دانلود اهمیت نسبی اعتماد عاطفی و شناختی در بروز یادگیری سازمانی و تسهیم دانش
دانلود اهمیت نسبی اعتماد عاطفی و شناختی در بروز یادگیری سازمانی و تسهیم دانش
مفهوم اعتماد و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزایندهای محور مطالعه سازمانها گردیده است. امروزه اهمیت اعتماد در سازمانها به خوبی آشکار گردیده است چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود اعتماد است. در عصری که روابط بین افراد و گروهها سستتر شده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد که عمدتاً مبتنی بر استنتاجها و تفاسیر در مورد انگیزهها، شخصیت و باطن دیگران است، موضوع محوری سازمانها است که رشد و حیات آنها را تضمین مینماید. اهمیت اعتماد به این دلیل است که مدیران به دنبال درک و شناخت چگونگی ایجاد همکاری موثر در سازمانها میباشند. اعتماد عاملی کلیدی است زیرا همکاری را به وجود میآورد (زارعی و همکاران، 1388).
اعتماد در یک رابطه میتواند بر پایه یک ارزیابی عقلانی و شناختی از عملکرد یا بر پایه پاسخی احساسی و عاطفی قرار داشته باشد. پژوهشگران تصدیق میکنند که هم با اعتماد شناخت-محور و هم با اعتماد عاطفه-محور باید به عنوان دو ساخت مجزا برخورد شود زیرا هر دوی اینها روابط را به گونهای متفاوت تحت تأثیر قرار میدهند ( ائردیم و اوزن، 2003؛ جانسون و گرایسون، 2005؛ مک آلی ستر، 1995). بیشتر پژوهشهایی که اعتماد را در دو بعد شناختی و عاطفی دستهبندی میکنند در ادبیات حوزه مدیریت قرار دارند و بر اعتماد بینِ-شخصی میان سازمانها تمرکز دارند.
اگرچه تعریف پذیرفتهشده واحدی از اعتماد وجود ندارد اما توافق کلی بر این امر وجود دارد که اعتماد، تمایل یک طرف به اتکاء به طرف دیگر در یک رابطه است (دونی و همکاران، 1998). همچنین، اعتماد میتواند به صورت “تمایل و تراضی یک طرف به آسیبپذیر بودن نسبت به طرف دیگر بر اساس این باور که طرف دوم شایسته، صادق و صریح، مشتاق و قابل اتکاست” تعریف شود. این حاکی از این است که اعتماد فقط در وضعیتهای غیرقطعی موضوعیت دارد، یعنی در جایی که از کنترل دو طرف درگیر در یک مبادله رابطهای خارج است که به دانشی کامل درباره یکدیگر نائل شوند (میشرا،1996) .پیش از آن که اعتماد برقرار شود باید ارزیابیهایی در مورد درستی و امانت داری و قابلیت اتکاء انجام گرفته باشد تا ضمانتی باشد برای این که حرف و قول شریک تجاری معتبر پنداشته شود (دونی و همکاران، 1998). به تازگی اعتماد به صورت دو بعد مفهومپردازی شده است طبق این که سطح اعتماد یا ماهیتی عقلانی دارد یا عاطفی، اعتماد شناختی درجهای از اطمینان و رضایت است که برای اتکاء به اطمینان پذیری و شایستگی طرف دیگر وجود دارد .
این شکل از اعتماد ماهیتی عملکرد-محور دارد که با عقلانیتی که به عنوان پایهای برای اعتماد به طرف دیگر استفاده میشود همراه میشود . اعتماد شناختی “از دانش اندوختهای ناشی میشود که امکان انجام پیشبینیهایی با سطحی از اطمینان را با در نظر گرفتن این احتمال که طرف مقابل اصلی به وظایف خود عمل خواهد کرد فراهم میکند” (جانسون و گریسون، 2005). اعتماد شناختی دلالت ضمنی بر این امر دارد که طرفی که در یک رابطه حضور دارد با طرف دیگر تا حدی آشنایی دارد، و بنابراین میزان معینی از دانش را که اعتماد به طرف دیگر را تضمین میکند جمعآوری کرده است. از آن جایی که اعتماد شناختی ماهیتی عینی دارد، بر فرایندی عقلانی استوار است که تعیین میکند آیا طرف دیگر رابطه میتواند مورد اعتماد قرار بگیرد یا خیر (دان، 2000).
اعتماد عاطفی حساب اطمینانی است که یک فرد بر اساس احساسات ایجادشده توسط میزان علاقه و توجه و مراقبتی که طرف مقابل از خود نشان میدهد روی یک شریک باز میکند .این نوع از اعتماد بنیانی عاطفی دارد و توسط قوت مشاهدهشده رابطه و حس امنیتی که در رابطه احساس میشود تعیین میشود .وجود اعتماد عاطفی دلالت بر این دارد که طرفین رابطه التزامی عاطفی ایجاد کردهاند که از رابطه اولیه تجاری نشأت گرفته است و بیش از آن که به توجه به نفع شخصی بیانجامد به بذل علاقه و اهمیت به طرف مقابل منجر میشود .طرف شراکت مورد نظر از روی نیکخواهی عمل میکند تا التزامی عاطفی از اعتماد استخراج کند .گفته میشود که این شکل از اعتماد ماهیتی ذهنی دارد، زیرا قابلیت اطمینان مشاهدهشده یک طرف بر احساسات، عواطف، و حالات طرف دیگر استوار است (هانسن و همکاران،2002).
اگرچه تأثیر علّی و دو طرفه اساساً میتواند بین اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی وجود داشته باشد، مطالعات گذشته حاکی از این است که اعتماد شناختی پیشگام اعتماد عاطفی است. اعتماد شناختی بر رفتارهای قابل مشاهدهتر استوار است. همینکه شایستگی، درستی، و قابلیت اطمینان برقرار میشود، طرفین برای آن که به یکدیگر اعتماد کنند “دیگر نیاز یا خواستی به شواهد بیشتر یا دلایل عقلانی ندارند” (ماسی و کیریازیس، 2007).
اعتماد عاطفی ماهیتی ذهنیتر دارد و از طریق مبادله اجتماعیای که نیکخواهی و درک متقابل در یک رابطه را اندوخته دارد ایجاد میشود . به معنای دقیق، اعتماد عاطفیای که بر احساس و توجه استوار است بیشتر احتمال دارد پس از مشاهده این که یک طرف قابل اتکاء است ایجاد شود. اگر هر دو طرف از خروجی رابطه مورد نظر و رفتار طرف دیگر رضایت داشته باشند آن گاه التزامی عاطفی میتواند پرورده شود.
در سال 1900 میلادی هنگامی که فردریک تیلور موضوع انتقال یادگیری به دیگر کارکنان را برای افزایش کارایی و بهبود سازمان مطرح کرد، مفهوم یادگیری سازمانی شکل گرفت. (اقدسی و خاکورز، 1388).
فهرست مطالب
فصل دوم: ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه 11
2-2- ادبیات تحقیق. 16
2-2-1- اعتماد چیست؟ 16
2-2-2- ابعاد اعتماد 17
2-2-3- نقش اعتماد در روابط شخصی. 18
2-2-4- نقش اعتماد در روابط اجتماعی. 18
2-2-5- نقش اعتماد در مدیریت.. 20
2-2-6- نقش اعتماد در عرصه اقتصاد 20
2-2- ویژگیهای اعتماد 21
2-2-1- گرایش به اعتماد 21
2-2-2-اعتماد به دولت.. 22
2-3- انواع اعتماد 23
2-3-1-اعتماد سازمانی. 23
2-3-2- اعتماد فردی. 25
2-3-3- اعتماد به فناوری اطلاعات.. 25
2-3-4-اعتماد به اینترنت.. 26
2-4-1-سطوح اعتماد 27
2-4-2-اعتماد در سازمان. 28
2-4-2-1-اعتماد مبتنی بر بازدارندگی. 28
2-4-2-2-اعتماد مبتنی بر آگاهی. 28
2-4-2-3-اعتماد مبتنی بر شناسایی. 29
2-5- مدل و چارچوب تئوریکی بحث اعتماد 30
2-5-1- مدل اعتماد از دیدگاه مارتینز. 30
2-5-1-1-جنبههای شخصی اعتماد 30
2-5-1-2- جنبههای مدیریتی اعتماد 31
2-6-ابعاد اعتماد 31
2-7- مکانیزمهای ایجاد اعتماد 33
2-7-1- اعتماد عاطفی. 34
2-7-2- اعتماد شناختی. 34
2-8- یادگیری سازمانی. 36
2-8-1- آموزش یا یادگیری. 36
2-8-2- سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی. 37
2-8-2-1- ویژگیهای سازمان یادگیرنده 40
2-8-3- عوامل موثر در سازمان یادگیرنده 40
2-8-4- انواع یادگیری. 41
2-8-4-1- یادگیری انطباقی. 41
2-8-4-2- یادگیری آینده نگر. 41
2-8-4-3- یادگیری از راه عمل. 42
2-8-5- مهارتهای فردی. 42
2-8-6- مدلهای ذهنی. 43
2-8-7- چشم انداز مشترک.. 44
2-8-8- یادگیری تیمی. 44
2-8-9- تفکر سیستمی. 44
2-9- تسهیم دانش… 45
2-10- شبکه بهداشت و درمان آستارا 47
2-11- پیشینه تحقیق. 48
2-11-1- سابقه تحقیق در خارج: 48
2-11-2- سابقه تحقیق در داخل: 50
فرمت فایل: Word
تعداد صفحات: 50
حجم: 779 کیلوبایت