دانلود پایان نامه معماری موزه هنرهای معاصر شیراز به همراه پلان ها


دانلود پایان نامه معماری موزه هنرهای معاصر شیراز به همراه پلان ها

دانلود پایان نامه معماری موزه هنرهای معاصر شیراز به همراه پلان ها

 پیشگفتار

هنر آشناترین واژه ای است که در روزگار ما به غریبانه ترین شکلی به حیات خود ادامه می دهد. آشنا می گوییم، چون هرکس در مورد آن اطلاعی کم یا زیاد و نظری مخصوص دارد؛ و معمولا نیز هرکسی به طریقی  و به نوعی  از آن در زندگی خصوصی و اجتماعی خود استفاده می کند.

امروزه ساده ترین، بهترین و موثرترین وسیله القای نظریات ، ایدئولوژیها و پیامهای سیاسی – اجتماعی ، و با نفوذترین عامل در تغییر یا ایجاد ارزشها، گرایشهای فردی و اجتماعی و حتی پنهانی ترین لایه های شخصیت فردی چون عشق یا نفرت و همین طور رایجترین شکل سرگرمی، تفریح و گذران اوقات، نه فقط اوقات فراغت، همان هنر است.

هنری که تا این حد و از سطحی ترین تا عمیق ترین لایه های حیات اجتماعی و فردی بشر را زیر سیطره خود دارد، آن چنان غریبانه و ناشناس می زید که گویی کسی را هوای تجدید نظر در حکم محکومیت آن نیست. هنری که می تواند نقشی پیامبرگونه داشته باشد، در قرن بیستم نقش ، عملکرد و وظیفه واقعی خود را فراموش کرده و به آلتی تفننی در دست عده ای معدود وفارغ از اندیشه جامعه و حیات بشری بدل شده است.

این غربت هنر معلول ناشناخته ماندن آن یا بهتر بگوییم شناخت سطحی از آن در جامعه است . جامعه شناسی هنر، هرچند به لحاظ جامعه شناسی بودن،متعهد به عدم قضاوت ارزشی و پیشداوری در موضوع و رسالت یا هدف هنر است ، در عین حال می تواند با واقع بینی به شناسایی و معرفی ابعاد تاثیر و تاثر هنر و جامعه بپردازد و هنر را از آلایش این هدف ظاهری، یعنی وسیله تفنن بودن، پاک کند و امکان تجدیدنظر درباره آن را به جامعه بدهد.

 

 

منظور از هنر چیست؟

معمولا در بحثهای گوناگون که حول موضوع و محوری خاص صورت می گیرد، رسم بر این است که درآغاز بحث کلید واژه ای اصلی آن موضوع یا محور به طور مشخص تعریف و تبیین شود تا ادامه بحث و نظریه پردازیها با توجه به توافق قبلی در باب تعاریف یا سهولت بیشتری صورت گیرد.

اما این سنت در حوزه جامعه شناسی هنر قابل پاسداری نیست. چرا که هنر نه تنها در حوزه جامعه شناسی، بلکه در حوزه زیبایی شناسی و فلسفه نیز یک واژه نامعین و تعریف نشده است. این بدان معنا نیست که کسی تعریفی برای هنر ارائه نداده است. برعکس، بسیاری سعی کرده اند که تعریف جامع و مانعی از هنر به دست دهند؛ یعنی آن خصوصیتی را که مخصوص هنر است و در سایر فعالیتهای بشری نظیر آن را نمی توان یافت کشف کند و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهند. ولی مشکل اساسی این است که این تعاریف نه تنها با یکدیگر همخوانی ندارند و به یک وحدت فکری منجر نمی شوند، بلکه گاه با هم تضاد هم دارند.

به طور خلاصه این تعاریف مختلف را می توان به دو گروه عمده پراگماتیست یا عمل گرا و ایده آلیست یا ذهن گرا  تقسیم کرد. “هربرت رید ” معتقد است که هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخش. این صور ، احساس زیباشناختی ما را ارضا می کند؛ و احساس زیبایی هم ارضا نمی شود، مگر وقتی که در دریافتهای حسی خود با نوعی هماهنگی و وحدت در روابط صوری مواجه شویم. این تعریف ، مادی ترین و شامل ترین تعریف هنراست ؛ و تعریف ایده آلیستی” کروچه” دربرابر آن قرار دارد که می گوید:( هنر عبارت است از دید یا شهود. هنر یعنی شهود، و شهود نیز عبارت است از مجموعه ای از تصورات به هم پیوسته که حول اندیشه واحدی گرد آمده است.) میان این دو تعریف کاملا مادی و کاملا غیرمادی از هنر، نظریه هایی می توان یافت که هرکدام به طریقی به یکی از این دوقطب نزدیک یا دور می شود .

به دلیل همین تشتت آراء در جامعه شناسی هنر معنای هنر مورد نظر نیست؛ بلکه کشف رابطه میان هر آنچه هنر می نامیم و جامعه مسئله اصلی است. این رابطه گرچه به نظر بدیهی و روشن

می آید، تعیین حدود و چگونگی آن نیاز به بحث و مداقه بیشتری دارد. بنابراین در جامعه شناسی هنر، واژه هنر تعریف نمی شود؛ بلکه مصادیق آن یعنی نقاشی، رمان ، موسیقی، فیلم و کلیه فرآورده های فرهنگی دیگر که در حوزه هنر قرار می گیرد بررسی می شود.

هنر ارتباط و انتقال محتوای درون به بیرون است ؛ آن گونه که برای عموم جلوه کند. کیفیت هنر به دو عامل بستگی دارد، یکی محتوای درون و دیگری شکل و فرم ارتباط که موجب جاذبه شود. محتوای درون و ما فی الضمیر انسان از مسیرهای گوناگون به دست آمده است. استعداد الهی ، علم و تقوا، سرچشمه اصلی علم لدنی است؛ اخلاق که اجتماع خوبی هاست؛ دین که سرچشمه حکمت  است و انسان را به علوم انبیاء و اولیاء متصل می کند؛ تعبد، عبودیت را نصیب انسان می کند و تمام نقش های انسان، در عبودیت پدیدار می شود؛ طهارت وخلوص ، انسان را بمانند آیینه می کند تا تمام اشیاء را منور و غیرمعوج ببیند؛ ایمان ، گوهر شاخص انسانیت است و موجب دیدن اشیاء بانور خدا می شود (( المؤمن ینظر بنورالله)) ؛ ذکر، موجب اطمینان قلب می شود و عامل ارتباط لحظه ای و پیوسته با صاحب عالم است. اگر ارتباط انسان با خدا درست شود، خدا ارتباط انسان با مردم ار درست می کند. فکر، شکافنده مسائل و حلم، استواری و پایداری انسان است. داشتن این ملکات و سجایا موجب می شود که انسانیت در انسان هویدا شود؛ در آنی صورت انسان صاحب نفس واحد شده و خاصیت انسانی از او تجلی می کند همان گونه که مولوی می گوید:

تفرقه در روح حیوانی بود

نفس واحد روح انسانی بود

گاهی انسان حقایق را از طریق عقل می یابد، اما نمی تواند آن را در حسی وارد کند تا به دیگران انتقال دهد. این حقایق، ارزش خاص خود را دارد که فردی و یا قابل انتقال به معدودی از عقلاست، اما هنر ارزش اجتماعی دارد و می تواند حقایق عقلانی را محسوس کند و رابط بین محتوای درون و مکاشفات فردی بیرون باشد؛ یعنی موجب ارتباط خاص به عام می شود. هنر در حقیقت قوه و محتوای خفته را فعال کرده و آن را محسوس می کند، به طوری که بتوان آن را تجربه کرد و با حرکات ، اشارات، خط ها ، رنگ ها، صداها، نقش ها و کلمات محسوس گرداند و حتی آن را تکرار کرد و سپس این تجربه ار طوری مطبوع و مطلوب، به دیگران منتقل کرد تا دیگران همان احساس فرد را ، احساس و تجربه کنند و از همان مراحلی که گذشته ، بگذرند. لذا هنر وسیله ارتباط انسان ها برای سیر به سوی سعادت بشری است . بنابراین هنر موضوع ضروری و لازم در زندگی انسان هاست.  هنر باید میراث معنوی (علم و معنی) را به احساس در خویشتن انتقال دهد و یا با بسیاری از علائم معروف و شناخته شده ظاهری بیان شود. علم و معنی لایتناهی هستند؛ باید آنها را به قید کلمات ، صوتها، نورها، رنگ ها، خطوط، حجم ها و سطح ها کشاند تا بتوان قسمتی و یا همه آنها را نمایان کرد، و این کار هنر است که با آرایش و ساختار تناسب ها و تعاون سازمان های ارتباطی انسان (ارگانیک ها) بین ذهن و شی خارجی اتحاد دهد و محتوای درون، توسط حواسی که عموم افراد حائز آن هستند، انتقال یافته و رایج شود . بنابراین ، هنر نقطه عطف ارتباط یک انسان به جامعه است. هنر وسیله ادارک جهان عینی می شود؛ درصورتیکه علم با سایر قسمتهای جهان هم سروکار دارد. بسیاری از اوقات، انسان به مکاشفات درونی می رسد که نمی تواند آن را بروز دهد وآن حقایقی درونی و فردی است که برای دیگران عیان نمی شود. این حیطه از شناخت و حقایق فردی است. هنر مسائل ذهنی را به عینیت و پدیده های نامریی را به ساختار مریی و یا محسوس می کشاند تا ساده تر فهمیده شود. اما علم، تضاد بین وحدت و کثرت، بین قانون و پدیده و ذهن و عین را از میان برمی دارد و آنها را با یکدیگر متحد می سازد. لذا کار هنر بروز و ظهور علم و محتواست. بنابراین می توان گفت که علم و هنر، دو رو از یک سکه هستند که هرکدام نباشد سکه ظاهر نمی شود. لذا علم و هنر با هم اختلاط دارند به گونه ای که جلوه علم وبا هنر میسر می شود.

فهرست مطالب:

فهرست:

فصل اول

سیرتحول تاریخی شیراز

فصل دوم

جغرافیاواقلیم

زمین شناسی وزلزله

خاک و پوشش گیاهی

کلیاتی درموردفرهنگ وبافت جمعیتی

شیراز در دوران بعد از انقلاب اسلامی

سیستم اطلاعات جغرافیایی

اداره مطالعات حمل و نقل وترافیک شیراز

فصل سوم

ساخت و ساز و الگوی فیزیکی شیراز

وضع عمومی ساخت و ساز

افزایش سطح زیر بنا

تراکم و بلند مرتبه سازی

فصل چهارم

سایت

دسترسی ها

منظر

فضای سبز

امنیت

فصل پنجم

نمونه هایی ار موزه های هنر

موزه هنرهای معاصر تهران

ساختمان موزه

نگارخانه

کتابخانه

فروشگاه

رستوران

سازمان موزه

روابط عمومی

سمعی و بصری

خدمات نمایشگاهی

باغ مجسمه

موزه هنری کیمبل

فصل ششم

برنامه فیزیکی

بخش مدیریت

بخش گالریها

بخش آمفی تاتر

بخش تحصصی وکارشناسی

بخش آموزشی

بخش خدماتی – فروشگاهی

کتابخانه

خدمات و تاسیسات

حراست و امنیت

فصل هفتم

مبانی فلسفی

روزگار تغییر

فصل هشتم

ایده و هدفهای کلی

هنر و مقوله زیبایی شناسی

سنت و گذشته

ایده مانند یک فیلتر

مقوله فضا

گشایش های فضایی

اقلیم و جغرافیا

نور

برهم کنش ( تاثیر عومل تاثیر گزار … )

هندسه ( عامل نظم دهنده )

عملکرد

فصل نهم

استاندارد های طراحی

استانداردهای شهری

ساختمانهای عمومی

ورودیها

راهرو

بازشوها

توقفگاهها

کاربری فرهنگی  –  مذهبی

ضوابط کلی مربوط به طراحی ساختمان

پارکینگ

استاندارد های عمومی فضا ها

کتابخانه

فضاهای آموزشی

گالریها

آمفی تاتر

اداری – خدماتی

فصل دهم

شکل گیری کلی مجموعه

سایت

ورودیها

فرم

ارتباط عملکردی

پارکینگ

نمای مجموعه

سازه

نقشه های کلی

به همراه نقشه ها و پلان ها و نماها و برش های اتوکدی + سایت پلان

فهرست منابع :

  • رومالدو جورگولا – لویی کان ( تحلیل آثار و دیدگاههای فلسفی) – ترجمه: عبد ا… جبل عاملی – نشر خاک
  • رودلف آرنهایم – پویه شناسی صور معماری –  ترجمه : مهرداد قیومی بید هندی – انتشارات  سمت
  • آنتونی سی آنتونیادس – بوطیقای معماری 1 – ترجمه احمد رضا آی – انتشارات سروش
  • آنتونی سی آنتونیادس – بوطیقای معماری 2 – ترجمه احمد رضا آی – انتشارات سروش
  • یورگ گروتر – زیبایی شناختی در معماری – ترجمه دکتر جهانشاه پاکزاد و مهندس عبد الرضا همایون – انتشارات دانشگاه شهید بهشتی .
  • دکتر سیمون آیوازیان –  نگاهی به مبانی معماری ( از فرم تا مکان ) – انتشارات دانشگاه تهران
  • فصلنامه هنر های زیبا – شماره 3 بهار  1377  –  دانشگاه تهران
  • آسمانه ( مجموعه مقالات معماری و عمران ) – آذرماه 1381 – دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین
  • طرح تفضیلی شهر شیراز – مهندسین مشاور نقش جهان پارس – سال 1375
  • علی صفایی و علیرضا عبد ا… زاده فرد – بازنگری اولین طرح جامع شهر شیراز – دانشگده هنر های زیبا
  • عبد المجید کشتکار – پایان نامه کارشناسی ارشد شهر سازی – دانشگاه شیراز 1381
  • موزه هنر های معاصر . حریم ارزشهای پایدار – انتشارات موزه هنرهای معاصر تهران
  • فصلنامه ما – شماره 5 دوره دوم – تابستان 1380

15- Geoff Matthews – Museums and Art Galleries ( a design and development guide )-

Butterworth Architecture

این فایل ورد در 114 صفحه به خدمتتون ارائه میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *