معماری ايران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در اين دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهايی هستيم كه هر كدام بيانگر يكی از مكاتب فكری دوره هايی مشخص از تاريخ ايران هستند :
كاخ مرمر به تقليد از معماری سنتی و عمارت شهربانی كل كشور به تقليد از تخت جمشيد و ساختمانهای بلديه ( شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب ميدان امام ( سپه ) به تقليد از معماری نئوكلاسيك فرانسه ساخته شدند . در اين دوره تلاش می شد كه پيوندی بين سه طيف فكری به وجود آيد : ساختماهای وزارت امور خارجه ، اداره پست ، صندوق پس انداز بانك ملی را در واقع می توان به عنوان نمونه اين گونه ساختمانهای التقاطی نام برد . اين گرايشهای متفاوت و بعضا متضاد در معماری اين دوره ناشی از اختلاف در گرايشهای سياسی و ايدوئولوژيك اين عصر از تاريخ ايران است كه ريشه در جريانهای عقيدتی – سياسی اواخر دوره قاجار و اوايل دوران پهلوی دارد . جريانهای مذكور را می توان به سه دسته تقسيم كرد :
گروه اول ، سنت گرايان ، كه اساس تفكر سياسی و بينش دينی آنها هماهنگی دين با سياست و احياء و توسعه سنتهای هزار ساله جامعه ايرانی بود . پرچمداران اين نهضت در آن برهه از زمان شيخ فضل الله نوری بود و بعد از ايشان سيد حين مدرس ادامه دهنده راه وی گشت .
گروه دوم ، غرب گرايان ، كه اساس ذهنيت آنها ، به گفته تقی زاده ، بر تقليد از فرق سر تا انگشت پا از غرب در همه شئون اقتصادی ، اجتماعی ، سياسی بود . هسته اصلی اين گروه را تحصيل كردگان ايرانی تشكيل می دادند كه تازه از اروپا به ايران برگشته بودند .
گروه سوم ، ملی گرايان ، كه بنياد فكری آنها بازگشت به عظمت امپراتوری هخامنشی و ساسانی بود . اين گروه فرهنگ اسلامی و فرهنگ اروپايی را غير ايرانی می دانستند و بعنوان جايگزين آنها بازگشت به فرهنگ آريايی دوهزار و پانصد ساله با دين و مذهب بود . كه اين امر ناشی از جريانهای به اصطلاح روشنفكرانه مادی گرايی و توسعه و ترويج نظريات سوسياليسم و ماركسيسم در بين طبقه تحصيل كرده اروپا بود . اين دو جری فكری اثبات خود را در تخريب آثار گذشته می ديد و سعی داشت هر چه را بوی گذشته می داد از بين ببرد .
در ساير شئون اجتماعی كشور نيز ما شاهد تقابل اين بينشهای متفاوت هستيم . بعنوان مثال در ادبيات ، گروه غرب گرا ، تغيير خط فارسی به لاتين را – به سبك آتاتورك در تركيه – علم كرد و گروه ملی گرا نيز عرب زدايی از خط و ادبيات فارسی را مطرح نمود و گروه سنت گرا برخود واجب ديد كه از سنت سعدی و حافظ و ديگر بلند پايگان آسمان ادب ايرانی پاسداری نمايد .
در ادبيات به زعم مردان بزرگی چون استاد دهخدا ، استاد همايی و استاد فروزانفر و ديگر عزيزان اقدامات غرب گرايان و ملی گرايان بی نتيجه ماند و تحول جديدی در ادبيات از بطن شعر و ادبيات سنتی تراوش كرده و رشد نمود .
ليكن در معماری به دليل انتصاب غرب گرايان و تحصيل كردگان بوزار پاريس و بعدا مكتب فلورانس و رم در شهرسازی انگلستان و امريكا شد .
گرچه گودار و ماكسيم سيرو ازنظر تفكر ، ارزش زيادی برای معماری سنتی و تاريخ تحول آن قايل بودند و در اين رهگذر خدمات ارزشمندی به ثبت تاريخ معماری ايرانی نمودند ولی خود شخصا از پيروان مكتب نئوكلاسيك و يا به عبارتی ملی گرايان نوين بودند . شاهد اين واقعيت ، ساختمان موزه ايران باستان كه تقليدی از طاق كسری است .
غلبه مكتب غرب گرايان در مدارس معماری كشور ، كار را بدانجا كشيد كه توصيف مسجد جامع اصفهان ، ميدان نقش جهان ، گنبد سلطانيه ، طاق كسری و تخت جمشيد را بايد از اروپاييان و ترجمه كتابهای آنها دريافت ميكرديم . دانشجويان و مهندسان معمار اين مرز و بوم اقدامات هوسمان در پاريس و هوارد در انگلستان و كارهای ميكل آنژ در فلورانس و رم را بهتر از كاخ گلستان ، مسجد شيخ لطف الله و كاخ سروستان می شناختند و اطلاعات مربوط به طاق كسری كه از عجايب روزگار خود بوده برای متخصصين محدود به اين بود كه بنا در خاك عراق است .
نتيجه اين انفعال فرهنگی ، بخصوص در زمينه معماری ، عرضه و تكميل سبكهای مختلف معماری اروپا و امريكا در دهه های اخير به كشور بوده است . با تسلط فكری غرب گرايانه بر معماری كشور و فاصله گرفتن از معماری سنتی كار بدانجا كشيد كه تخريب بنا های گذشته در توسعه های جديد شهری و تخريب كاروانسراهای قديمی در احداث جاده های بين شهری عملی پسنديده و تجدد گرايانه تلقی شد . اين وضع باعث گرديد كه بسياری از بناهای باارزش متروك و يا مخروبه گردد .
همانگونه كه تقليد كوركورانه از معماری غرب باعث انحطاط هنر و معماری اين مرز و بوم شد ، تقليد از معماری گذشته و سنتی نيز به معنی ارتجاع و قهقرا رفتن گشت . تحول و تعالی هر هنری بستگی به شناخت دقيق آثار گذشته و درك صحيح ضرورتها و نيازهای حال جامعه دارد تا با استفاده از فرهنگ و سنت ديرينه و خطا و صواب گذشتگان و در جهت جوابگويی به نيازهای جامعه ، راه حلهای بديع ، اصيل و تازه ای ارائه گردد .
شروع دوره پهلوی ( دوره رضا خانی )
حال می پردازيم به معماری ايران از سال 1300 به بعد .
اول شروع دوره رضاخانی تا مدت پنج سال يا بيشتر هيچگونه اثر هنری را نمی يابيم و هيچ كار مهمی صورت نمی گيرد و كارها به روال قبل پيش می رود . ( حركت دوره معماری و تحول آن )
قسمت دوم از سال 1305 و 1306 ببعد شروع می شود و فعاليت ساختمانی تا زمان جنگ جهانی دوم گرفتار ركود شديد كارهای ساختمانی و يا حتی تعطيل می شود .
قسمت سوم بعد از پايان جنگ و پيدا شدن دو ماتريال تازه يعنی آهن و بتن و اثرات آن در معماری است .
از اين تاريخ به بعد است كه حركت معماری دوره پهلوی شروع و آغز می گردد . اوايل شروع حكومت رضاخان يكی از بدترين شرايط ممكن اقتصادی در ايران بود و از نظر اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ركودی چشمگير مشاهده می شد و اكثر ساختماها طبق روال سابق با خشت خام و چوب ساخته می شد و سقف ها بصورت شيروانی و از ستون های چوبی استفاده می شد .
در شروع آن دوره معمار تحصيلكرده ای وجود نداشت و معماران عالی هم ديگر ذوق و سليقه و تجربه پدران و گذشتگان و استادان خود را از دست داده و بنا در آن دوره واقعا سير قهقرايی می پيمود و ساختمانها بدون نقشه و در سر محل روی زمين طرح می شد .
معماری سبك ملی
در دوره رضا شاه ايجاد نوعی معماری عمدتا برای ابنيه دولتی و يا بناهای عمومی نوعی شيوه رومانتيسم ملی و مظهری از تاريخ باستان بود . در دستور كار قرار گرفت .
در اينجا دو عامل مهم بود يكی معماری قبل از دوران اسلام و دوم استفاده از تكنولوژی مدرن غربی در ساختمان سازی معماری دوره هخامنشی به ويژه آثار باقيمانده تخت جمشيد و پاسارگاد كه جلوه گاه عظمت اين كشور بود .
بر همين اساس ساختمان های بسياری در تهران با الهام از معماری هخامنشی بنا شده از جمله:
كاخ شهربانی ـ طرح قليچ باغبان عكس اوپك دبيرستان انوشيروان – ماركف
بانك ملی هاينريش اوپك
كلانتری دربند هاينريش آلمان اسلايد
شركت فرش هاينريش اوپك
مقايسه فرم
آندره گودار – مقبره حافظ – سعدی – ساختمان كتابخانه ايران
ويژگيها
1- ايجاد ايوانهای عظيم و مرتفع در ورودی ها
2- مركزيت بنا با ستون و سرستون ها كه در تخت جمشيد به وفور يافت می شود و يا به صورت عريض و سراسری
3- پنجره ها و قابهای اطراف آنها نظير تخت جمشيد
4- استفاده از كنگره های كنار بام كاخها
5- بناها به شكل مرتفع كه حاكی از عظمت و قدرت است .
6- مصالح سنگ و سيمان
7- استفاده از نقش و متيف های تخت جمشيد
8- تشابه به بناهای دوان هيتلری : رومانتيسم ملی نشانه عظمت
گرايش ديگری در سبك معماری ملی شاهد هستيم . رجوع به معماری دوره ساسانی و استفاده از عناصر – فرم ها و ايده های معماری اين دوره ايران است . كه خود منبعث از معماری دوره اشكانی است و بازتابی از معماری مناطق كويری و گرم و خشك اين معماری تفاوت زيادی با معماری هخامنشی دارد .
معروفترين اين بنا كه با گرايش به آن دوره ساخته شده است ، موزه ايران باستان است . گدار – حافظ – سعدی اثر معروف آندره گودار واضع در ضلع جنوب غربی باغ ملی است . ( كتابخانه ملی – مجموعه دانشگاه تهران )
1- ايده از ايوان عظيم مداين ( ساسانی )
2- ورودی اصلی را طاق عظيمی در برگرفته است به ارتفاع كل بنا دقيقا همان الگو اوپك و اسلايد
3- استفاده از ستون جهت تاكيد در ارتفاع شده است .
4- مصالح اصلی بنا آجر می باشد .
5و6 – بنای بعدی بنای اداره پست است – كه ماركف هر دو در محدوده باغ ملی است كه هر دو آميخته ای از هنر هخامنشی – ساسانی و معماری نئوكلاسيك فردگرا را در بردارند . ( ساختمان پست )
7و8 – يكی از آثار بی نظير دوره رضاخان است : پهلوی اول
1- تركيبی از نيم ستونهای سنگی با سرستونهای الهام يافته از تخت جمشيد كه بر روی پايه كشيده و ممتد سنگی قرار دارد .
2- ارتفاع بلند داخل ورودی ساختمان .
3- استفاده از پلان مربع مستطيل داخل بنا .
4- در ميان نيم ستونها دو رديف پنجره منظم كه بالايی از نوع پنجره های قوس دار و جناقی است .
5- آجر در حد فاصل ستون های سنگی و پنجره ها از روی پايه ممتد سنگی بنا شروع می شود .
6- در قسمت بام سطحی كشيده را در مقابل پايه سنگی زيريش بوجود آورده .
7- كشيدگی بنا عظمت و زيبايی بسياری به آن می بخشد و به همراه تقسيمات ايجاد شده در ورودی اصلی ناحيه ميانی و همچنين در دو انتهای ساختمان كه عمدتا آجری هستند . كه نقش همگی متاثر از معماری نئوكلاسيك اروپا هستند .
9و10- مدرسه فيروز بهرام – در مدرسه فيروز بهرام نيز همان قوس های جناقی پنجرها نوار های زير سقف و سر ستون و بقيه عناصر مشخص است .
سر در باغ ملی
ميدان راه آهن و بنای آن ( اوايل پهلوی دوم )
ارتباط رضاشاه با كشور آلمان و فعاليت مهندسين آلمانی در ايران باعث گرديد بسياری از بناهای اطراف راه آهن با شيوه ساخته شوند .
ساختمان بسيار زيبا راه آهن و ساختمان مركزی آن ضلع گوشه شمال غربی ساختمان قماش معروف بوده و در حال حاضر ساختمان راه آهن است .
تصاوير ميدان انقلاب
در دوره رضا شاه
اداری و حكومتی ميدان ها و پل ها و نهايت شهرسازی
اتصال اول به دوم دارای يك سری نظم بوده ولی پهلوی دوم ناگهان يك جهش نامطلوب بوده است .
نتيجه گيری
در مورد واحد های مسكونی دوره رضاخانی مسكونی ها سبك انگليسی ديواره ها از آجر سفال قرمز
ديوارهای باربر
سقف صاف
ايجاد بالكن
و پنجره ها به سمت كوچه و حياط
پنجره های سرتاسری با نعل درگاه افقی
عموما برايش اساسی بوده است .
پهلوی اول
تاثير معماران – آلمانی- فرانسوی – اتريشی – انگلستان
اشاره به پهلوی دوم
پس از حركت اقتصادی و فرهنگی در ايران عده ای جهت تحصيل به اروپا – آمريكا و جاهای ديگر رفتند و معماری ايران در اين شلوغ بازار گم شد .
وبعد از آمدن عده ای به دنبال بساز و بفروشی و پول در آوردن شروع به معماری كردند و اين است كه هر نقطه تهران و شهرهای بزرگ ديگر آلبومی از معماری اروپا يا آمريكا ( مدرن – پست مردن و غيره ) می باشد .
ميدان حسن آباد
ابنيه ميدان حسن آباد در دوره رضا شاه و به دستور سرتيپ كريم آقا بوذرجمهوری رئيس بلديه ( شهرداری ) تهران پس از تخريب در سال 1313 احداث شد و يا علی باقريان ( به روايتی )
تقليد از معماری غربی بخصوص معماری اتريش است كه 8 گنبد با رويه فلزی اين ميدان را احاطه كرده بود و تمام موتيو های اصليش الهام از معماری غربی را دارد . يكی از كارهای فروغی احداث ، بانك ملی حسن آباد است كه ايشان خيلی بساختن آن افتخار می كرد .
دوره قاجار
درون گرا
تزئينات داخل
معماری كارت پستالی
ايجاد سرستونها و ستونها بر سر در ورودی ها و ايوانهای بلند ايجاد پلكان در محور اصلی رعايت سلسله مراتب
پنجره های ارسی = 3 دری – 5 دری – 7 دری
سقف شيب دار شيروانی و خيمه ای
شيشه های رنگی
آئينه كاری
گچ بری
نقاشيهای لندن كاری
اشاره به شهرسازی
ايجاد ميادين
ارگ
سبزه ميدان
توپخانه
ميدان مشق = امارت كاخ وزارت امور خارجه – پشت شهربانی – وزارت جنگ
در سال 1135 هجری در زمان حكومت سلاطين صفوی افغانيها به ايران حمله می كنند و بعد از آن نادر قلی از قبيله افشار با يكی از شاهزادگان صفوی در سال 1142 موفق به بيرون راندن افغان ها گرديدند .
پس از نادر قلی در سال 1160 هجری بقتل رسيد و حكومت به دست كريم خان زند رسيد . اين دوره برای ايران نافع بود و نهايتا بعد از مرگ كريم خان آقا محمد خان رئيس قبايل قاجار كه در سواحل دريای خزر بود حكومت ايران را بدست گرفت .
آقا محمد خان
فتحعليشاه
محمد شاه نوه فتحعلی
در سال 1264 هجری قمری ناصرالدين شاه به سلطنت می رسد . در اين زمان بخاطر سفرهای زياد پادشاه به اورپا ، تمدن و هنر غرب در ايران نفوذ بسيار عميق پيدا كرد . ار آثار اين نفوذ تاسيس تلگراف – توسعه مطبوعات – مدارس – و نشر افكار آزاديخواهی را می توان نام برد .
از اواخر دوره صفويه تا اواسط سلطنت ناصرالدين شاه به علت آشفتگيهای موجود و جنگ های پی در پی و عدم ثبات و فقدان امنيت – هنرهای معماری و تزئينات ساختمانی ايران كه در دوران صفويه وسعت و تنوع زياد پيدا كرده بود طی اين دوره نابسامانی ملی به انحطاط گرائيد .
فقط در دوره كوتاه كريم خان زند – ارگ كريم خان را در شيراز بر پا گرديد . در دوره قاجاريه سبك جديدی در معماری زاييده نمی شود . معماران اين دوره دنباله رو معماران دوره صفويه بوده اند .
در دوره ناصرالدين شاه هنر صنايع ظريف مانند گچبری – آئينه كاری – كاشيكاری رونق يافت و در اثر ارتباط بيشتر ايران با اروپا معماری اروپا در هنر معماری ايران نفوذ می كند و معماران ما از اروپا تقليد می كنند .
ايجاد سرسرای ورودی با پلكانهايی كه در وسط سرسرا شروع می شود و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل يكديگر بالا ادامه می يابد تاثير معماری كشورروسيه است كه اين نوع معماری از قبيل كاشيكاری و آئينه كاری و گچبری و ازاره بندی توام می گردد . و گوشه ای از معماری قاجار را شكل می دهد . رنگ زرد .
ايجاد زير زمين ها با طراحهای زيبا و پوشش های ضربی – آجری – تهيه حوضخانه- متداول گشتن بادگير در بنا جهت خنك كردن فضاها و احداث تالارهای بزرگ شاه نشين و غرفه ها و گوشوارها نمونه ای از بنا ها در كاشان می باشد .
بادگيرهای زمان قاجار در تهران – يزد – ابرقو – كاشان – سمنان مشاهده می شود كه چطور در دوره قاجار ساختن بادگير از صفويه اقتباس شده و تكامل پيدا كرده است .
در معماری كاخ سازی – ساختن بادگير مزين به كاشيكاری وطلا در عمارات و آئينه كاری يك ركن از معماری اصيل ايرانی بوده .
بناهای مسكونی دوره قاجاريه ، شامل اطاق مركزی ، ايوان ، با ستون در جلوی ورودی و بعضا در قسمت ورودی خانه و اطاقهای كوچكتر واقع در اطراف اطاق مركزی بصورت های ساده يا مفصل بنا به صنعت يا قوت مالی احداث شده متاسفانه به جهت استفاده از مصالح نامطلوب مانند چوب و خشت خام بناهای زيادی از دوره قاجاريه بجا مانده است . چون فاقد استحكام بوده اند .
مانند بناهای آقای بروجردی در كاشان – خانه آجری آقای شيبانی در طبس دوره قاجاريه . در معماری مذهبی قاجاريه مانند ساختن مسجد – مدارس دينی – تكيه و حسينيه ها شيوه معماری همان است كه در ادوار پيش بوده است – مسجد شاه تهران قزوين – سمنان – مسجد سيد در زنجان و مدرسه سلطانی در كاشان گواه اين ادعاست ( رنگ زرد در كاشيكاری – طرح گلپونه ) در جداره ها و نماها .
علاوه بر معماری مذهبی كه پيروی از صفويه بوده است معماری كاخ سازی و ساختمان مسكونی آميزه ای از عوامل معماری ايرانی و اروپايی را در هم آميخته است .
از دوره قاجار تيمچه های وسيع با پوشش ضربی مانند تيمچه حاجب الدوله صدراعظم – امين اقدس -علاءالدوله در تهران موجود است .
اما مشهور ترين و زيباترين آنها تيمچه امين الدوله در كاشان است در زمان شاه عباس اول در محل كاخ گلستان فعلی عمارتی چهارباغ و چنار احداث شده بود .
در زمان ناصرالدين شاه 1268 قسمت شرق باغ توسعه يافت و كاخهای ديگری در اطراف آن كه باغ گلستان ناميده شده است .
مجموعه كاخها : شامل – تالار موزه – سرسرای ورودی – تالار آئينه – تالار برليان – تالار عاج بوده – تالار تاجگذاری (1296) تخت زرين جواهر نشان به نام تخت طاووس – عمارت شمس العماره در سال 1284 هجری قمری بسرپرستی معير الممالك در ضلع شرقی باغ گلستان با سردر و نقش خورشيد احداث شد . كلاه فرنگی بدستور فتحعلی شاه قاجار در سال 1231 هجری قمری تخت مرمر بزرگی ساخته شده كه اكنون در وسط ايوان اصلی كاخ قرار دارد .
مسجد شاه با مسجد سلطانی از بناهای دوره فتحعليشاه قاجار است كه بسال 1240 بپايان رسيد . در زمان ناصرالدين شاه در سال 1307 هجری قمری تعمير گرديد . دو مناره و سر در مسجد شاه تهران از آثار زمان ناصرالدين شاه قاجار است . نمونه ای از كاشيكاری های زيبا نمايان است و رنگهای زرد الهام گرفته از دوره صفويه است .
مسجد سپهسالار تهران
مجموعه ای باشكوهی كه شامل ، جلوخان – سردر – دهليز – ساختمان دوطبقه حجره ها – چهار ايوان – مقصوره و گنبد عظيم و شبستان ( چهلستون ) گلدسته ها – مناره كاشی كاری و مخزن كتاب ( در مورد تعمير گنبد و مناره ها و ارتفاع كرسی چينی كف 1 متر در سطح كل ، رينگ بتونی )
در قرن 13 هجری ارتفاع گنبد 37 متر بوده بانی اين مسجد عظيم كه به مدرسه ناصری شمهور است ساخت اين ساختمان را در سال 1296 آغاز كرد .
در ورودی در حاشيه خيابان بيمارستان قرار دارد و از ضلع شرقی به طرف مسجد و مدرسه باز می شود . در اين دهليزها شاهكارهايی از معماری و كاشيكاری معروف به هفت كاسه ( طاق معلق ) بيادگار مانده است از مشخصات ممتاز تزئينات اين بنا گذشه از طاق معلق – كاشيكاريهای مصور خشتی – رنگارنگ و ستونهای يكپارچه و سنگهای ازاره بنا از لحاظ حجاری قابل توجه است .
رعايت سلسله مراتب ورودی ها و كاشيكاری گچ بری – آئينه كاری – نمايان شدن رنگ زرد بالابودن بناها از سطح زمين پلكان = سرستونها ، ايوان 3 دری و5دری ها ، سقف های دور دار ، پنجره های دوردار ، شيشه رنگی و معماری كارت پستالی از مناظر اين ساختمان هستند .
ما نمی توانيم اتصال يك دوره معماری را به يك دوره ديگر بصورت رياضيات محاسبه نمائيم مثل 5 ، 4 ، 3 و 12 بلكه اثرات هر دوره كم كم به صورت عناصری منفرد تبديل به يك طرح و يك دوره می گردد . مثل پيدا شدن آهن و بتن ناگهان مثل درگاه پنجره ها را از حالت نيم دايره و قوس بصورت تخت سقف های شيروانی و سنتوری يا خيمه ای را به صورت تخت :
ارتفاع ساختمانها را بلند تر
و سطح بدنه ها را سيقلی تر
شروع تراس ها و يا بالكن ها
اين چنين است كه تغيير و تحول هر دوره معماری مشروط به اينكه حكومت وقت تغيير نكند حركت و سيری اينگونه خواهد داشت .
حال اگر حكومت يك كشور بعد از يك انقلاب دگرگون گردد در اين حكومت ها تغييرات ناگهانی نيز بوجود خواهد آمد چرا كه دوره جديد با تفكر جديد و برنامه های جديد شكل می گيرد .
بازکاوی معماری صفویه تا قاجار
تنوع فضاها بیشتر می شود و فضاهای نوینی خلق می شوند. فضاها به گشایش و سبکی بیشتری می رسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل می یابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح می شود.
معماری قاجار اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشیده و نوآوری هایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن، به نظر می رسد، قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشته است.
جایگاه و مرتبه معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ایران (قبل از دوره جدید) می تواند محل بحث و تأمل باشد. اگر آثار معماری را از زاویه فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیت های فضایی در معماری توجه کنیم معماری دوره قاجار ارزش پیدا می کند و در جایگاه برتر و تکامل یافته تری نسبت به معماری های دوره های قبل از خود چون زندیه و صفویه قرار می گیرد، چرا که در معماری این دوره خلاقیت هایی فضایی افزایش می یابد.
تنوع فضاها بیشتر می شود و فضاهای نوینی خلق می شوند. فضاها به گشایش و سبکی بیشتری می رسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل می یابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح می شود.
اما وقتی به معماری از زوایای دیگری مانند اندازه ها، تناسبات، شکل ها و تزئینات نگاه کنیم، معماری دوره قاجار وضع نازل تری را نسبت به دوره های گذشته خود و به خصوص دوره صفوی نشان می دهد. شکل ها استواری و صلابت قبلی را ندارند و شکل های جدیدی وارد معماری می شوند که سطحی و تفننی اند.
اندازه ها دقت لازم را ندارند. تناسبات در مرتبه پایین تری نسبت به تناسبات موزون و اندیشیده شده دوره های قبلی قرار می گیرند. تزئینات معماری گاه تا حد ابتذال سقوط می کند و بی بندوباری، غلو ناشیانه و هرج و مرج، جایگزین تزئینات محدود و با وسواس دوره های درخشان سلجوقی و صفوی می شود.
برای تشریح مستقیم تر نکاتی که گفته شد، مدرسه شهید مطهری یا مدرسه سپهسالار را تجزیه و تحلیل می کنیم: می توان ادعا کرد که این مدرسه، نقطه تکاملی از نظر فضا در الگوی مدرسه یا مسجدهای ایرانی است. برای اثبات این ادعا به ۲ وجه اصلی فضای آن اشاره می کنیم.
فضای حیاط: در مسجد و در مدرسه های قدیمی مانند مسجد جامع اصفهان، فضای حیاط را دیواره ای معمولاً ۲ طبقه محصور می کند و در ۴ نقطه اصلی آن یعنی در ۲ محور طولی و عرضی حیاط ۴ ایوان استقرار می یابد. در واقع گشادگی های فضای حیاط به این ۴ ایوان منحصر می شوند. در برخی از آثار دورة صفوی در حیاط مرکزی نوآوری می شود و گشایش فضای حیاط ها بیشتر است.
از نمونه های برجسته در این زمینه مدرسه چهارباغ و مدرسه صدر اصفهان است، که در آنها ۴ حیاط کوچک در ۴ گوشه حیاط در ارتباط با فضای حیاط اصلی پدید می آیند. در نمونه دیگر، مسجد حکیم، با خالی کردن پشت دیواره های شرقی و غربی مسجد در طبقه بالا گشایش جدیدی در فضای حیاط به وجود آمده است. در مسجد امام اصفهان هم ۲ حیاط بزرگ در اطراف شبستان اصلی استقرار می یابند و از طریق چند گشادگی به حیاط اصلی متصل می شوند. لیکن کار اساسی در این زمینه، یعنی گشایش فضای حیاط، در دوره قاجار صورت می گیرد و راه حل های متعددی برای آن ارائه می شود.
به عنوان نمونه، می توان از مسجد سید اصفهان نام برد که با ایجاد ۴ حیاطک در طبقه بالا در اضلاع شرقی و غربی، گشایش و سیلان فضایی حیاط به صورت جدی افزایش می یابد. در مدرسه سپهسالار یک گام در این جهت برداشته می شود، بدین ترتیب که علاوه بر ایجاد ۴ حیاطک در اضلاع شرقی و غربی مسجد، این حیاطک ها در اضلاع شمالی و جنوبی مسجد نیز پدیدار می شوند. سبکی فضای حیاط باز هم بیشتر می شود و ایوان ها و مجموعه شبستان مسجد در حیاط حضور آزادانه تر پیدا می کنند.
فضای گنبدخانه: فضاهای گنبدخانه در مساجد اولیه معماری بعد از اسلام ایران مثلاً، در مسجد جامع اصفهان، از فضاهای اطراف و من جمله ایوان مقابل آن با دیواره های ضخیم جدا می شوند، لیکن کاملاً مشهود است که نیت معماران در طول زمان بر این بوده که حائل میان فضای گنبدخانه و فضاهای اطراف از میان برداشته شود.
برای مثال، در مسجد امام اصفهان که مربوط به دوره صفوی است، ارتباط فضای گنبدخانه با فضای ایوان و هم چنین شبستان های مجاور آن بهتر می شود و به خصوص با ایجاد ۲ گشادگی بزرگ در بالای بدنه های شرقی و غربی گنبدخانه، ارتباط با فضای بیرون هم حاصل می شود.
بهتر از آن را می توان در گنبد خانه مسجد گوهرشاد دید که تمامی دیواره ها در حد فاصل گنبدخانه و ایوان از میان برداشته می شود، در این گشایش فضای عالی تری به دست می آید و ارتباط مستقیم فضای گنبدخانه با حیاط برقرار می شود. به جرأت می توان گفت مدرسه سپهسالار از این نظر بهترین است، چرا که انتخاب یک پلان صلیبی علاوه بر آن که مانند مسجد گوهرشاد فضای گنبدخانه را با فضای ایوان و فضای حیاط در ارتباط مستقیم قرار می دهد، ارتباط آن را با فضاهای جانبی هم بدون هیچ مانعی تأمین می کند. در اینجا فضا به حداکثر گشادگی و سیلان خود در الگوی گنبدخانه ها می رسد و گنبد، کیفیت معلق و بی وزنی را به دست می آورد. در مجموع، فضای گنبدخانه این مدرسه را می توان نقطه تکامل الگوی گنبد خانه ها از نظر گشایش فضایی دانست.
هر چند مدرسه سپهسالار با ۲ نوآوری عظیم در فضای حیاط و فضای گنبدخانه، نقطه انتهایی تکامل فضایی الگوی قدیمی مسجدها و مدرسه های معماری ایران و بعد از اسلام محسوب می شود، اگر این مدرسه را از نظر شکل ها، اندازه ها و تناسبات و غیره بررسی کنیم، کیفیت نازل تر آن نسبت به آثار معماری برجسته دوره های قبلی و به خصوص دوره صفوی کاملاً مشهود است. این مسأله را قدری می شکافیم:
در مدرسه سپهسالار مجموعه گنبدخانه حجم بزرگی را اشغال می کند و تقریباً ضلع جنوبی حیاط مدرسه را به صورت کامل پر می کند. از این رو، برخلاف دیگر گنبدخانه ها (مثلاً در مسجد امام اصفهان) تناسب نامطلوبی را نسبت به طول حیاط پدید می آورد و در تنگنا قرار می گیرد و انتخاب ۴ منار به جای ۲ منار بر این مشکل می افزاید.
فرم ها، اندازه ها و تناسبات عناصر این بنا مانند گنبد، ایوان ها، مناره ها، رواق ها و غیره در مقایسه با نمونه های برجسته مشابه در دوره های قبلی، سطح بسیار نازل تری دارد. برای نمونه می توانیم فرم گنبد آن را با فرم گنبدهای زیبای مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله اصفهان و یا مسجد گوهرشاد مشهد و فرم و تناسبات ایوان اصلی و مناره های آن را با مسجد امام مقایسه کنیم. تزئینات این مدرسه نیز در میان نمونه های برجسته معماری قدیم ایران جایگاه پایینی دارد. یک مقایسه اجمالی میان تزئینات فوق العاده متین و اندیشیده شده مسجد شیخ لطف الله با تزئینات این مدرسه کاملاً گویای این مطلب است.
با توجه به آنچه گفتیم به سخن اول باز می گردیم که معماری قاجار و مدرسه سپهسالار به عنوان یکی از نمونه های برجسته و نهایی آن از نظر خلاقیت و نوآوری فضایی و تکامل الگوهای قدیمی ایران شاخص است و به حق، مرحله تکامل معماری قدیم محسوب می شود، اما به علل متعدد از جمله پایین آمدن مهارت و سلیقه معماران و کارفرمایان، بی کیفیت شدن و سرعت نامعقول عملیات ساختمانی، رسوخ ناهنجار فرم ها، تناسبات و تزئینات معماری کشورهای دیگر (و بخصوص معماری عثمانی و روسیه تزاری)، تزئینات آن کیفیت نازل تری نسبت به دوره های قبلی دارد.
نکته بسیار مهم دیگری را می توان در اینجا مطرح کرد. هر چند این نکته خود موضوع مقاله مستقلی است. اما به دلیل آنکه کمتر مورد توجه قرار گرفته، اشاره مختصر به آن در اینجا چندان بی راه نیست. پرسش این است: آیا معماری قاجار با توجه به موقعیت زمانی خاص خود توانسته است وظیفه خود را درباره فراهم کردن شرایط پدید آمدن معماری مدرن ایران ایفا کند
توجه کنیم که ساختمان مدرسه سپهسالار در دهه نهم قرن سیزدهم هجری قمری، یعنی در دهه هفتم قرن نوزدهم میلادی، به پایان رسیده و این مصادف با زمانی است که پایه های معماری مدرن در اروپا گذارده شد و برخی بناهای شاخص معماری مدرن پدیدار شده اند و اما در ایران تحولی اساسی که بتواند معماری مدرن ایران را پایه گذاری کند نمی توان در معماری دوره قاجار یافت و شاید این یکی از اساسی ترین مسائل تاریخ معماری ایران و نقصان های اساسی معماری قاجار باشد.
خلاصه کلام آنکه، معماری قاجار به حق، اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشید و نوآوری هایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن، به نظر می رسد، قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشت.
شاید این واقعیت که معماری مدرن در حد شایستگی تاریخی معماری خود را نداریم، از این امر ناشی شده باشد.