- فیلسوف: دریدا
- ساختار زدایی ، شالوده فکنی ، واسازی و ….
- یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به هر نوع متنی
مبنای فکری
- دوران مدرن: اصالت ذهن، همه چیز آگاهانه شکل می گیرد. انسان موجودی است خردورز ( دکارت، کانت و …)
- دوران ساختار گرایی: تاکید بر ساختار زبان، ساختار ذهن، مبنایش زبان است. انسان از طریق زبان با دنیای پیرامون ارتباط برقرار می کند. ساختارهای فرهنگی از انگاره های زبانی پیروی می کنند.
ساختار فرهنگ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست،
همه آنها در ساحت ناخودآگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد.
انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد. (سو سور، استراوس و…)
در روش ساختار شناسی، یافتن و کشف قوانین بشری در چارچوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می گردد.
رفتار و کردار نوعی زبان است. به همین دلیل ساختار گراها، ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند.
- دیکانستراکشن: نقد ساختارگرایی
- وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم، فرهنگ و شیوه های قوم تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد.
- اهمیت و پویایی زبان را باید در سیلان و ناپایداری معناها جستجو کرد.
- یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد .
این فایل پاورپوینت در 12 صفحه به خدمتتون ارئه میشود.