یال یک شیر کمرو!
نوید غضنفری
باغچه سبزیجات، باغِ قدیمی و بزرگی بود که دیوارهای آجری و درِ چوبی خوشگلی داشت و نریتور کارتون در ابتدای هر قسمت میگفت که درِ باغ فقط با گفتن کلمه جادویی «Herbidacious!» (که در نسخه دوبله تغییر کرده بود) باز میشود. این کلمه کلید وارد شدن به دنیای قصههای ساده اما مسحورکننده آن طرف دیوار باغ بود. هر کدام از ساکنین باغ که بینشان انسان و حیوان هم پیدا میشد، نام یک نوع سبزی بهخصوص را داشتند و جالب است که ویژگیهای خاص آن نوع سبزی، یکجوری در ظاهرشان مشخص بود. مثلا اسم شیر کاراکتر اصلی داستان، «جعفری» (Parsley the Lion) بود که بلافاصله بعد از بازشدن درِ باغ، میآمد جلو تا خودش را به بینندهها معرفی کند. کمی خجالتی بود و اولش از غریبهها میترسید. «شِوِید» (Dill the Dog) سگ عجول قصه بود که هیچوقت آرام و قرار نداشت و گاهی دنبال دمش میگذاشت و گیج میشد! او هم مثل «جعفری» سریع از وجود بینندهها آگاه میشد و خودش را به جلوی در باغ میرساند. آقای «نعناع» (Sir Basil)، صاحب باغ بود و تمام سبزیجات را کنترل میکرد. البته او در حضور همسرش خانم «رُزمری» حق دخالت در هیچ کاری را نداشت. پاسبان «گل گندم» (Constable Knapweed) پلیس گشتی باغ بود (با صدای مرحوم عباس سعیدی در نسخه دوبله) و از همه چیز مراقبت میکرد. اما نکته بامزه داستان، خانواده آقای «پیاز» (Mr. Onion) بود. او و همسرش خانم «پیاز» که دائم گریه میکرد و یک روسری بانمک داشت، صاحب ده فرزند «پیازچه» بودند. پیازچهها معلم نداشتند و آقای پیاز مجبور بود معلم و رئیس مدرسهشان هم باشد. برای همین، همیشه لباس مخصوص دانشآموختهها (لباس فارغالتحصیلی خودمان) را به تن داشت. آن قسمتش را یادتان مانده که پیازچهها سرما خورده بودند و مادرشان چقدر اشک ریخت؟ این باغ نقلی، یک کاراکتر بانمک دیگر هم داشت، یک مرتاض هندی به اسم Pashana Bedi که همیشه خدا سرگرم مارهایش بود و روی تختخواب میخدارش میخوابید!
داستانهای این کارتون بهیادماندنی، سال 1968 توسط مایکل باند (نویسنده بسیاری از کارتونهای «بیبیسی» و مجموعه «Paddington Bear») نوشته شده و ایور وود آنها را در سه سری (مجموعا سی و نه قسمت) برای FilmFair و پخش از کانال بیبیسی 2 کارگردانی کرد. این که چگونه ایده داستان در ذهن مایکل باند جرقهزده، در نوع خودش بینظیر است. گویا روزی، دوری استفنز، رئیس قسمت برنامههای کودک بیبیسی، به او زنگ میزند که ببیند ایده جدیدی دارد یا نه، باند میگوید: «…بلافاصله یاد دو سه روز قبلش افتادم که پشت میز نشسته بودم و مشغول نوشتن بودم. خیلی اتفاقی چشمم از پنجره به باغچه افتاد. سبزیهای جعفری توی باد تکان میخوردند و خیلی شبیه یال یک شیر شده بودند… فورا کار را قاپیدم و گفتم که دو هفتهای داستان را تحویلشان میدهم!»
عالی بود.
مجموعه باغ سبزیجات را چطور میتونیم دانلود کنیم؟ خواهش میکنم اگه مجموعه کاملی سراغ دارید معرفی بفرمایید
سلام و وقت بخیر مهرداد عزیز.
متاسفانه لینک دانلود مجموعه کامل این کارتون رو در اختیار نداریم. اگر در آینده مجموعه کاملی رو در سطح نت پیدا کردیم حتما در اینجا معرفی خواهیم کرد.
عرض ارادت وخسته نباشید.
لینک دوبیل باغ سبزیجات را میتونین قرار بدهید؟
سلام وقت بخیر.
متاسفانه لینک های دانلود این کارتون رو ارشیو موجود نداریم.
سلام عزیزان
خواهش میکنم مجموعه کامل و دوبله از باغ سبزیجات را روی سایت قرار دهید.
سلام و وقت بخیر.
ان شاالله در صورت پیدا کردن این مجموعه در سایت قرار خواهسم داد.