فراخوان عفو بين الملل به دولت ها ؛ تعهد تازه دولت ها براي حقوق بشر
|
دولت ها بايد به خاطر شش دهه کوتاهي در رعايت حقوق بشر پوزش بخواهند و خود را دوباره به کسب پيشرفت هاي مشخص متعهد کنند. به کارگيري«پوزش» در اين پيام اساسي به منظور يک عبارت کوتاه و به يادماندني است. پيام ما اين است که شصتمين سالگرد بيانيه جهاني حقوق بشر فرصتي براي دولت ها فراهم مي کند که به انکارخود پايان بدهند و يک پوزش به طور نمادين بيانگر تاييد پايان انکار خواهد بود…
مهم ترين عنصر در اين پيام اساسي فراخوان عفو بين الملل به دولت هاست که براي اقدام مشخص تعهدي تازه ابراز کنند.اين پيام فرصتي براي تاکيد بر روندهاي شصت سال کوتاهي با مثال هاي مشخص براي ترغيب دولت ها به پايان دادن به انکار و تعهد به چاره جويي براي اين کوتاهي ها است.رهبران کنوني بايد تعهد تازه يي به حقوق بشر ابراز کنند و همان شجاعت و رهبري پيشينيان شان را در تصويب بيانيه جهاني حقوق بشر در1948 به نمايش بگذارند شاخص 2007 ناشکيبايي رو به رشد مردم نسبت به کوتاهي دولت ها در اجراي برابري و عدالت بود. رهبران جهان نظر مردم را به قيمت خطر براي خودشان ناديده مي گيرند.
شکافي بين وعده و عملکرد وجود دارد
دولت ها از وفاي به عهد در بيانيه جهاني حقوق بشر کوتاهي کرده اند. شصت سال پس از تصويب بيانيه جهاني حقوق بشر، جهان با بحران هاي ريشه دار و حل نشده در ميانمار، دارفور، غزه، عراق و زيمبابوه روبه رو است که اقدام دولت ها را ضروري مي سازد. کوتاهي هاي حقوق بشري در شش دهه گذشته را، که در 2007 ادامه پيدا کرد، به اين ترتيب مي توان مشخص کرد؛غيرنظاميان در درگيري هاي مسلحانه ريشه دار «آماج حمله» قرار مي گيرند.
آفريقا؛ درگيري هاي مسلحانه به همراه تعدي هاي گسترده عليه غيرنظاميان شامل کشتار غيرقانوني، آوارگي و خشونت جنسي (به ويژه در سومالي، چاد شرقي، دارفور و جمهوري دموکراتيک کنگو).
امريکا؛ (در حالي که تعداد کشته شدگان در 2007 کاهش پيدا کرد) تمام طرف ها در درگيري مسلحانه طولاني و داخلي کلمبيا به تعرض عليه غيرنظاميان، از جمله خشونت جنسي، ادامه مي دهند.
آسيا؛ غيرنظاميان بار اصلي حملات نيروهاي دولتي و گروه هاي مسلح را در سريلانکا «درگيري فراموش شده» و افغانستان تحمل مي کنند.
خاورميانه و شمال آفريقا؛ شرايط در مناطق اشغالي فلسطين در نتيجه محاصره غزه، حملات نيروهاي اسرائيلي و گروه هاي مسلح به غيرنظاميان و محدوديت بر آزادي تحرک فلسطيني ها بدتر شد. غيرنظاميان کماکان در عراق مورد هدف قرار داشتند.
خشونت عليه زنان
– نيروهاي شبه نظامي به حمله و تجاوز به تعداد بسيار زيادي از زنان و دختران در چاد شرقي و دارفور ادامه مي دهند. دختري 14 ساله ساکن اردوگاه اراديپ براي آوارگان داخلي در منطقه دارسيلا زماني که صبح زود روز 30 آوريل 2007 اردوگاه را براي جمع آوري هيزم ترک کرد، به وسيله چند مرد مسلح مورد تجاوز قرار گرفت.
– زنان بومي امريکايي و زنان بومي امريکايي آلاسکا در ايالات متحده امريکا کماکان به ميزان بسيار بي تناسبي قرباني تجاوز و خشونت جنسي قرار گرفتند، اما براي دستيابي به عدالت با موانع روبه رو بودند. (به دنبال انتشار گزارش عفو بين الملل امريکا با عنوان هزارتوي عدالت، کنگره امريکا توصيه کرد بودجه رسيدگي به اين پرونده ها افزايش يابد.)
– در چارچوب انتخابات در گينه جديد پاپائو، زنان در مقابل تفنگ مورد معاوضه قرار گرفتند و تجاوزهاي گروهي در ميان قبايل در حال جنگ گزارش شد.
– در آلباني، پس از اينکه يک دختر 17 ساله حاضر نشد کساني را شناسايي کند که او را در سن 14 سالگي براي فحشاي اجباري به صورت قاچاق به ايتاليا برده بودند، پليس او را به خاطر «کوتاهي او در شکايت کردن از جنايت» مورد تعقيب قضايي قرار داد.
– خاورميانه و شمال آفريقا؛ جايگاه زنان در قوانين خانواده و ديگر قوانين در بخش اعظم منطقه تابع جايگاه مردان باقي مانده است. در عربستان سعودي دادگاهي به رياست يک مرد، زن جواني را به شلاق و زندان محکوم کرد، با وجود اينکه پذيرفت او قرباني تجاوز گروهي بوده است.
مهاجران، آوارگان و پناهجويان بدون حمايت
– تانزانيا پناهندگاني از روآندا، بروندي و جمهوري دموکراتيک کنگو را مهاجران غيرقانوني ناميد (با وجود اينکه بسياري از آنها از موقعيت پناهندگي برخوردار يا متقاضي آن بودند) و آنها را به زور بازگرداند.
– به رغم بروز جنگ در سومالي که باعث فرار مردم شد، کنيا در اوايل 2007 مرز خود را با سومالي بست و صدها پناهجو را به زور بازگرداند.
– مقامات تايلندي هزاران آواره از ميانمار را از مرز بازگرداندند.
– در داخل عراق، اکثر استانداري ها مانع از ورود عراقي هاي فراري از خشونت هاي فرقه يي در جاهاي ديگر شدند.
– در مراکش، پناهندگان رسمي در ميان کساني بودند که خودسرانه بازداشت و بدون غذا يا آب کافي در مرز نامناسب آن کشور با الجزاير رها شدند.
– رويه ها و سياست هاي پناهندگي اتحاديه اروپا رهيافت هاي محدودکننده يي را تشويق کرد. بازداشت پناهجويان از جمله کودکان، در شرايط غيربهداشتي و پرازدحام در يونان ادامه پيدا کرد.
– تعداد پرشماري از کساني که مي کوشيدند به طور قاچاق از جمهوري دومينيکن به پورتوريکو برسند در دريا جان خود را از دست دادند.
شکنجه و بدرفتاري فزاينده براي کسب اطلاعات
– ايالات متحده امريکا به تضعيف منع مطلق شکنجه و بدرفتاري ادامه داد. مسوولان ارشد حاضر نشدند «آب خوراني» را محکوم کنند و رئيس جمهور امريکا به سيا اجازه داد بازداشت و بازجويي هاي مخفيانه را ادامه دهد. اينها رويه هايي برابر با جنايات بين المللي هستند.
– مدارک تازه يي به دست آمد که نشان مي داد کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در مورد تحويل اسرا (ربايش، بازداشت مخفيانه و انتقال غيرقانوني زندانيان به کشورهايي که آنها در آنجا شکنجه مي شدند يا مورد بدرفتاري قرار مي گرفتند) چشم پوشي کرده يا با سيا همکاري کرده اند.
– حداقل 20 نفر مظنون به تروريسم گفته اند که در بازداشت پيش از محاکمه در اردن شکنجه و وادار به امضاي «اعترافاتي» شده اند که بعداً در دادگاه پس گرفتند.
– در موريتاني مردي که به «شرکت در اقداماتي که کشور را در معرض خطر انتقام خارجي قرار مي داد» متهم شده بود، گفت که پليس او را براي کسب اعتراف با سيگار سوزانده است.
مخالفت و بسيج مردمي سرکوب مي شود
– در روسيه، مقامات به طور فزاينده يي در برابر مخالفت يا انتقاد بي تحمل شده اند و آن را غيرميهن پرستانه مي نامند. در ماه هاي منتهي به انتخابات دوما، اين مقامات خشونت خاصي را عليه تظاهرات و روزنامه نگاران نشان دادند.
– در چين در دوره پيش از المپيک مقامات، فعالان حقوق بشر را سرکوب و استفاده از «بازآموزي از طريق کار» را که نوعي از بازداشت بدون اتهام و محاکمه است، گسترش دادند.
– اعضاي «زنان زيمبابوه برمي خيزند» در سراسر سال پس از شرکت در اعتراض هاي مسالمت آميز دستگير شدند.
– در مصر، روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان با آزار، اذيت و در برخي موارد به خاطر بيان مسالمت آميز نظريات شان يا به خاطر انجام کارشان به عنوان روزنامه نگار با زندان روبه رو بودند.
– کميته اجرايي اتحاديه روزنامه نگاران پاراگوئه عليه موجي از سرکوب و آزار روزنامه نگاران اعتراض کرد و مقامات را به کوشش براي ارعاب و ساکت کردن منتقدان متهم کرد.
سخنگويان را ترغيب مي کنيم که طي مصاحبه ها به مثال هايي اشاره کنند که روندهاي مطرح در فوق را به نمايش بگذارند.
چندين سال است که عفو بين الملل عليه تضعيف استانداردهاي حقوق بشر به وسيله دولت هاي غربي اعتراض کرده است. رويدادهاي 2007 نشان داد پيامد گريزناپذير کوتاهي غرب در عمل کردن به آنچه خود موعظه مي کند، از دست دادن صلاحيت اخلاقي و نفوذ سياسي براي هدايت دستور کار حقوق بشر است. با تغييرات جغرافياي سياسي، عفو بين الملل از دولت هاي قدرتمند مناطق مختلف جهان دعوت مي کند با سازمان ملل و مجامع منطقه يي (همچونAU، ASEAN و…) همراه شوند و رهبري منسجم و جمعي تازه يي را براي حقوق بشر تشکيل دهند.
اقدام مشخص
– شاخص 2007 ناتواني دولت هاي غربي و تزلزل يا بي ميلي قدرت هاي نوظهور در برخورد با بحران هاي فوري حقوق بشري در جهان بود (مثلاً در مورد درگيري دارفور و طي رويدادهاي سپتامبر 2007 ميانمار، اقدام دولت هاي غربي هيچ نتيجه يي در پي نياورد و جهان به چين روي آورد که قدري فشار اعمال کرد، اما آشکارا نه به قدر کافي که تفاوتي ايجاد کند.
– جهان نيازمند يک رهبري منسجم و جمعي تازه براي حقوق بشر متشکل از دولت ها و سازمان هاي بين المللي است که گرد هم آيند، نه براي اينکه وعده بدهند، بلکه براي اينکه اقدامي مشخص انجام دهند. (مثلاً در ميانمار، دارفور، فلسطين اشغالي، عراق و زيمبابوه).
– تنها يک رهبري منسجم و جمعي متشکل از دولت ها و سازمان هاي بين دولتي متعهد به حقوق بشر مي تواند به مسائل خطرناک و جديد بپردازد، مسائلي مثل گروه هاي مسلحي که با مصونيت از پيگرد به غيرنظاميان حمله مي کنند يا فقدان پاسخگويي جمعي درباره حقوق بشر.
– در 2008، رهبراني که در جهان بر سر کار خواهند آمد، مثلاً در ايالات متحده امريکا، روسيه و اتحاديه اروپا (رياست فرانسه) يا کشورهايي که صحنه جهاني را در دست خواهند گرفت، مثلاً چين از طريق المپيک، بايد اعتبار خود را بر حقوق بشر بنا کنند، آن هم نه از طريق لفاظي پوچ بلکه از طريق اقدامات مشخص.
اقدامات ويژه
– رئيس جمهور تازه امريکا بايد بازداشتگاه گوانتانامو را تعطيل کند و اشخاصي را که در آنجا بازداشت هستند مورد پيگرد قضايي قرار دهد يا آزادشان کند.
– چين بايد به وعده هاي حقوق بشري که در زمان بازي هاي المپيک مي دهد وفادار بماند و از اين بازي ها به عنوان پنجره فرصتي براي تغيير واقعي استفاده کند. چين مي تواند با مجاز کردن آزادي بيان نشان دهد يک قدرت تازه و مدرن است. چين بايد به زنداني کردن مردم به خاطر بيان نظريات شان يا به خاطر کوشش براي حمايت از حقوق ديگران پايان دهد. چين به عنوان بزرگ ترين اعدام کننده در جهان، بايد اقداماتي فوري براي پايان دادن به استفاده از مجازات مرگ انجام دهد.
– رئيس جمهور تازه روسيه بايد به حقوق مخالفان سياسي و آزادي رسانه ها احترام بگذارد و به هيچ وجه مصونيت از پيگرد را در چچن تحمل نکند. (بايد کساني را که مسوول تعدي هايي از قبيل ناپديد شدن اجباري و تيراندازي هاي مرگبار در خيابان ها هستند به دست عدالت بسپارد.)
– اتحاديه اروپا بايد شرکت کشورهاي عضو خود را در شکنجه و بدرفتاري (تحويل اسرا) مورد تحقيق قرار دهد و به حقوق پناهندگان و مهاجران احترام بگذارد.
– غبخش ها / ساختارها و متخصصان کشوري مي توانند از مثال هاي مربوط به رهبران ملي کشورشان استفاده کنند.
اين پيام فرصتي براي توصيف قدرت جامعه مدني به عنوان نيروي هدايت کننده تغيير در زمينه حقوق بشر فراهم مي کند و نيز امکان تاکيد بر خطر ناآرامي و خشونت در نتيجه نارضايتي مردم از بي عملي دولت ها يا سرکوب حقوق بشر را فراهم مي کند.
محورهاي بحث
– در سراسر جهان، انکار حقوق بشر به وسيله دولت ها به طور فزاينده يي در تضاد با خواست عدالت، آزادي و برابري از طرف مردم است. درخواست براي پاسخگويي رو به رشد است؛ به عنوان مثال تظاهرات عمومي در چين در مورد تخليه خانه ها و مسائل محيط زيست.
– بعضي از چشمگيرترين تصويرهاي 2007 مربوط به بسيج و اعتراض هايي از بخش هاي غيرمنتظره بود (يعني بخش هايي از جامعه که معمولاً به خيابان ها نمي آيند). راهب ها در ميانمار و وکلا در پاکستان خواهان عدالت، برابري، حاکميت قانون و حقوق بشر بودند.
– 2007 همچنين شاهد اعتراض عامه مردم عليه عهدشکني دولت ها در عمل کردن به عدالت و برابري بود؛ مثل شورش هاي مصر عليه قيمت نان و خشونت پس از انتخابات در کنيا.
– به صورت تاريخي پيشرفت در استانداردهاي حقوق بشر و قوانين و نيز در بسياري از کشورها پس از 1948 عمدتاً با هدايت مردم صورت گرفته است نه با هدايت دولت ها. از جمله مثال ها عبارتند از تاسيس دفتر کميسارياي عالي سازمان ملل براي حقوق بشر، تاسيس ديوان بين المللي کيفري و تصويب پيمان هاي متعدد از جمله پيمان مين هاي زميني.
مثال هاي درخواست جامعه مدني براي احترام به حقوق بشر؛
– در 17اکتبر 2007 ، 7/43 ميليون نفر براي خواست اقدام عليه فقر به پا ايستادند.
– مجمع عمومي سازمان ملل در پي فشار جامعه مدني در سراسر جهان، تعليق مجازات مرگ را به تصويب رساند.
– در پي کوتاهي دولت در برخورد با تکثير سلاح ها و استفاده از سلاح هاي گرم غيرقانوني، ائتلاف براي پايان دادن به خشونت با اسلحه در گينه جديد پاپائو تشکيل شد.
– پيوستن تايلند به کنوانسيون سازمان ملل عليه شکنجه حاصل سال ها فعاليت جامعه مدني و ديگران در تايلند بود.
– در هند، سازمان هاي غيردولتي و جامعه مدني مباحثات پرشوري را در مورد هزينه هاي جهاني سازي و معناي آن براي فقرا هدايت کرده اند.
– اعتراض هاي قضات با درخواست استقلال قضايي بيشتر در مصر.
– به عنوان شهروندان جهاني همه ما بايد فکر کنيم چه کارهايي در زندگي روزانه براي به واقعيت پيوستن حقوق بشر انجام مي دهيم. مردم مي توانند از طريق سازمان هايي مثل عفو بين الملل تفاوت هاي زيادي ايجاد کنند. غسخنگوياني که در معرفي گزارش سالانه، پاسپورت بيانيه جهاني حقوق بشر60 را ارائه مي کنند مي توانند به اين موضوع به عنوان نماد شهروندي جهاني و ابزاري عملي براي آگاهي از حقوق بشر اشاره کنندف |