها را نسبت بدهی گویند. این نسبت بیانگر آن بخش از دارایی‌ها است که از طریق بدهی تامین شده است.

نسبت بدهی بالاتر از یک نشان می‌دهد، که شرکت بدهی‌هایش بیشتر از دارایی‌هایش است و نسبت بدهی کمتر از یک نشان‌دهنده این است، که دارایی‌های شرکت بیشتر از بدهی‌هایش می‌باشد. نسبت بدهی در ترکیب با سایر روش‌ها، سلامت مالی شرکت را محاسبه می‌کند. نسبت بدهی می‌تواند به سرمایه‌گذار کمک کند تا درجه ریسک شرکت‌های مختلف را تعیین کند.

58 – خلاصه حساب سود و زیان

نام حساب واسطه‌ای که درآمدها و هزینه‌ها قبل از نقل نهایی به حساب سرمایه، به آن منتقل می‌شوند.

59 – نقدینگی (Liquidity)

نقدینگی در حسابداری به زبان ساده یعنی اندازه‌گیری سرعت تبدیل یک قلم به وجه نقد.

60 – دارایی بلندمدت (long-term assets)

هر دارایی به جز دارایی‌های جاری.

61 – بدهی بلند مدت (Long-term debt)

هر بدهی به جز بدهی‌های جاری.

62 – حساب موقت (اسمی)

حساب‌های درآمد و هزینه را با توجه به اینکه به یک دوره معین مربوط و در پایان دوره بسته می‌شوند، اصطلاحآ حساب موقت (اسمی) می‌نامند. در واحدهای تک مالکی، حساب برداشت نیز یک حساب موقت است.

63 – چرخه عملیات (operating cycle)

مدت زمانی که پول برای کالا و خدمات پرداخت می‌شود و این کالا و خدمات به مشتریان ارائه و در ازاء آن وجوه نقد دریافت می‌شود.

64 – حساب دائمی ( real account)

حساب دائمی یا حساب حقیقی، حساب‌های دارایی، بدهی و سرمایه هستند که در پایان دوره بسته نمی‌شوند.

65 – تراز آزمایشی اختتامی (تراز آزمایشی بعد از بستن حساب‌ها)

فهرستی از تمام حساب‌های دفتر کل و مانده هریک از آنها در پایان دوره بعد از انجام ثبت‌های بستن در دفتر روزنامه و نقل آنها به دفتر کل.

از طریق آخرین مرحله چرخه حسابداری، اطمینان حاصل می‌شود که دفتر کل در تعادل به سر می‌برد و برای شروع دوره بعد آمادگی دارد.

66 – ثبت معکوس (Reversing Entries)

آخرین مرحله در چرخه حسابداری، ثبت های معکوس است.

ثبت معکوس، ثبتی است که موجب تعویض بدهکار و بستانکار تبت تعدیلی دوره قبل می‌شود. تاریخ انجام ثبت معکوس در اولین روز دوره بعد از انجام ثبت‌های تعدیلی است.

بعضی از درآمدها و هزینه ها ممکن است در پایان سال به میزانی تحقق یافته باشند ولی از آنجایی که پرداختی صورت نمی گیرد، می بایست ثبت اصلاحی مربوط به آنها را انجام دهیم.

67 – کاربرگ (worksheet)

یک فرم چند ستونی که کمکی برای تهیه صورت‌های مالی از طریق تراز آزمایشی است.

معمولا حسابدارها در عمل قبل از اینکه حساب‌ها را ببندند، صورت‌های مالی را تهیه می‌کنند. برای همین ابتدا از فرمی به عنوان پیش‌نویس برای انجام اصلاحات پایان دوره و بستن حساب‌ها و اطمینان از صحت کار خود استفاده می‌کنند که به آن کاربرگ می‌گویند.

کاربرگ، فرم یا ورقه ستون‌بندی شده‌ای است که در پایان دوره مالی تهیه و در آن اطلاعات لازم برای اصلاح حساب‌ها، تهیه صورت‌های مالی و بستن حساب‌ها گردآوری می‌شود.

کاربرگ جزء صورت‌های مالی اساسی و مدارک رسمی حسابداری نیست.

کاربرگ معمولا ۱۰ ستون مبلغ دارد اما تعداد ستون‌های آن را می‌توان بنا بر نیاز موسسات مختلف افزایش داد.

بنابراین یک کاربرگ شامل بخش‌های تراز آزمایشی، اصلاحات، تراز آزمایشی اصلاح شده، سود و زیان، ترازنامه است که هر بخش یک ستون بدهکار و یک ستون بستانکار دارد.

68 – دارایی (Assets)

دارایی در علم حسابداری، عبارتست از کلیه اموال و حقوقی که دارای ارزش پولی باشند.

دارایی‌های یک واحد ممکن است پدیده‌های عینی و مشهود باشند. مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیرقابل رویت، مثل سرقفلی و مطالبات از اشخاص.

دارایی‌ها عرفاً از دیدگاه اراده در ترازنامه به گروه‌های متمایزی تقسیم می‌شوند. دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از دارایی‌های جاری و دارایی‌های ثابت.

69 – سود ناویژه (Gross profit)

مازاد درآمد فروش بر بهای تمام شده کالای فروش رفته. گاهی اوقات آن را سود ناخالص نیز می نامند.

درصد سود ناویژه = سود ناویژه تقسیم بر درآمد فروش خالص. این درصد معیاری برای اندازه گیری سودآوری است.

سود ناویژه یا سود ناخالص وقتی به دست میاد که قیمت تمام شده کالای فروش رفته رو از فروش کالا کم کنیم.

سود ناویژه (سود ناخالص) = مبلغ حاصل از فروش کالا ــ قیمت تمام شده کالای فروش رفته

70 – سود عملیاتی (Operating Profit)

سود ناویژه منهای هزینه‌های عملیاتی بعلاوه سایر درآمدهای عملیاتی. گاهی اوقات آن را سود حاصل از عملیات نیز می‌نامند.

71 – گردش موجودی کالا (Inventory turnover)

نسبت بهای تمام شده کالای فروش رفته به متوسط موجودی کالا.

به وسیله گردش موجودی کالا می‌توان گفت که متوسط موجودی کالا، در سال چند بار فروخته شده است.

72 – خرید خالص (net purchase)

خرید منهای تخفیفات خرید و برگشتی‌های خرید و تخفیفات.

73 – فروش خالص (net sales)

درآمد فروش منهای تخفیفات فروش و برگشتی‌های فروش و تخفیفات.

74 – سایر هزینه‌ها (Other expenses)

هزینه‌هایی که خارج از فعالیت‌های اصلی یک واحد تجاری هستند، نظیر زیان فروش یک دارایی ثابت.

75 – سایر درآمدها (Other income)

درآمدی که مربوط به خارج از فعالیت‌های اصلی یک واحد تجاری است، نظیر سود حاصل از فروش یک دارایی ثابت.

76 – سیستم ادواری موجودی کالا

نوعی از سیستم حسابداری موجودی کالا که در آن واحد تجاری سوابق مستمر موجودی کالا را نگهداری نمی‌کند. در عوض، در پایان دوره واحد تجاری مبادرت به شمارش فیزیکی موجودی کالا می‌کند و با شیوه‌های مناسب، بهای موجودی کالا را محاسبه می‌کند.

77 – سیستم دائمی موجودی کالا

نوعی از سیستم حسابداری موجودی کالا که در آن واحد تجاری سوابق مستمر هریک از اقلام کالا را برای نشان دادن موجودی کالا در تمام اوقات نگهداری می‌کند.

78- تخفیفات فروش (Sales Discounts)

کاهش در مبلغ دریافتنی از یک مشتری بابت پرداخت سریع بدهی که از سوی فروشنده به عنوان انگیزه‌ای برای سرعت در پرداخت به مشتری اعطا می‌شود. یک حساب متقابل برای درآمد فروش.

79 – برگشتی‌های فروش و تخفیفات

کاهش در حساب‌های دریافتنی یک مشتری بابت برگشت کالا و یا جبران خسارت وارده ناشی از کالای معیوب. یک حساب متقابل برای درآمد فروش.

80 – درآمد فروش

مبلغی که یک واحد بازرگانی از فروش کالای خود قبل از کسر هزینه‌ها به دست می‌آورد. به درآمد فروش گاهی اوقات فروش نیز گفته می‌شود.

81 – صورت سود و زیان یک مرحله‌‌ای

شکلی از صورت سود و زیان که دارای دو بخش است. در بخش اول درآمدها قرار دارند و در بخش دوم تمامی هزینه‌ها با هم جمع و از جمع درآمدها کسر می‌شوند.

82 – سیستم اطلاعاتی حسابداری

ترکیبی از کارکنان، سوابق و رویه‌هایی که در یک واحد تجاری که برای پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

83 – دفتر روزنامه پرداخت‌های نقدی

دفتر روزنامه مخصوصی که برای ثبت پرداخت‌های نقدی از طریق چک، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

84 – دفتر روزنامه دریافت‌های نقدی

دفتر روزنامه مخصوصی که برای ثبت دریافت‌های نقدی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

85 – حساب کنترل

حسابی که مانده آن در دفتر کل برابر با مجموع مانده‌های گروهی از حساب‌های مشابه در دفتر معین است.

86 – پردازش دسته ای

حسابداری کامپیوتری برای گروه یا دسته‌ای از مبادلات مشابه.

87 – برنامه بانک اطلاعاتی

برنامه کامپیوتری که از آن برای تهیه انواع گزارش‌هایی به صورت خودکار استفاده می‌شود.

88 – دفتر روزنامه عمومی

دفتر روزنامه ای که برای ثبت مبادلاتی که نمی توان آنها را در دفاتر روزنامه اختصاصی ثبت کرد، مورد استفاده قرار می گیرد.

89 – دفتر کل

دفتر حساب‌هایی که در صورت‌های مالی گزارش می‌شوند.

90 – دفتر روزنامه خرید

دفتر مخصوصی که برای ثبت تمامی خریدهای کالا، ملزومات و سایر دارایی‌ها به صورت نسیه استفاده می‌شود.

91 – دفتر روزنامه فروش

دفتر مخصوصی که برای ثبت فروش‌های نسیه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

92 – دفتر روزنامه اختصاصی

یک دفتر روزنامه حسابداری برای ثبت نوع خاصی از مبادلات.

93 – کاربرگ گسترده

یک برنامه کامپیوتری که اطلاعات را به وسیله فرمول به یکدیگر مرتبط می‌سازد.

94 – دفتر معین

دفتر حساب‌هایی که در آن جزئیات مانده‌های دفتر کل موجود است. مجموع حساب‌ها در دفتر معین برابر با مانده حساب دفتر کل است.

95 – نسبت سریع

نسبت مجموع وجوه نقد بعلاوه سرمایه‌گذاری کوتاه مدت بعلاوه خالص حساب‌های دریافتنی به مجموع بدهی‌های جاری.

این نسبت بیان می‌کند که آیا می‌توان بدهی‌های جاری را بلافاصله و به تدریج که سررسید آنها فرا می‌رسد، پرداخت نمود یا خیر؟ این نسبت را گاهی اوقات نسبت آنی نیز می‌نامند.

96 – تحلیل زمانی حساب‌های دریافتنی

روشی برای برآورد مطالبات مشکوک الوصول از طریق مدت زمانی که سررسید آنها گذشته است.

97 – ذخیره مطالبات مشکوک الوصول

یک حساب متقابل برای حساب‌های دریافتنی که نشان‌دهنده بخشی از حساب‌های دریافتنی است که انتظار نمی‌رود وصول شود.

گاهی اوقات به آن ذخیره مطالبات لاوصول نیز گفته می‌شود.

98 – روش ذخیره گیری

روشی برای ثبت مطالبات سوخت شده بر مبنای تخمین، قبل از تعیین میزان واقعی مطالبات سوخت شده.

99 – هزینه مطالبات سوخت شده

هزینه‌ای برای فروشنده که به علت عدم پرداخت بدهی توسط مشتری ایجاد می‌شود. گاهی اوقات به آن هزینه سوخت نیز اطلاق می‌شود.

100 – بدهی احتمالی

یک بدهی بالقوه که هنوز قطعیت نیافته و در آینده در صورت وقوع رویدادی بالقوه به یک بدهی قطعی تبدیل خواهد شد.

101 – متوسط دوره وصول مطالبات

متوسط دوره وصول مطالبات، نسبت میانگین حساب‌های دریافتنی به فروش روزانه است.
این نسبت بیانگر این موضوع است که متوسط مطالبات در چند روز وصول می‌شود.

102 – روش حذف مستقیم

یک روش حسابداری برای مطالبات سوخت شده که در آن واحد تجاری به انتظار می‌نشیند تا پس از سوخت حساب‌های دریافتنی آن را در دفاتر ثبت کند.

103 – تنزیل یک سند دریافتنی

فروش یک سند دریافتنی قبل از تاریخ سررسید.

104 – واخواست سند

سرباز زدن بدهکار از پرداخت یک سند دریافتنی در سررسید را واخواست سند گویند. گاهی اوقات به آن نکول سند نیز گفته می‌شود.

105 – بهره

پولی که وام‌گیرنده از بابت استفاده کردن از پول‌های وام‌دهنده به او پرداخت می‌کند را بهره می‌گویند. به بیان دیگر، «بهره» بهای پول وام گرفته شده‌است.

اگر وام‌گیرنده (فرد یا بنگاه اقتصادی) مبلغی پول برای مدتی معین وام بگیرد، مبلغی را که در آینده باید به وام‌دهنده بازپرداخت کند، معمولاً بیش از مبلغ دریافتی نخستین خواهد بود.

این پرداخت اضافی، “بهره” نام دارد که می‌توان آن را به صورت نسبت “تفاوت مبلغ دریافتی و مبلغ بازپرداخت شده در پایان یک دوره معین” به “کل مبلغ دریافتی” بیان کرد. بدین‌سان که اگر مبلغ ۱۰۰ ریال وام داده شود و در پایان سال ۱۰۵ ریال دریافت گردد، نرخ بهره سالانه برابر با ۵ درصد خواهد بود

106 – دوره بهره

دوره زمانی که بهره در آن محاسبه می‌شود. این دوره از روز صدور سند شروع و تا تاریخ سررسید بطول می‌انجامد.

107 – نرخ بهره

درصدی است که برای محاسبه مبلغ بهره در مبلغ اصل ضرب می‌شود.

108 – بدهکار

فرد یا یک واحد تجاری که با امضا یک سند پرداخت وجه در آینده را تضمین می‌کند.

109 – تاریخ سررسید

تاریخی که باید اصل و بهره استرداد شود.

110 – ارزش سررسید

جمع اصل و بهره در سررسید یک سند.

111 – طلبکار

فرد یا واحد تجاری که بدهکار در آینده وجهی را به او پرداخت خواهد کرد.

112 – درصدی از فروش

روشی برای برآورد مطالبات مشکوک الوصول با استفاده از درصدی از فروش خالص نسیه (یا فروش خالص).

113 – اصل مبلغ

مبلغی که طلبکار آن را به بدهکار قرض داده است.

114 – سند وعده دار

نوشته‌ای که طی آن امضا کننده متعهد می‌شود در آینده، مبلغ مشخصی را پرداخت نماید.

115 – محافظه‌کاری

مفهومی که بیان می دارد که ارقام مبادلات باید با کمترین مطلوبیت مورد نظر در صورتهای مالی انعکاس یابند.

116 – کالای امانی : کالایی که توسط یک مالک (آمر) برای واحد تجاری دیگری (حق العمل کار) ارسال می‌شود و حق العمل کار در ازاء دریافت حق العمل، کالا را برای آمر به فروش می‌رساند.
در اینگونه موارد به دلیل عدم انتقال مالکیت از آمر به حق‌العمل کار، حق‌العمل کار مالک کالای امانی نیست.

117 – اصل ثبات رویه

این اصل به معنای این است که واحدهای تجاری باید دوره به دوره از روش‌های حسابداری یکنواخت استفاده کند.

118 – اصل افشا

این اصل به این معناست که صورت‌های مالی باید در برگیرنده کاملترین اطلاعات برای تصمیم‌گیری افراد خارج از واحد تجاری باشد.

119 – روش اولین صادره از اولین وارده (فایفو)

یکی از روش‌های ارزشیابی کالاست و بر این فرض مبتنی است که همیشه اولین کالاهای موجود، اول به فروش رسیده‌اند و بنابراین موجودی کالای آخر دوره متشکل از خریدهای آخری است.

120 – فوب مقصد

اصطلاخی در تجارت که طی آن مالکیت کالا از فروشنده به خریدار در مکان جغرافیایی خریدار واگذار می‌شود.

121 – فوب مبدا

اصلاحی در تجارت که طی آن مالکیت کالا در زمان خروج کالا از مکان جغرافیایی فروشنده، از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود.

122 – روش سود ناویژه

راهی برای تخمین موجودی کالا از طریق جابه جایی مدل بهای تمام شده کالای فروش رفته :

بهای تمام شده کالای آماده برای فروش = خرید خالص + موجودی کالای اول دوره

موجودی کالای آخر دوره = بهای تمام شده کالای فروش رفته – بهای تمام شده کالای آماده برای فروش

123 – سود نگهداری موجودی کالا

اختلاف بین سود ناویژه در روش فایفو و سود ناویژه در روش لایفو.

124 – روش اولین صادره از آخرین وارده (لایفو)

یکی از روش‌های ارزیابی کالا که در آن فرض می‌شود کالاهایی که آخر خریداری شده‌اند، اول به فروش می‌رسند.

در این روش کالاهایی که در آخر خریداری شده‌اند، بهای تمام شده کالای فروش رفته را تشکیل می‌دهند و موجودی کالای اول دوره و خریدهای اول، تشکیل دهنده موجودی کالای آخر دوره می‌باشند.

125 – ذخیره لایفو

تفاوت بین بهای تمام شده موجودی کالا در روش لایفو و بهای تمام شده موجودی کالا در روش فایفو.

126 – قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار

این قاعده الزام می‌دارد که یک دارایی باید یا به بهای تمام شده تاریخی و یا قیمت بازار (بهای جاری جایگزینی) ، هر کدام که کمتر است در صورت‌های مالی گزارش شود.

127 – مفهوم اهمیت

واحد تجاری باید شیوه‌ها و روش‌های مناسب حسابداری را فقط برای اقلام و مبادلاتی که در صورت‌های مالی از اهمیت برخوردار هستند، بکار گیرد.

128 – سیستم ادواری موجودی کالا

در این سیستم لازم نیست که واحد تجاری مدارک لحظه به لحظه موجودی کالا را در اختیار داشته باشد. در عوض، در آخر دوره با شمارش فیزیکی موجودی کالا و بکارگیری روش‌های مناسب ارزیابی، بهای تمام شده موجودی کالای آخر دوره معین می‌گردد.

129 – سیستم دائمی موجودی کالا

در این سیستم واحد تجاری سوابق لحظه به لحظه موجودی کالا را در اختیار دارد.

130 – روش شناسایی ویژه

یکی از روش‌های ارزیابی کالا که برای اقلام متمایزی از موجودی‌ها کاربرد دارد.

131 – روش میانگین موزون

یکی از روش‌های ارزیابی کالا که در آن بهای تمام شده، میانگین موزون واحد تعیین می‌شود.

میانگین موزون از طریق تقسیم بهای تمام شده کالای آماده برای فروش بر واحدهای آماده برای فروش به دست می‌آید. گاهی اوقات به این روش، روش میانگین نیز گفته می‌شود.

132 – روش تسریعی استهلاک

یکی از روش‌های استهلاک که طی آن استهلاک سال‌های اولیه بیشتر از استهلاک سال‌های بعدی است.

133 – انقضا دارایی‌های نامشهود

کاهش سیستماتیک یک مبلغ کلی

هزینه‌ای است که به دارایی‌های نامشهود مربوط می‌شود، همانند استهلاکی که به دارایی‌های ثابت و تهی‌شدنی که به دارایی‌ها منابع طبیعی تخصیص می‌یابد.

134 – فدراسیون بین‌المللی حسابداران

فدراسیون بین‌المللی حسابداران (آیفک) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نهاد حرفه‌ای بین‌المللی حسابداری در جهان است.
در این انجمن‌ها در مجموع بیش از دو و نیم میلیون حسابدار شاغل در حرفه‌های حسابداری و حسابرسی بخش‌های دولتی و خصوصی سراسر جهان عضو هستند. آیفک از این حیث یکی از بزرگ‌ترین تشکل‌های حرفه‌ای در جهان است.

135 – مخارج سرمایه‌ای

مخارجی که موجب افزایش ظرفیت یا کارآیی و یا عمر مفید دارایی می‌گردد. مخارج سرمایه‌ای در بدهکار یک حساب دارایی ثبت می‌شود.

136 – حق نشر

حق انحصاری برای تکثیر مجدد و فروش یک کتاب، تولید موسیقی، فیلم و سایر رشته‌های هنری. حق نشر عمری حداکثر معادل پنجاه سال دارد.

137 – هزینه تهی شدن منابع طبیعی

بخشی از بهای تمام شده یک منبع طبیعی که در یک دوره معین کاهش یافته است. هزینه تهی شدن منابع طبیعی نظیر استهلاک در روش میزان تولید محاسبه می‌شود.

138 – مبلغ قابل استهلاک

بهای تمام شده یک دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط آن.

139 – روش نزولی مضاعف

یک روش استهلاک تسریعی که در آن استهلاک سالانه از طریق ضرب کردن ارزش دفتری دارایی در یک نرخ ثابت که دو برابر نرخ خط مستقیم است، محاسبه می‌شود.

140 – ارزش اسقاط برآوردی

قیمت فروش مورد انتظار یک دارایی ثابت بعد از اتمام عمر مفید آن.

141 – عمر مفید برآوردی

مدت زمانی که انتظار می‌رود بتوان از یک دارایی منتفع شد. عمر مفید را می‌توان در قالب سال، میزان تولید، کیلومتر و سایر واحدهای اندازه‌گیری بیان نمود.

145 – تعمیر اساسی

تعمیری که ایجاد مخارج سرمایه می‌کند.

146 – حق انحصار و فروش

امتیاز اخذ شده از یک واحد خصوصی و یا دولتی در مورد فروش یک محصول با شرایطی خاص.

147 – سرقفلی

سرقفلی دارایی نامشهودی که در نتیجه اکتساب یک شرکت توسط شرکت دیگر به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی ایجادشده، سرقفلی گفته می‌شود. ارزش برند شرکت، مشتریان وفادار زیاد، روابط خوب با مشتریان، روابط خوب با کارکنان و هر نوع اختراع، حق کپی‌رایت یا تکنولوژی اختصاصی، نشان‌دهنده سرقفلی است.

سرقفلی به‌عنوان دارایی نامشهود در نظر گرفته می‌شود زیرا یک دارایی فیزیکی مثل ساختمان یا تجهیزات نیست. حساب سرقفلی در ترازنامه، در بخش دارایی‌های شرکت، منعکس می‌شود.

148 – دارایی نامشهود

دارایی غیر قالب لمسی که به دارنده، امتیاز مخصوصی را در حال و آینده می بخشد.

کارشناسان حسابداری،‌ سال‌هاست از اصطلاح دارایی نامشهود استفاده می‌کنند و معمولاً به عنوان مثال دارایی نامشهود، مواردی از قبیل سرقفلی، حق اختراع، حق التالیف، حق اکتشاف، علائم تجاری، حق امتیاز و موارد مشابه را فهرست می‌کنند.

پیچیدگی مدل‌های کسب و کار در دنیای امروز، باعث شده که مصداق‌های بسیار متنوع‌تری از دارایی‌های نامشهود به وجود بیایند که معمولاً در حسابداری سنتی مورد توجه قرار نمی‌گیرند.

به این موارد توجه کنید:

فهرست ایمیل‌ها یا شماره موبایل‌های مشتریان یک کسب و کار
دامین یک سایت
پایگاه داده حاوی اطلاعات جابجایی فیزیکی روزانه موبایل‌های اندروید ثبت شده در سرورهای شرکت گوگل
مدل درآمدی یک کسب و کار
اینها همگی، نمونه‌هایی از دارایی‌های نامشهود جدید هستند که با وجود ارزش بسیار بالایشان، معمولاً در تعریف دارایی نامشهود توسط حسابداران سنتی، در قسمتِ و غیره (همان سه نقطه‌ی آخر تعریف)‌ قرار می‌گیرند.

149 – اجاره بلند مدت

عبارتست از موافقتنامه ای که بر اساس آن اجاره دهنده حق استفاده از یک دارایی را در برابر اجاره به اجاره کننده واگذار می کند.

150 – تعمیر غیر اساسی

تعمیری که ایجاد کننده مخارج جاری است. این تعمیر در بدهکار یک حساب هزینه ثبت می‌شود.

151 – حق امتیاز

حق انحصاری تولید و فروش یک اختراع به مدت هفده سال. این حق باید از دولت کسب شود.

152 – مخارج جاری (مخارج درآمدی)

مخارجی که باعث نگهداری یک دارایی در شرایط موجود خود می‌شود و یا دارایی را در شرایط کاری خوبی حفظ می‌کند. مخارج جاری هزینه می‌شوند (با درآمد مطابقت داده می‌شوند).

153 – روش خط مستقیم

یکی از روش‌های استهلاک که بر اساس آن هزینه استهلاک هر سال (دوره) مشابه است.

154 – روش مجموع سنوات

یکی از روش‌های تسریعی استهلاک که بر اساس آن هزینه استهلاک هر دوره از ضرب مبلغ قابل استهلاک یک دارایی در یک کسر به وجود می‌آید. مخرج این کسر مجموع سال‌های عمر مفید دارایی و صورت آن عمر مفید دارایی است. در هر دوره با کم شدن عمر مفید، صورت کسر نیز کاهش می‌یابد.

155 – علائم تجاری و نام تجاری

نام تجاری، مشخصه ممتاز یک محصول یا خدمات است.

نام تجاری از هویت و خصوصیات منحصربه‌فردی برخوردار است که مجزا از کمپانی و نام کالاست. نام تجاری چیزی فراتراز نام‌ها، نشانه‌ها، و شعارهاست. هر نام تجاری یک اسم خاص است که این اسم می‌تواند برگرفته از نام اجتماع، شهر، گروه یا یک فرد باشد، حتی نام شما نیز می‌تواند یک نام تجاری باشد.

156 – روش میزان تولید

روشی برای استهلاک که طی آن مبلغ ثابتی از استهلاک به هر واحدی که توسط دارایی ثابت تولید می‌شود، اختصاص می‌یابد.

157 – حصه جاری بدهی بلند مدت

سهمی از یک بدهی بلند مدت که باید ظرف یکسال پرداخت شود.

158 – تنزیل یک سند پرداختنی

استقراض از بانک که در آن بانک بهره را از ارزش اسمی سند کسر می‌کند و مبلغ خالص آن را می‌پردازد.

159 – مالیات حقوق

از جمع حقوق کارکنان بخشی به عنوان مالیات کسر و به حوزه مالیاتی پرداخت می‌شود.

160 – جمع پرداخت ناخالص (جمع حقوق ناخالص)

کل حقوق، دستمزد، حق العمل و هر نوع پرداختی دیگر به کارکنان قبل از کسور.

161 – پرداخت خالص (خالص پرداختی)

پرداخت ناخالص منهای کسور، خالص پرداختی آن مبلغی است که کارکنان با خود به منزل می‌برند.

162 – حقوق و دستمزد

حق الزحمه کارکنان و یکی از مهمترین هزینه‌های واحد تجاری.

163 – سند پرداختنی کوتاه مدت

سند پرداختنی که باید ظرف یکسال پرداخت شود

164 – دیون بلا محل

دیون بلامحل عبارتست از بدهیهای قابل پرداخت سنوات گذشته که در بودجه مربوط اعتباری برای آنها منظور نشده و یا زائد بر اعتبار مصوب و در هر دو صورت به یکی از طرق زیر بدون اختیار دستگاه ایجاد شده باشد.

– احکام قطعی صادره از طرف مراجع ذیصلاح انواع بدهی به وزارتخانه ها و موسسات دولتی و شرکت‌های دولتی ناشی از خدمات انجام شده مانند حق اشتراک برق، آب، هزینه‌های مخابراتی، پست و هزینه های مشابه که خارج ازاختیار دستگاه اجرائی ایجاد شده باشد.

– سایر بدهیهائی که خارج از اختیار دستگاه ایجاد شده باشد. انواع دیون بلامانع موضوع این بند از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی تعیین و اعلام خواهد شد.

165 – درآمد عمومی

درآمد عمومی عبارت است از درآمدهای وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و مالیات و سود سهام شرکت‌های دولتی و درآمد حاصل از انحصارات و مالکیت و سایر درآمدهائی که در قانون بودجه کل کشور تحت عنوان درآمد عمومی منظور می‌شود.

166 – حساب مستقل

برای جداسازی برنامه‌ها از محلی که منبع درآمد مالی به طور جداگونه‌ای است حساب مستقلی وجود دارد که شامل وجوه نقدی یا غیر نقدی و به طور خلاصه کلیه منابع و دارایی‌های مالی که برای هدف خاصی و بر اساس قوانین و مقررات از پیش تعیین شده است.

حساب مستقل باعث ایجاد واحد حسابداری و مالی مستقلی می‌شود که خود شامل حساب‌های دائمی و موقت است.

167 – عواید سرمایه‌ای

عواید سرمایه‌ای، (به انگلیسی: Capital Gain) میزان سودی است که در اثر فروش یک قلم دارایی مانند برگه سهام، اوراق قرضه یا املاک و مستغلات، به قیمتی بالاتر از قیمت خرید دارایی مورد نظر به دست می‌آید.

این سود می‌تواند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشد.

سود حسابداری، (در اصطلاح حسابداری) برابر با تفاوت درآمد و هزینه است، اما واژه سود در علم اقتصاد دارای معنای متفاوتی می‌باشد. این میزان سود، همواره با مقدار درآمد حاصل شده، رابطه مستقیم و با میزان زیان، رابطه معکوس دارد.

168 – یاداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی

تمامی اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان صورت‌های مالی را نمی‌توان در متن صورت‌های مالی ارائه کرد.

به همین دلیل واحد تجاری، برخی از اطلاعات را در قالب یاداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی که جز لاینفک صورت‌های مالی است افشا می‌کند.

یاداشت‌های توضیحی بخش مهمی از صورت‌های مالی است زیرا تنها راه عملی برای توصیف کامل و مناسب برخی از وضعیت‌ها و رویدادهای خاص است.

169 – صورت مغایرت بانکی

صورت مغایرت بانکی، (به انگلیسی: Bank Reconciliation) اختلاف‌های موجود بین صورت حساب بانک و دفاتر مؤسسه را تبیین می‌نماید.

معمولاً این اختلافات از چهار عامل عمده ناشی می‌شود: نخست چک‌های معوق در دست مردم که به بانک برده نشده است.

دوم مبالغ ارسال شده به حساب بانک که در تاریخ تطبیق به بستانکار بانک منظور نشده است. سوم برداشت‌های بانک که اعلامیه آن‌ها نرسیده باشد و چهارم اشتباهات بانک یا موسسه.

170 – هزینه سرمایه‌ای (Capital Expenditure)

هزینه سرمایه‌ای هزینه‌هایی هستند که برای ایجاد سود در آینده صرف می‌شوند. هزینه سرمایه‌ای صرف خرید دارایی‌های ثابت و مولد جدید یا افزودن ارزش دارایی‌های ثابت و مولد موجود می‌گردد.

عمر مفید این دارایی‌ها باید بیش از میزان باقیمانده از سال مالیاتی باشد که در آن این هزینه صرف شده است. خرید زمین، ساختمان، تجهیزات و ماشین آلات و دارایی‌های ثابت و درازمدت از نمونه هزینه‌های سرمایه‌ای هستند.

171 – ادغام‌ها و اکتساب‌ها

ادغام‌ها و اکتساب‌ها معاملاتی هستند که در آنها مالکیت شرکت ها، دیگر سازمان‌های کسب‌وکاری یا واحدهای در حال کارشان منتقل یا ترکیب می‌شوند.

ادغام‌ها و اکتساب‌ها، به عنوان جنبه‌ای از مدیریت راهبردی، شرکت‌ها را قادر می‌سازند رشد کنند، کوچک شوند، و ماهیت کسب و کار یا جایگاه رقابتی شان را تغییر دهند.

از نقطه نظر قانونی، یک ادغام اتحاد قانونی دو بنگاه به یک بنگاه است، و اکتساب وقتی رخ می‌دهد که یک بنگاه مالکیت سهام سرمایه، حقوق صاحبان سهام یا دارایی‌های بنگاه دیگری را در دست بگیرد.

از نقطه نظر تجاری و اقتصادی، هر دوی این معاملات منجر به تحکیم تحکیم دارایی‌ها و تعهدات تحت یک شرکت می‌شوند و تمایز بین «ادغام» و «اکتساب» کمتر واضح است.

172 – اصل تطابق هزینه با درآمد

اصل تطابق هزینه با درآمد یا به اختصار اصل تطابق یکی از اصول حسابداری تعهدی است که بیان می‌کند هزینه‌ها باید بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت در دوره‌ای که به وقوع پیوسته، ثبت شود بر خلاف حسابداری نقدی که در آن هزینه در زمان پرداخت آن ثبت می‌شود.

چنانچه نتوان رابطه‌ای بین بهای تمام شده کالاهای مصرف شده و درآمد واحد تجاری یافت، چنین هزینه‌هایی را در همان دوره‌ای که مصرف شده‌اند، ثبت می‌شود.

به این ترتیب پیش پرداخت هزینه (مانند پیش پرداخت اجاره) تحت عنوان دارایی ثبت می‌شود و سپس در زمان تحقق هزینه (سپری شدن زمان اجاره) به حساب هزینه منظور می‌شود.

اتخاذ چنین رویه‌ای باعث می‌شود تا هزینه‌های یک دوره از درآمدهای همان دوره کسر شده و بنابراین محاسبه سود یک دوره مالی به صورت منطقی تری صورت پذیرد.

173 – بهای کالای فروخته شده (Cost of goods sold)

بهای کالای فروخته شده به ارزش دفتری کالاهای فروخته شده در یک دورهٔ خاص اشاره دارد. بهای مربوط به کالاها بوسیلهٔ فرمول‌های مختلفی از قبیل شناسایی ویژه، اولین صادره از اولین وارده (فایفو)، یا بهای میانگین محاسبه می‌شود.

بها شامل تمامی هزینه‌های خرید، تبدیل و سایر هزینه‌های مربوط به کالا می‌باشد. بها کالای ساخته شده شامل مواد، دستمزد و سربار تخصیص یافته است.

بهای کالاهایی که تاکنون فروخته نشده، به عنوان موجودی کالا تا زمان فروش یا کاهش ارزش، نگهداری می‌شود.

174 – پیش‌بینی جریان نقدی (Cash flow forecasting)

پیش‌بینی جریان نقدی وجوه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی بشمار می‌آید و جریان نقدی برای هر کسب‌وکاری عامل حیاتی محسوب می‌شود و پیش‌بینی جریان نقدی، از مهم‌ترین ضروریت‌های مدیریت واحدهای اقتصادی است.

سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده‌کنندگان اطلاعات حسابداری، برای اتخاذ تصمیم‌های مالی و سرمایه‌گذاری، نیازمند اطلاعات مربوط به جریان‌های نقدی هستند.

175 – جریان نقدی (Cash flow)

جریان نقدی در علم اقتصاد به ورود و خروج نقدینگی در یک تجارت، کسب و کار، پروژه صنعتی یا اقتصادی گفته می‌شود. جریان نقدی معمولاً در یک دوره زمانی محدود محاسبه می‌شود.

176 – استهلاک به روش تجدید ارزیابی

استهلاک به روش تجدید ارزیابی معمولاً در مورد اقلام مشابهی از دارایی‌ها که تعداد آن‌ها زیاد و ارزش هر واحد آن‌ها پایین می‌باشد مانند ابزار آلات در موسسات کارگاهی یا ظروف در رستوران ها،به کار گرفته می‌شود.

در این روش برای محاسبه استهلاک اقلام دارایی در پایان هر دوره مالی ،دارایی مورد نظر تجدید ارزیابی شده و مابه التفاوت آن با ارزش دفتری در حساب‌های مربوط ثبت می‌شود، بدین ترتیب که حساب هزینه استهلاک بدهکار و حساب دارایی مربوط بستانکار می‌شود.

بنابراین در این روش، حساب استهلاک انباشته جداگانه ای برای هر یک از اقلام دارایی نگهداری نمی‌شود. چنانچه تعدادی از اقلام دارایی در طی دوره مالی فروخته شود هزینه استهلاک دوره کاهش می یابد.

177 – صورت جریان وجوه نقد (cash flow statement)

صورت جریان وجوه نقد، در حسابداری مالی به یک صورت مالی که حاوی گزارش جریان نقدینگی در فعالیت‌های عملیاتی، مالی و سرمایه‌گذاری ترازنامه یک شرکت است، اطلاق می‌گردد.

178 – مازاد سرمایه (Capital surplus)

مازاد سرمایه، هنگامی که یک شرکت سهامی، سهام خود را به بیش از ارزش اسمی آن به فروش می‌رساند، به مبلغ مازاد بر ارزش اسمی سهام مورد نظر، مازاد سهام یا مازاد سرمایه گفته می‌شود، که درآمد حاصل از آن، در زمره حقوق صاحبان سهام طبقه‌بندی و گزارش می‌شود.

در ترازنامه شرکت‌ها، مازاد سهام در بخشی از حقوق صاحبان سهام که به‌عنوان سهام سرمایه یا سود تقسیم‌نشده، طبقه‌بندی می‌شود، درج خواهد شد

179 – ممیزی مالی (Financial audit)

ممیزی مالی به بررسی مطابقت صورت‌های مالی و صورت وضعیت‌های مالی، با اصول پذیرفته شده حسابداری، هم‌چنین بررسی تبعیت فعالیت‌های مالی از قوانین و مقررات وضع شده، اطلاق می‌گردد. به این نوع ممیزی، حسابرسی نیز گفته می‌شود.

180 – مبلغ‌ استهلاک‌پذیر

بهای‌ تمام‌ شده‌ دارایی‌ یا سایر مبالغ‌ جایگزین‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ در صورتهای‌ مالی‌، به‌ کسر ارزش‌ باقیمانده‌ آن.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *