دانلود دربارۀ دو کتاب رسانه، زیباییشناسی، فلسفه
چکیده
در رابطه ی میان سنت و مدرنیته که در این نوشتار طرح شد، به جای مقابله ی سنت و مدرنیته یا استحاله ی مطلق یکی از این دو در دیگری، باید از دیدگاه مدرنیته به بازنگری سنت پرداخت و در این چارچوب، ادبیات کودک در ایران، ساختاری اعلام شد که حاصل تأثیر متقابل سنت و مدرنیته بر یکدیگر بوده است.
این تاثیر متقابل در چند وجه شکافته شد. نخست آنکه هر چند پرداختن به ادبیات کودک در ایران، به معنای پذیرش مدرنیته و به رسمیت شناخته شدن موجودیت کودک بوده است، ولی به تبعیت از تلقی تاریخی جریان سنتی، همچنان اصلیترین نیاز کودک، آموزش و پرورش فرض شده است. به همین دلیل، در آغاز ورود ادبیات کودک به ایران، آن را به منزله ی یک ابزار آموزشی به کار گرفتهاند. در مقابل، آموزش غیرمستقیم با ادبیات کودک نیز به تلطیف فضای خشونتبار آموزشی یاری رسانده است.
وجه دیگر تاثیر متقابل سنت و مدرنیته در عرصه ی ادبیات کودک در ایران، هضم و جذب فرهنگ عامه و نگاه استورهای توسط ادبیات کودک است که به دلیل خیال ورزی کودک، اجتناب ناپذیر بوده است. با توجه به این ویژگی، ما شاهد یک نوع هم نشینی میان ساختار ادبیات کودک و فرهنگ سنتی هستیم و در این چارچوب است که کارکرد زیبایی شناسانه ی فرهنگ عامه و نگاه استوره ای، بر کارکرد معرفت شناسانه ی آن غلبه میکند. در وجه سوم، ادبیات کودک به مخاطبی نظر دارد که به دلیل کمرنگ بودن تعلقات ملی و منطقه ای، کودک جهانی محسوب می شود. از این رو، مرزهای فرهنگی و ژئو پولیتیک (جغرافیای سیاسی) که در دیدگاه سنتی تغییرناپذیر تلقی می شود، در برخورد با مرزهای ادبیات کودک ، ناچار از پذیرش داد و ستد فرهنگی می شود. به ویژه آن که می بیند این ابراز به کار خود او نیز می آید.
حوزه رسانه، حوزهای است که قابلیت مضاعفی برای طرح مباحث بینارشتهای دارد؛ گذر از مطالعات فرهنگی به رسانه، دین به رسانه، جامعهشناسی به رسانه، مردمشناسی به سانه، اقتصاد و سیاست به رسانه. فلسفه رسانه نیز حوزهای است که با طرح مباحث هستیشناسانه، معرفتشناختی و پدیدارشناسانه درباره رسانه به دنبال بررسی چیستی رسانه، تأثیر آن بر محیط خود، تأثیرپذیری از محیط و نقش مهم آن در تربیت انسان است.
مباحث مربوط به فلسفه رسانه البته هنوز به طور دقیق مرزبندی نشدهاند و چه بسا مباحثی در این دایره قرار دارند که بیشتر مرتبط با حوزههای دیگر علوم باشند با این حال به نظر میرسد هر آنچه که به بررسی ذات رسانه میپردازد و در آن نگاهی به زیباییشناسی، فلسفه هنر، جایگاه کلام و تصویر در رسانه دارد را میتوان به طور کلی مرتبط با حیطۀ بحثهای فلسفه رسانه خواند. همین تردید و همین ابهام خود میتواند موضوع همایشها، نشستها و ویژهنامههای نشریات مختلف باشد تا به راستی مشخص شود فلسفه رسانه چیست؟ به ویژه با پاگرفتن طرح بحثهایی چون رسانه و دنیای مجازی، رسانه و زیباییشناسی و… اهمیت این مهم بیشتر حس میشود. به هر حال همچون بحث بینارشتهای دین و رسانه بحث فلسفه رسانه نیز پدیدۀ جدیدی است که در ایران مورد توجه قرار گرفته است. ضعف مفرط فضای مطبوعاتی و انتشاراتی ایران در چاپ و نشر کتب دین و رسانه/ فلسفه رسانه نیاز به بازگویی ندارد. شاید بر خلاف حوزه دین و رسانه، حوزۀ فلسفۀ رسانه در فقری مطلق به سر میبرد و اینها در حالی است که زمزمههای پا گرفتن این دو رشته (دین و رسانه/ فلسفه رسانه) در فضای آکادمیک ایران مدتها شنیده میشود.
در راستای همین زمزمهها و شاید برای کاهش فقر علمی ما در حوزه فلسفه رسانه چندی است به همت انتشارات مهرِ نیوشا، کتابی با نام زیباییشناسی و فلسفه رسانه به سعی دکتر سیدحسن حسینی ـ ریاست سابق دانشکده صدا و سیمای تهران ـ در 644 صفحه در قطع وزیری منتشر شده است. همان گونه که از نام کتاب پیداست، مقالات گردآوریشده در کتاب حول مباحث زیباییشناسی رسانه و فلسفه رسانه میچرخند. ادعای گردآورنده ـ که در قالب یاداشتی در ابتدای کتاب خودنمایی میکند ـ آن است که تلاش نموده بهترین مقالات مربوط به فلسفه رسانه را معرفی، ترجمه و چاپ کند. وی در پیشگفتار کتاب روش جمعآوری مقالات را این چنین توضیح داده است:
انگیزۀ غیر مستقیم و البته غالب راقم این سطور به چالش اصل مطالعات فلسفی در ایران معاصر بازمیگردد که چگونه میتوان و یا باید مطالعات فلسفی را در خدمت و استخدام علوم کاربردی قرار داد… ولی انگیزۀ مستقیم و آشکارتر تدوین این اثر، به طرح راهاندازی رشتههای جدید مطالعات فلسفی در علوم رسانهای و ارتباطات مدرن در کشور به طور عام و در دانشکده صدا و سیما به طور خاص باز میگردد…
گردآورنده جا به جا متذکر میشود که غرض اصلی از گردآوری کتاب، آغاز یک مسیر است که به تدوین ادبیات اولیۀ علمی رشتۀ فلسفه رسانه منجر شود. دغدغهای شریف که بنیاد کتاب را تشکیل داده است. گردآورنده همچنین مدعی شده که از بیش از 50 کتاب مقالات را گردآوری کرده است و پس از ارائه برخی از مقالات در کارگاههای آموزشی فلسفۀ رسانه، نقد آنها و بازبینی و ویرایش آنها در کتاب به چاپ رسیدهاند.
با نگاهی به فهرست کتاب آن را سامانیافته در 3 فصل (به همراه نمایه) مییابیم:
فصل اول: فلسفۀ رسانه و ارتباطات
فصل دوم: رسانهشناسی و مطالعات فرهنگی
فصل سوم: مبانی فلسفی نظریههای زیباییشناختی
با توجه به عناوین فصلها به نظر میرسد تنها فصل اول در حیطۀ عنوان کتاب باشد و دو فصل دیگر، گرچه ارتباط وثیق و مهمی با رسانهشناسی دارند ولی خود میتوانستند موضوع دو کتاب جداگانه با رسالتی جداگانه باشند.
فصل اول کتاب حاوی 8 مقاله است که جز دو مقاله، باقی مقالات این فصل ترجمه هستند. مقالۀ گردآورنده با نام فلسفۀ رسانه چیست؟ـ که از قضا اولین مقالۀ کتاب است ـ یک مقالۀ تالیفی است و همچنین مقالۀ دیگری به قلم دکتر علیاصغر فهیمیفر که در آن به بررسی ماهیت رسانههای تکنولوژیک و تلویزیون با توجه به آراء نیل پستمن پرداخته است. عناوین دیگر مقالات این فصل عبارتند از:
- جان لاک و مدل مخابراتی ارتباطات: غباری در برابر چشمان ما: گری رادفورد/ترجمۀ ساجد طبیبی
- هایدگر ومکلوهان و ماهیت حقیقت مجازی: مایکل هایم/ ترجمۀ صدرا ساده
- ضدمتنمحوری؛ فهم رسانههای مارشال مکلوهان: جوشا می روویتز/ ترجمۀ سجاد سلطانزاده
- بیان هرمنوتیک از ارتباطات: گفتوگوی اصیل: گری رادفورد/ ترجمۀ امیرحسین فراهانی
- اطلاعات و نظریۀ ریاضی ارتباط؛ دختر تلگرافچی وظیفهشناس: گری رادفورد/ ترجمۀ میثم بادامچی
- تکنولوژی و متافیزیک: فردریک فری/ ترجمه مصطفی مهاجری
در نگاه کلی به این بخش، مترجمین نامهایی جدید هستند که در عرصۀ ترجمۀ کتابهای فلسفی یا ارتباطات آنچنان شناختهشده نیستند. در میان مقالات این فصل، مقالۀ گردآورنده در تبیین فلسفۀ رسانه از آنجا که حاصل نگاه وی به این مقوله است، مقالهای جالب، خواندنی و محل بحث خواهد بود که میتواند سرآغاز بحثهای علمی شنیدنی و خواندنیای میان اهالی رسانه باشد. در بخش دوم این نوشتار مروری بر این مقاله خواهیم داشت.
نکتۀ قابل ذکر دیگر دربارۀ این فصل آن است که عمده مقالات از کتاب فلسفه ارتباطات نوشتۀ گری رادفورد استخراج شده است که در سال 2005 توسط انتشارات تامسِن در آمریکا منتشر شده است.
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش) |
تعداد صفحات: 76 |
حجم: 77 کیلوبایت |