قوانین جزایی حوزه میراثفرهنگی ضرورت بازنگری در اندیشهها و روشهاداخلی
محسن طبسی-مجتبی انصاری
فرآیند قانونگذاری جزایی در حوزه میراثفرهنگی از سال 1309 با تصویب قانون راجع به حفظ آثار ملی آغاز گردید و در حال حاضر،بازنگری قانون مجازات اسلامی در سال 1375،قانون جاری کشور در این حوزه بهشمار میآید.در طول سالهای مذکور،این فرآیند با نشیب و فرازهایی همراه بوده است و این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی این فرآیند به چالشهای موجود در”اندیشهها”و”روشها”اشاره نموده و راهکارهایی ارایه دهد.
در بخش نخست و در بحث اندیشهها،با بررسی تعاریف موجود از میراثفرهنگی،به لزوم بازنگری در تعریف” میراثفرهنگی”اشاره شده است.به زعم نگارندگان،تعریف میراثفرهنگی در قونین ایران نیازمند بازنگری جدی برای انطباق با قوانین شرعی از یکسو و متناسب شدن با تعاریف بین المللی این مقوله از سوی دیگر است.
بخش دوم که به روشها اختصاص دارد،ضمن بررسی قوانین،به دستهبندی آنها و بحث درباره افت و خیزهای قوانین جزایی این حوزه در گذر زمان میپردازد و با نگاهی به آمار تخلفات موجود و مرور قوانین سایر کشورها،نهایتا”به روز شدن جریمهها و مجازتها و اعمال تضمین اجرایی قوی برای قانون موجود را به عنوان راهکار ارائه میدهد.
مقدمه
نخستین گامهای مربوط به قانونمند گردن میراثفرهنگی، در سال 1309 ه.ش.با تصویب قانون راجع به حفظ آثار ملی برداشته شد.اگرچه در سال 1311 با تصویب نظامنامه اجرایی این قانون،این حرکت تداوم یافت ولی متاسفانه در زمینه قانونگذاری و یا اصلاح قوانین حوزه میراثفرهنگی،تا سال 1347 هیچ اتفاق دیگری روی نداد.در سال 1347 با تصویب ماده 127 مکرر قانون مجازات عمومی،که به امر میراث فرهنگی پرداخته است،نکات است؛نکات جدید و مثبتی وارد قوانین این حوزه شد.تا سال 1357،یعنی تا پیش از انقلاب اسلامی،ماده 127 مکرر قانون مجازات عمومی تنها قانون جزایی لازم الاجرا در زمینه میراث فرهنگی در کشور ایران بهشمار می آمد.
با پیروزی انقلاب اسلامی،شورای انقلاب لزوم حفظ و توجه به میراثفرهنگی را مدنظر قرار داد و با تصویب لایحه قانونی جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز در سال 1358،عملا” اقبال نظام انقلابی را به امر میراثفرهنگی نشان داد.تصویب
دو ماده 46 و 47 از قانون اسلامی در سال 1362،که به میراثفرهنگی اختصاص داشت،این حوزه را نیز مشمول قوانین اسلامی گرداند.کاستیها و نارساییهایی که در بخشهایی از این دو ماده به چشم میآمد،در بازنگری مجدد این قانون در سال 1375 به حد اقل رسید.ضمن آنکه نکات جدید مطرح شده در این بازنگری،میزان توجه قانونگزاران را به اهمیت میراثفرهنگی نشان داد.از 1375 تا امروز قانون جزایی جدیدی در حوزه میراثفرهنگی به تصویب نرسیده است؛هرچند که قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری مصوب 23/10/1382 جدیدترین قانون کشور می باشد.
مقاله حاضر به قصد بررسی برخی کاستیها و بعضا” تناقصهای موجود در قوانین میراثفرهنگی کشور به رشته تحریر در آمده است وسعی دارد تا لزوم بازنگری در اندیشه ها و روشهای موجود را یادآوری نماید.مطالعه این موضوع، با این دیدگاه و به این شکل،تاکنون سابقهای نداشته است.عمده مقالات موجود در مورد میراثفرهنگی،فاقد دیدگاه حقوقی است و معدود مقالاتی که به جنبههای حقوقی نظر دارند،بیشتر ناظر بر حقوق بین المللی هستند و کمتر جنبه انتقادی دارند1.
و اما منابعی که در تهیه این مقاله از آنها بهره گرفتهایم متنوع هستند.منبع اصلی،کتابی است با عنوان مجموعه قوانین مقررات آییننامهها بخشنامهها و معاهدات میراث فرهنگی کشور که به کوشش آقای یونس صمدی رندی فراهم آمده است.برای دستیابی به نظرات مراجع عظام تقلید،دوازده رساله توضیح المسایل را از مجتهدین بنام کشور مرور کرده ایم.در بررسی پروندههای تخلفات،به علل مختلف که در جای خود آمده است،فقط به آمار موجود در دفتر امور حقوقی و بین المللی سازمان میراثفرهنگی کشور بسنده کردهایم.و نهایتا”در مطالعه قوانین سایر کشورها،از جزوات موجود در دفتر امور حقوقی و بین المللی سازمان میراثفرهنگی کشور بهره بردهایم.نگارندگان امیدوارند که این مقاله بتواند بخش مهمی از مقوله میراثفرهنگی را،که شایسته توجهی بیش از این است،یادآوری نموده و سهم کوچکی در بهبود کیفیت حقوقی میراثفرهنگی کشور داشته باشد.
الف.بازنگری در اندیشهها
اگر بپذیریم که اساس اندیشه درباره هر پدیدهای،با شناخت کامل و جامع از آن آغاز میشود،پس نقش تعریف را انکارناپذیر دانستهایم.به عبارت بهتر،تعریف هر پدیده،آن را برای ما روشن و واضح نموده و از سایر پدیدهها متمایز میگرداند.و باز با همان تعریف است که نشان میدهیم درک ما از آن پدیده تا چه حدی است و چه اهدافی در مورد آن داریم.میراثفرهنگی،پدیدهای است که متاسفانه ضرورت و اهمیت دقتنظر در تعریف آن،چنانکه باید و شاید،هنوز حتی برای بسیاری از متخصصین این حوزه نیز روشن نیست.
الف-1-مروری بر تعریف میراثفرهنگی مطابق قوانین ایران
قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب 1309ه.ش.،و نظامنامه اجرایی آن مصوب 1311،فقط قید زمانی اختتام سلسله زندیه را ملاک عتیقه بودن دانسته و وجود هرگونه ارزش و نفاست هنری و زیباشناختی را نادیده انگاشته است،غافل از آنکه عامل قدمت تنها عامل بوجود آورنده نفاست و ارزش نیست2.این تعریف مبهم تا سال 1352 به قوت خود باقی ماند.در این سال،ماده واحدهای برای قانون راجع به حفظ آثار ملی به تصویب رسید،که طبق آن به وزارت فرهنگ و هنر اجازه داد تا آثار غیرمنقولی را که از نظر تاریخی یا شؤون ملی واجد اهمیت باشند،صرفنظر از تاریخ یا پیدایش آن،با تصویب شورای عالی فرهنگی و هنر در فهرست آثار ملی به ثبت برساند3.لازم به توضیح است که این ماده واحده،صرفا”برای ثبت بنای میدان آزادی(شهیاد
سابق)در فهرست آثار ملی تصویب شد.پس از گذشت چهل و سه سال از قانون راجع به حفظ آثار ملی در 1309،با روشن شدن اذهان عمومی و بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه و اقبال عمومی نسبت به مقوله میراث فرهنگی،توقع میرفت که در سال 1352 به جای تصویب ماده واحده فقط برای یک بنای خاص،بازنگری جامعی در تعریف میراثفرهنگی در دستور کار قرار گیرد،که متاسفانه چنین نشد و همچنان تعریف موجود در قانون 1309 و ماده واحده 1352 تعریف رسمی میراثفرهنگی در کشور ما بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی،و با شکلگیری سازمان میراثفرهنگی کشور نیز انتظار میرفت که سازمانی با نام میراثفرهنگی،تعریفی علمی از میراثفرهنگی مطابق با تعاریف بین المللی این مقوله ارائه نماید که باز هم متاسفانه چنین نشد.مطابق قانون اساسنامه سازمان مصوب 1367:” میراثفرهنگی،شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ میباشد و با شناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط حرکتی فرهنگی او میسر می گردد و از این طریق زمینهای عبرت برای انسان فراهم می آید”4.بدینترتیب و مطابق این قانون،هرچیزی که شرط موجود در قانون را(یعنی فراهم سازی زمینههای شناخت هویت و عبرت آموزی)برآورده سازد،میتواند جزء میراث فرهنگی محسوب گردد.باید بپذیریم که اگرچه این تعریف در نوع خود بسیار معنوی و متعالی است،اما در مقایسه با قوانین سایر کشورها،بسیار کلی،مبهم،مطلق؟؟؟نامحدود است و به نظر میآید که همه چیزی در آن میگنجد.
از سوی دیگر،این ابهام در تعریف میراثفرهنگی در ایران،در بقیه قوانین این حوزه نیز تاثیر منفی برجای گذاشته است،بهطوری که کاملا”مشخص نیست که در قوانین و در اجرای آن،حمایت قانون از میراثفرهنگی پوششی است یا گزینشی.در واقع تعریف قانون ایران از میراثفرهنگی یک تعریف علمی نیست و فاقد معیارهای مشخص برای تشخیص اثر ملی است و این تشخیص را به نظرات کارشناسی منوط کرده است که غالبا”با یکدیگر متفاوت،و بعضا”متناقض هستند.
حتی در قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری (مصوب 1382)نیز این مشکل موتفع نشده است.در ماده 2 این قانون چنین آمده است:”سازمان میراثفرهنگی و گردشگری براساس اساسنامه سازمان میراثفرهنگی کشور مصوب 28/4/1367 و قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی مصوب 7/7/1370 اداره میشود….”یعنی در این قانون،تعریف میراثفرهنگی به همان تعریف گذشته ارجاع داده شده و تغییری بوجود نیامده است.
الف-2-مروری بر تعاریف بین المللی از میراثفرهنگی
برای آنکه مطمئن باشیم راه به خطا نرفتهایم،نگاهی می افکنیم به تعاریف بین المللی میراثفرهنگی.در این مرور قوانین زیر مدنظر قرار گرفتهاند:
قرارداد حمایت اموال فرهنگی هنگام جنگ-14 مه 1954 لاهه-فصل اول ماده یک5.
کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود و صدور و انتقال مالکیت غیر قانونی اموال فرهنگی-17 نوامبر 1970-ماده یک6.
کنوانسیون برای حمایت میراثفرهنگی و طبیعی جهان-23 نوامبر 1972-مواد 1 و 72.
قوانین حوزه میراثفرهنگی جمهوری یونان8.
قوانین حوزه میراثفرهنگی کشور ایتالیا9.
در تمام این قوانین،که از مهمترین قوانی میراثفرهنگی میباشند،تعریف میراثفرهنگی یک تعریف مصداقی است که در آنها همه چیز دقیقا”و به صورت مشخص تبیین شده است.
نکته دیگری در مورد تعریف میراثفرهنگی در ایران مطرح است اینکه؛در قوانین و تعاریف ما تا پیش از تصویب
قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در سال 1382،اصلا”جایگاه میراث طبیعی دیده نشده بود،حال آنکه در قوانین بسیاری از کشورها از جمله روسیه و ترکیه و یونان،از مدتها قبل چشماندازهای طبیعی و پارکهای حیات وحش و…نیز جزء اموال فرهنگی دانسته شدهاند.
متاسفانه در قوانی ایران،هیچ متن حقوقی که محیط زیست را به صورت جامع و مانع تعریف کرده باشد،وجود ندارد و در قوانین موجود،از محیطزیست در رابطه با سه عنصر طبیعت و منابع طبیعی و شهر و مناطق حفاظت شده و پناهگاههای حیات وحش و آثار طبیعی ملی تحت پوشش سازمان محیطزیست قرار دارند و برای آنها قوانینی وضع شده است،اما بهتر به نظر میآمد که برای لحاظ کردن جنبه های هنری و زیبایی شناختی مناظر،در فرآیند ثبت اثر ملی مطابق تعریف کنوانسیون 1972 میراث جهانی،میراث طبیعی نیز در کنار میراثفرهنگی در یک تعریف جامع دیده شود،که خوشبختانه در تبصره ماده 2 قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این موضوع لحاظ شده است11.
الف-3-مروری بر احکام شرعی در این باب
اما بحث دیگری که در ارتباط با بازنگری در اندیشهها مطرح است،بحث فقهی در باب میراثفرهنگی است.ماهیت اصلی بحث نزد مجتهدین در باب گنج و…،مالکیت است،که به تبع آن خمس مطرح شده است.مطابق نظرات و احکام مجتهدین،اگر انسان در زمینی که ملک کسی نیست گنجی بیابد مال خود اوست و باید خمس آن را بدهد،و اگر در ظرفهای متعددی که در یک جا دفن شده مالی پیدا کند که به حد نصاب برسد،باید خمس آن را بپردازد(یعنی مال خود اوست که باید خمس بدهد)12درحالیکه در بازنگری قانون مجازات اسلامی(1375)چنین آمده است:”ماده 562- هرگونه حفاری و کاوش به قصد بدست آوردن اموال تاریخی-فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط اشیاء مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم میشود.تبصره 1-هرکس اموال تاریخی-فرهنگی موضوع این ماده را برحسب تصادف به دست آورد و طبق مقررات سازمان میراث فرهنگی کشور نسبت به تحویل آن اقدام ننماید،به ضبط اموال مکشوفه محکوم میگردد.”13
در این خصوص نیز نگاهی میاندازیم به قوانین سایر کشورها.مطابق قوانین ایتالیا،در هرصورت و هرنوع حفاری و اکتشاف،اعم از مجاز یا غیرمجاز تصادفی یا غیر تصادفی و…به کاشف حق الکشف،و به مالک مبلغی به عنوان ضرروزیان،بابت خسارت ملک وی پرداخت میشود و در هرصورت”اشیای کشفشده متعلق به دولت هستند.”14برطبق ماده 43 قوانین یونان،نیمی از کشفیات حفاریها به دولت متعلق است و نیمی دیگر در مالکیت مالک قرار میگیرد15.مطابق قوانین فرانسه،مالکیت کاشف یا مالک زمین نسبت به اثر یافتشده مورد تعرض دولت نیست، ولی چنانچه مالک آن را بفروشد،دولت میتواند خریدار باشد و البته در فروش عمومی آثار نیز حق اولویت با دولت است. در خصوص کشف اتفاقی نیز،آن دسته از آثاری که برای منافع ملی مهم تشخیص داده شوند،به نفع دولت ضبط می شود و به کاشف آن حق الکشف پرداخت میگردد16.و همه اینها زمانی است که شخص مطابق با شرایط خاص مندرج در قانون،مجوز لازم برای حفاری را از مراجع ذیصلاح مصرح در قانون مربوطه،اخذ نموده باشد.کشفیات بدستآمده از حفاریهای غیرمجاز،در تمام کشورها،تماما” متعلق به دولت هستند و حفاران غیرمجاز نیز مجازات خواهند شد.
حالا این سوأل مطرح است که آیا احکام شرعی ما برای همگامی با مسایل مستحدثه و شرایط جدید نیازمند بازنگری هستند،یا اینکه قوانین موجود باید برای مطابقت با شرع مورد بازبینی قرار گیرند تا این دوگانگی بر طرف شود؟این سوألی است که جمعی از فقها و حقوقدانان باید
پاسخی مناسب بیابند.هدف ما در این قسمت فقط طرح سوأل و یادآوری این موضوع مهم میباشد.
ب.بازنگری در روشها
پس از بحث ارائهشده در خصوص لزوم بازنگری در اندیشهها،به بحثی دیگر تحت عنوان بازنگری در روشها می پردازیم.ابتدا باید ببینیم که چه فعالیتهایی از نظر قانون جرم شناخته شده برای هریک چه مجازاتهایی در نظر گرفته شده است.سپس نگاهی میافکنیم به سیر تحول مجزاتهای مرتبط براساس قوانین از سال 1309(سال تصویب قانون راجع به حفظ آثار ملی)تا سال 1375(سال بازنگری در قانون مجازات اسلامی).آنگاه بررسی پروندهها و آمار جرایم و تخلفات انجامشده در این حوزه،در سالهای پس از 1375 به ما خواهد گفت که بازنگری سال 1375 موفقیتآمیز بوده است یا خیر،و در نهایت مرور قوانین سایر کشورها نیز به نوعی راهگشا تواند بود.
ب-1-بازشناسی جرایم و مروری بر سیر تحول مجازاتها
در این بررسی قوانین زیر مدنظر بودهاند:
الف.قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب 12 آبانماه 1309 خورشیدی(معروف به قانون عتیقات)و نظامنامه اجرایی آن مصوب 1311 خورشیدی.
ب.قانون الحاق ماده 127 مکرر به قانون مجازات عمومی مصوب 1347.
ج.لایحه قانونی راجع به جلوگیری از انجام اعمال حفاریهای غیرمجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیای عتیقه و آثار تاریخی که براساس ضوابط بین المللی مدت یکصد سال یا بیشتر از تاریخ ابعاد یا ساخت آن گذشته باشد مصوب 27 اردیبهشتماه 1358 خورشیدی.
د.مواد 46 و 47 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1362(معروف به قانون تعزیرات)
ه.فصل نهم از بازنگری قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 مواد 558 تا 569.
براساس این قوانین تخلفات و جرایم حوزه میراثفرهنگی عبارتند از:
جرم شماره یک.منهدم کردن،خراب کردن و مستور ساختن آثار ملی به اندود یا رنگ و رسم کردن نقوش و خطوط بر آنها.
جرم شماره دو.تجاوز به حریم و تخلف از ضوابط حفاظتی حریم ابنیه تاریخی.
جرم شماره سه.تعمیرات و مرمت غیرمجاز بناهای تاریخی.
جزم شماره چهار.تغییر کاربری بناها و مجموعه های تاریخی.
جرم شماره پنج.تجاوز به اراضی و تپهها و اماکن مذهبی و تاریخی ثبتشده در فهرست آثار ملی.
جرم شماره شش.حفاریهای غیرمجاز.
جرم شماره هفت.کشف اتفاقی آثار تاریخی در اثر حفاری و عدم تحویل آن.
جرم شماره هشت.سرقت و معامله اموال و اشیای فرهنگی مسروقه.
جرم شماره نه.معامله و خرید و فروش غیرمجاز اموال و اشیای فرهنگی.
جرم شماره ده.صدور غیرمجاز یا قاچاق اموال و اشیای فرهنگی.
1.جرم شماره یک.منهدم کردن و خراب کردن و مستور ساختن آثار ملی به اندود یا رنگ و رسم کردن نقوش و خطوط بر آنها
جریمه نقدی این تخلف در سال 1309،بین 50 تا 1000 تومان بود،به اضافه اینکه”ممکن است”مبلغ معادل خسارت نیز از مجرم دریافت شود(و ممکن است که دریافت
نشود).شدیدترین مجازاتها در سال 1347 نشان میدهد که ارزشهای میراثفرهنگی،به تدریج در حال آشکار شدن است. در این ماده مکرره،برای نخستینبار به تاسیسات و تزیینات و ملحقات و یا اشیاء و لوازم اماکن تاریخی نیز توجه شد. قانون مجازات اسلامی سال 62 برای خرابی وارد کردن، حبس از یک تا ده سال و پرداخت خسارات؛و برای مستور کردن و…،حبس از شش ماه تا دو سال به علاوه پرداخت خسارات وارده تعیین کرده،که عینا”در بازنگری سال 75 تکرار گردید.تنها نکته مهم در بازنگری این است که خرابی وارد کردن به تزیینات و ملحقات و تاسیسات و اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن تاریخی و فرهنگی یا مذهبی،که مستقلا”نیز واجد حیثیت فرهنگی و تاریخی یا مذهبی باشند،دارای مجازات است.به عبارت دیگر، برای نخستینبار برای جرم تخریب،تعریف کامل و جامعی ارائه شده است.
2.جرم شماره دو.تجاوز به حریم و تخلف از ضوابط حفاظتی حریم ابنیه تاریخی
حریم منظور نظر قانونگزار،مشخصا”حریم حفاظتی و فنی است و عملا”به حریم منظری و زیست محیطی،توجهی جدی نشده است.ولی خوشبختانه،باز هم شاهد افزایش مجازاتها تا حد قابل قبولی در سال 75 هستیم.به نظر می رسد که بهتر است تعریف جامعی از حریم ارائه شود و در بازنگری قوانین،مجازتهایی برای تخلفات در حریم منظری و زیست محیطی نیز در نظر گرفته شود.
3.جرم شماره سه.تعمیرات و مرمت غیرمجاز بناهای تاریخی
متاسفانه مجازاتهای مربوط به این تخلفات در سال 62 فقط به جبران خسارات وارده محدوده شدهو برای آن جریمه نقدی یا حبس در نظر گرفته نشده بود،ولی در بازنگری سال 75 مجددا”مجازتهای شدیدتری(حبس از شش ماه تا دو سال و پرداخت معادل خسارات وارده)پیشبینی شده است.
4.جرم شماره چهار.تغییر کاربری بناها و مجموعه های تاریخی
نکته مهمی که در بازنگری سال 75 وارد قوانین جزایی کشور شد،مفهوم تغییر کاربری است.تغییر کاربری ابنیه و اماکن و محوطههای مذهبی و فرهنگی و تاریخی برخلاف شووءنات اثر و بدون مجوز،مجازاتی شامل حبس از سه ماه تا یک سال و جبران خسارات وارده و نیز رفع آثار تخلف را به همراه خواهد داشت.میتوان گفت که این موضوع که در قوانین پیشین بیسابقه بوده،به لحاظ محتوای فرهنگی،غنای بیشتری به قانون مصوب سال 75 داده است و نشاندهنده توجه قانونگزاران به اهمیت مقوله میراثفرهنگی میباشد.
5.جرم شماره پنج.تجاوز به اراضی و تپهها و اماکن مذهبی و تاریخی ثبتشده در فهرست آثار ملی
برای نخستینبار در ماده 127 مکرر سال 47 برای این جرم مجازاتی به میزان شش ماه تا دو سال حبس پیشبینی شد،البته مشروط بر اینکه دولت حدود و مشخصات مناطق موردنظررا در محل تعیین و علامتگذاری کرده باشد.این کار،عملا”توسعه درک و تلقی قانونگزاران از مفهوم میراث فرهنگی را نشان میهد،که در کمال تعجب و بدون هیچ افزایشی در سال 62 و در بازنگری سال 75 عینا”تکرار می شود.
6.جرم شماره شش.حفاریهای غیرمجاز
اگرچه میزان مجازات در سالهای 1347(ماده 127 مکرر)و 1358 نسبت به سال 1309 افزایش یافت،اما متاسفانه در قانون مجازات اسلامی سال 1362 با کاهش مواجه گردید، ولی در بازنگری سال 1375 این کاستی رفع شده و مجازاتی
به میزان حبس از شش ماه تا سه سال،به علاوه ضبط اشیای مکشوفه،به اضافه ضبط آلات و ادوات حفاری پیشبینی شد.
7.جرم شماره هفت.کشف اتفاقی آثار تاریخی در اثر حفاری و عدم تحویل آن
مجازات کشف تصادفی یا اتفاقی،و عدم اطلاع دادن به دولت،در سال 1309 بین 20 تا 2000 تومان بود،به اضافه اینکه اشیای مکشوفه نیز برای دولت ضبط میشده است.بر اساس ماده 127 مکرر،چنانچه کسی حتی در ملک خود بر حسب اتفاق اشیایی را به دست آورد،باید حد اکثر ظرف پانزده روز به دولت اطلاع دهد،در غیر این صورت به حبس از سه ماه تا یک سال و پرداخت 5000 تا 50000 ریال محکوم خواهد شد.مطابق قانون بازنگریشده در سال 75،متخلف فقط به ضبط اموال مکشوفه محکوم میشود.البته به نظر می رسد که عدم تعیین مجازات برای متخطیان از قانون(در خصوص عدم مطلع کردن دولت و عدم تحویل اموال و آثار ملی)از جمله اشکالاتی است که در اصلاحات بعدی ضرورتا” باید مرتفع گردد.
8.جرم شماره هشت.سرقت و معامله اموال و اشیای فرهنگی مسروقه
برای سرقت اشیا و لوازم و مصالح و قطعات آثار ملی و تاریخی از موزهها و…و نیز خرید و فروش و پنهان کردن آنها در سال 1347 در ماده 127 مکرر مجازات حبس از دو تا پنج سال پیشبینی شد.در سال 1362 این مجازات،در حد پایینی خود به میزان یک سال و کلا”به یک تا پنج سال حبس محدود گردید(البته مشروط بر اینکه مشمول مجازات حد سرقت نشود).در بازنگری سال 1375 با همان شرط عدم شمول حد سرقت،مجازات علاوه بر حبس به همان میزان، استرداد اشیای مسروقه را نیز شامل میشود و میتوان گفت،بالاخره قانونگزاران در سال 75 به سرنوشت اشیای موضوع قانون نیز توجه کرده و استرداد آنها را نیز جزء مجازات آوردند.یعنی امری که در قوانین پیشین صراحتا”به آن توجه نشده بود.
9.جرم شماره نه.معامله و خرید و فروش غیرمجاز اموال و اشیای فرهنگی
نکات جدید و مهمی در بازنگری سال 75 در این خصوص به قانون اضافه شده که مایه امیدواری است.از جمله ماده 565 در مورد خرید و فروش و انتقال اموال غیرمنقول بای نحو کان میباشد،که در قوانین گذشته سابقه نداشته و برای آن مجازاتی معادل حبس از سه ماه تا یک سال در نظر گرفته شده است.همچنین تبصره ماده 568 این قانون که میگوید:” تبصره-اموال فرهنگی و تاریخی حاصله از جرایم مذکور در این فصل تحتنظر سازمان میراثفرهنگی کشور توقیف[ میشود]و…”و بدینترتیب سرنوشت اشیای مورد معامله را مشخص میکند،حال آنکه در بند هشت ماده 127 مکرر و در بند هفت ماده 47 قانون مجازات اسلامی سال 62 وضعیت اشیای موضوع قانون مشخص نشده و فقط به تعیین مجازات بسنده شده بود.
اما در همین مورد،باید به یک نقطه ضعف نیز در مورد تبصره 2 ماده 562 بازنگری سال 75 اشاره کرد،و آن این است که به نظر میرسد به توجه به سود سرشاری که از حفاریهای غیرمجاز نصیب متخلفان میشود،حد پایینی مجازات(یعنی شش ماه حبس)،خود میتواند به نوعی باعث تشویق متخلفان گردد؛درحالیکه محدوده مجازات باید به گونهای تنظیم شود،که متخلف از ترس همان حد اقل مجازات نیز،از مبادرت به تخلف منصرف گردد.
10.جرم شماره ده.صدور غیرمجاز یا قاچاق اموال و اشیای فرهنگی
جریمه این جرم در سال 1309 معادل 20 تا 2000 تومان، به علاوه ضبط اموال مکشوفه بود که در سال 47 به حبس از یک تا سه سال تشدید گردید.متاسفانه این مجازات در سال 62 به حبس از شش ماه تا دو سال تخفیف یافت،ضمن اینکه این قانون تصریح میکند که در شروع به جرم قاچاق،عین مال ضبط نخواهد شد.خوشبختانه این نارسایی در بازنگری سال 1375 مرتفع،و مجازاتی شامل استرداد اموال،به اضافه حبس از یک تا سه سال،و پرداخت جریمه معادل دو برابر قیمت اموال موضوع قاچاق،تعیین میشود.
به عنوان نتیجه این بحث باید گفت که اگرچه قانون مجازات اسلامی سال 1362 در حوزه میراثفرهنگی،مجازتهایی کمتر از حد انتظار و توقع برای جرایم این حوزه تعیین کرده بود اما خوشبختانه بازنگری سال 1376 ضمن رفع کاستیها و نواقص و واقعی کردن مجازتها،مفاهیم و تعابیر جدیدی،نظیر تغییر کاربری را نیز وارد قوانین جزایی کشور نمود.البته باید خاطرنشان ساخت که در حال حاظر،این بازنگری خود محتاج نقدی جدیتر از سوی حقوقدانان و همچنین نیازمند به بروز شدن جریمههای نقدی و غیرنقدی میباشد.به نظر می رسد که افزایش سالانه جریمهها مطابق عرف حاکم بر ساختار اقتصادی کشور(یعنی متناسب با افزایش سالانه میزان تورم)راهکار مناسبی در این خصوص باشد.
ب-2-نگاهی به آمار جرایم از 1375 تا 1380
با بازنگری انجامشده در سال 1375،توقع داریم که چون میزان مجازاتها دارای بازدارندگی لازم و تاحدی کافی برای جلوگیری از وقوع جرم میباشد،بنابراین آمار جرایم مختلف کاهش یابد.لذا در این قسمت مطابق جدول زیر به آمار جرایم رجوع میکنیم17.
از بررسی جدول شماره یک،میتوان نتیجه گرفت که تعداد پروندهها،یا به عبارتی میزان تخلفات،تا حد قابل توجه اما نه راضیکنندهای،کاهش یافته است.همچنین با یک مرور سطحی مشاهده میکنیم که تقریبا”تمام جرایم در سال 1377 یا در میزان حد اکثر خود بودهاند،یا اینکه مقادیر بالایی داشتهاند،ولی در سال بعد از آن،یعنی در سال 1378 در حد اقل خود بودهاند.به نظر میرسد که در سال 78 با پیشزمینههای قبلی،اتفاقی در حوزه میراثفرهنگی کشور صورت گرفته که باعث شده است تا آمار تخلفات چنین کاهش چشمگیری بیابد و مسلما”بررسی این موضوع خود نیازمند مجالی دیگر است.
ب-3-مطالعه قوانین سایر کشورها
در ادامه بحث،برای اینکه کیفیت قوانین کشور خود را نسبت به سایر کشورهای صاحب میراثفرهنگی غنی بشناسیم،قوانین حوزه میراثفرهنگی کشورهای فرانسه و یونان و ایتالیا و ترکیه و روسیه را برای این بررسی انتخاب کردهایم18.هرچند که بنا به دلایلی،امکان مطالعه تطبیقی بر اساس یک جدول وجود ندارد19اما از مطالعه و مرور قوانین این کشورها،چنین برمیآید که قوانین موجود کشور ما از موقعیت خوبی در مقایسه با این کشورها برخوردار است.حتی بعضی مفاهیم،نظیر تغییر کاربری بناهای تاریخی، در قوانین ایران لحاظ شده است،ولی در قوانین دیگر کشورها به چشم نمیآید
نتیجهگیری:
به عنوان نتیجه این بحث نسبتا”مفصل،باید گفت که براساس مطالعات انجامشده که مشروح آن در این مقاله آمده است،اندیشههای حقوقی و فقهی درباره میراثفرهنگی، به ویژه در حوزه تعاریف،نیازمند بازنگری جدی است.از سوی دیگر،اگرچه قوانین موجود با کاستیها و نواقصی همراه هستند،اما کارآمدی آنها تا حدی به اثبات رسیده است؛لذا به نظر نگارندگان،چالش موجود در روشها،نه ضعف قوانین و نه عدم وجود ماده قانونی مناسب،بلکه نبود تضمین اجرایی قوانین موجود است که بررسی آن و ارائه راهکارهای مناسب برای آن خود فرصتی دیگر میطلبد.
یادداشتها:
(1).از جمله ر ک:منابع شماره 5و6و14و15و16و25.
(2).البته چنانچه این تعریف را در زمان خودش و با توجه به شرایط آن دوران نگاه کنیم تعریف بسیار پیشرو و روشنفکرانهای بوده است.ر ک:منبع شماره 13.ص 39 و 189.
(3).همان.ص 50.
(4).همان.ص 5.
(5).همان.ص 91-90.
(6).همان.ص 60.
(7).همان.ص 74-73.
(8).منبع شماره 4.یونان.
(9).منبع شماره 4.ایتالیا.
(10).جهت اطلاع از حقوق محیطزیست در ایران ر ک:منبع شماره ص.ص 7 و 12.
(11).تبصره ماده 2 قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی و گردشگری مصوب 1382:”سازمان میراثفرهنگی و گردشگری مکلف است به منظور هماهنگی در چگونگی امکان بهرهگیری از میراثهای طبیعی کشور و اجرای تعهدات مطروحه در کنوانسیون حفاظت میراثفرهنگی و طبیعی جهان نسبت به تدوین آئیننامهای با پیشنهاد مشترک سازمان میراثفرهنگی و گردشگری و سازمان حفاظت محیطزیست اقدام کند.آئیننامه مذکور به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.”
(12).جهت اطلاع بیشتر ر ک:منبع شمار 22.ص 274.
(13)-منبع شماره 13.ص 14.
(14).منبع شماره 4.ایتالیا.قانون اول ژوئن 1939.ماده 49 و 47 و 44.
(15).منبع شماره 4.یونان.ماده 43.
(16).منبع شماره 4.فرانسه.ماده 5 و 6 قانون راجع به حفاریهای باستانشناسی و اکتشافات تصادفی مصوب 27 سپتامبر 1941.
(17).در خصوص این آمار لازم به ذکر است که سعی داشتیم که از پروندههای موجود در اداره آگاهی نیروی انتظامی کشور و وزارت دادگستری نیز آمار تهیه کنیم اما متاسفانه بنا به دلایلی مقدور و میسور نگردید لذا ناچاریم به آمار اخذشده از دفتر امور حقوقی و بین المللی سازمان میراثفرهنگی کشور بسنده کنیم.
(18).ر ک:منبع شماره 4.قوانین تمام کشورها.
(19).به روز نبودن بعضی قوانین و نبودن معیار مشخصی برای معادلسازی جرایم و نیز دیدگاههای حقوقی مختلفی که بر قوانین کشورها حاکم است از جمله این دلایل میباشند.
(20).البته در قوانین دیگر کشورها نیز تخلفاتی هست که در قوانین ما وجود ندارد و شاید هم لزومی نداشته باشد.مثلا”در قوانین یونان حفاری به شرط اخذ مجوز برای اشخاص مجاز است.یا این که در قوانین همین کشور ساخت کپی و قالب و مدل از روی مجسمهها و آثار جرم تلقی میشود و موارد و متعدد دیگری از این دست.
فهرست کامل منابع و مآخذی که برای تهیه این مقاله پژوهشی به آنها رجوع شده است:
1.اراکی.(حاج شیخ)محمد علی.توضیح المسائل.کانون انتشار پیام محراب.بیجا.1372.1372.
2.تبریزی.(حاج شیخ میرزا)جواد.توضیح المسائل.دفتر نشر برگزیده.تهران.1375.
3.تقیزاده انصاری.مصطفی.حقوق محیطزیست در ایران.سمت.تهران.1374.
4.جزوات قوانین فرانسه و ایتالیا و یونان و ترکیه و روسیه.آرشیو دفتر امور حقوقی و بین المللی سازمان میراثفرهنگی کشور.تهران.
5.چراغچی.سوسن.اعلامیه جهانی یونسکو در مورد تنوع فرهنگی.اثر.ش 35(تابستان 82).ص 135-132.
6.چراغچی.سوسن.منشورهای بین المللی حفاظت از میراث فرهنگی.اثر ش.32 و 31(سال 1379).ص 129-114.
7.حسینی سیستانی.(حاج)سید علی.توضیح المسائل. چاپ سیزدهم.هاتف.مشهد.1376.
8.رضازاده.مجتبی.جزوه مبانی نظری مرمت.بسیج دانشجویی دانشکده میراثفرهنگی.تهران.بیتا.
9.شبیری زنجانی.(حاج)سید موسی.توضیح المسایل. نشر ولا.بیجا.بیتا.
10.شریعتمداری.سید محمد کاظم.توضیح المسایل. جاویدان.بیجا.بیتا.
11.صافی گلپایگانی.(حاج شیخ)لطف اللّه.توضیح المسائل. چاپ بیست و دوم.انتشارات حضرت معصومه.بیجا.1378.
12.صانعی.یوسف.توضیح المسائل.دفتر نشر مصطفی.قم. 1373.
13.صمدی رندی.یونس.مجموعه قوانین و مقرات و آیئن نامهها و بخشنامهها و معاهدات میراثفرهنگی کشور.چاپ سوم.سازمان میراثفرهنگی کشور(پژوهشگاه) .تهران.1376.
14.صمدی رندی.یونس.کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب.اثر.ش 35(تابستان 82).ص 151-136.
15.صمدی رندی.یونس.نگاهی به پروتکل 1999 (پروتکل دوم کنوانسیون 1954 لاهه…).اثر.ش 34-33(بهار و تابستان 1381).ص 440-424.
16.صمدی رندی.یونس.نگاهی به کنوانسیون 1954 لاهه در مورد حفاظت از میراثفرهنگی در زمان جنگ. اثر.ش 30-29(سال 1377).ص 145-136.
17.طباطبایی بروجردی.(حاج آقا)حسین.توضیح المسائل. جاویدان و فراهانی.بیجا.بیتا.
18.طبسی.محسن.جزوه مبانی نظری مرمت(بخش اول :تاریخچه و قوانین و تشکیلات).دانشگاه سیستان و بلوچستان.دانشکده هنر.زاهدان.1379.
19.فاضل لنکرانی.(حاج شیخ)محمد.توضیح السمائل.مهر. بیحا.1379.
20.گلپایگانی.سید محمد رضا.توضیح المسائل.دار القرآن الکریم ایران.قم.بیتا.
21.مکارم شیرازی.رساله توضیح المسائل.چاپ هفدهم .هاتف.مشهد.1376.
22.موسوی(امام)خمینی.روح اللّه(ره).توضیح المسائل. چاپ دوم.موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).تهران. 1378.
23.موسوی.خویی.(حاج)سید ابو القاسم.توضیح المسائل .مهر.قم.بیتا.
24.واحدی.قدرت اللّه.مقدمهی علم حقوق.چاپ سوم .کتابخانه گنج دانش.تهران.1380.
25.یوکیلتو.یوکا.استانداردها و اصول و منشورهای بین المللی حفاظت.ترجمه سوسن چراغچی.اثر.ش 30-29(سال 1377).ص 135-121.