یزد



موقعيت جغرافيايي

استان يزد با مساحت 73240 كيلومتر مربع در طول جغرافيايي 52 درجه و 50 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي 56درجه و 40 دقيقه شمالي در مركز كشور قرار گرفته است. بلندترين‌ ارتفاع آن قله شيركوه با ارتفاع 4300 متر وپائين ترين نقطه ان كوير سياه كوه با ارتفاع حدود 1000 متر مي باشد


جغرافياى طبيعى

استان يزد در قلمرو سلسله جبال مرکزى ايران واقع شده و از پستى و بلندى و چاله‌‌ها و کفه‌‌هاى کويرى متعدد تشکيل شده است. اين ناهموارى‌ها عمدتاً به پنج گروه کوه‌‌ها و تپه‌هاى پاى‌کوه، دشت‌ها و جلگه‌ها، بيابان‌ها، مناطق شور و کويرها و تپه‌هاى ماسه‌اى تقسيم مى‌شوند.

در سطح استان يزد، دو رشته کوه متمايز از هم وجود دارد. يکى بخشى از کوه‌هايى است که در جهت شمال غربى – جنوب شرقى از مرکز ايران عبور مى‌کنند و به کوه‌هاى مرکزى ايران معروف هستند و دومى شامل رشته‌کوه‌هايى است که در مناطق مرکزى، شمالى و شرقى استان قرار دارند.

رشته‌کوه شيرکوه، مانند ديوارى، ‌قسمت‌هاى مرکزى استان يزد را از بخش غربى استان (چالهٔ ابرقو) جدا مى‌کند. اين ارتفاعات که همواره از برف و يخ پوشيده شده‌‌اند، در ادامه حيات شهرهاى بزرگ يزد، تفت و مهريز نقش مهم و اساسى دارند. از ارتفاعات ديگر استان يزد، به کوه خرانق در مرکز استان يزد نيز مى‌توان اشاره کرد.

جغرافياى تاريخى استان

سرزمين يزد، صاحب يکى از شکوهمندترين و درخشان‌ترين ميراث‌هاى فرهنگ و تمدن کهن ادوار مختلف تاريخى ايران است. تاريخ سکونت انسان در اين خطه، از هزارهٔ سوم پيش از ميلاد فراتر رفته است، به طورى که در عهد پيشداديان، طايفه‌هاى در حال کوچ از بلخ به پارس، اين سرزمين را يزدان ناميدند و از آن زمان به بعد، ‌يزد محل عبادت شد. از مهم‌‌ترين مراکز اسکان اوليه در اين سرزمين، به مهرپادين (مهريز)، فهرشان، پهره (فهرج)، خورميش، ارد (اردکان)، ‌شواز، قلاع موبدان (ميبد)، ‌طرنج، عقدا و اشکدز مى‌توان اشاره کرد. شهر يزد به عنوان محلى پاک و مقدس در رأس همهٔ‌ اين آبادى‌ها قرار داشته است.

يزد به معناى پاک و مقدس و يزدگرد به معنى داده خدايى است. شهر يزد نيز به مفهوم شهر خدا و سرزمين مقدس است. در دورهٔ‌ اسلامى، شهر يزد را دارالعباده مى‌ناميدند. اهميت دينى شهر يزد تا پيش از اسلام به حدى بود که از اطراف و اکناف به ويژه در ايام بهار براى عبادت به اين مکان سفر مى‌‌کردند. يزد نگين کوير است و اولين بار نام آن در کنار اسم «چيترتخمه» يکى از همرزمان داريوش آورده شد. مورخان يونانى، ‌شهر کهن و باستانى يزد را «ايساتيس» مى‌خواندند. بعدها بر ويرانه‌هاى «ايساتيس»، «کثه» به‌وجود آمد. اين شهر، هستهٔ‌ اوليهٔ شهر کنونى و مرکز حکومتى و اقتصادى در قرون اسلامى بوده است. جغرافى‌دانان بعد از اسلام، ‌نام يزد را همراه نام «کثه» ذکر کرده‌‌اند.

ابتدا ولايت يزد جزو «کورهٔ‌ اصطخر» (استخر) مربوط به ايالت پارس بوده و بزرگ‌ترين ناحيهٔ‌ اين کوره به حساب مى‌آمده است.

شهر باستانى يزد در کنار آبراه سگزه و منتهى‌اليه مسير آب تفت در تقاطع را‌ه‌هاى باستانى رى – کرمان و پارس – خراسان قرار داشته است. اين ناحيه همواره در دورهٔ‌ هخامنشيان از راه‌هاى معتبر، مؤسسه‌هاى راهدارى، مراکز پستى و چاپارى برخوردار بوده است. راهدارى در يزد قديم چنان اهميتى داشت که خاندان آل‌مظفر از منصب راهدارى ناحيهٔ ميبد به پادشاهى رسيدند.

خشکى اقليمى استان يزد، ‌دو علت اساسى و عمده دارد : يکى اين که روى کمربند خشک جهانى قرار دارد و ديگر آن‌که از درياهاى آزاد عمان و خليج‌فارس و درياچه‌هاى داخلى و بادهاى رطوبت‌زاى دريايى دور است. عامل مهم اعتدال نسبى آب و هواى يزد، ‌که قابليت زيست نسبتاً مناسبى به آن بخشيده است، ارتفاعاتى است که بيشتر به صورت موضعى مؤثراند و اين امر باعث شده است مناطقى که در ارتفاعات بيش از ۲۵۰۰ متر قرار دارند از اعتدال و رطوبت بيشترى نسبت به دشت‌هاى يزد و اردکان برخوردار باشند.

در بررسى مربوط به يک دورهٔ‌ هشت ساله (۱۹۹۲-۱۹۸۴)، متوسط دماى هوا برابر ۱۸/۹ درجهٔ سانتى‌گراد گزارش شده است. حداکثر مطلق دما در تيرماه برابر ۴۳ درجهٔ سانتى‌گراد و حداقل آن در دى ماه برابر ۷/۲- درجهٔ‌ سانتى‌گراد گزارش شده و اختلاف درجهٔ‌ حرارت سالانهٔ حوالى يزد ۵۰ درجهٔ سانتى‌گراد است. به استثناى منطقهٔ کوهستانى شيرکوه، ساير نقاط استان يزد اقليم گرم و خشک و بيابانى دارد که از مغرب و جنوب غربى به سمت شمال شرقى و شرق خشک‌تر مى‌شود.

به اين ترتيب، آب و هواى استان يزد به علت قرار گرفتن در کمربند خشک جهانى، داراى زمستا‌ن‌هاى سرد و نسبتاً مرطوب و تابستان‌هاى گرم و طولانى و خشک است. در ايام تابستان، ‌ييلاق‌هاى شيرکوه پناهگاه مردم گرمازدهٔ اين استان است.

بارندگي سالانه

تجزيه و تحليل بارندگيهاي سالانه نشان دهنده تغييرات چشمگير در سطح استان مي باشد بطوريكه در اكثر ايستگاههاي واقع در مناطق پست و كويري بارندگي زير 100 ميليمتر بوده است . اين مقدار در ايستگاههاي كوهستاني نظيرده بالا ، نير و كرخنگان بيشتر از 200 ميليمتر مي باشد.

بارندگي فصلي

جهت تعيين فصول خشك و باراني در ايستگاههاي استان اقدام به بررسي بارندگي فصلي شده كه با توجه به بررسي هاي به عمل آمده خشكترين فصل در تمامي ايستگاههاي استان فصل تابستان و بيشترين نزولات جوي در فصول زمستان و پاييز اتفاق مي افتد .

تهيه نقشه هم باران استان يزد

جهت تهيه نقشه همباران استان از متوسط بارندگي سالانه ايستگاهها استفاده شده و با استفاده از نرم افزار Surfer و Ilwis نقشه شماره 4-9 استخراج شد نقشه مذکور نشان می دهد که 28/69 درصد از مساحت استان يزد داراي بارندگي 100 ميليمتر و كمتر مي باشند .

ضريب تغييرات بارندگي استان يزد

ضريب تغييرات بارندگي فصلي وسالانه براي ايستگاههای مورد مطالعه محاسبه گرديده است که نتیجه این محاسبات در جدول شماره 4-10 نشان داده شده است. در استان يزد ضريب تغييرات بارندگي سالانه بين 26 تا 73 درصد در نوسان مي باشد.به منظور بهره گيري بيشتر از اين پارامتر اقدام به رسم نقشه هم ضريب تغييرات سالانه بارندگی در استان يزد شد تا بتوان مناطقي را كه از نظر ضريب تغييرات بارندگي به شرايط بياباني نزديكترند از ساير نواحي جدا كرد.

ضريب بي نظمي بارش و شدت ميانگين بارش روزانه

اين ضرايب براي هر سال در طول دوره آماري محاسبه شده و نهايتاً ميانگين سالانه ضرايب بي نظمي و شدت میانگین بارش روزانه براي هر ايستگاه محاسبه و جهت ترسيم خطوط هم ارزش در استان مورد استفاده قرار گرفته است .نتايج محاسبه ضريب بي نظمي بارش که بر اساس آن نقشه هم ضريب بي نظمي بارش استان ترسیم شده در جدول شماره 4-11 آورده شده است.

تبخير

جهت نشان دادن قلمرو بيابان با استفاده از پارامتر تبخير اقدام به ترسيم خطوط هم تبخير در استان شده است جدول شماره 4-13 ميزان تبخير در استان يزد را نشان می دهد اين رقم در ايستگاه ده بالا كه در مناطق كوهستاني شيركوه قرار دارد برابر 1623 ميليمتر و براي ايستگاه ساغند كه در مناطق پست كويري قرار دارد.3675 ميليمتر مي باشد.

جدول شماره : 4-11 ضريب بي نظمي و شدت ميانگين بارندگي ايستگاههاي دوره مطالعه

رديف

نام ايستگاه

نوع ايستگاه

متوسط بارندگي سالانه

ضريب بي نظمي بارش

شدت ميانگين بارش روزانه

1

آباده

سينوپتيك

69/129

47/0

16/6

2

بافق

سينوپتيك

28/57

41/0

8/4

3

بياضه

سينوپتيك

32/73

46/0

68/5

4

نائين

سينوپتيك

35/102

29/0

9/4

5

رباط پشت بادام

سينوپتيك

09/123

34/0

79/5

6

شهر بابك

سينوپتيك

5/170

25/0

75/6

7

طبس

سينوپتيك

99/91

67/0

12/5

8

ورزنه

سينوپتيك

68/73

32/0

34/4

9

يزد

سينوپتيك

02/61

7/0

65/4

10

ابركوه

سينوپتيك

97/65

45/0

37/5

11

انار

سينوپتيك

70

43/0

12/4

12

اردكان

سينوپتيك

31/58

46/0

64/3

13

اشكذر

سينوپتيك

76/62

4/0

97/3

14

چادرملو

سينوپتيك

58/132

55/0

52/5

15

چاه افضل

سينوپتيك

59/70

3/0

36/5

16

خور

سينوپتيك

12/82

65/0

86/5

17

نصرآباد

سينوپتيك

28/134

32/0

51/5

ضريب خشكي دومارتن

مقدار این ضریب نیز که نقشه هم ضريب دومارتن بر اساس آن تهیه شده از فرمول مربوطه محاسبه و در جدول شماره 4-14 درج گرديده است .

جدول شماره 4-14 : ميزان ضريب خشكي دومارتن برای ايستگاههاي مورد استفاده در استان يزد

رديف

نام ايستگاه

نوع ايستگاه

بارندگي سالانه

متوسط دما

متوسط دما+10

ضريب‌ دومارتن

1

آباده

سينوپتيك

69/129

5/13

5/23

52/5

2

بافق

سينوپتيك

28/57

02/21

02/31

85/1

3

بياضه

سينوپتيك

32/73

57/19

57/29

48/2

4

نائين

سينوپتيك

35/102

02/16

02/26

93/3

5

رباط

سينوپتيك

09/123

75/18

75/28

28/4

6

شهربابك

سينوپتيك

5/170

98/14

98/24

83/6

7

طبس

سينوپتيك

99/91

17/21

17/31

95/2

8

ورزنه

سينوپتيك

86/73

26/15

26/25

92/2

9

يزد

سينوپتيك

02/61

99/18

99/28

1/2

10

ابركوه

كليماتولوژي

97/65

27/17

27/27

42/2

11

انار

كليماتولوژي

70

29/17

29/27

56/2

12

اردكان

كليماتولوژي

31/58

44/18

44/28

05/2

13

اشكذر

كليماتولوژي

76/62

07/18

07/28

24/2

14

چادرملو

كليماتولوژي

58/132

96/18

96/28

58/4

15

چاه افضل

كليماتولوژي

59/70

82/19

82/29

37/2

16

خور

كليماتولوژي

12/82

9/19

9/29

75/2

17

نصرآباد

كليماتولوژي

28/134

22/13

22/23

78/5

18

ساغند

كليماتولوژي

55/60

56/18

56/28

12/2

19

بهاباد

تبخيرسنجي

82/85

07/21

07/31

76/2

20

بهادران

تبخيرسنجي

36/69

52/17

52/27

52/2

21

ده بالا

تبخيرسنجي

88/349

62/11

62/21

19/16

22

ده شير

تبخيرسنجي

16/100

34/17

34/27

66/3

23

هرات

تبخيرسنجي

47/142

06/19

06/29

9/4

24

جندق

تبخيرسنجي

86/85

75/18

75/28

99/2

25

خرانق

تبخيرسنجي

25/132

08/15

08/25

27/5

26

مروست

تبخيرسنجي

68/83

71/18

71/28

92/2

27

محمدآباد

تبخيرسنجي

3/70

33/18

33/28

48/2

28

نير

تبخيرسنجي

13/261

45/13

45/23

14/11

29

ندوشن

تبخيرسنجي

61/110

56/14

5/24

5/4

30

پژوهشي يزد

تبخيرسنجي

63/66

09/20

09/30

96/1

31

ساغند

تبخيرسنجي

71/58

91/19

91/29

96/1

32

علويه

تبخيرسنجي

25/68

02/17

02/27

53/2

33

مزيجان

تبخير سنجي

04/264

59/10

59/20

82/12

قلمرو بيابانهاي اقليم شناسي استان

اقليم از مهمترين عوامل در تعيين قلمرو بيابان از غير بيابان مي باشد . جهت تعيين قلمرو جغرافيايي بيابان از غير بيابان در استان يزد وضعيت بارندگي ، ضريب تغييرات بارندگي ، ضريب بي نظمي بارش ، شدت ميانگين بارندگي روزانه ، اختلاف دما ، تبخير و ضريب خشكي دومارتن بررسي و نتايج به صورت جداول و نقشه هاي مختلف ارائه شده است و با استفاده از ارقام حاصله اقدام به تهيه 6 لايه از نقشه هاي محدود بياباني استان يزد با استفاده از پارامترهاي اقليمي شده است .

براي تفكيك مرز مناطق بياباني ابتدا هر يك از نقشه ها كه براي هر عنصر اقليمي بصورت يك لايه تهيه شده است با نقشه هاي توپوگرافي كه قبلاَ بصورت رقومي در محيط GIS تهيه شده بود تطابق داده شد . يكي از خطوط منحني را كه در حد فاصل دشت و كوهستان قرار داشته و نزديكترين فاصله را با محل برخورد دشت و كوهستان داشت ، انتخاب گرديد و بر اساس اين خطوط نقشه محدوده بياباني استان يزد نسبت به پارامتر به خصوص رسم گرديد . و مساحتي از استان كه با توجه به اين پارامتر جزء‌ مناطق بياباني است محاسبه گرديد .

– از نطر بارندگي براي تفكيك اوليه مرز بيابان از غير بيابان ميزان بارندگي مساوي وكمتر از 100 ميليمتر در نظر گرفته شده و نقشه محدوده بياباني استان يزد از نظر ميانگين بارندگي سالانه رسم شد كه از اين نظر 28/69 درصد از سطح استان معادل 5065175 هكتار جزء‌ مناطق بياباني و 72/30 درصد از سطح استان معادل 2246175 هكتار جزء مناطق غير بياباني محسوب مي شود .

و از نظر CV بارندگي ، با توجه به ويژگيهاي مناطق ، مقادير ضريب تغييرات بارندگي 45 و بيشتر را مرز بياباني از غير بياباني قرار داده ايم و با توجه به اين عدد نقشه محدوده بياباني استان يزد از نظر مقدار CV بارندگي سالانه رسم نموديم، با توجه به نقشه فوق 13/58 درصد از سطح استان معادل 4249800 هكتار جزء مناطق بياباني و 87/41 درصد از سطح استان معادل 3061550 هكتار جزء مناطق غير بياباني قرار مي گيرد .

– از نظر بررسي دما بهترين پارامتري كه توانستيم مرز بيابان از غير بيابان را رسم نمائيم دامنه تغييرات دما ( اختلاف ميانگين گرمترين و سردترين ماه سال ) بود كه با توجه به ويژگيها و شرايط منطقه اختلاف دماي بيشتر 23 درجه سانتيگراد را مرز قرار داده و نسبت به ترسيم نقشه محدوده بياباني استان يزد اقدام گرديد . با توجه به اين نقشه 84/89 درصد از سطح استان معادل 6568425 هكتار جز، مناطق بياباني و 16/10 درصد معادل 742925 هكتار جز، مناطق غير بياباني محسوب مي شود .

– از نظر ميزان تبخير سالانه مرز را ميزان تبخير 30000 ميلي متر قرار داده و اقدام به رسم نقشه محدوده بياباني استان يزد از نظر ميزان تبخير سالانه نموديم، از نظر ميزان تبخير سالانه 82/64 درصد از سطح استان معادل 4741875 هكتار جزء مناطق بياباني و 14/35 درصد معادل 2569475 هكتار جزء مناطق غير بياباني محسوب مي شود .

– از نظر ضريب دومارتن مرز را عدد 5 قرار داده ( مناطق بياباني داراي عدد دومارتن كوچكتري هستند و اقدام به رسم نقشه محدوده بياباني نموديم. از اين نظر 72/88 درصد سطح استان معادل 6486825 هكتار جزء‌مناطق بياباني و 28/12 درصد معادل 824725 هكتار جزء مناطق غير بياباني محسوب مي گردد .

در مرحله بعد كليه نقشه هاي تهيه شده ( لايه هاي اطلاعاتي ) روي يكديگر قرار داده شدند و همانطور كه انتظار مي رفت كليه خطوط بر يكديگر منطبق نشدند . در نهايت يك نقشه نهايي با استفاده از لايه هاي اطلاعاتي تهيه شده قبلي رسم گرديد . كه اين نقشه تلفيق كليه نقشه ها است . بدين ترتيب كه هر جا همه نقشه آن را بيابان شناخته اند ، بيابان و هر كجا كه همه نقشه ها آن را غير بيابان دانسته اند منطقه غير بيابان تعريف شدند و بقيه حدفاصل دو منطقه فوق به نام منطقه گذر يا نيمه بيابان ناميده شد(نقشه شماره 13 ).

مساحي حاصل از نقشه نهايي در محيط GIS نشان مي دهد كه 5/44 درصد معادل 3257450 هكتار از سطح استان يزد را مناطق بياباني و 5/4 درصد معادل 326875 هكتار را مناطق غير بياباني و 51 درصد معادل 3727025 هكتار را مناطق نيمه بياباني ( منطقه گذر ) در برگرفته است .

در مرحله بعد براي بيان كمي ويژگيهاي هر يك از مناطق سه گانه فوق ، نقشه منحني هاي هم ميزان هر يك از عناصر مورد نظر ، بطور انفرادي روي نقشه نهايي ( نقشه شماره 13 ) قرار داده شد و عدد مربوط به دو خطي كه بيشترين اشتراك را با خط مربوط به مرز بيابان و نيمه
بيابان و خط مرزي غير بيابان و نيمه بيابان داشتند تعيين گرديد . بدين ترتيب ميانگين بارندگي ، ضريب تغييرات بارندگي ، دامنه دما ،‌ضريب دومارتن و ميزان تبخير در مرز بيابان با نيمه بيابان به ترتيب اعداد 90 ،50 ، 25 ،3100 ، و ميزان اين عناصر در مرز نيمه بيابان با غير بيابان به ترتيب 180 ،40، 22 ، 5/7 و 2600 را نشان دادند .
بدين صورت ويژگيهاي كمي هر يك از عناصر براي تعريف بيايان در استان يزد مشخص شد . از اين نظر در استان يزد به مناطقي بيابان گفته مي شود كه داراي بارندگي كمتر از 90 ميليمتر ،‌ضريب تغييرات بارندگي بيش از 50 ،‌دامنه دمايي بيش از 25 درجه سانتيگراد ،‌ضريب دومارتن كمتر از 4 و ميزان تبخير بيش از 3100 ميليمتر باشد . و مناطقي كه داراي بارندگي بيش از 180 ميليمتر ، ضريب تغييرات كمتر از 40 ، دامنه دمايي كمتر از 22 درجه سانتيگرا د ، ضريب دومارتن بيش از 5/7 و تبخير كمتر از 2600ميليمتر باشد . مناطق غير بياباني محسوب مي گردد . و مناطق نيمه بياباني ( گذر) به مناطقي اطلاق مي گرددكه داراي بارندگي بين 90 تا 180 ميليمتر ، ضريب تغييرات بين 40 تا50 ،‌دامنه دمايي بين 22 تا 25 درجه سانتيگراد ،‌ضريب دومارتن بين 4 تا 5/7 و ميزان تبخير بين 2600 تا 3100 ميليمتر باشد.


 

وضعيت مناطق بياباني در استان يزد

بيابان ، خشكي ، شن هاي روان ، گرماي سوزان آفتاب و ريگ زارها اول چيزي است كه با نام يزد در ذهن افراد ناآشنا با اين ديار نقش مي بندد ليكن با آمدن به اين سرزمين كهن و نظاره صفات برجسته ، تحرك و تلاش اين تصورات مبهم و پراكنده به تصويري روشن و زيبا مبدل مي شود كه هر انساني را به حيرت وا مي دارد ، ديار يزد كه به الگوي كهن همزيستي انسان با كوير شهره است بتدريج و در طي ساليان متمادي به يكي از بزرگترين كانون هاي اجتماعي و اقتصادي در حاشيه كوير مركزي ايران مبدل شده است كه بي ترديد اهميت و نقش عرصه هاي منابع طبيعي بعنوان بستر اين توسعه و زمينه ساز آباداني و پيشرفت يكي ازدلايل عمده آن به شمار مي رود.

عرصه هاي منابع طبيعي استان يزد قريب به 5/12 ميليون هكتار وسعت دارند كه بيش از 90 درصد مساحت آنرا شامل مي شود ، سيماي منابع طبيعي اين استان شامل بيش از 4/6 ميليون هكتار بيابان ، ماسه زار و كوير ، 5/5 ميليون هكتار مراتع با درجات مختلف پوشش گياهي و تقريبا 426 هزارهكتار جنگل هاي طبيعي و دست كاشت مي باشد . اين عرصه ها به واقع بضاعت طبيعي سرزميني هستند كه در شرايط اقليمي سخت و دشوار هر يك به فراخور حال خود سهمي در شكل گيري حيات و گاه تهديد آن ايفا مي نمايند ، چنين است كه هرگاه منابع طبيعي تجديد شونده اعم از جنگل ، مرتع و بيشه هاي طبيعي سير قهقرائي بخود بگيرند و مبدل به بيابان و دشت هاي برهنه و فقير شوند و يا آسمان از نثار قطره اي باران دريغ نمايد آنگاه قهر طبيعت چهره مي نمايد و زندگي و پويائي را تهديد مي كند ، اين است كه ارزش عرصه هاي منابع طبيعي و تلاش براي حفظ ، احياء و توسعه آن از اهميت ويژه اي در اين محيط شكننده برخوردار است و به آگاهي و شناخت اين عرصه ها و نقش آن در توسعه پايدار و همه جانبه نياز دارد .

بر اساس اسناد و شواهد تاريخي چنين به نظر مي آيد كه استان يزد در گذشته اي نه چندان دور داراي پوشش گياهي

غني تري نسبت به وضع موجود بوده است . اين پوشش گياهي به مرور زمان و در اثر عواملي كه به آن خواهيم پرداخت كاهش يافته است . در حال حاضر به لحاظ نوع پوشش گياهي موجود در استان وضعيت متنوعي وجود دارد . در دشت هاي پست و كم ارتفاع با برخورداري از اقليم گرم و خشك و محدوديت هاي طبيعي فراوان گياهان عمدتا شود پسند و بوته اي بوده و شامل گونه هائي نظير انواع شور ، اشنان ، تاغ ، گز و اسكمبيل مي باشد كه دراراضي نسبتا وسيعي از دشت يزد – اردكان و شهرستان هاي بياباني نظير بافق ، ابركوه ، طبس و صدوق ديده مي شوند ، در شرايط مساعد تر ، تنوع گياهي زيادتر شده و انواع گياهان مثل درمنه ، قيچ ، پرند ، ريش بز و كاهوي وحشي وجود دارد كه بخش عظيمي از مراتع نسبتا مرغوب استان در شهرستان هاي خاتم ، مهريز ، تفت و بافق در زمره اين دسته اند ، در ساير مراتع مرغوب شاهد رويش گياهان با ارزشي نظير چوبك ، گون و كلاه ميرحسين هستيم كه از گونه هاي شاخص مراتع استان به شمار مي رود بعضي از اين گونه ها مثل انغوزه ، گون و وشاء جزء گياهان دارويي و صنعتي محسوب شده و از ارزش بالائي برخوردارند با توجه به وضعيت مساعد آب و هوائي در برخي نقاط پاره اي از جوامع جنگلي محدود اما با ارزش استان شكل مي گيرد ، عمده ترين اين مناطق شامل جنگل هاي بادام و بنه در شهرستان خاتم ، جنگل هاي بادامشك و سنو در طبس و ارس در منطقه باجگان بافق مي باشد . هر چند نقش اقتصادي اين جنگل ها چندان حائز اهميت نيست ليكن ارزش همين مقدار جنگل پراكنده به منظور تعديل آب و هوا ، جلوگيري از فرسايش خاك ، كنترل آب هاي سطحي و تغذيه آب هاي زير زميني و همچنين ارزش تفرجگاهي آن بسيار حائز اهميت است .

در بهار و به هنگام سرسبزي و رونق مراتع و جنگل ها جلوه هائي تماشايي از طبيعت در كوير سوزان به نمايش گزارده مي شود ، رويش گل هاي وحشي ، گياهان علفي و چمني كه عمري به كوتاهي بهار دارند در كنار درختان ديرپا چشم اندازي بديعي را بوجود مي آورد كه طبيعت دوستان ، گردشگران و اقشار مختلف مردم را به سوي خود جذب مي نمايد.

در كنار ارزش تفرجگاهي پوشش گياهي مي توان به ساير نقش هاي اساسي جنگلها و مراتع شامل حفظ خاك و جلوگيري از فرسايش آن ، تامين مواد غذائي دام وابسته به مرتع ، توليد محصولات فرعي داروئي و صنعتي ، جلوگيري از بروز سيل هاي مخرب و حفظ محيط زيست و حيات جانوري اشاره كرد . ارزش يك بوته كوچك بواسطه نقشي كه درحفظ و توليد خاك ، كنترل آب هاي سطحي و تغذيه آب هاي زير زميني دارد چيزي است كه نبايستي به آن به ديده حقارت نگريست ، نزولات آسماني در مناطق فاقد گياه در روي زمين به صورت هرز آب هاي سيل آسا جاري مي شوند و چون مقاومتي در برابر خود نمي بينند ذرات ريز و درشت خاك را به صورت فرسايش با خود جابجا مي كنند ، د رحاليكه در مناطق داراي پوشش گياهي به هنگام بارندگي قطرات باران بواسطه برخورد با شاخ و برگ گياهان به قطرات ريز تر مبدل شده و به آهستگي روي خاك مي رسند ، از سوي ديگر بقاياي گياهي موجود در بستر مراتع همچون اسفنج آب حاصل از بارندگي را در خود جذب نموده كه مقادير زيادي از آن به سفره هاي آبهاي زير زميني مي پيوندد و اين آبي است كه بعنوان سرمايه اي گرانبها در مناطق خشك و نيمه خشك موجب رونق و آباداني و رواج زندگي است .

بهره برداري عاقلانه و درحد توان طبيعت زياني براي پوشش گياهي ندارد اما اگر بهره برداري بيش از حد و خارج از معيارهاي علمي باشد به مرتع و خاك لطمه مي زند كه اين زيان ها به ضرر خود بهره برداران و دامداران نيز مي باشد . در حال حاضر مراتع استان عمدتا مورد استفاده به منظور چراي دام قرار مي گيرد بر اساس آخرين آمارها در حال حاضر بالغ بر يك ميليون و 400 هزار واحد دامي در طول سال از مراتع استفاده مي نمايند و زندگي اجتماعي و اقتصادي بيش از دو هزار و 500 خانوار در استان يزد به نوعي با پوشش گياهي ، مراتع و جنگل ها گره خورده است ، ازين رو اجراي برنامه ها و طرح هاي مختلف ضمن حفاظت و افزايش پوشش گياهي در نهايت تضمين كننده تداوم حيات انساني نسل حاضر و آينده خواهدبود . اين برنامه ها شامل اجراي طرح هاي منطقه اي و استاني تعادل دام و مرتع ، برنامه هاي مديريت بهره برداري مراتع و روش هاي اصلاح و احيا و توسعه پوشش گياهي و همچنين طرح شناسائي و مديريت منابع جنگلي مي باشد كه به حفظ و بهره برداري پايدار از عرصه هاي منابع طبيعي منجر مي شود .

حكايت آب و خاك و پوشش گياهي به اينجا ختم نمي شود ، شرايط اقليمي استان يزد به گونه اي رقم خورده كه بخش اعظمي از آن در زمره مناطق خشك و فرا خشك قرار گرفته است ، بيابان و ماسه زارها بيش از 4/6 ميليون هكتار از وسعت عرصه هاي منابع طبيعي استان را بخود اختصاص داده است ، آثار و شواهد تاريخي نشان مي دهد ه مردم اين استان از دير باز بازيست بوم بيابان آشنا بوده و از طريق اتخاذ روش هاي پايدار براي بهره برداري از منابع در دسترس خود شامل آب ، خاك ، پوشش گياهي به نوعي از همزيستي با بيابان دست يافته اند ، بعنوان مثال مي توان از ابداع شيوه هاي معماري مناطق مسكوني و شهرها براي گريز از آفتاب سوزان تابستان و سرماي سخت زمستان و همچنين پديده حفر قنات در جهت دستيابي و هدايت آب از جمله اين روش ها نام برد.

به طور كلي بيابان به مناطقي گفته مي شود كه شرايط آب و هوائي براي گياه و جاندار سخت و طاقت فرساست در چنين مناطقي معمولا فرسايش بوسيله باد زياد است و باعث خسارات هنگفتي به مزارع ، راههاي ارتباطي ، تاسيسات صنعتي و اقتصادي و مناطق مسكوني مي شود ، در بيابان تپه هاي ماسه اي به طور معمول بدون پوشش گياهي هستند. اين تپه ها با وزش باد جابجا مي شوند و به صورت توده هاي عظيمي از نقطه اي به نقطه ديگر منتقل مي شوند.

يزد بر اساس وسعت اراضي بياباني دومين استان بياباني كشور بعد از خراسان است و 19 درصد از اراضي بياباني كشور را در خود جاي داده است . عمده ترين شهرستان هاي بياباني استان شامل طبس ، بافق ، ابركوه ، خاتم ، ميبد ، اردكان و صدوق مي باشد . طي دهه هاي اخير روند رو به رشد جمعيت و تغيير ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي دركنار بهره برداري بي رويه از منابع طبيعي باعث برهم خوردن تعادل طبيعي بين انسان و محيط گرديده كه پيامد آن گسترش بيابان و زوال تدريجي منابع پايه و در نهايت ايجاد تغييرات در روابط اجتماعي و بنيانهاي مالي اقتصادي بوده است اين روند به اصطلاح پديده

بيابان زائي نام دارد.

بيابان زائي علت ها و عوامل گوناگوني دارد كه در دو دسته عوامل طبيعي و انساني قرار مي گيرند ، ميزان بارش اندك سالانه ، اختلاف شديد درجه حرارت در مناطق مختلف ، وزش بادهاي شديد و حركت ماسه هاي روان در زمره علل طبيعي بياباني شدن قرار دارند با اين وجود نقش انسان در افزايش بيابان ها از همه بيشتر است ، انسان با فعاليت هاي نادرست خود پوشش گياهي را از بين مي برد در نتيجه خاك بدون پوشش گياهي در معرض فرسايش قرار مي گيرد، هر ساله مقاديري از بوته هاي اطراف محل سكونت روستائيان بواسطه كمبود و يا عدم وجود ساير مواد سوختني مثل نفت و گاز كنده مي شد و به مصارف مختلف روزانه مي رسيد و با اين كار زمين هاي زيادي را به مناطق خشك و شن زار تبديل مي گشت.

چراي بيش از حد دام و از بين رفتن كامل پوشش گياهي نيز يكي از شيوه هاي از بين رفتن پوشش گياهي خاك است كه در نتيجه آن باعث مي شود تا اراضي در معرض شديد فرسايش قرار گيرد.

پيامدهاي بيابان زائي بيش از همه متوجه خود ساكنان مناطق بياباني خواهد شد ، با از بين رفتن پوشش گياهي فرسايش بادي شروع مي شود و اين امر خاك حاصلخيز كه عناصر مورد نياز گياهان را در خود جاي داده است از بين مي برد ، بالطبع مردم ازين مناطق مهاجرت مي كنند زيرا ديگر نه آب و نه غذا خواهند داشت . زمين هاي كشاورزي به اراضي باير و لم يزرع تبديل مي شود و بركت و حيات را با خود مي برد و چنين است كه تمدن اجتماعي بواسطه غفلت آدمي به ورطه نابودي مي افتد .

از سوي ديگر با از بين رفتن كامل پوشش گياهي و با تابش آفتاب بر خاك اين گونه زمين ها لايه هاي غير قابل نفوذ در روي خاك بوجود مي آيد و نفوذ پذيري خاك كاهش مي يابد . در نتيجه آب ناشي از باران هاي فصلي در آن نفوذ نخواهد كرد به اين ترتيب سطح آب سفره هاي زير زميني پائين رفته و چاهها و قنات ها و چشمه ها خشك مي شود .

افزايش آلودگي هوا بر اثر حركت ماسه هاي روان از ديگر اثرات پديده بيابان زائي است ، در اين حالت هوا همواره به علت وجود ذرات ريز معلق خاك آلوده است ، اين ذرات از اراضي حساس به فرسايش بادي كنده شده و كيلومترها مسافت را طي مي كنند و در قالب طوفان شن كه در استان يزد به طوفان سياه موسومند بر سر شهرها و روستاها مي ريزند ، در شهر يزد و بر اساس آخرين بررسي هاي انجام شده ميزان ذرات ريز معلق در هوا هفت برابر ميزان استاندارد است و اين مساله علاوه بر پيامدهاي زيانبار اقتصادي منجر به شيوع امراض مختلف ريوي و تنفسي مي شود.
هجوم تپه هاي ماسه اي و حركت ريگ هاي روان بواسطه وزش بادهاي شديد منجر به مدفون شدن باغات ، مزارع ، خطوط راه آهن ، جاده هاي ارتباطي و ايجاد اخلال در تاسيسات صنعتي و نظامي مي شود كه تمام اينها به معناي لطمه زدن به توسعه و روند پيشرفت است . از بين رفتن اقتصاد منطقه و كشور بواسطه فقدان امنيت سرمايه گذاري ، تهديد مداوم سكونتگاهها و مراكز اقتصادي و بروز مشكلات اجتماعي از ديگر آثار بيابان زائي و حركت شن هاي روان خواهد بود.

واقعيت اين است براي استان يزد كه يكي از بزرگترين كانون هاي جمعيتي و اقتصادي در كناره كوير مركزي ايران به شمار مي رود توجه به مقوله بيابان و بيابان زدائي نقش محوري در هر گونه توسعه دراز مدت دارد كه مي بايستي بعنوان يكي از اولويت هاي اجرائي پيگيري شود. بي توجهي به حركت ماسه هاي روان بحران مي آفريند و تداوم سكونت را با خطر مواجه مي سازد .

به طور كلي به مجموعه فعاليت هائي كه سبب توقف يا كاهش بيابان زائي مي شود يا در جهت احياي اراضي بياباني باشد بيابان زدائي مي گويند . احياي پوشش گياهي در مناطق بياباني يكي از راههاي مبارزه با بيابان زدائي است . اين كار از طريق نهال كاري با گونه هاي مقاوم صورت مي گيرد، اجراي طرحهاي بيابان زدائي طي چند دهه در استان يزد تاثير قابل ملاحظه اي در احياي اراضي بياباني و تثبيت شن هاي روان داشته است . هر نهال كوچكي كه در بيابان كاشته مي شود جوانه اي از اميد به زندگي و تداوم آنرا در دل زنده مي كند ، سايه پر بركت هر درخت كويري نماد شروع دوباره است ، در مناطق بياباني سرنوشت انسان و طبيعت به گونه اي ديگر رقم خورده است ، اين دو به هم وابسته اند و احياي يكي به منزله حيات ديگري است ، شور زندگي ، عشق و اميد در مردم هر لحظه مي رويد و هر دم نوبه نو مي شود اينجاست كه طبيعت و همه ميراثي كه براي ما بجا نهاده است با تمام زيبائي ها ، جلوه ها و ارزش هاي بي پايانش ، در جنگل ها ، مراتع و بيشه هاي طبيعي و چه در دشت هاي برهنه و اراضي بياباني منشاء خيرو بركت و آباداني خواهد بود.

آب انبارهاي يزد نشانگر هنر معماران چيره دست خطه كوير است

معماران چيره دست يزدي طي قرنها با احداث آب انبارهايي زيبا ، ” آب ” اين مايه حيات را در قلب كوير ايران به كام تشنگان خسته و گرمازده گوارا كرده‌اند.

در گذشته شدت گرما توام با كمبود شديد آب اين هنرمندان را بر آن داشت تا در دل زمين به ايجاد محلي براي ذخيره آب بپردازند.

مردمان اين ديار در زبان محلي از آب انبار با عنوان ” امبار ” ((ombar‬ ياد مي‌كنند.

اكنون اين آب انبارها يكي از شاخص‌ترين نمادهاي معماري يزد و جلوه‌گر نبوغ و توانمندي معماران اين خطه كويري است.

آب آب انبارها از طريق هدايت آبهاي باران و برف تامين مي‌شده و امروزه اين آب انبارهاي تاريخي كه روزگاري محل اصلي تامين آب اهالي بوده به فراموشي سپرده شده و مخازن آنها از آب خالي شده است.

خنك بودن اين اماكن در قديم باعث شده بود تا از آن بعنوان يخچال نيز استفاده شود و از طريق نصب ميخ‌هايي بر روي ديوارها مواد غذايي خود را در آن نگهداري كنند.

از آب اين اماكن براي آشاميدن استفاده مي‌شده‌است ولي در كتاب تاريخ يزد از منابع آبي با عنوان ” چاههاي آب سرد” نيز ياد شده كه براي شستشو و رفع ديگر نيازها كاربرد داشته است.

معماران يزدي، خشت و آجر به همراه ملات ” ساروج ” ( مخلوط خاكستر ، آهك و ماسه) را در كنار هم قرار داده و به شكل زيبايي آب انبارها را احداث كرده‌اند.

آب انبارها يا ” خانگي ” بودند كه توسط اهل خانه ساخته مي‌شد و جنبه شخصي داشت و يا “عمومي” كه براي استفاده اهالي محل و شهر احداث مي‌شدند.

ورود به اب انبارها از طريق پله‌هاي زيبا و طولاني است كه به آن “راچينه” گفته مي‌شود و نظر هر بيننده‌اي را جلب مي‌كند و او را به تامل در اين نوع معماري وا مي‌دارد.

رطوبت دلكش و بوي نم در راه‌پله‌هاي آب انبارها به انسان آرامش مي‌دهد و خستگي را در دل‌مردمان گرمازده كوير برطرف مي‌كند و طراوت و شادابي مي‌بخشد.

آب انبارها داراي قسمت‌هاي مختلفي هستند كه خزينه استوانه‌اي شكل از قسمت‌هاي اصلي آن و محل ذخيره‌سازي آب است.

” گنبد ” پوشش نيم كره‌اي شكل كه به منظور حفاظت از آب ، جلوگيري از آلودگي‌و خنك نگه داشتن، روي خزينه احداث مي‌شود نماد بيروني اب انبارهاست.

سقف اين‌اماكن به صورت نيم دايره ساخته شده كه در اصطلاح محلي به آن “طاق ضربي ” گفته مي‌شود.

 

اين طاق‌ها با محاسبات دقيق و بدون استفاده از آهن و تيرآلات ساخته شده و خلق آن از توان معماران امروزي خارج است.

همه آب انبارها داراي راه‌پله است كه اولين پله آن از سطح زمين آغاز شده و به طرف درون زمين ادامه مي‌يابد و راه دسترسي ورودي به ” پاشير” است.

سقف و راچينه (پله) ،آب انبارها از آجرهاي باريك ولي مقاوم ساخته مي‌شده كه هنوز هم پابرجاست.

بيشتر آب انبارها داراي يك ورودي و پاشير هستند اما بعضي از آنها به لحاظ موقعيت شهرسازي و نحوه استقرار در بافت شهري داراي دو يا سه ورودي مي باشد.

رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان يزد مي‌گويد: آب انبارها به دليل اهميت و نقشي‌كه در زندگي و ادامه حياط و زيست مردم گذشته داشته، مي‌تواند در زمره جذابيت‌هاي تاريخي قرار گيرد.

“عزيزالله سيفي ” روز چهارشنبه در گفت وگو با ايرنا افزود: آب انبارها معمولا در مركز مناطق مسكوني واقع شده‌اند.

وي گفت: در استان يزد بيش از ‪۴۰۰‬باب آب انبار وجود دارد كه ‪۱۰۰‬مورد آن در مركز استان واقع است.

سيفي تصريح كرد: اغلب آب انبارها موقوفه بوده و اصول حاكم بر طراحي آن نيز تقريبا يكسان است.

وي بر حفظ و احياي آثار تاريخي به ويژه آب انبارها توسط مردم تاكيد كرد و افزود: بسياري از آب انبارهاي استان يزد به دليل خنك بودن فضاهاي داخلي مي‌تواند با تغييراتي به استراحتگاه گردشگران تبديل شود.

آب انبارهاي وزيري، شش بادگيري، هفت بادگيري عصرآباد، وقت الساعت، گلشن ، دو دهانه، خواجه، رستم گيو، نصرآباد، حاجي يوسف، مسعودي، فخار، قندهاري و سيد صحرا از مهمترين آب انبارهاي استان يزد محسوب مي‌شوند.

بيشتر آب انبارها در استان يزد داراي سه يا چهار بادگيرند اما در برخي مناطق اين استان آب انبارهاي يك بادگيري، دو بادگيري، شش بادگيري و هفت بادگيري نيز وجود دارد.

آب انبار يزد واقع در خيابان دهه فجر ،” خدا مراد” اردكان و”شاه عباسي” ندوشن داراي يك بادگير و آب انبارهاي “آيت‌الله خاتمي” و ” قملاق ” اردكان دو بادگير دارند.

آب انبارهاي مرزبان و ميدان سنگ در شهرستان اردكان داراي سه بادگير و آب انبارهاي نظير گلشن، وزيري، وقت الساعت و رستم گير يزد چهار بادگيري هستند.

آب انبارهاي پنج بادگيري امير چقماق ، شش بادگيري يزد و آب انبار هفت بادگيري عصرآباد نيز در استان منحصر به فرد هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *