آثار نماز در زندگی بشر
نماز ، عبادتی زیبا و دلنشین است . هنگامی که نماز با معرفت و خشوع انجام شود ، انسان را تا ملکوت پرواز می دهد و زنگارها را از دل می زداید . نماز ، پنجره ای به سوی روشنایی و زندگی سعادتمندانه است .
به دلیل نقش سازنده نماز و آثار و برکات گسترده آن در زندگی بشر ، به جز نمازهای واجب ، در احکام اسلامی ، نمازهای دیگری نیز مطرح شده است که به آن نمازهای ” نافله ” به معنی ” زیاده و اضافه ” می گویند . این نمازها مستحبی هستند و خواندن آنها واجب نیست ، اما انجام آنها ، نشانه علاقه به نماز و خدا دوستی است . ” نماز شب ” ازجمله این نمازهاست .
خداوند مهربان ، رسیدن به مقامات متعالی را از ثمرات نافله شب می داند و با اشاره به همین حقیقت ، خطاب به پیامبر می فرماید : ” پاسی از شب را ( از خواب برخیز ) و قرآن ( و نماز ) بخوان . این یک وظیفه اضافی برای توست ، امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ِ ستایش برانگیزد .
( سوره اسراء آیه 79 )
نماز شب ، عبادتی روح بخش و تاثیرگذار است که بسیار مورد تأکید قرار گرفته است . امام صادق (ع) می فرماید : ” نماز شب ، موجب رضایت خداوند و محبت فرشتگان مى شود … ( این نماز ) سنت پیامبران و نور معرفت است که مایه قبولى دعا و اعمال / و موجب برکت در رزق و روزى / و واسطه میان نمازگزار و ملکوت الهی است . ”
در روایات دیگر نیز آمده است : خانه هایى که در آنها نماز شب می خوانند و قرآن تلاوت مى شود ، براى اهل آسمان نورافشانی مى کند ، همانگونه که ستارگان براى مردم زمین می درخشند .
شب زنده دارى و نماز شب ، نقش زیادی در سازندگى روحى انسان دارد . از همین رو ، حافظ ، شاعر نامی ایران می سراید :
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
هیاهوی زندگی روزانه ، توجه انسان را به خود جلب می کند و فکر او را به وادی های گوناگون می کشاند . به همین دلیل در کشاکش کارهای روزانه ، تمرکز ذهن ، آسان نیست . اما در نیمه های شب و به هنگام سحر که روح و جسم فرد در پرتو استراحت ، آرامش یافته ، توجه خاصی به انسان دست می دهد که نشاط آور و لذت بخش است . در این محیط آرام و دور از هرگونه ریا و تظاهر ، انسان می تواند در کارهای روزانه خود ، تأمل کند و با نیایش و استعانت از خداوند نیرو بگیرد . به همین دلیل ، دوستان خدا همواره از عبادت در نیمه شب و سحرگاهان ، برای تصفیه روح و تقویت اراده ، بهره گرفته اند .
در اوان ظهور اسلام پیامبر (ص) با استفاده از شیوه های مختلف تربیتی ازجمله ترغیب مردم به نماز به ویژه نماز شب ، شخصیت مسلمانان را شکوفا ساخت و آنها را به انسانهایی مصمم ، شجاع ، با ایمان ، پاک و با اخلاص تبدیل کرد .
بررسی روایاتی که در منابع اسلام در فضیلت نماز شب وارد شده نیز نقش سازنده و روح پرور آن را نشان می دهد . رسول خدا ( ص) در عبارتی دلنشین می فرماید : ” کسی که نماز شب بخواند ، صورت ( و سیرتش ) در روز نیکو خواهد بود . ”
علی (ع) نیز می فرماید : « قیام شب ، موجب صحت جسم ، خشنودی پروردگار و وزش رحمت الهی / و نیز تمسک به اخلاق پیامبران است . »
شبی دزدی به خانه یکی از عالمان رفت . بسیار گشت ، ولی چیزی نیافت . شیخ که متوجه آمدن دزد شد ، آواز داد : ای جوان دلو را بگیر و آب چاه را بکش ، وضو بگیر و به نماز مشغول شو ، تا فردا صبح چیزی به تو دهم و محروم نباشی . دزد آنچه را او گفت ، انجام داد . چون روز شد ، شیخ صد دینار بیاورد و به دزد داد و گفت : این جزای یک شب نماز و عبادت توست . دزد یکباره به خود آمد و لرزه بر اندامش افتاد و گفت : زر نمی خواهم . لذت یک شب با خدا آشتی کردن ، قابل محاسبه نیست . مرا به سوی خداوند راهنمایی کن تا راه سعادت را بیابم . پس از چندی ، آن جوان دزد ، در شمار اولیای حق قرار گرفت .
نماز در هر زمانی ، ارزشمند و بهجت زاست ، ولی در زمانهای خاص به ویژه در دل شب ، گواراتر و دلپذیرتر است . هنگامی که پیامبر (ص) از جبرئیل خواست او را پند دهد ، جبرئیل گفت : ” ای محمد ، هرچه می خواهی عمر کن ، اما بدان که سرانجام از دنیا می روی / و به هرچه می خواهی دل ببند ، اما بدان سرانجام از آن جدا خواهی شد / و هر عملی می خواهی انجام ده ، ولی بدان نتیجه عملت را خواهی دید / و نیز بدان که شرف مؤمن ، نماز شب اوست . ”
عباد الرّحمن ( بندگان خدای رحمان ) ، کسانی هستند که خالصانه و پاک پروردگار را عبادت می کنند . خداوند یکی از ویژگی این انسانها را چنین بر می شمرد : ” کسانی که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می کنند . ” ( سوره فرقان آیه 64 )
در جایی دیگر ، خداوند شب زنده داران را دانایان معرفی می کند و در مقایسه با انسان های مشرک و فراموشکار و گمراه می فرماید : « ( آیا چنین کسی با ارزش است ) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام ، از عذاب آخرت می ترسد ، و به رحمت پروردگارش امیدوار است ؟ … » ( زمر آیه 9 )
پرهیزگاران ازجمله کسانی هستند که ویژگی های آنان در قرآن بیان شده است . یکی از این ویژگیها ، سحر خیزی و نماز و نیایش در دل شب است . در این هنگام ، بیدار دلان مقداری از شب را می خوابند ، سپس به یاد خدا به پا می خیزند و در پیشگاه با عظمت او ، استغفار و طلب بخشش می کنند . خداوند یکتا ، این عشق و ایمان دلدادگان را مشاهده می کند و با دیدن بنده سجده گزار خود ، وجود او را از نور و جلالش ، سیراب می سازد . شاید از همین روست که رسول گرامی اسلام می فرماید : « آخر شب برای تهجد ( نماز شب ) نزد من محبوبتر از آغاز آن است . زیرا خداوند می فرماید پرهیزگاران در سحرگاهان استغفار می کنند . »
آیاتی که به شب زنده داری و مناجات با خداوند اشاره دارند ، به تلاوت قرآن نیز دعوت می نمایند . انتخاب قرآن به عنوان برنامه اصلی شب زنده داری ، برای آن است که در این منشور مهم هدایت ، آموزه های لازم برای اندیشیدن ، تربیت نفس و رسیدن به سعادت وجود دارد . این کتاب ، مهمترین وسیله تقویت ایمان ، تعالی روح و کسب فضائل انسانی است . خواندن قرآن و تدبر در آیات دلنشین آن ، انسان را مصفا می سازد و راه مستقیم هدایت را به او می نمایاند .
نماز شب ، آداب فراوانی دارد ، ولی مناسب است ساده ترین صورت آن را در اینجا ذکر کنیم تا علاقمندان شب زنده دار بتوانند از آن بهره گیرند . نماز شب ، به طور ساده یازده رکعت است که به سه بخش تقسیم می شود :
– چهار نماز دو رکعتی که مجموعا ً هشت رکعت ، نافله شب محسوب می شود .
– یک نماز دو رکعتی که نامش شفع است .
– یک نماز یک رکعتی که نامش وتر است .
نمازهای دو رکعتی نافله شب ، درست مانند نماز صبح هستند ، ولی اذان و اقامه ندارند . لازم به ذکر است که قنوت وتر ، از اهمیت زیادی برخوردار است .
*تاثیر نماز بر شیاطین*
حضرت علی (ع) :
“ نماز ، کوبنده شیطان است ” (1) در سپیده دم حیات ، هنگامیکه خدا ، انسان ” را آفرید و از روح الهی خویش ، در وجود او دمید ، مقرر فرمود تا همگی فرشتگان مقرب درگاهش ، آدم
ابوالبشر (ع) را سجده کنند .
در این میان “ ابلیس ” انسان را فاقد لیاقت برای مسجود فرشتگان بودن یافت و از فرمان الهی سر بتافت و به واسطه این تمرد از درگاه الهی رانده شد .
اما “ شیطان با این که در بسیاری از موارد مترادف با “ ابلیس ” معرفی شده است ، از نظر قرآن و روایات ( و با آنچه که خواهیم گفت از دیدگاه علمی ) با “ ابلیس ” به کلی متفاوت است . بدین معنی که “ شیطان ” را می توان ، عبارت از همه آن نیروها و موجوداتی دانست که انسان را به گناه کردن وا می دارند و یا به طور کلی به نحوی از انحاء در انسان ،ایجاد بیماری و مرض می نمایند .
در این مورد حتی بسیاری از روایات اسلامی را می توان یافت که در آنها از میکروبهای بیماریزای انسان نیز با عنوان “ شیطان ” نام برده شده است و حتی می توان ایجاد بیماریها عفونی انسان را نیز به نوعی ، ناشی از غلبه شیطانهایی به نام باکتری ، انگل ، قارچ ، ویروس ، و .. به حساب آورد . به این ترتیب ، ابیات مشهور و زیبای زیر :
شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد
خود را برای سجده آدم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز
کو سجده را بر آدم و این بر خدا نکرد
علیرغم آن که حاوی مفاهیم عمیق در جهت توجه دادن ، به خطر بزرگ بی نمازی است ، از لحاظ به کاربردن کلمه “ شیطان شاید اندکی اشکال داشته باشد ، چرا که آن موجودی که در مقابل آدم (ع) حاضر به سجده نشد ، “ ابلیس ” و یکی از فرشتگان الهی بود ، اما شیطان ها موجودات بسیار متعددی هستند که نه تنها با وسوسه های شیطنت آمیز خود ، باعث ایجاد بیماریهای روحی ( گناهان ) و بیماریهای روانی ( مثل وسواس ) می شوند ، بلکه بیماریهای جسمی ( مانند انواع بیماریهای عفونی ) را نیز ایجاد می کنند . به هر تقدیر ، شاید بتوان “ شیاطین ” را بعنوان لشکریان بسیار متعدد “ ابلیس ” تلقی نمود .
نقش نماز در زندگی زوج های جوان
اگر بپذیریم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثیر دارد، بزرگداشت نماز در ابتدای زندگی مشترک، می تواند آغاز مبارک و فرخنده ای ببرای تمامی جریان زندگی باشد.
در زندگی فرازهای باشکوهی برای روح آدمی وجود دارد که لازمه زیستن افتخارآمیز است و هر فردی به میزان برخورداری از این فرازها می تواند به انسانیت خویش مفتخر باشد. انس با نماز بهترین نقطه عطف زندگی است و هرگاه زوج های جوان چنین پیوندی با خداوند داشته باشند، هرگز غبار ملال و خستگی بر وجودشان نمی نشیند.
با توجه به جوان بودن جامعه ایرانی و با توجه به این که شاید ازدواج سبب تقویت دنیاگرایی شود و دین داری را تضعیف نماید، به بررسی نقش نماز در زندگی زوج های جوان می پردازیم.
1.تغییر بینش زوج های جوان نسبت به زندگی
زن و مرد با وجود دیدگاه ها و بینش های مختلف با یکدیگر ازدواج می کنند و در مسیر زندگی، در کنار یکدیگر با وقایع و حوادث مختلف برخورد می کنند. چگونگی بینش و رویکرد زن و شوهر در مقابل اتفاق های زندگی نقش خاصی در تداوم و عمق روابط آن ها دارد و در ایجاد فضای عاطفی و محبت آمیز تأثیر می گذارد. در این میان، بینش زن و مرد نسبت به زندگی، همسر، ازدواج، خانه داری و تربیت فرزند، در نحوه ارتباط بین آن ها و توقعاتشان نسبت به یکدیگر بسیار مؤثر است. جوانان به دلیل کم تجربگی، کمبود اگاهی و نوسانات عاطفی و هیجانی، در پاره ای موارد از تصمیم گیری های عاقلانه و عمیق عاجزند. در نتیجه، به علت سطحی نگری و شتاب در تصمیم گیری ها اشتباه می کنند. نماز در تصحیح این روند می تواند نقش خاصی را ایفا کند و با تقویت انگیزه های متعالی و رهایی آدمی از دنیاگرایی، او را در راستای اهداف عالی هدایت کند؛ زیرا نماز، آدمی را از جاذبه های زمینی به جاذبه های آسمانی، اوج می دهد و او را از فرش به عرش سیر می دهد و از خاک تا افلاک برمی کشد. اگر زوج های جوان به این فضای متعالی راه یابند، فراز و نشیب زندگی نمی تواند آنها را دچار تزلزل کند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگی ها رها می سازد و دردمندی او را سمت و سویی دیگر می بخشد. روحش را از حقارت آزاد می کند و به او عزت و منزلت و تعالی می بخشد. در چنین فضایی، همسران جوان به احساس پوچی نمی رسند و برای تداوم زندگی با هم، از سطح غرایز فراتر رفته و با یکدیگر اتصال وجودی پیدا می کنند. به عبارت دیگر، نماز، نقطه اتصال معنوی آن ها به یکدیگر می شود و از این رو، روند زندگی را یک سره، با ارزش می یابند.
2.حفظ کیان خانواده
برای همسران بسیار مهم است که شریک زندگی اش فقط او را دوست داشته باشد و نسبت به دیگران نظر سوء نداشته باشد. این مسأله به طرز عجیبی در امنیت روانی همسران به ویژه رابطه زن با همسر و خویشاوندان وی تأثیر دارد.
انس با نماز تقوای بیشتر و تقید به مسائل شرعی را به دنبال دارد و مانع بزرگی برای افتادن در وادی گناه محسوب می شود. به عبارت دیگر، نماز با ایجاد یک نظام فراگیر اخلاقی، اعمال و رفتار نمازگزار را هدایت و تنظیم می کند. یک جوان با ایمان و نمازگزار در پرتو نماز از نگاه به نامحرم چشم می پوشد و با رعایت حریم در روابط زن و مرد متانت و وقار پیشه می کند. او با چشم پوشی از نامحرم به همسر خویش وفادار و متعهد می ماند و اجازه نمی دهد هوا و هوس های زودگذر، کانون گرم زندگی او و همسرش را متلاشی کند. این ها همه در پرتو نماز و ارتباط با خداوند حاصل می شود.
این شرایط، زمینه را برای ایجاد یک حسن خلق قوی و پایدار هموار می کند و زندگی را در یک بستر مناسب و بدون تنش جدی به پیش می برد. امنیت و آرامش زوج های جوان در چنین فضایی به خوبی تأمین می شود و طرفین با رضایت کامل به انجام وظایف همسری خود می پردازند. پس، نمازگزاری با ایجاد شبکه اخلاقی گسترده در خانواده زن و مرد را در ایجاد کانون گرم خانواده یاری می کند و این مسأله رمز موفقیت خانواده است.
3.زوج های جوان و تجربه محدود زندگی
به طور معمول، بیشتر زوج های جوان، از نظر سنی در شرایطی نیستند که دارای تجربه ای وسیع و متنوع در زندگی باشند، آن ها چندان با فراز و نشیب روزگار آشنا نبوده و با مشکلات دست و پنجه نرم نکره اند. از این رو در زمان برخورد با دشواری های معمولی زندگی غافلگیر شده و حالت انفعالی به خود می گیرند. در چنین شرایطی است که آن ها نیاز به نیرویی عظیم و تزلزل ناپذیر می یابند تا آن ها را در این موقعیت ها، یاری نماید. نماز، ارتباط مستقیم و بی واسطه با پروردگار در چنین شرایطی به خوبی می تواند کاستی های زوج های جوان را تحت تأثیر خود قرار دهد، تا آن ها با آرامش بیشتری روند آزمون و خطای ابتدای زندگی را پشت سر بگذارند.
4.نماز، مهارکننده هیجان جوانی
از ویژگی های سن جوانی، تحریک پذیری زیاد است. جوانان به سادگی تحت تأثیر هیجانات زودگذر و شدید قرار گرفته، واکنش نشان می دهند و همین امر در بیشتر مواقع موجب تنش های روحی می شود. لذا زوج های جوان به عاملی نیاز دارند که آن ها را در این گونه موارد به نوعی مهار کند و هیجانات جوانی را معقول و معتدل سازد. نماز، چنین تأثیر مثبت و سازنده ای را می تواند در زندگی زوج های جوان ایفا کند؛ یعنی هیجان های غریزی را در مسیری صحیح و خداپسندانه هدایت کند.
متأسفانه، چالش های پنهان و آشکاری میان زوج های جوان وجود دارد و هر یک به نحوی درصدد کنترل دیگری است و هر طرف تلاش می کند تفوق و برتری خود را بر دیگری تحمیل نماید که این امر به خودی خود، منجر به برخوردهای اجتناب ناپذیری می شود. در این فضا زن و مرد با سلیقه ها و دیدگاه های خویش به طور طبیعی درصدد دفاع از عقیده و سلیقه خویش برمی آیند و بدیهی است که چنین امری می تواند چالش های خانوادگی را به دنبال داشته باشد. این احساس خودخواهی اگر کنترل نشود، به درگیری های مداوم می انجامد. در این شرایط، نماز می تواند فرد را از دایره بسته خودخواهی، خارج کند و در چارچوب خداخواهی، احساس فداکاری، گذشت و ترجیح دادن همسر بر خویشتن را در او زنده کند.
نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوج های جوان افزایش می دهد و به جای سلطه جویی رفاقت را در میان آن ها احیا می کند.
5.نماز و نیازهای واقعی زوج جوان
هر زوج جوان نیاز به پشتیبانی دارند که از آن ها در انجام تعهدات و وظایف سنگینی که پذیرفته اند، به نوعی حمایت کند. انس با نماز این حس را به زوج های جوان القا می کند که خداوند بهترین پشتیبان آن ها در زندگی انسان است.
حضرت علی علیه السلام در پاسخ پرسش که پرسیدند: علم در چیست؟ فرمود: «این که به اندازه احتیاج به خدا، او را عبادت کنی».(1)
نماز به منزله بزرگ ترین پشتیبان یک زوج جوان محسوب می شود، به ویژه در آغاز راه که زندگی هنوز به انسجام لازم نرسیده است و احساس بی ثباتی بر روابط حاکم است. در چنین شرایطی روی آوری به نماز برای گفت و گو با خداوند، می تواند احساس خلأ را به احساس آرامش مبدل کند و اضطراب برخاسته از مشکلات را با یاد او تخفیف دهد، تا بدین وسیله مجال بیشتری برای اندیشیدن و پیداکردن راهی مناسب پیدا شود.
یکی دیگر از نیازهای زوج های جوان رسیدن به فردایی بهتر است. در این میان، امید نقش بسیار زیادی در پویایی انسان دارد و بهترین انگیزه جهت رسیدن به آرمان های زندگی محسوب می شود. با توجه به شور و نشاطی که در جوانان وجود دارد می توان گفت، جوانان معمولاً مایلند زندگی را از دریچه امید ببینند و نماز دریچه زیبایی است به سوی امیدهای زندگی؛ در ذکرهای نماز و به ویژه قنوت، عباراتی وجود دارد که از حالت دعا و درخواست برخوردار است. جوان نمازگزار با دعای خود در حقیقت، آرزوی رسیدن به فردایی بهتررا با خداوند در میان می گذارد و چون کسی که دعا می کند، امید به اجابت هم دارد، نماز هم چون حلقه ی اتصالی خواهد شد که زوج جوان را با خداوند مرتبط می کند و امید به رحمت و بخشش الهی را در وجود آن ها نهادینه می کند.
هر فردی در زندگی نیاز به همدم و هم صحبتی دارد که بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ زیرا انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهای عاطفی و روانی خود را به واسطه برقراری ارتباط کلامی با دیگر اعضای جامعه انسانی تأمین می کند. در این میان، نماز کامل ترین و زیباترین ارتباط کلامی انسان با خداست و تمامی نیازهای روحی و روانی انسان را سمت و سویی حقیقی می بخشد. نیایش، نماز و ارتباط با خداوند باعث می شود که روح از احساس تنهایی نجات یابد و به واسطه پیوند میان خود و خالق هستی، رابطه انسانی با همسر خود برقرار کند.
یکی دیگر از نیازهای روح آدمی در ارتباط با بی کرانگی یا وجود بی نهایت است. روح آدمی، چون از روح الهی نشأت گرفته است.(2) از این رو از محدودیت های زندگی مادی به سرعت سرخورده می شود و هر لحظه مترصد در هم شکستن حصار تنگ آن است.
انسان موحد با اتصال روحش به عالم ملکوت، شادابی و طراوت خود را حفظ می کند و به این وسیله توانایی روحی خود را افزایش می دهد. در مقابل، انسان مادی به دلیل محرومیت از چنین رابطه ای، از سردرگمی، ابتذال و پوچی روزافزون در عمق روح و روان خویش رنج می برد.
زوج های جوان در شروع زندگی بیش از دیگران نیاز به پویایی دارند و علاقه مندند که زندگی را از دریچه نشاط و شادابی ملاحظه کنند. نماز می تواند این نیاز را به مجرای صحیح خود هدایت کند و آن ها را به مفاهیم عمیق تری از نشاط زندگی آگاه کند.
برخی از اندیشمندان هم چون آبراهام مازلو بر این باورند، زمانی که انسان ها به نیازهای زیستی خویش پاسخ می دهند، در مرحله بعد نیازهای ثانویه و تأمین آن ها مطرح می شود و اگر هرمی از نیازهای ثانویه انسان ترسیم کنیم، قاعده آن، نیازهای ایمنی است که در رأس آن نیاز به خودشکوفایی به چشم می خورد. بر این اساس، وقتی انسان از پاسخ به نیازهای ابتدایی خود فارغ می شود، آن گاه در صدد پاسخگویی به نیازهای اساسی ترش از جمله نیاز خود شکوفایی برمی آید که در این مرحله او می تواند تمامی استعدادها و توانمندی هایش را از قوه به فعل برساند و خود شکوفایی را محقق کند.(3) صرف نظر از میزان صحت تقدم و تأخری که این دسته از روان شناسان برای نیازهای انسانی قایل می شوند، توجه به نیاز خودشکوفایی مبحث بسیار مهمی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از ویژگی های انسان خودشکوفا، خویشتن فرارونده اوست؛ یعنی شخصیتی که از مرزهای خود بالاتر رفته و جذب پدیده های عمیق تر و گسترده تر از خود می شود. نماز عاملی است که انسان را از خود فراتر می برد و محو و جذب ملکوت الهی می نماید و آن گاه به تفسیر دیگری از «خویشتن» می رسد. در حقیقت روح نماز، «از خود بریدن» و «به خدا پیوستن» است. نمازگزار واقعی، خودر ا چون «من مستقل» نمی بیند، بلکه خدا را بر فراز خویشتن مشاهده می کند؛ کسی که منیت خود و خودبینی را کنار می زند، در حقیقت مصداق شخصیت فرارونده می شود و مهر و محبت او به همسر و فرزند و جامعه اش نیز در مسیر عشق به خدا، معنا و مفهوم پیدا می کند و تابعی از منافع شخصی و غریزی او نمی شود.
هر زوج جوانی در آغاز زندگی مشترک خود، نیاز شدیدی به نیروی اعتماد به نفس دارند تا بتوانند در پرتو آن بر مشکلات خود فایق آیند. نماز، این خودباوری و اعتماد به نفس را به انسان عطا می کند؛ موجودی که خداوند او را جانشین خود در زمین دانسته(4) و آفرینش او را مبارک می داند.(5) در حدیث قدسی نیز این مضمون آمده است که «ای فرزند آدم! من همه چیز را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم».(6)
حال، انسانی که موحد است و خداوند در صدر اندیشه او نشسته است، چون راز و رمز نیایش با خدا را دریافته، با طیب خاطر نماز می گذارد و از این راه خودباوری و اعتماد به نفس می یابد. داشتن حامی نیرومند و مهربانی هم چون پروردگار می تواند تضمین کننده اعتماد به نفس انسان در فراز و نشیب های زندگی مشترک و مسئولیت های ناشی از آن باشد و حذف کردن چنین پایگاهی از زندگی، می تواند زوج جوانی را که با امید و آرزو زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند، به گرداب خودمحوری ها و درگیری های نفسانی کشاند. در واقع، نماز به عنوان محکم ترین رابطه انسان با خدا، می تواند بهترین تأمین کننده اعتماد به نفس زوج های جوان، محسوب شود و برای مبارزه با مشکلات زندگی به آن ها جرئت کافی بدهد.
یکی دیگر از نیازهای یک زوج جوان نیاز به «مقبولیت» است. به این معنا که دیگران او را همان گونه که هست، پذیرا باشند. این نیاز، در حقیقت به ضرورت داشتن جایگاه در میان جامعه اشاره دارد و اگر جز این باشد، زندگی امری دردناک بوده و به سختی قابل تحمل است. حال باید دید آیا نماز و ارتباط با خداوند، قادر است برای انسان چنین مقبولیتی را فراهم کند؟ اگر به فلسفه نماز و روح عبادت توجه کنیم، پاسخ این پرسش آسان خواهد بود؛ زیرا نماز یعنی امکان حضور همه بندگان در بارگاه الهی، به شرط آن که پیشانی بندگی بر آستان کبریایی اش بسایند.
- تأثیر بلندمدت دوران آغازین زندگی
تأثیر دهه اول زندگی مشترک در سال های بعد غیر قابل انکار است. بر این اساس، زوج های جوانی که در دهه نخست زندگی مشترک رابطه عمیق و مستمری با خداوند برقرار می کنند، در سال های بعد از آن، وقتی به گذشته خود می نگرند، احساس آرامش، عزت نفس و پاکی را با تمام وجود حس می کنند؛ در حالی که اگر بهترین سال های زندگی مشترک که همان دهه اول ازدواج است، با دوری از خداوند، غفلت از یاد او و ترک نماز سپری شود، همیشه هاله ای از احساس گناه زوج جوان را می آزارد. مگر آن که با استغفار از گذشته مورد لطف و عنایت خداوند قرار گیرند. اما حتی در این صورت هم سال های از دست رفته جبران نمی شود. از این رو، نباید به آسانی این دوره مهم را از دست داد.
- تربیت فرزندان
زوج های جوانی که اهل نماز و عبادت اند، در تربیت نسل صالح و با ایمان توفیق بیشتری می یابند؛ زیرا حالات روحی و عاطفی والدین به ویژه مادر، در دوران بارداری و دوره شیرخوارگی به کودک تأثیر زیادی برجای می گذارد و چنانچه مادر از ویژگی های معنوی برخوردار باشد، فرزند خود را در دوران جنینی و شیرخوارگی مستعد پذیرش ویژگی های اخلاقی می گرداند.
ولی پس از طی دو مرحله یاد شده ویژگی های رفتاری والدین نقش بسزایی در تربیت فرزندان دارد و حالات عبادی والدین تأثیر عمیقی بر صفحه روح و وجدان فرزندان باقی می گذارد. نمازگزاری زوج های جوان سبب ایجاد فضای معنوی در منزل می شود و نقش خاصی در تربیت دینی فرزندان دارد.
نماز سبب تقویت روحیه قدردانی و شکرگزاری می شود. این موضوع با توجه به دیدگاه متفاوت و روحیات خاص آن ها، در ابتدای زندگی بسیار مهم است.
روح نماز، حمد و سپاس نبست به خداوند تبارک و تعالی است و همان گونه که در سوره مبارکه حمد ملاحظه می کنیم، چنین سپاسی به درگاه خداوند، در حقیقت، تجسم و تبلور روح قدرشناسی نسبت به نعمت ها و بخشش های الهی است. کسی که نسبت به خالق قدرشناس باشد، نسبت به مخلوق او نیز قدرشناس خواهد بود و او زحمات و تلاش های اطرافیان، از جمله همسرش را هرگز فراموش نخواهد کرد. این امر، روح مودت و حق شناسی و وفاداری همسران جوان را نسبت به هم تقویت می کند و در نتیجه پایه های زندگی شان محکمتر می شود.
توجه به آثار نماز پیش تر گفته شد بعد دیگری از اثرات نماز در زندگی زوجهای جوان را آشکار می کند. عنصر صبر و استقامت، عنصر دیگری است که نماز آن را قوام می بخشد و ظرفیت و توان روحی نمازگزار را در برخورد با مشکلات افزایش می دهد. این ویژگی برای زوج های جوان به نوبه خود از ایجاد تنش های مختلف جلوگیری می کند و میزان درگیری های عصبی را کاهش می دهد. از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که نماز پایه های زندگی زوج جوان را استحکام می بخشد.
سبک شمردن نماز و آثار آن
شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن نماز است.
الف) تأخیر نماز: امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیهی شریفهی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است میفرماید:
»تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ»
مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»
البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.
ب) عدم رعایت آداب آن در خلوت: پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید:
»من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلک استهانهٌ»
یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است.»
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن مینماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنهی نماز.
ج) فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روایت دیگری میفرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است. آری کسی که به کار اهمیت میدهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم میکند. کدام ملاقات و میهمانی است که وقت آن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
د) عدم یادگیری معانی: آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار میشود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا میشویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیتها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه میتوانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارک و تعالی عرض میکند:
»الهی مَن کانَت محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی«
یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!«
فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمیکنند جز درد فراق دوست، از هیچ حادثهای مطلع نمیشوند، هیچ صدایی را نمیشنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شکنجه و محدودیتی نماز را بپا میدارند با کسانی که نماز را بار و رنجی میدانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامهی آن با دست و محاسن بازی میکنند و خمیازه میکشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
هـ) عجله و شتاب در نماز: سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد از نشانههای دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمه الله علیه ـ در این باره میفرماید:
»علمای روانشناسی میگویند: «یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود میآید. هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهلتر و سادهتر انجام میشود.» یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت میکند، هر چه بیشتر عادت میکند، از توجهش کاسته میشود. یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی و از روی توجّه باشد کاسته میشود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر میگردد. خاصیّت عادت این است. اینکه در اسلام به مسألهی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است که عبادتها آنچنان عادت نشود که به واسطهی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیر فکری و غیر هدفی و کار بدون توّجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود.
اینها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست میآوریم و متوّجه میشویم که بسیاری از برنامههای تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده میشود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است.»
مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا میآورد. حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز میخوانی؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل کلاغی است (که منقار بر زمین میکوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم، مردهای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.
برخی از پیامدهای استخفاف و بی توجهی به نماز
1ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در یک بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند:
»لیس مِنّی مَن ضَیَّعَ الصّلاه»
یعنی: «آن کس که نماز را تضییع نماید از من نیست.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ در بیان معیاری برای شناسایی افرادی که با آن حضرت پیوند مکتبی دارند چنین میفرمایند:
«اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ مواقیت الصلوه کیف محافظتهم علیها»
یعنی: «شیعیان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسایی کنید.»
در روایت مشهور دیگری حضرتش سهل انگاری در مسئلهی نماز و استخفاف به آن را موجب محرومیت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قیامت شمردند پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز در بیانی دیگر میفرمایند:
«مَن استَخَفَّ بالصّلاه لا یَرِدُ عَلیَّ الحوضَ لا و اللّه»
یعنی: «آن کس که نماز را سبک شمارد (به خدا قسم) روز قیامت در کنار حوض کوثر، با من ملاقات نخواهد کرد.»
این تأکید و بیان همراه با قسم، حکایت از عمق فاصله بین پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نماز گزارانی که به نماز اهمیت نمیدهند دارد.
2ـ غضب خداوند:
قرآن کریم با نکوهش افرادی که نماز را ضایع میکنند یا نسبت به آن بیاعتنا هستند. مسلمانان را از این عمل بر حذر میدارد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ خطاب به حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرمایند:
»فی تأخیرِها مِن غَیرِ عِلّهٍ غَضَبُ اللّه عزوجل »
یعنی: «تأخیر نماز از اول وقت بدون دلیل، موجب غضب خداوند متعال میگردد.«
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند:
» إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی »
یعنی: «وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را کوتاه میکند خدا به ملائکه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را کوتاه میکند گویا میپندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (که اینگونه عجله میکند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است.»
3ـ عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان:
کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواستهها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید:
« من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله … و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه إلى السماء »
یعنی: «هر کس به نمازش بیتوجه باشد و در برابر اعمالش مأجور نمیگردد دعایش به آسمان راه نمییابد.»
و در ادامه، میفرمایند: مشمول دعای خیر صالحین نخواهد بود.
4ـ مضیقه و نارسایی دنیوی:
قهر و غضب خدا و پیامبر نسبت به کسانی که نماز را کوچک میشمارند زیانها و خساراتی بر جای خواهد نهاد. گر چه ممکن است تارک و یا استخفاف کننده به نماز این تأثیر را درک نکند و متوجه علت مضیقهها و گرفتاریهای خود نباشد. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: خداوند برکت را از عمر و روزی کسانی که نماز را کوچک میشمردند بر میدارد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز برای این گروه از افراد، تهیدستی و نیاز را پیش بینی نموده و میفرماید:
» قال رسول الله ص عشرون خصله تورث الفقر … و الاستخفاف بالصلاه »
یعنی: «استخفاف و سبک شمردن نماز موجب فقر و تهیدستی میشود.»
5ـ سختی احوال قبر و قیامت:
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: نماز گزاری که نمازش را سبک بشمارد وقتی از قبرش خارج شود خداوند ملکی را بر وی موّکل میگرداند که او را بر عرصهی قیامت وارونه بر زمین میکشد و مردم به او نگاه میکنند و با شدت و سختگیری مورد محاسبه قرار میگیرد.