برنامه ریزی کاربری اراضی شهری با هدف کاهش آسیبهای ناشی از زلزله(قسمت دوم)


برنامه ریزی کاربری اراضی شهری با هدف کاهش آسیبهای ناشی از زلزله(قسمت دوم)

1-8-3- شاخصهای ترکیبی

هر یک از عوامل ذکر شده در بالا به نسبت دارای اهمیت خاصی در آسیب‌پذیری شهرها در مقابل زلزله می‌باشند ولی شناخت توان آسیب‌رسانی یا آسیب‌پذیری شهرها در مقابل هر فاجعه‌ای مانند زلزله البته بدون در نظر گرفتن توان فرهنگی و ویژگی‌های انسانی ساکنین آن تکمیل نخواهد گردید. «تأکید بر فرهنگ به این دلیل است که شهرها را دستاورد فرهنگی محسوب می‌کنیم. نه طبیعت، بدون فرهنگ مطلوب و زیباست و فرهنگ بدون طبیعت نیز زیبا و شادی بخش نیست. هر کجا نارسایی فرهنگ انسانی و برنامه‌ریزی بی‌رویه‌ای که منجر به ایجاد و توسعه‌های زشت و نازیبا می‌شوند، مشاهده شود تضاد این دو را آشکار می‌سازد».(مقیمی،1385: 70) در اینجا نیز چنین خواهد بود، اگر ناهماهنگی فرهنگی و انسانی با محیط رخ دهد و یا تضادی در مقتضیات این دو محیط حاصل‌گردد قطعاً موجب آسیب‌پذیری بیشتر در مقابل حادثه خواهدگردید.

1-9- برنامه‌ریزی شهری و نقش آن در کاهش آسیب‌های زلزله

انسان کنونی با علم روز خود همچنان قادر نیست تا خطراتی را که جامعه خود را تهدید می‌کند بدرستی شناسایی کند. از جمله این خطرات زلزله است که جامعه بشری و شهرها را مورد تهدید قرارمی‌دهند. یکی از روشهایی که برای مقابله و کاهش این خطرات مورد توجه قرار می‌گیرد برنامه‌ریزی جهت مقابله با اثرات زلزله در شهرهاست. این برنامه‌ریزی شامل برنامه‌ریزی کاهش اثرات زلزله و برنامه‌ریزی آمادگی در برابر زلزله است که فرایند برنامه‌ریزی مقابله با زلزله را شامل می‌شوند. برنامه‌ریزی کاهش اثرات زلزله جهت به حداقل رساندن خسارت و آسیبهای زلزله اقداماتی را اتخاذ می‌نماید که از طریق آن اثرات تخریبی آسیبهای زلزله را کاهش می‌دهد . هدف برنامه‌ریزی کاهش اثرات زلزله، کاهش عوارض نامطلوب است که اقدامات مربوط به آن در اغلب موارد در مقایسه با سایر روشهای مقابله با زلزله دارای هزینه ای پائین است. برنامه‌ریزی آمادگی در برابر زلزله نیز شامل اقداماتی است که واکنش در برابر زلزله و فاجعه تلقی می‌شوند و شامل پیش‌بینی نیازهای اساسی و منابع قابل بهره‌برداری برای پاسخ به این نیازها در زمان بحران است. «اصول و روشهای شهرسازی در پیشگیری یا کاهش آسیبهای زلزله می تواند از طریق بهره‌گیری از تجربیات گذشته بررسی و تدوین گردند. این تجربیات نشان داده اند که آثار، عوامل و فرایند اقدامات پس از زلزله در قالب چهار مرحله امداد و نجات، اسکان اضطراری ، اسکان موقت و اسکان دائم قابل بحث و بررسی‌اند. نقش شهرسازی در ارتباط با هر یک از مراحل فوق می تواند از طریق پیش بینی تمهیدات مناسب برنامه‌ریزی و طراحی شهری(از سطوح سیاستگزاری و برنامه‌ریزی گرفته تا طراحی و اجرا) محقق شود».(بصیرت و عزیزی، 1385 : 182)

«در میان سطوح گوناگون برنامه‌ریزی کالبدی کارآمدترین سطح برای کاستن از میزان آسیب‌پذیری شهرها در برابر زلزله سطح میانی یا همان شهرسازی است. بررسی میزان آسیب‌ها و صدمات بطور مستقیم و غیرمستقیم به وضعیت نامطلوب برنامه‌ریزی و طراحی شهری آنها مربوط می‌شود. وضعیت بد استقرار عناصر کالبدی و کاربریهای نامناسب شهری، شبکه ارتباطی ناکارآمد شهر، بافت شهری فشرده ، تراکمهای شهری بالا، وضعیت بد استقرار تأسیسات زیربنایی شهر و کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیبهای وارده به شهرها در برابر زلزله دارند، بنابراین: آنچه که پدیده زلزله را در شهرها به یک فاجعه تبدیل می‌کند دربسیاری موارد وضعیت شهرسازی نامناسب است. لذا می‌توان با اصلاح وضعیت شهرسازی آسیب‌پذیری شهرها را در برابر زلزله به میزان زیادی کاهش داد. به عبارت دیگر ایمنی شهری در برابر زلزله را به عنوان یک هدف عمده می‌باید در فرآیند شهرسازی وارد ساخت. تنها در این صورت است که می‌توان به شهرهایی مقاوم در برابر زلزله دست یافت».(عبداللهی، 1383:‌ 75)

«برنامه‌ریزی و مقررات توسعه شهری نامناسب می‌تواند آسیب‌پذیری در مقابل بلایای طبیعی را تشدید نماید. این موضوع اغلب نتیجه‌ای از رویکردهای پراکنده و متفرق به توسعه و ناکارایی زیرساختهای مدیریتی است».(Pelling, 2003:34)

«بدین سان اقدامات برنامه‌ریزی باید جزئی روشن که هدف آن کاهش آسیب‌پذیری در مقابل بلایاست را در بر گیرند و این موضوع که چگونه کاهش آسیب‌پذیری از طریق دو مقوله برنامه‌ریزی و حکمروایی قابل تحقق است باید مورد بحث قرار گیرد».(Wamsler, 2004:14) این دو مقوله را می‌توان در قالب طرحهای شهری تعقیب کرد. «در نظام برنامه ریزی جاری کشور، طرحهای توسعه شهری و بخصوص طرحهای جامع شهری بیشترین تأثیر را بر هدایت توسعه شهرها دارند. اما دراین میان مباحث مدیریت بحران هیچگاه نتوانسته جایگاه خود را پیدا کنند».(عبدلی، 1385 :201)

« انطباق مدیریت بحران های شهری با برنامه های توسعه شهری یک راه موثر در کاهش خسارات بشمارمی‌رود و لازم است در بسیاری از پروژهای توسعه شهری، کاهش آسیب پذیری اقتصادی و فیزیکی خانواده ها و اجتماعات پیش بینی شود. به عنوان مثال برنامه های مسکن می‌توانند با هزینه مناسب با برنامه های شهری هماهنگ شده و ساختمانها در برابر خطرات مقاوم شوند. اما متأسفانه برنامه‌ریزان شهری بدلیل عدم آگاهی از انجام اینگونه اقدامات چشم پوشی می‌کنند. بنابراین یکی از عملکردهای مهم مدیریت بحران مطابقت برنامه های توسعه شهری مانند برنامه های مسکن، تأسیس سکونتگاههای جدید، مدیریت زمین و … با برنامه های مقابله با خطرات بگونه ای که به کاهش و یا پیش‌گیری از خطر کمک کند، می باشد. به عبارت دیگر کاهش آسیب پذیری نواحی شهری هنگامی تحقق می‌یابد که ایمنی شهر در برابر بلایای طبیعی به عنوان یک هدف اساسی در تمامی سطوح برنامه ریزی مدنظر قرارگیرد».(هادیزاده بزاز، 1386: 158)

1-10- برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری و زلزله

«برای برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری و ارائه الگوی کاربری اراضی در یک شهر ملاحظات گوناگونی را می‌توان در نظر قرارداد و برنامه‌ریزی کاربری اراضی را بر مبنای آن ملاحظات دنبال نمود اما چنانچه لازم باشد کاهش آسیب‌پذیری شهر در مقابل زلزله مورد توجه برنامه‌ریزی قرارگیرد شرایط برنامه‌ریزی اقتضا‌می‌کند تا ضمن رعایت استانداردها و اصول برنامه‌ریزی کاربری اراضی عامل زلزله نیز در جهت کاهش خسارت ناشی از آن در شهرها در ارائه الگوی مناسب با هدف مورد نظر، مورد توجه قرار گیرد. «نحوه برخورد با زمین شهری هنوز بسیار متفاوت است و بیشتر مباحث حول محور موضوعات اقتصادی و معماری و تقاضا برای زمین قرار می‌گیرد، اما دخالت دادن ارزشهای ژئومورفولوژیکی در استفاده از زمین و ارزیابی پروژه‌ها بطور فزاینده‌ای ضرورتی است».(مقیمی، 1385: 3)

«برنامه ریزی بهینه کاربری زمینهای شهری نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله دارد. هرگاه در تعیین کاربری زمینهای شهری همجواریها رعایت گردد و کاربریهای ناسازگار در‌کنار یکدیگر قرار داده نشوند، امکان تخلیه سریع اماکن فراهم گردد و کاربری‌ها در شهر بگونه‌ای توزیع ‌شوند که سبب عدم تمرکز گردند، می‌توان انتظار داشت آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله تا حد زیادی کاهش یابد». (عبداللهی ،1383 : 82)

اصولاً برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری با هدف کاستن از آسیب‌پذیری شهر در مقابل زلزله دو هدف عمده و کلی را دنبال می‌کند که عبارتند از: بالا بردن ضریب ایمنی فضاهای مورد استفاده شهروندان در مقابل زلزله و ایجاد سهولت و دسترسی مناسب جهت امداد و نجات در زمان بحرانی که در برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری بایستی لحاظ گردد.

دستیابی به اهداف فوق الذکر نیازمند طراحی الگویی از کاربری‌ اراضی شهری است که ضمن رعایت اصول طراحی شهر و برنامه‌ریزی شهری از یک سو، آسیب‌پذیری شهر را در مقابل زلزله به حداقل ممکن برساند و از سوی دیگر با پیش‌بینی شرایط بحران امکانات لازم از دیدگاه برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهر را در جهت ارائه امداد و نجات در زمان بحران و سهولت عملیات امداد به حداکثر برساند. در توسعه و طراحی شهرها، با هدف کاهش آسیب‌پذیری در مقابل زلزله با توجه به نکات زیر ضرورت می‌یابد:

«الف) مکان‌یابی نامناسب شهرها و حوزه‌های شهری با توجه به وضعیت زمین، توپوگرافی و مطالعات پهنه بندی خطر زلزله

ب) رفتار نامناسب و خطر آفرین برخی از کاربریها در هنگام بروز بحران در سطح شهرها و به بار آوردن تلفات مالی- جانی به دلیل مکان‌یابی نامناسب آنها

ج) آسیب‌پذیری کالبدی و جمعیتی زیاد در مناطقی از شهر که علاوه بر عدم رعایت نکات فنی با تراکم بالا نیز مواجه باشند که این امر در مناطق با جمعیت کم درآمد بارزتر است.

د) ناهمگونی فرم، تضاد فعالیت در ناحیه‌های مختلف شهری و بروز بحران به هنگام وقوع زلزله

ه) بروز بحران به هنگام وقوع زلزله‌ از فعالیتها و رفتارها و تداخل ناگهانی و تقریباً غیرقابل کنترل آنها و در نتیجه عدم امکان امداد رسانی به مجروحان و زندگان احتمالی

و) عدم امکان مکانیابی جهت اسکان موقت در سطح شهرها به دلیل فشردگی یا تراکمهای بالا در بافتهای شهری

ز) عدم کارایی شبکه‌های آمد و شد بخصوص در قسمتهایی از بافت‌ شهرهای موجود که پیچیده و تنگاتنگ شکل گرفته‌اند، همچنین در بخشهای توسعه یافته آنها

ح) مکانیابی نامناسب اماکن امداد و در نتیجه از کار افتادن سیستم مدیریت شهرها در هنگام وقوع زلزله که منجر به ازدحام و تجمع نامناسب کمک و امداد رسانی در بعضی نقاط و یا عدم امدادرسانی در بعضی نقاط دیگر می‌گردد.

ط) تأثیر کالبد فیزیکی شهر در رشد بزه‌های اجتماعی در بدو وقوع زلزله

ی) همجواری نامناسب کابریها از نظر فرم فعالیت و فضا و تأثیر آنها بر یکدیگر پس از زلزله». (کاظمی و عنقا،1372 :268)

1-10-1- برنامه ریزی کاربری اراضی شهری با هدف کاهش آسیبهای ناشی از زلزله

در مناطقی که با خطر بروز زلزله مواجه هستند و چه بسا که سابقه تاریخی نیز در زمینه بروز زلزله داشته‌اند، نحوه استفاده از زمین و چگونگی بکارگیری آن برای مصارف گوناگون شهری به نحوی که در مواقع عادی و غیربحرانی نیاز ساکنان را به بهترین نحو ممکن مرتفع سازند و در عین حال آمادگی پذیرش و پاسخگویی به نیازهای زمان بحران (زلزله) را نیز در جهت فراهم نمودن امکانات لازم جهت امداد و نجات و بسیار مهمتر از آن تقلیل آسیبهای وارده به سیستم های فیزیکی و اقتصادی و اجتماعی شهر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا در مورد کاربری اراضی شهری در شهرهای زلزله خیز و در معرض زلزله لازم است تا با دو رویکرد تقریباً نامتجانس از هم، یکی برنامه‌ریزی کاربری زمین برای شرایط عادی شهر و دیگری برنامه‌ریزی کاربری اراضی با عنایت به وجود خطر زلزله در شهر مورد توجه و بررسی قرارگیرد. چنین روشهایی را می‌توان بعنوان برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری در شهرهای در معرض زلزله با هدف کاهش آسیبهای ناشی از زلزله معرفی کرد.

«در علوم وفنون مرتبط با شهرسازی مقولات متعددی برای بررسی چگونگی خسارات و راههای جلوگیری از آن مطرح می‌باشد. مهمترین این موضوعات، مشخصات مکان استقرار سکونتگاه در جهت کاهش آسیبها به زیرساختهای شهری، مکان‌گزینی کاربریها، فرم شهر، جنبه های عملکردی و آسیب‌پذیری آن، اندازه شهر و عناصر متشکله آن، چگونگی رشد شهر ومدیریت آن، طراحی ابنیه و شبکه ها، مسائل مرتبط با جامعه شناسی و بسیاری دیگر از زمینه های مرتبط با علم سکونت گزینی بشر می‌باشد که با شاخصهای آسیب‌پذیری از زلزله قابل بررسی و سنجش می‌گردد».(حمیدی، 1371:‌583) «وضعیت بد استقرار عناصر کالبدی و کاربریهای نامناسب زمینهای شهری، شبکه ارتباطی ناکارآمد، بافت شهری فشرده، تراکمهای شهری بالا، وضعیت بد استقرار تأسیسات زیربنایی شهر و کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیبهای وارده به شهر در برابر زلزله دارند.بنابراین آنچه پدیده زلزله را در شهرها به یک فاجعه تبدیل می کند در بسیاری از موارد وضعیت شهرسازی نامناسب است.

هرگاه در تعیین کاربری زمینهای شهری، همجواریها رعایت گردد و کاربریهای ناسازگار در کنار یکدیگر قرار داده نشوند، امکان تخلیه سریع فراهم می گردد.اگر کاربری ها در شهرها بگونه‌ای توزیع شوند که سبب عدم تمرکز گردند، می‌توان انتظار داشت آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تا حد زیادی کاهش یابد. بعضی از کاربریها در شهر وجود دارند که نقش بسیار حساسی در آسیب پذیری شهر در برابر زلزله دارند، این کاربریها به «کاربریهای ویژه» معروفند و شامل مدرسه ها، دانشگاهها، بیمارستانها، مراکز امداد رسانی، مراکز مدیریت شهری، کارخانه، ، مخازن سوخت و… می‌باشد. بدیهی است آسیب دیدن مراکزی نظیر مدرسه و دانشگاهها به علت انبوهی جمعیت و مدیریت شهری بدلیل عملکرد حساسی که به هنگام وقوع زلزله دارا می باشند از حساسیت فوق العاده‌ای برخوردارند و ضروریست در مکانیابی اینگونه کاربریها دقت فراوانی صورت گیرد تا حداقل به این مرکزها آسیبی وارد نشود».(علی قدیری،1381 :46) «در رابطه با حوادث طبیعی مهمترین شرط مقابله با این حوادث پراکندگی جمعیت، سیستم‌ها و موقعیت استقرار جمعیت و ساختمان و عوامل فنی مرتبط بر‌ ‌آنهاست». (شیعه، 1371 :702)

1-11- مدیریت بحران زلزله در شهرها

حوادثی که بصورت های گوناگون طبیعی یا به دست بشر بوجود می آیند و روند عادی فعالیت انسان را دچار اختلال می نمایند، چنانچه برای برطرف کردن آثار سوء آنها نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده ای باشد بحران نامیده می‌شود. «بشر همواره برای مقابله با فاجعه شیوه های متناسب با امکانات موجود در جامعه را بکار برده است. در هر برهه از تاریخ هنگام بروز فاجعه انسانی به اشکال مختلف درصدد مقابله با بحران برآمده است. در سالهای اخیر این اقدامات و مراحل مبارزه با حوادث به صورت علمی درآمد و به عنوان یک حرفه معرفی شد».(ای. درابک، 1383: 25)

مدیریت بحران به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که قبل ، در حین و حتی پس از وقوع سانحه جهت کاهش عوارض آن انجام می‌شود. به رغم پیش‌بینی هایی که در مورد زمان وقوع حوادث می‌توان صورت داد، هنوز برخی از این بلایا بطور قطع و یقین قابل پیش‌بینی نیستند. زلزله از جمله این سوانح غیر قابل پیش‌بینی به شمار می‌رود. یکی از موثرترین اقدامات برای مقابله با شکل‌گیری فاجعه در زمان وقوع زلزله، تدوین سیستم مدیریت بحران کارامد در مناطقی است که بنابر سوابق تاریخی یا ویژگیهای زمین ساختی استعداد ایجاد بحران را در خود می بیند.

مدیریت بحران فرایند عملکرد و برنامه‌ریزی مقامات دولتی و دستگاههای اجرایی دولتی و عمومی است که با مشاهده، تجزیه و تحلیل بحران بصورت یکپارچه، جامع و هماهنگ با استفاده از ابزارهای موجود تلاش می کنند از بحرانها پیش گیری نمایند یا در صورت بروز آنها در جهت کاهش آثار، آمادگی لازم امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع تا سطح وضعیت عادی تلاش می نمایند « و در برگیرنده عملیات و اقدامات پیوسته و پویاست و بطور کلی براساس تابع کلاسیک مدیریت (برنامه‌ریزی، ساماندهی تشکیلات رهبری و کنترل)در مواقع بحرانی استوار است». (پورمحمد و هوشمند‌مروستی،1383 :12) مدیریت بحران سیستم جامعی است که بتواند با در نظر گرفتن جوانب مختلف حادثه ، تمامی سطوح بحران و تمامی مراحل آن را با شناخت مخاطرات و ارزیابی ریسک و نیز منابع موجود ، از زمان پیش از حادثه به گونه ای برنامه‌ریزی کند که در هنگام وقوع حادثه بتوان منابع موجود را موازنه نمود .این فرایند مبتنی بر چرخه ای است که از آن با عنوان چرخه مدیریت بحران نام می‌برند.

برای دستیابی به یک سیستم جامع مدیریت بحران می‌توان چهار مرحله اصلی را که هر کدام مستلزم اقداماتی است را می‌توان تشریح نمود. این چهار مرحله به شرح زیر است:

«الف)کاهش اثر فاجعه: مجموعه اقداماتی برای کاهش یا از بین بردن میزان خطر حوادث طبیعی و تکنولوژیکی برای جان و مال مردم در بلند مدت(دراین فرایند فرض بر این است که جامعه در معرض خطر قرار دارد و مهم نیست که وضیت بحرانی روی داده باشد).

ب)آمادگی: مجموعه اقدامات فوری برای افزایش توان عملیاتی و ایجاد تسهیلاتی برای واکنش موثر در برابر حادثه ای که روی داده است.

ج)واکنش: انجام اقداماتی پیش از وقوع، حین یا درست پیش از فاجعه برای نجات جان مردم، به حداقل رساندن خسارتهایی که اموال آنها وارد می آید و افزایش اثر بخشی عملیات.

د)بازسازی: مجموعه اقداماتی برای بازگرداندن حداقل امکانات و استانداردهای زیستی برای مردم و ناحیه فاجعه دیده و انجام اقدامات بلندمدت برای بازگرداندن جامعه به حالت بهتر از حالت عادی». (ای. درابک ،1383 :193)

در فرایند مدیریت بحران در ایران در زمانها و سطوح مختلف نهادها و سازمانهای متعددی ، بر اساس ساختارهای موجود در این زمینه ایفای نقش می نمایند. شهرداری ها و مجموعه آن از جمله نهادهایی است که در مقیاس شهری چه در مراحل قبل از واقعه وچه در مراحل وقوع و پس از وقوع حادثه وظایف مهمی بر عهده دارد. « براساس طرح جامع امداد و نجات کشور1، وظایف متعددی بر عهده مجموعه شهرداری،شهرداران و اعضای شورای شهر گذاشته شده است و این نهادها در اغلب ستادها و کارگروهای پیش‌بینی شدهِ این طرح در سطوح مختلف ملی ، منطقه ای و محلی حضور فعال دارند. از اینرو لازم است شهرداری های کشور با آموختن تجربه هایی در مدیریت بحران خود را برای ایفای نقش موثر و همه جانبه در مدیریت بحران شهری آماده کنند ». (برآبادی ،1383 : 40)

دریک برنامه مدون آمادگی و مدیریتی بحران زلزله در شهرها از مراحل زیر می‌توان استفاده نمود:

– انگیزش وتوجه مسوولین به امر زلزله در منطقه

– مشخص نمودن محدودیتهای اقتصادی وسیاسی در شهر

– تشکیل کمیته شورای مدیریت بحران شهر

– مرور برنامه های موجود شهری وفعالیتهای پشتیبانی در مواقع اضطراری شهر

– برآورد آسیب‌پذیری وارزیابی خطر مناطق مختلف شهر

– بنا نهادن فرضیات کلیدی در خصوص شهر

– پذیرش اهداف وضروریات

– تشکیل کمیته های کاری

– تهیه چارت تشکیلاتی

– تقسیم کار وتخصیص وظایف

1-12- مکانیابی مراکز امداد و اسکان

آنچه که در زمان وقوع بحران اتفاق می افتد، علاوه بر خسارات جانی و مالی، خسارات اجتماعی فراوانی نیز به دنبال دارد. بنابراین به منظور کاهش خسارات اجتماعی و روانی تأمین سرپناه و اسکان موقت آسیب دیدگان، مکانیابی مراکز مورد نظر می بایست باتوجه به ملاحظات زیر صورت پذیرد:

– پرهیز از اسکان بازماندگان در نقاط دور از محل کار، کسب، مدرسه و سایر امکانات اجتماعی و اقتصادی

– توجه به دلایل عاطفی و روانی آنها برای حضور در محل حادثه، حفظ اموال بر جای مانده و تأکید بر مالکیت زمین، همچنین استفاده از نیروهای به جای مانده محلی برای امداد رسانی و بازسازی محل

– پرهیز از ایجاد اردوگاههای اضطراری وسیع، به منظور کاهش معضلات اجتماعی در مراکز اسکان موقت و ایجاد امنیت عاطفی و روانی در یک محیط خصوصی و نیمه خصوصی برای کمک به بازگرداندن شرایط به حالت عادی، و حفظ جوامع محلی

لیکن باتوجه به شرایط بحرانی و لزوم استفاده از حداکثر امکانات موجود، مکان یابی مراکز امداد و اسکان می‌تواند با گرایش به رویکردهای زیر و یا ترکیب آنها صورت پذیرد:

1-12-1- استفاده از اراضی بزرگ

در این رویکرد، بدون درنظر گرفتن شاخصهای مؤثر بر امر مکانیابی، صرفاً از اراضی بزرگ موجود در محدوده بحران و مناطق پیرامون آن برای طراحی و ساخت مراکز امداد و اسکان موقت استفاده می‌شود. این امر با توجه ملاحظات یاد شده، ضمن درپی داشتن عواقبی، باتوجه به موارد زیر امکان اجرای سریع طرح مورد نظر را به دنبال خواهد داشت:

الف) ماهیت کالبدی مراکز مورد نظر (اراضی بزرگ و سطح اشغال کم) برای ایجاد اردوگاه

ب ) مالکیت زمین های بزرگ (که عموماً در اختیار بخش عمومی، دولتی و یا نظامی می‌باشد)

ت ) امکانات و تجهیزات موجود در اینگونه زمین ها، بواسطه کارکرد- فعالیت های مستقر در آنها

1-12-2- ایجاد مراکز امداد به صورت پراکنده در سطح منطقه بحران با استفاده از امکانات موجود

با توجه به امکان وجود قطعات درشت دانه و با سطح اشغال کم در محدوده بحران، همچنین وجود اماکن قابل استفاده برای استقرار جمعیت در شرایط بحران، مانند مدارس، مساجد، پارکها، مراکز آموزش عالی، و ورزشگاهها ، امکان توزیع مراکز مورد نظر در سطح محدوده بحران و استفاده از امکانات موجود فراهم می‌گردد.

1-12-3- مکانیابی اراضی مورد نیاز با توجه به شاخصهای تعیین شده

باتوجه به کاربریشان، در شرایط عادی امکان ذخیره و انبارسازی – از آنجا که اغلب مراکز محلی‌امکانات مورد نیاز برای اسکان را ندارند، همچنین باتوجه به امکان تخریب و آسیب دیدن تعدادی از آنها، می‌بایست مراکزی پشتیانی شوند که علاوه بر ذخیره امکانات مورد نیاز در زمان بحران، امکان اسکان آسیب دیدگان را نیز فراهم آورند.

1-12-4- معیارهای مکانیابی مراکز امداد و اسکان

معیارهای مکانیابی این مراکز عبارتند از: ایمنی، کارایی، اثربخشی و مجهز بودن

1-12-4-1- ایمنی

منظور از ایمنی، امن بودن محل امداد و اسکان در مقابل خطرات ناشی از شرایط بحران است که می‌تواند در خود محل اسکان حادث شود و یا در اثر وقوع آنها در اطراف، محل اسکان را متأثر سازد. این خطرات می‌تواند یک یا ترکیبی از مواردی به این شرح باشد: آتش سوزی، انفجار، برق گرفتگی، نشت گاز، آب گرفتگی، ریزش آوار، رانش زمین. برای تأمین ایمنی لازم، مکان مراکز اسکان می بایست دور و در فاصله های مناسب از کانونها و پهنه های خطر آفرین قرارگرفته باشد. این کانونها و پهنه‌ها شامل گسلها، شیب ها و اراضی ناپایدار، تأسیسات شهری (تأسیسات برق‌رسانی، گازرسانی، و منابع آب)، و فعالیتهای خطرساز، می باشند.

1-12-4-2- کارایی

منظور از کارایی مناسب بودن پهنه در نظر گرفته شده برای اسکان است. برای این منظور پهنه می‌بایست از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:

الف) دسترسی آسان به منظور اسکان سریع آسیب دیدگان، و تخلیه سریع و انتقال آسیب دیدگان درصورت گسترش بحران.

ب ) مناسب بودن زمین به منظور اسکان تعداد بیشتری از آسیب دیدگان و فراهم کردن زمینه لازم برای امداد رسانی بهتر. برای این منظور زمین مورد نظر می بایست درشت دانه باشد (اندازه آن بزرگ باشد)، سطح اشغال آن کم باشد، سطح پوشش گیاهی انبوه (درخت و درختچه) در آن کم باشد، تا جای ممکن از بناهای سرپوشیده بزرگ مانند سالنهای ورزشی برخوردار باشد، شیب آن مناسب باشد، امکان فرود هلیکوپتر در آن و یا نزدیک آن فراهم باشد.

1-12-4-3- اثربخشی

منظور از اثر بخشی مراکز امداد و اسکان موقت آن است که این مراکز بتوانند با توجه به شرایط ایجاد شده بر اثر سانحه (زلزله) بیشترین امداد رسانی را به محیط پیرامون خود ارائه دهند. برای این منظور اراضی در نظر گرفته شده می بایست به پهنه هایی که بیشترین آسیب را متحمل شده اند نزدیک باشند تا بتوانند امکان امداد رسانی و اسکان تعداد جمعیت آسیب دیده بیشتری را فراهم کنند. این امر می بایست با توجه به موارد زیر صورت پذیرد:

الف) برآورد تلفات احتمالی و تعداد بازماندگان حادثه

ب ) برآورد تعداد بنای مسکونی تخریب شده و تعداد بنای مسکونی سالم

ت ) برآورد تعداد اماکن و بناهای قابل اسکان

1-12-4- 4- مجهز بودن

به منظور تأمین نیازهای اولیه آسیب دیدگان، مراکز اسکان موقت می‌بایست مجهز باشند. نیازهای آسیب دیدگان را می‌توان در دو گروه اصلی به شرح زیر برشمرد:

الف) نیازهای درمانی شامل: درمان جسمی و فیزیکی، درمان روحی- روانی، دارو و تجهیزات پزشکی

ب ) نیازهای اسکان شامل: آب، غذا، سرپناه، پوشاک، حمام و سرویس بهداشتی، تجهیزات گرمایش و سرمایش

بر اساس موارد بالا مراکز اسکان می بایست:

الف) به مراکز درمانی نزدیک باشند، تا بتوانند از خدمات درمانی آنها بهره مند شوند

ب ) به انبار تجهیزات (مشتمل بر مواد غذایی خشک و فاسد نشدنی، آب، چادر، پتو، پوشاک، چراغ روشنایی و حرارتی، تجهیزات خنک کننده و تجهیزات امداد رسانی و آواربرداری) نزدیک باشند.

برنامه ریزی کاربری اراضی شهری با هدف مقابله با آثار زیانبار زلزله در شهر ها در چند مرحله مورد توجه قرار می گیرد که عبارتند از:

1-12-5-1- شناخت وضع موجود و تعیین محدوده های همگن

ارائه الگوی بهینه کاربری اراضی شهری و ترکیب عناصر در آن منوط به ادارکی دقیق و درست از وضع موجود شهر در زمینه اجزاء و عناصر گوناگون شهری است. در این مرحله لازم است تا شناخت لازم نسبت به موارد زیر دست یابیم که عبارتند از:

الف) بررسی و شاخت عناصر و اجزای اصلی شهر

ب) امکانات زیر بنایی و زیر ساختی شهر

ج) شبکه معابر و دسترسی ها

1. وجود امکان دسترسی مناسب به کاربریهای مختلف

2. دسترسی به مراکز عمده فعالیت و محلات شهر

3. نسبت عرض به جداره معابر

4. امکان تخلیه در مواقع بحران

د)سازگاری و تحلیل همجواری کاربری ها و کاربری های خاص

ه)وضعیت توپوگرافی، زمین شناسی وطبیعی شهر: بررسی شناخت رفتار زمین در هنگام بروز زلزله

و)وضعیت فیزیکی و کالبدی ابنیه

1. قدمت

2. کیفیت

3. مقاومت

4. بافت

1-12-5-2- ارائه الگوی بهینه کاربری اراضی شهری در ارتباط با زلزله

در این مرحله چگونگی استفاده از اراضی شهری بدون ‌توجه به ضوابط مربوط به فنون شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری و تنها بر مبنای شناخت عامل زلزله مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، که در طی مراحل زیر صورت می‌گیرد:

1. شناخت و ارزیابی خطر زلزله در شهر

2. شناخت مناطق آسیب پذیر و پهنه بندی خطر زلزله در شهر

3. برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر اساس نتایج بدست آمده در مرحله قبل

1-12-5-3- ارائه الگوی بهینه کاربری اراضی شهری

آخرین مرحله در برنامه‌ریزی برای شهرهای آسیب‌پذیر در مقابل زلزله است که در سه مرحله زیر صورت می‌گیرد:

1. انطباق الگوی بهینه کاربری اراضی شهری با وضع موجود و شناسایی و اصلاح عناصر و مناطق آسیب پذیر

2. ارائه رهنمونهایی برای مقابله با زلزله در حیطه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری

3. ارائه الگوی مجدد و ضوابط مربوط به کاربری اراضی شهری در شهر

1-12-5-4- برنامه ریزی برای بحران ناشی از زلزله در شهر

دستیابی به یک الگوی مناسب برای کاربری اراضی شهری در شهرها مرحله پایانی و نهایی در روش حاضر نمی باشد. چراکه در صورت بروز بحران تضمینی برای به صفر رسیدن آسیبهای آن نیست. بنابراین لازم است تا با پیش بینی چنین شرایطی در الگوی برنامه ریزی مورد نظر آمادگی مقابله با آسیبهای احتمالی زلزله را در شهر علی رغم تدابیر اندیشیده شده برای تقلیل خطر، برنامه ریزی برای مقابله با بحران ناشی از زلزله صورت گیرد.

برنامه ریزی مقابله با بحران شامل مراحل زیر می گردد:

1. مکانیابی کارآمد ومناسب کاربریهای امداد رسان و دخیل در مدیریت بحران

2. تدوین سیستم مناسبی از مدیریت بحران متشکل از ارگانها و سازمانهای مرتبط شهری و فراشهری

3. اسکان موقت

4.

جمعبندی و نتیجه گیری:

زلزله از جمله مخاطرات طبیعی است که سکونتگاههای انسانی را مورد تهدید قرار می دهد و بیم فاجعه ناشی از زلزله محققین را برآن داشته است تا هرکدام بر پایه دانش و رشته تخصصی خود نسبت به شناخت زلزله ، مکانیزم اثر ، روش مدیریت بحرانهای ناشی از آن و روشهای کاستن از زیانهای آن اقدام نمایند. در این بین دانش شهرسازی و برنامه ریزی شهری نیز به فراخور حیطه عمل خود ، در سالهای اخیر در پی شناسایی روشهایی برای تخفیف خسارات زلزله در شهرها بعنوان زیستگاه عمده بشر بوده است. یکی از روشهایی که می تواند در شهرها در حیطه شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری موجبات کاستن زیانهای زلزله در شهرها را فراهم نماید، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری برای مقابله با خسارات ناشی از زلزله است، روشی که کارایی و صحت آن در سالهای گذشته به اثبات رسیده است. بنابراین می توان با بکار بستن یکسری فنون و روشهای خاص در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری تاحدودی از خسارات زلزله در شهر کاست و البته باید توجه داشت که این روشها هرگز قادر نخواهند بود میزان آسیبها را به صفر برسانند ، به همین دلیل است که مباحثی در مورد مدیریت بحران در شهرها مطرح می گردد که بخشی از آن در حیطه عمل برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری قرار گرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *