دانلود مقاله کاربرد تکنیک AIDA در برنامهریزی شهری مطالعه موردی مرمت بافت تاریخی شهر یزد
چکیده
برنامهریزی مرمت بافت تاریخی شهرها به مفهوم تجدید حیات یا بازسازی هسته مرکزی شهر است که اغلب دارای بافتی متراکم،خیابانها و کوچههای پرپیچ و خم و باریک هستند. بافت تاریخی شهر یزد که در زمان خود برای نیازهای دیگری طراحی شده، امروزه نمیتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و روز بروز ساکنان آن به بافتهای جدید رو میآورند و ساکنان غیربومی و مهاجر به آن گرایش پیدا میکنند. عدم وابستگی ساکنان جدید به بافت و بیتوجهی به آن، علاوه بر افزایش فرسودگی، دگرگونی اجتماعی، ناهنجاریهای اخلاقی و بزهکاریهایی را به ارمغان میآورد که در نهایت عدم اتصال مناسب کالبدی و اجتماعی بین بافت تاریخی و جدید به شکست بافت تاریخی میانجامد.
در این مقاله با توجه به مسایل و مشکلات موجود در بافت تاریخی شهر یزد و همچنین امکانات و قابلیتها، اهداف در جهت مرمت و احیاء بافت تاریخی تنظیم شده است. مهمترین اهداف حفظ ارزشهای تاریخی و احیاء فضایی و عملکردی آنها، تثبیت جمعیت بافت، بهسازی اجتماعی و بازگرداندن هویت تاریخی ـ فرهنگی بافت از طریق حفظ و باز گرداندن اقشار اصیل مردمی و رفع آسیبهای اجتماعی، اصلاح ساختار اقتصادی، ارتقاء سطح خدمات و تقویت مدیریت شهری تنظیم گردیده و سپس با استفاده از تکنیک ”تحلیل عرصههای تصمیمگیری مرتبط“ راهبردها و پروژههای پیشنهادی در جهت مرمت بافت ارائه شده است.
واژگان کلیدی: مرمت، احیاء، بافت تاریخی، بهسازی اجتماعی، تکنیک تحلیل عرصههای تصمیمگیری مرتبط
مقدمه
تکنیک تحلیل عرصههای تصمیمگیری مرتبط یکی از تکنیکهای مهم نظام برنامهریزی شهری و منطقهای است که شروع تفکر اجرای این تکنیک در کشور ایالات متحده آمریکا به اوایل دهه 1950 میلادی و در کشور انگلستان به اوایل دهه 1970 میلادی بر میگردد. این تکینک به عنوان نقطه عطفی در برنامهریزی از دهه 1980 میلادی در کشور انگلستان مورد توجه قرار گرفت، زمینههای موضوعی کاربرد آن نیز با استفاده از روشهای جدید تعیین روابط پیچیده بین جنبههای مختلف برنامهریزی و به خصوص در مورد ایجاد سیاستهای برنامهای ساختاری و استفاده از قاعده کلی انتخاب استراتژیک به منظور غلبه بر پیچیدگی مشکلات تأکید دارد.
این تکنیک در نظام برنامهریزی استراتژیک تکنیک مهمی محسوب میشود. این تکنیک در مرحله طراحی (شامل تعیین اختیار سیاستهای اصلی، تولید استراتژیهای آلتراناتیو و تهیه برنامه) و در زمینه کاربرد توصیفی و پیشگویانه به کار میرود. این تکنیک با زمینه تئوریک تجربی و در زمینههای غیر فضایی به ویژه فعالیتهای اقتصادی به کار میرود.
میدان وسیعی که در فرآیند برنامهریزی وجود دارد، سبب میشود که اتخاذ تصمیم در مورد یک پدیده با مشکل، تأثیراتی بر تصمیمات اتخاذ شده در مورد سایر پدیدهها بگذارد و تکنیک فوق به روشنی این ارتباطات را بیان میکند. این تکنیک تصویری، راه حلهای مناسب ترکیبی را از میان تعداد زیادی از ترکیب انتخابات متفاوت تولید میکند و در یک زمان کلیه عرصههای تصمیمگیری مورد توجه قرار میگیرند.
در این تکنیک به طور کلی تدوین اهداف براساس مسایل و مشکلات، تعیین راهبردها و ارائه پیشنهادات که در سه سطح تجریدی و ارتباطات افقی و عمودی انجام میگیرد. (کلانتری خلیلآباد، 1384: 88) در بالاترین سطح، عناصر سناریو و در سطح میانی عرصههای سیاستگذاری که دارای جزئیات بیشتری میباشد.، قرار دارند، در پایینترین سطح پروژههای پیشنهادی که به عنوان بیانیه اقدامها تلقی میشوند قرار میگیرند.
ماتریس تعیین پروژه
ارتباطات افقی
مآخذ: دانشپور، زهره، تکنیک برنامهریزی شهری، جزوه درسی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهیدبهشتی، سال 1375
شرحروش کار در این تکنیک در شش گام به شرح زیر است:(WWW.gel.vivil.nagasaki-u.ac.JPLC/Rockengingeering)
گام اول) تعیین راهبردها از اهداف:
اهداف از توصیف و تحلیل وضع موجود و در جهت پاسخگوئی به مسائل موجود، تدوین میشوند. در فرآیند طراحی برنامه، راهبردها به عنوان عرصههای کلی و فراگیر مربوط به توسعه که اتخاذ تصمیم در مورد آنها الزامی است از درون اهداف تعیین و هر راهبرد در بردارنده یک یا چند هدف است.
گام دوم) تولید سناریوهای ممکن
با توجه به مفاهیم موجود در هر یک از اختیارهای دوگانه راهبردها، عدم ناسازگاری دو به دوی آنها بررسی و ماتریس اختیار که شامل راهبردها، اختیارها و موانع اختیار میباشد، ترسیم میگردد.
گام سوم) ارزیابی و انتخاب سناریوی برتر:
به منظور انتخاب سناریوی برتر عمل ارزیابی در مورد سناریوهای تولید شده انجام و کلیه سناریوهای ممکن نتیجه شده براساس اختیارهای آنها که به صورت علامت مثبت و منفی نشان داده میشوند با هم مقایسه و در نتیجه سناریو برتر انتخاب میشود.
گام چهارم) تعیین عرصههای سیاستگذاری از اهداف و راهبردها:
عـرصههـای سیاستگـذاری، عرصههای ملموستر توسعه میباشند که تصمیمگیری در مـورد آنهـا ضـرورت دارد. عرصههای سیاستگذاری و نیز راهبردها، در نتیجه دورهای متعدد تدوین از اهداف حاصل میشوند. این فرآیند تدوین نیازمند درجه قابل قبولی از توافق، حاصل از ملاحظه تشخیصی، مابین راهبردها و اختیارهای آن از یک سو و عرصههای سیاستگذاری و اختیارهای آن از سوی دیگر میباشد. عرصههای سیاستگذاری به عنوان نقطه شروع دستیابی به پروژههای اجرایی نقش واسطه را در رهیافت سه سطحی انتخاب استراتژیک بازی میکند.
گام پنجم) تعیین اختیارهای سازگار:
با توجه به مفاهیم موجود در هر یک از اختیارهای مربوط به عرصههای سیاستگذاری عدم تطابق دو به دو آنها بررسی شده و اختیار عرصههای سیاستگذاری و راهبردها در یک ماتریس اختیار که در بردارنده ارتباطات افقی مابین عرصههای سیاستگذاری است، درج میگردند. در اینجا نیز همچون راهبردها، جامعیت و فراگیری و استقلال محتوایی عرصههای سیاستگذاری و تدوین همه آنها در یک سطح تجرید جهت بررسی ارتباطات افقی مابین آنها از یک طرف و ارتباطات عمودی با سطوح بالاتر و پایینتر تجرید از سوی دیگر وجود دارد. با استفاده از ماتریس تدوین سیاست اختیارهایی از عرصههای سیاستگذاری که با هر یک از استراتژیهای سناریوی برتر ناسازگارند، مشخص میگردند و سپس نتایج حاصل از بررسی سازگاری اختیارهای عرصههای سیاستگذاری با یکدیگر از ماتریس (موانع اختیار بین عرصههای سیاستگذاری) استخراج و در ماتریس تدوین سیاست درج میگردند. در صورت ناسازگاری آنقدر اختیارها جابجا میشوند تا ترکیب سازگار حاصل شود. نتیجه این فرآیند تعیین عرصههای سیاستگذاری و اختیارهای آن در سناریوی برتر است.
گام ششم) تعیین پروژههای پیشنهادی:
نتایج اجرائی عرصههای سیاستگذاری پروژهها هستند که به عنوان اجزاء تشکیل دهنده برنامه توسعه تلقی شده و در آخرین سطح از سطوح سه گانه تجرید واقع میشوند. در این تکنیک، جهت تعیین پروژههای پیشنهادی از کل (راهبردها) شروع و به جزء (پروژهها) ختم میشود. عناوین کلی پروژهها به تفکیک عرصههای سیاستگذاری مشخص میشوند و سپس از درون این عناوین کلی، پروژههای اجرایی و تغییری مشخص میگردند. (2) (کلانتری خلیلآباد، 1378: 248ـ247)
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش) |
تعداد صفحات: 37 |
حجم: 533 کیلوبایت |