مدرسه با هاوس-Bauhaus School


مقدمه :

در مقاله ی زیر باتوجه به اهمیت روش های آموزشی در معماری میخواهیم  بدانیم نحوه ی آموزش در باهاوس چه تاثیری بر هنر و معماری عصر خود داشته است ؟ وچه حوادثی در دنیای  مدرن رخ داد که نیاز به ایجاد باهاوس شد؟

و با بررسی محورهایی نظیر مدرنیته ، انقلاب صنعتی ، فوتوریسم ، اکسپرسیونیسم ،مدرسه بوزار، جمعیت هنری ورک بوند بحث را پیش میگیریم.

مدرنیته :

معماری مدرن سبکی غالب در قرن بیستم میلادی بود .

زمینه های فکری واجتماعی مدرنیته عبارت بودند از: انسان گرایی ، علم مداری ، دین پیرایی و انقلاب صنعتی .

هر یک از این تحولات در پیشبرد تفکر ذهنی مدرن نقشی اساسی وتعیین کننده داشته است .

معماری مدرن به سه دوره ی اولیه ، متعالی ومتاخر تقسیم میشود که مدرسه باهاوس در دوره ی مدرن متعالی شکل میگیرد.

معماری مدرن متعالی یا به عبارتی اوج معماری مدرن در زمان بین دو جنگ جهانی اول و دوم وعمدتا در دهه های بیست و سی  میلادی در اروپا و آمریکا مطرح شد.

یکی از موضوعات کلیدی در این دوره صنعت و تولیدات صنعتی و تکنولوژی بود.

انقلاب صنعتی :

در طی قرون شانزده تا نوزدهم میلادی تغییرات زیر بنایی در جهان بینی غرب پدید آمد وبینش انسان غربی نسبت به خود و جهان پیرامون  به طور کامل دگرگون شد. تاکید برقوه تفکر انسان ،تجربه وآزمایش شرایطی ایجاد کرد که علم و به تبع آن تکنولوژی به سرعت  توسعه یافت ویکی از مهم ترین تبعات آن رشد سریع شهر نشینی بود که جمعیت مهاجر روستا را به کارخانجات منتقل کرد.

فوتوریسم :

انقلابی ترین نگرش نسبت به جهان مدرن در ایتالیا پیش از جنگ جهانی اول ظهور کرد که فوتوریسم نام دارد .

بنیان گذار این سبک نویسنده و نقاش ایتالیایی فیلیپو توماسو مارینتی بود، وی در منشور فوتوریسم مینویسد : ما تاکید میکنیم که زیبایی جهان توسط زیبایی جدیدی به نام سرعت غنای فزون تری یافته است . این جمله را میتوان به عنوان موضوع اصلی این سبک تلقی کرد .

مبانی نظری فوتوریسم توجه به علم وتکنولوژی ، جهان آینده ،حمل و نقل سریع،گسست از گذشته ،حذف تزیینات، بلند مرتبه سازی و نمایان کردن اجزای عملکردی و تکنولوژیک ساختمان بود که تاثیر زیادی بر افکار معماران مدرن متعالی همچون لوکور بوزیه و گروپیوس وسبک هایی همچون کانستراکتیویسم (ساختار گرایی)و های تک داشته است.

 

 

 

اکسپرسیونیسم :

اکسپرسیونیسم نتیجه حهکم شدن عدم اطمینان وشورش های احساساتی برای دفاع از انسانیت و فریادهای ناشی از عصبانیت است.بنای کار اکسپرسیونیسم باز نمایی حالت های تند عاطفی و عصیان گری علیه نظامات ستمگرانه حکومت ها و مقررات غیر انسانی کارخانه ها بود.

این سبک گرایش فردی یا شخص هنرمند در بیان احساس درونی خویش در قبال ویژگی های تازه عصر صنعت بود . این سبک در تمام شعب هنر تاثیر گذاشت ،گرایش های این سبک قبل از هر جای دیگر اروپا ،درشمال و بخصوص در آلمان ودر معماری آن رواج یافت . ایده ی کلی موسسان باهاوس جلوگیری در این خواب و خیال ها بود. این سبک در آلمان با دو جریان هنری رواج یافت :گروه پل ،گروه سوار آبی .

گروه سوار آبی توسط پل کله ،واسیلی کاندینیسکی وبه همراهی فرانس مارک در شهر مونیخ در سال 1912 تشکیل گشت وبدین ترتیب راه را برای ظهور اکسپرسیونیسم انتزاعی هموار کرد.

مدرسه بوزار:

نخستین مدرسه معماری که در قرن هفدهم و در زمان اوج رواج مدرنیسم شیوه ای قدیمی داشت. دروس در بوزار دو بخش نظری وعملی داشت ومهمترین نکته در بوزار کمپوزیسیون (ترکیب)معماری بود و پرزانته وپرداخت و جالب توجه بودن اصل اساسی بود برخلاف باهاوس که ماکت اصل بود.

از نظر فلسفه معماری وایده این دو مدرسه در تقابل هم هستند در واقع باهاوس تاسیس شد تا تمام روشهای بوزار را نفی کند و به نیازهای جامعه مدرن پاسخ دهد.

جمعیت هنری ورک بوند :

در مونیخ قلب هنر آلمان ،تاسیس شد. هدف اصلی این گروه وحدت بین هنر، کاردستی ومحصولات سنتی بود .والتر گروپیوس در مباحث این گروه شرکت می کرد و به گفته خودش این جمعیت مفهوم اساسی معماری را برای او روشن کردند. در واقع باهاوس پس از تاسیس ادامه دهنده اهداف ورک بوند بود.

در پاسخ به این سوال که چرا نیاز به باهاوس در جهان مدرن احساس شد؟ باید گفت با پایان جنگ جهانی اول و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ وتولید انبوه ساختمان، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت . لذا استفاده از تکنولوژی روز،مصالح مدرن ،پیش ساختگی عملکرد گرایی ودوری از مکعب های پر زرق وبرق تاریخی مورد توجه قرار گرفت. از ویژگی های این دوره تولید انبوه است و برای داشتن تولید انبوه نیاز به طرح هایی احساس میشد که قابلیت تبدیل شدن به تولید انبوه را داشته باشند.

تاریخچه باهاوس :

در سال 1906 در ویمار آلمان مدرسه هنر وصنایع دستی به ریاست هانری وان دو ولد تاسیس شد .وی سبک هنر نو داشت وتاثیر هنر نو بر مدرسه باهاوس این بود که در ابتدا در این مدرسه کارهای تزیینی مثل: طراحی پارچه انجام میشد.

بعد از او والتر گروپیوس رئیس مدرسه شد. وی اسم مدرسه را تغییر داد و باهاوس ،به معنای” خانه معمار ” گذاشت .

بعد از جنگ جهانی اول مدرسه به سمت طراحی صنعتی واستفاده از فرم مکعب شکل ساده گرایش پیدا کرد. گروپیوس تکنولوژی را جدا از هنر نمیدانست ومعتقد بود که در تکنولوژی وتولیدات صنعتی هنر وجود دارد وکلیه تولیدات در این مدرسه صرفا تاکید بر عملکرد ذاتی آن دارد.بعد از او هانز مایر به ریاست رسید اما به دلایل سیاسی کنار رفت وپس از او میس وندروهه انتخاب شد و مدرسه را به برلین منتقل کرد.

روش های آموزش در باهاوس :

مرحله ی اول خود کورس بود که همان پیش درس است و توسط ایتن  در زمیته هنر تدریس میشد، مرحله دوم گواهی نامه پایان کارآموزی و دریافت گواهی سر پرست کار است . مرحله سوم ،گزله  همان تربیت درودگر که هدف باهاوس است . مرحله چهارم،دیپلم استادکار است که بعد از سه سال با تایید استاد اخذ میشود . در این مدرسه هیچ امتحانی گرفته نمیشد وبعد از 6 سال مدرک مدرک میگرفتند.

والتر گروپیوس :

وی از مهم ترین مدیران در مدرسه باهاوس بود. او کارش را از جمعیت هنری ورک بوند آغاز کرد، او کارش را از بیانیه 1919 آغاز کرد. تمام هدفش این بود که نیروی خلاقانه هنری فرد را وحدت ببخشد.

وی در نخستین نشریه باهاوس مینویسد : باهاوس بر اساس وحدتی که از پیوند های هنری بوجود می آید استوار است. ازمهم ترین آپار وی کارخانه فاگوس و بنای مدرسه باهاوس امه گروپیوس بعد ها با فشار سیاسی توسط نازی ها، آلمان را به مقصد آمریکا ترک کرد و پروژههایی مثل سفارت آمریکا در آتن ، خوابگاه دانشجویان هاروارد را انجام داد.

02

کارخانه فاگوس

ساختمان باهاوس:این ساختمان شامل کارگاهها ، آمفی تئاتر، خوابگاه دانشجویی ، مدیریت ، دانشکده فنی و… است . هدف اصلی معمار این ساختمان پدید آوردن مجموعه ای واحد بی آنکه شرایط کار یکی موجب مزاحمت کار دیگری شود.

خوابگاه با یک راهرو شیشه ای در کنار تالار اجتماعات ، سالن غذا خوری و آمفی تئاتر مدرسه قرار داشت .

 

03

میس وندروهه :

از دیگر مدیران مطرح مدرسه میس وندروهه است . او استاد بکارگیری مصالح مدرن مانند شیشه و فولاد در احجام مکعب شکل و ساده است.ساختمان های او عاری از هر نوع تزئینات است .وی در برلین راجع به صنعت میگوید:اگر ما موفق شویم صنعت را جلوببریم تمام مسائل اقتصادی ، اجتماعی ، تکنولوژیک و هنری حل خواهد شد ،البته این گفته او بعد ها توسط معماران پست مدرن مورد انتقاد قرار گرفت .او نیز مانند گروپیوس به آمریکا نقل مکان کرد .در سال 1932 میلادی نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر نیویورک برگزار شد و کارهای میس در آنجا به نمایش در آمد و از آنجا عنوان سبک بین الملل به صورت یکی از مشخصه های معماری مدرن مطرح شد.از شعارهای معروف میس وندروهه “کمتر بیشتر است” میباشد .از کارهای معروف وی ویلای توگندات در آلمان و موسسه تکنولوژی ایلی نویز در شهر شیکاگو و هال کراون (کامیون میس وندروهه)ست .

 

04

هال کراون

نظریات میس وندروهه:

  • تاکید بر نگرش اقتصادی در معماری
  • تاکید بر راسیونالیسم علمی (عقل گرایی علمی)در معماری
  • گرایش به عملکرد گرایی فیزیکی
  • سازه گرایی در معماری
  • تاکید بر تجرد گرایی فرم و فضا (نئو پلاستی سیسم)
  • وجود تناسبات

معرفی اساتید:

  • یوهانس ایتن: نقاش سوئیسی که در جوانی برای تدریس اساس طراحی انتخاب شد . ایتن قبلا در وین تدریس کرده بود ودر آنجا شیوه ای تازه برای تعلیم اهمیت رنگ ،حجم وترکیب از خود ابداع کرده بود . از دستاوردهای ایتن دایره رنگ

است.

  • پل کله :نقاش ونظریه پرداز سوئیسی است که در آثاز او رنگ به عنوان عنصر اساسی محسوب میشد . وی نوشته هایی تحت عنوان تئوری رنگ را منتشر کرد. پس از ورود کله به باهاوس بیش از پیش نقاشان آبستره به استادی درمدرسه انتخاب شدند.
  • واسیلی کاندینیسکی :نقاش روسی که از روسیه به آلمان رفت تا در آنجا هنر های تجریدی خود را عرضه کند.وی مرکزیت هنرهای تجریدی را مدرسه باهاوس قرارداد و از آنجا تئوری های هنری خود را منتشر کرد.فرم های او غیر عینی و رنگها به صورت انتزاعی هستند.او معتقد بود اشکال تجریدی بیشتر میتوانند ضرورت ذهنی را روشن کنند.
  • موهولی ناگی : او نقاش مجارستانی بود و جانشین ایتن در باهاوس شد وی نظرات کانستراکتیویسم (ساختارگرایی)را به جای عقاید

اکسپرسیونیسم ایتین وارد باهاوس کرد . وی پس از ترک باهاوس نهایتا به آمریکارفت و در شیکاگو مدرسه باهاوس جدید را تاسیس کرد.

* کانستراکتیویسم : یکی از سبک های مهم برای تبیین اصول و ارئه ی ساختمان های مدرن در بین دو جنگ جهانی بود که خاستگاه آن روسیه بود کانستراکتیویست ها مانند فوتوریست ها اعتقاد به تکنولوژی ، صنعت و عملکرد داشتند و خود را مدافع  پیشرفت و توسعه معرفی میکردند.

  • اسکار شلمر : وی ذر زمینه تئاتر تجریدی کار میکرد که در تئاتر تجریدی بالرین ها پشت فرم های آبستره پنهانند .
  • هربرت بایر :وی استاد فن چاپ بود از دست آورد های مهم باهاوس طراحی حروف نوین است
  • مارسل بریر : او در ساخت مبل و صندلی با لوله های فلزی استاد بود.

 

 

طراحی صنعتی در باهاوس :

گروه باهاس در زمینه طراحی صنعتی سعی در شناخت هر چه بیشتر امکانات تولید ماشینی داشت . طراح صنعتی استاد کار جدید شد و واژه طرح شکل جدید به خود گرفت یعنی هماهنگی بین محصول دست استاد کار و تولید ماشینی .

فلسفه باهاوس این بود که روح تولید ماشینی که عبارت است از : سادگی و عملکرد را  به وجود آورد .

در برنامه باهاوس تاکید بر این بود که شاگردان به همان میزان که به اجزای بصری پایه ی طرح حساسیت نشان میدهند از طریق

دست و پا وبا استفاده از حس لامسه کیفیت اصلی مصالحی که به کار میگیرند را بشناسند و رابطه آن را با شکلی که در نظر است ساخته شود ، مورد بررسی قرار دهند .

تجارب بدست آمده در کارگاه های باهاوس ، راه به سوی نو آوری های صنعتی را باز کرد . لوستر های برق ، مبل ، صندلی ، پارچه های پرده ای ، قالی از جمله مسال ها در این زمینه اند.یکی دیگر از نکات مهم علم آرگونومی در پیکره های محصولات باهاوس است

(علم آرگونامی مربوط به رفتار انسان و محیط کا ر اوست )

طراحی در تفکر باهاوس بی زمان ، با وقار و سنگین بود . باهاوس با طرح های خود عصر ماشین را تثبیت کرد و بعد ها اعلام کرد :

به اعتقاد باهاوس ماشین وسیله مدرن برای طرح است و این مدرسه میکوشد خود را با ماشین هماهنگ سازد .

ریشه یابی شعار باهاوس :

از مهم ترین شعار های باهاوس شعار ” فرم  تابع  عملکرد”از لویی سالیوان است که این شعار برسردر مدرسه نصب شده و نشانه اهمیت عملکرد گرایی بود این شعار در بنای مدرسه باهاوس به وضوح قابل مشاهده است . گروپیوس در این باره مینویسد : “یک ساختمان مدرن باید بدور از هرگونه تحریف های زائد و بی مورد هر گونه تزئینات و جزئی گرایی باشد و جهان مکانیکی و جا به جایی سریع معاصر را منعکس کند”

از دیگر شعار های مهم شعار کمتر بیشتر است (less is more)از میس وندروهه است که به معنای این است که ساختمان باید فاقد هر گونه تزیینات و اجزای اضافه باشد .

به طور کلی شعار های باهاوس تاکید بر عملکرد و حذف تزیینات است که نه فقط در آثار معماری بلکه در آثار تولیدی آنها در زمینه ی طرهحی صنعتی نیز قابل مشاهده است

 نظرات مخالف :

  • صنایع و کارگاه های دستی کوچک باهاوس را دشمن خود میدانستند .
  • سنت گرایان :آنان باهاوس را جنبشی نابود کننده و سقوط دهنده مبانی ذوق و قریحه و بی توجه به میراث تاریخی متهم میکردند.
  • هنرمندان پیشگام : آنان به باهاوس خرده میگرفتند که به اندازه کافی موثر نیست و سازشکاری را می پروراند.
  • حذب نازی و گروه های فاشیستی دیگر: نازی ها علاقه به یک معماری با عظمت و جاودانه همچون معماری کلاسیک داشتند و تمامی فعالیت های هنری و روشن فکری میبایست که تحت نظر آنها صورت میگرفت .نازی ها باهاوس را غیر آلمانی میخواندند و آن را سنگر کمونیسم می دانستند، بنابر این عقاید مدرن و متمایل به چپ مدیریت باهاوس نمی توانست جایی در حکومت نازی ها داشته باشد.

 

به طور کلی گروههای چپ گروپیوس را کاپیتالیسم و راستی ها او را به ویرانگری متهم میکردند.

نظرات موافق :

  • ورک بوند : ورک بوند محلی برای استعداد های جوان بود هدف اصلی این جمعیت ایجاد وحدتی بین هنر ، کار های دستی و محصولات صنعتی بود .آنان از حامیان مکتب باهاوس بودند.
  • عده ای از افراد سر شناس نظیر: انیشتین

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *