دانلود فیلم و نقد معماری: دانشکده معماری دانشگاه پورتو، آلوارو سیزا


دانشکده معماری دانشگاه پورتو

ساختمان: دانشکده معماری دانشگاه پورتو

معمار: آلوارو سیزا

مقدمه: رویکردی که برای ارائه مطلب در مورد آثاری که در فیلم ها ارائه می شوند را شاید بتوان نوعی نگاه پدیدارشناسانه به موضوع تلقی کرد که بنده از طرفداران آن هستم. یعنی به اتفاقاتی که در خود اثر رخ داده مراجعه کرده و به توضیحاتی از معمار یا منتقدین که مستقیما با اثر ارتباط دارد پرداخته شود و میزان انطباق نظریات معمار با آنچه عملی شده سنجیده شود و فارغ از پیش داوری های سبکی و یا توجه به عناوین معمار و سایر کارهای وی سعی شود نکاتی از دل خود بنا بیرون کشیده و به بحث گذاشته شود.

رابطه معماری و زمینه

زمینه که به عنوان معادل رایج برای وازه context در ادبیات معماری در نظر گرفته می شود یکی از مفاهیم مهم معماری است و به عنوان یک عامل تاثیرگذار در شکل گیری یک اثر معماری محسوب می شود. اصولا حتی اگر یک معمار به این عامل توجه هم نکند پس از استقرار بنا یا ساخت و اتمام بنا، این اثر در زمینه خود قرار گرفته و از این نظر مورد ارزیابی قرار می گیرد. زمینه یا متن یک اثر از قطعه زمین اختصاص یافته به پروژه یا همان سایت و ویژگی های آن نظیر اندازه و مساحت، شکل هندسی، توپوگرافی، پوشش گیاهی، مقاومت خاک و… شروع شده و به مسائلی نظیر دسترسی ها، همجواری ها، چشم اندازها ( داخل به خارج و برعکس) نیز تسری پیدا کرده که عمده این ها مسائل فیزیکی و بصری مرتبط با زمینه شکل گیری اثر هستند و در مقیاس کلان تر شرایط اقلیمی و زمینه فرهنگی و  اجتماعی بستر پروژه را در بر می گیرد…

آنچه از نظر بصری و هندسی در این پروژه به چشم می خورد و در متن فیلم هم اشاراتی شده، شکل استقرار و سازماندهی احجام در پلان تابع شکل هندسی زمین که تقریبا مثلثی است، بوده طوری که حیاط میانی شکل گرفته توسط بناها نیز مثلثی شکل است و بناها تقریبا در امتداد دو ضلع بزرگتر مثلث سایت امتداد یافته اند. از نظر بصری، مجموعه ساختمان ها چه از نظر هندسی و چه رنگ با زمینه طبیعی خود در تضادند اما پراکندگی ساختمانها و خرد شدن احجام و ارتفاع ساختمانها نسبت به درختان و به کارگیری رنگ سفید در زمینه سبز طبیعت باعث شده مجموعه به نوعی هماهنگی بصری با محیط طبیعی دست یابد در عین حال که هویت مستقل خود را حفظ کرده است. در یک چشم انداز دورتر، احجام بلندتر ساختمان ( ۴ برج آموزشی) با شکل کلی بناهای پس زمینه و پیش زمینه خود هماهنگند و باز هم سفیدی رنگ و بی پیرایگی آنها تا حدودی نمای کلی مجموعه را از سایر ساختمان ها متمایز می کند.

منطق استقرار بناها در درون سایت با توجه به عملکردشان تابع شرایط اطراف زمین است. فضاهای آموزشی (کلاس ها و کارگاهها) در برج های چهارگانه در سمتی از زمین که مشرف به رودخانه هست قرار دارند با پنجره هایی کشیده در ارتفاع متناسب با وضعیت نشسته افراد در حین کار در کلاس و آتلیه، تا ضمن نوردهی یکسان به داخل کلاس، بهترین دید ممکن را به منظره زیباتر اطراف سایت فراهم کند. این نگاه عملکردی به پنجره ها در بخش های دیگر پروژه هم به چشم می خورد. هر جا که راه پله و رمپ وجود داشته پنجره خود را با شیب آن هماهنگ کرده تا بهترین دید و نور برای فضای سیرکولاسیون فراهم شود. این نگاه عملکردی به پنجره ها در اولین بخش ساخته شده این مجموعه که عمارتی است به شکل یک U که انگار از برش سر یک مثلث به دست آمده نیز دیده می شود. اینجا که معماری درون گرا به مدد شکل هندسی خود و با کمک بام های پیش آمده و سایه اندازی درختان اطراف که همگی به کنترل نور کمک می کنند، به معمار امکان داده تا از پنجره های قدی استفاده کند و آتلیه هایی روشن تر و دلبازتر را نسبت به آتلیه های احجام برون گرا فراهم کند. در اینجا یک جزئیات جالب دیگر هم دیده می شود که یکی ازکنج های بیرونی بنا برای ایجاد مسیر حرکتی که لازم بوده، بدون معطلی بریده شده و پخ خورده و همینجا فرصت مناسبی برای استقرار یک پنجره در سطح حاصله فراهم شده ولی کف سازی هنوز بر تصویر حجم اصلی بر روی سطح زمین تاکید دارد. (انگار معمار می خواسته تاکید کند که حجم اصلی می بایست زمین را مماس بر این خطوط لمس می کرده اما برای حرکت بهتر و به احترام شمای مخاطب، بخشی از حجم را بریده ام) (دقیقه ۴ و۹ ثانیه مکث کنید).

 اما برخورد «سیزا»، معمار پروژه با سایه بان های نمای مشرف به رودخانه که تقریبا نمای جنوبی هم هست کمی سوال برانگیز است. گر چه اکثر پنجره ها در این نما سایه بان افقی دارند اما برخی پنجره ها هم کاملا بدون سایه بان هستند که نگاه عملکردی را در برخورد با سایه بان ها با پرسش مواجه می کند. اما با توجه به این که من اطلاعی از پلان طبقات و فضاهای پشت این پنجره ها ندارم هنوز قضاوت درستی نمی توانم در مورد علت آن داشته باشم. چرا که به نظر نمی رسد «سیزا» وسواس خاصی از لحاظ زیبایی شناسی فرم در خلق احجام و به کارگیری سایه بان ها در این پروژه داشته باشد که بگوییم حذف برخی سایه بان ها به دلیل زیبایی شناسی فرم بنا بوده است. در جاهای مختلفی از بناها الصاق احجام و زوائدی را برای اتصال یک فضای ورودی و نظایر آن به احجام می بینید که به نظر خام دستانه می رسد و فقط دلیل وجود این زوائد نیاز عملکردی به آنها بوده است در حالی که بسیاری معماران که فرم برایشان اهمیت دارد از الحاق سایه بان و سردر و ورودی به این شکل به حجم بنا خودداری می کنند. (دانشجویان عزیز یک بار در کرکسیون های خود این کار را امتحان کنید و واکنش اساتید خود را ببینید)

از طرفی در ضلع تقریبا شمالی سایت که مشرف بر بزرگراه است بخش اداری و فضاهای عمومی پروژه نظیر سالن سخنرانی، گالری و کتابخانه قرار گرفته اند. همانطور که در فیلم هم اشاره می شود کشیدگی خطی این احجام که عمدتا احجام صلب تری هم هستند به عنوان راهکاری در جهت کنترل آلودگی صوتی و بصری بزرگراه به کار گرفته شده است.

نکاتی در باب فرم، فضا، عملکرد، سازماندهی

دانشکده معماری دانشگاه پورتو (بخش دوم)

سیزا در ابتدای فیلم اشاره می کند « من معماری عملکردگرا هستم و برای من بخشی از مباحث اصلی در خلق و توسعه یک پروژه مسائل عملکردی هستند. هر معماری مجبور است به مسائل عملکردی پاسخ هایی بدهد اما معماری با A بزرگ وقتی شروع می شود که توسعه یک پروژه از ظرفیت آزادی برخوردار باشد. با آزادی از همه قیود، قادر به پرواز و توسعه در جهات دیگری باشد».

خوب سیزا در اینجا صراحتا اعلام می کند که عملکردگرا (functionalist) است اما همانطور که خودش می گوید آنقدر مقید به پیروی فرم از عملکرد نیست که چهار حجم فضاهای آموزشی، یکسان طراحی شوند. این ۴ ساختمان که بر اساس گفته های راوی با توجه به برنامه آموزشی مدرسه معماری به طور جداگانه طراحی شده اند در عین حال که در کلیت فرم و نحوه پرداختن به مصالح و بافت نما با هم همسان هستند اما در جزئیات نما شامل شکل و ابعاد و محل استقرار بازشوها و نورگیرها و سایه بان ها متفاوتند. ظاهر آنها سادگی و بی پیرایگی آثار آدولف لوس را که از معماران تندروی مکتب مدرن محسوب می شود (جمله معروف «تزئینات جنایت است» از ایشان است) به یاد می آورد اما سیزا ابایی ندارد که نمای یکی از ساختمان هایش تداعی گر چهره انسان باشد و به شکلی تجریدی (یعنی دقیقا عین اجزای صورت را بازآفرینی نکرده بلکه با چند پنجره و سایه بان و خطوط هندسی ساده آنها این کار را کرده) اجزای نما این شباهت را بوجود آورد. (۶ دقیقه و ۱۰ ثانیه تا ۳۰ ثانیه و  دقیقه ۱۲ را ببینید.) این دست کارها در آثار برخی معماران «پست مدرن» به صورت تعمدی انجام می گرفت که «چارلز جنکز» در شش گرایش معماری پست مدرن، یک سرفصل را به «استعاره» اختصاص داده بود که این قبیل کارها زیرمجموعه آن می تواند باشد. ( دوستان علاقمند برای مطالعه بیشتر در باب استعاره در معماری می توانند به یکی از فصول کتاب «بوطیقای معماری» که همین عنوان را دارد مراجعه کنند)…

به بحث برگردیم که این چهار حجم به ظاهر همسان اما قابل تمییز هستند یعنی در سیمای هر یک از آنها نشانه هایی هست که می توان از روی شکل ظاهری آنها نیز آدرس داد و این همان خوانایی است که سیزا در فیلم اشاره می کند علاقمند است کارهایش از این ویژگی برخوردار باشند. یعنی هر یک از عملکردهای چهارگانه آموزشی در چهار حجم از هم متمایز قرار دارد و بخش های اداری، نمایشگاه، آمفی تئاتر و کتابخانه هم در سمت دیگر سایت با این که مجموعه ای به هم پیوسته اند اما به کمک شکل خطوط هندسی و ظاهر آنها قابل تمییز و تفکیکند.

دانشکده معماری دانشگاه پورتو (بخش دوم)

در اینجا مایلم تاکید کنم این کار سیزا به نظر منطقی می رسد اما لزوما عملکردی نیست همانطور که در بخش اول نوشتم سایه بان پنجره ها اگر قرار بود بر مبنای عملکرد، شکل بگیرند باید در چهار حجم با آنها برخورد یکسانی می شد اما اینجا سیزا خود را از این قید رها کرده تا به آزادی نسبی در خلق فرم های متمایز و به ظاهر تصادفی برسد. در جایی از فیلم هم اشاره می کند که فرم کار بیشتر حاصل یک عکس العمل به شرایط سایت و نوعی بداهه پردازی در مواجهه با وضعیت موجود است مثل یک قطعه موسیقی فی البداهه نواخته شده. بنابراین در این پروژه دوگانگی هایی می بینید که مدعای سیزا را در رهایی از قیود در عین پایبندی به یک سری اصول و توجه به نیازهای عملکردی اثبات می کند.

در  ادبیات معماری ما اصطلاحی با عنوان rationalism داریم و معماری راسیونل. این واژه در کتب مخلف به خردگرایی و عقل گرایی و معماری منطقی ترجمه شده است. در ابتدای قرن بیستم و شکل گیری معماری مدرن جنبش هایی را با همین عنوان نامگذاری می کنند و در دوران مدرن متاخر نیز جنبشی به پیشگامی آلدو روسی (Aldo Rossi) با همین نام شکل می گیرد. مرحوم استاد میرمیران در مصاحبه معروف خود در برنامه طلوع ماه اشاره می کند که در تاریخ معماری معاصر یک اشتباهی صورت گرفته و اینطور القا شده که یک معماری راسیونل یا منطقی منجر به یک معماری عملکردی خواهد شد که از ویژگی آثار معماران مدرن برشمرده می شود در حالی که شواهدی از آثار معماری نشان می دهد که این دو لزوما بر هم منطبق نیستند. یعنی منطق گاهی حکم می کند که ما کاری کنیم که لزوما عملکردی نیست. که به بهانه این پروژه من سعی کردم گریزی کوتاه به این نکته بزنم. در واقع هر معماری سعی می کند برای کارهایی که انجام می دهد توجیهات منطقی داشته باشد چه عملکردی باشند و چه نباشند. وقتی پای توجیه منطقی به وسط می آید اونوقت معمارها هر کاری می کنند را توجیه می کنند! به این مثال خارج از حوزه معماری توجه کنید که می تواند روشنگر باشد:

شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟
استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد  پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر
آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید :
خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و
کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام
عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم
تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !
خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی!!

به هر حال در معماری ما نیازمندیم برای کارهایی که انجام می دهیم توجیهات منطقی داشته باشیم گاهی این توجیهات عملکردی هستند گاهی دلایل فرا عملکردی دارند.

سیزا در سخنانش اشاره می کند «یک بنا نباید گیج کننده باشد بلکه خوانا و واضح باشد من بناهایی که آدم در آنها گم می شود را دوست ندارم که نمی توان تشخیص داد کدام مسیر را باید انتخاب کرد. در عین حال به نظرم «لابیرنت» چیز متفاوتی است و من آن را دوست دارم. طرح باید از یک آرایش واضح برخوردار باشد که شما را قادر به انتخاب مسیر از میان گزینه ها نماید نه این که شما را مجبور سازد. در طرح کلی یک ساختمان این itinerary موضوع بسیار مهمی است. این واژه به معنای مسیر و یا برنامه از پیش تعیین شده برای یک سفر می باشد. و منظور سیزا این است که وقتی مخاطب به بنایی مراجعه می کند باید تکلیفش برای انتخاب مسیر رسیدن به مقصد مورد نظر روشن باشد و نباید سردرگم شود. از طرفی باید ضمن ارتباط فضاهای مختلف به هم باید به آزادی استفاده از فضاها هم توجه کنیم»

برگردیم و این مباحث را با اثر مقابله دهیم. همانطور که اشاره شد بخشی از خوانایی اثر در اینجا به کمک فرم ها حاصل شده که قابل تفکیکند اما بخش دیگر که به نظام حرکتی یا سیرکولاسیون مربوط می شود نیز مهم است. در اینجا ما شاهد شکل گیری یک حیاط مرکزی مابین احجام هستیم؛ حیاط میانی مثلث شکل. خاصیت ذاتی حیاط مرکزی این است که به مخاطب آزادی انتخاب و تعیین مسیر حرکت می دهد و می توان به هر یک از احجام یک ورودی مشخص از حیاط مرکزی اختصاص داد و این خود منجر به خوانایی مسیرهای حرکتی می شود (به همین سادگی). در واقع حیاط مرکزی یک فضای لابی بزرگ شده و روباز است که می توان راهها یا درهای متعددی را بسته به وسعتش به آن متصل کرد.

دانشکده معماری دانشگاه پورتو (بخش دوم)

در اینجا بد نیست گریزی به این نکته بزنم که خیلی وقت ها دانشجویان می گویند ما می خواهیم در کارمان از حیاط مرکزی استفاده کنیم در پاسخ چرایی آن سریعا می گویند چون یک عنصر اقلیمی است یا چون یکی از ویژگی های معماری ایرانی است. می پرسم خوب اقلیمی است یعنی چی؟ حالا فرض کن کارکرد اقلیمی آن را فهمیدی و بپذیریم از شاخصه های معماری بخش عمده ای از سرزمین ایران بوده است. سوال مهمتر اینه که الان چه کمکی می تواند به این پروژه بکند؟ چه خاصیت هایی این نوع شکل سازماندهی بنا دارد؟ استفاده آگاهانه از این خاصیت هاست که اهمیت دارد. این کلی گویی ها کمکی به حل مسائل معماری نمی کند.

اما در همین پروژه می بینیم که یک سری مسیرهای حرکتی زیرزمینی هم وجود دارد که احجام را در زیر سطح زمین از طریق یک میدانگاهی که از تلاقی آنها بوجود می آید، متصل می کند. راوی فیلم اشاره می کند که اینجا نه یک لابیرنت کامل ولی چیزی شبیه به آن را شاهد هستیم که سیزا به آن اشاره کرد. این راه زیرزمینی یک خاصیت عملکردی مهمش این است که وقتی هوا سرد است یا بارانی است دانشجویان بدون عبور از فضای حیاط می توانند به بخش مورد نظر خود در دانشکده مراجعه کنند. از طرفی این می تواند تجربه جذابی باشد که شما در مسیری زیرزمینی حرکت کنی و از طریق راههای انشعابی و تقاطع های پایین، همان احجامی را که از بیرون به وضوح شناسایی کرده بودی و اینجا گم کرده ای، دوباره پیدا کنی و به آنها دسترسی داشته باشی. (شبیه تجربه یک لابیرنت) ضمن این که مخاطب بازهم احساس می کند از نوعی آزادی در انتخاب مسیر حرکت خود برخوردار است. (به دقایق ۱۶ و ۱۰ ثانیه تا ۱۷ و ۷ ثانیه توجه کنید)

نکته دیگری که در آزادی استفاده از بنا اشاره می شود مربوط به فضاهای بیرونی و حیاط مجموعه است. بخشی از زندگی روزانه دانشجویان خارج از محیط کلاس و کتابخانه رقم می خورد و معماری می تواند فرصت این کار را به صورت آزادانه بدهد. در این مورد لازم نیست کار زیادی انجام دهیم. کافی است سطوحی را فراهم کنیم تا خود مخاطب بسته به نیاز از آن استفاده کند. یادمان باشد ما هر قدر قدرت پیشگویی داشته باشیم نمی توانیم نیازها و انگیزه های مخاطبان را کاملا شناسایی کنیم  پس در طراحی محوطه مجاور چنین بناهایی به جای این که وجب به وجب آن را طراحی کنیم و بخصوص بالا و پایین کنیم که بسیار مورد علاقه دانشجویان معماری است! می توانیم مثل همین کاری که سیزا کرده، فضاهای نسبتا وسیع و قابل استفاده ای را فراهم کنیم برای قابلیت تطبیق با رویدادهای مختلف. برای تفکیک فضاها در محدوده کناری احجام با بخش میانی حیاط نیز تنها از تغییر کف سازی استفاده کرده است. راوی می گوید سیزا دانشکده را همانند یک شهر کوچک طراحی کرده که با بهره گیری از شیب طبیعی زمین در جاهای مختلف آن فضاهایی جمعی و عمومی را ایجاد کرده است. (دقایق ۱۵ و ۲۰ ثانیه تا ۱۶ و ۱۰ ثانیه – ۷ و۴۵ ثانیه تا ۸ و ۱۲ ثانیه). / تمام

* منبع نوشته ی بالا سایت معمارشیتکت می باشد ولی چون در اونجا لینک دانلود ویدئو به درستی کار نمیکرد تصمیم گرفتم ویدئو رو یه بار دیگه آپلود کنم.

فیلم را از آدرسهای زیر دانلود کنید:

لینک دانلود: دانشکده معماری دانشگاه پورتو، آلوارو سیزا

حجم فایل: حدود 221 مگابایت

فرمت فایل: mkv

زمان: ۳۰ دقیقه

فایل پسورد هم نداررررد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *