فیلم خواستگار علی حاتمی


فیلم خواستگار(۱۳۵۱) به کارگردانی و نویسندگی:مرحوم علی حاتمی و تهیه کنندگی:پرویز صیاد

فکر نمیکنم که دیگه راجب علی حاتمی و خانواده ی هنرمندش توضیح بدم،چون توضیح واضحات هستند و سرتون رو به درد می اره…پس یک راست می رم سر اصل مطلب که همون فیلم خواستگار هستش.این فیلم به عبارتی ششمین فیلم علی حاتمی به حساب می آید که در نوع اجتماعی و کمدی میتونیم طبقه بندیش کنیم.

فیلم خواستگار علی حاتمی

داستان کامل این فیلم رو در ادامه براتون می آرم تا دقیقتر با محتوای فیلم اشنا بشید(به نقل از سوره سینما)

آموزگاری به نام آقای خاوری (پرویز صیاد) در خانه ی وسواس الدوله (صادق بهرامی) ساکن است. او به زری (زری خوشکام)، دختر وسواس الدوله، دل می بندد؛ اما قبل از خواستگاری مرد نظربازی موسوم به «دون ژوان» (نوذر آزادی) زری را اغفال و با او ازدواج می کند. زری پس از چندی شوهر نااهل را از خانه می راند، و خاوری که کماکان در آرزوی ازدواج با زری است تصمیم به خواستگاری می گیرد؛ اما قبل از او استاد علی بنا (رضا کرم رضائی) به خواستگاری زری می آید و با او وصلت می کند، و زندگی مشترک آن دو نیز با مرگ قریب الوقوع معمار از هم می پاشد. خاوری بار دیگر خود را برای خواستگاری از زری آماده می کند، اما جواد آقای راننده (عنایت بخشی) پیش دستی می کند و خاوری از ازدواج با زری محروم می ماند. جوادآقا به محبس می افتد و زری از خاوری تقاضا می کند که برای گرفتن طلاق غیابی او اقدام کند. وقتی خاوری، پس از دوندگی زیاد، موفق می شود، زری بر اثر معاشرت با معلم آواز مافنگی (جهانگیر فروهر) به خوانندگی تشویق می شود و از ازدواج با خاوری طفره می رود، تا این که سال ها بعد که هر دو پیر و شکسته شده اند خاوری زری را در بستر مرگ، در بیمارستان، به عقد خود درمی آورد و زری لحظه ای بعد جان می سپارد.

از بازیگران این فیلم هم میتونم به اسامی همچون:پرویز صیاد،زری خوشکام،
نوذر آزادی،دیانا،رضا کرم رضایی،صادق بهرامی،جمشید لایق،عنایت بخشی،جهانگیر فروهر،مهری ودادیان،فرخ لقا هوشمند،محمود بهرامی، رضا هوشمند و …اشاره کنم.

برای من جالب بود تماشای این فیلم،چون کسی مثل علی حاتمی که من خیلی فیلم”مادر” ایشون رو دوست دارم ساخته.در مورد فیلم باید بگم که آنچنان که گفته میشه توی ژانر کمدی قرار می گیره،شاد نیست و بلعکس به نظر من اگر این فیلم سیاه و سفید رو ببینید بیشتر ممکن هست که غمگین تر بشوید.

یک نکته ای که توی این فیلم بود و باب طبع من بود به نمایش گذاشتن چهره ی معمار قدیمی ایرانی بوده که با یک شاگرد همیشه راه می افتاده و می رفته پی ساخت و سازش و همیشه هم به شاگردش زور میگفته و حتی در مواقعی از اون به عنوان پایه ی داربست استفاده می کرده!چیزی که به شدت توی این فیلم به چشم من اومد خونه ای بود که در اون فیلمبرداری صورت گرفته بود…خانه ای پیچ در پیچ با دالان های تنگ و دراز که هر قدم به قدم در دو سمت دالان به اتاق هایی بر میخوردیم که خیلی روی اعصاب من بود.نمیدونم به معماری اون خونه میشه گفت معماری یا نه ولی هر چیزی که بود به شدت ردش میکنم من همچین چیزی رو….

یکی از دیالوگهای این فیلم(به نظر من خیلی عالی بود) که بین آقای خاوری و زری گفته شده:

آقای خاوری:همیشه ارزو داشتم توی دنیا که یه خونه داشته باشم،یه خونه که در داشته باشه،سقف داشته باشه،حیاط داشته باشه،حیاط…! که آدم بتونه اسمون رو ببینه…زری : که بچه ها بتونن توش بدون…

در پایان باید عرض کنم که این فیلم بعد از ازدواج علی حاتمی و زری خوشکام(زهرا حاتمی) ساخته شده و شاید بتوان گفت که اولین فعالیت مشترکشون بعد از ازدواجشون بوده…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *