دریافت حرکت در معماری :
در جهان خلقت همه چیز پویاست : یا از حرکتی ظاهری بهره مند است و یا حرکتی درونی دارد . زمین حرکت می کند ، درختان رشد می کنند ، نور و سایه به تناوب ظاهر و محو می شوند ، و خود انسان که شاهد و ناظر همه اینهاست در معرض انواع تحولات مادی و معنوی است . هیچ چیز واقعی نیست که از حرکت گریزی داشته باشد . همین درک موقعیت های فضایی و مفاهیم گسترش در بعد فضایی است که به شناخت زمان منجر می شود . در واقع حرکت ترکیبی از فضا و زمان است . مینکوفسکی در کتاب اصل نسبیت می گوید : « هرگز مکان معینی را مگر در زمان معینی و زمانی معین را مگر در مکانی معین ندیده است . »
ما برای رسیدن به هدف خود به چند عامل طبیعی متکی هستیم . اول از همه چشم است که فضا را برای ما قابل رویت
می سازد . دوم تداعی تجربه های گذشته است . یعنی تکرار در گذر از مکانی به مکان دیگر از لحاظ حسی به دریافت ما از فضا و کیفیت آن کمک می کند . سوم ، شناخت قوانین مادی حاکم بر ساختارهای طبیعی است . این سه عامل با یکدیگر در دریافت فضا نحوه حرکت در آن به انسان کمک می کنند .
دریافت حرکت در معماری تا حد زیادی متأثر از تمایلات و آمادگی عاطفی و فکری انسان است . با این وجود ، عامل حرکت ریشه در خصلت بنیادین دید انسانی دارد . هر چشم حدود 145 درجه از سطح افقی دید را می پوشاند که از این مقدار ، 110 درجه برای دید دو چشمی در دسترس است . در سطح عمودی ، این زاویه بایک چشم حدود 110 درجه است که 45 درجه آن در بالای سطح دید چشم و 65 درجه در پایین این سطح دید قرار گرفته است . در عین حال برای تمرکز بر روی یک نقطه و برای دیدن یک شی ء در شرایط کاملاً واضح ، زاویه دید فقط یک درجه است . بنابراین برای چشم ضروری است تا برای درک کلیت یک شی ء و شناحت جزئیاتش بر روی اشیا حرکت کند . از طرف دیگر ، مغز نسبت به تغییرات مقادیر نور و الگوهایی که نور ایجاد می کند ، بیشتر از محرک های ثابت واکنش نشان می دهد . از این رو ، اگر بخواهیم چیزی را ببینیم باید به طور فعال به آن نگاه کنیم .
وقتی مرکز توجه ما در طول یک ساختمان حرکت می کند ، عناصری مثل پنجره ها ، درها و تغییرات در بافت و رنگ و شکل ، وقایعی با اهمیت جلوه می کنند . هر نوع افزایش یا کاهش در ارتفاع و عمق قابل توجه است به خصوص اگر تغییر ناگهانی باشد .
جریان پیوسته فضا در معماری ناشی از حرکت این تغییرات است . رخدادهای منظم اشکال ،تأکیدات متوالی در تورفتگی ها و برجستگی ها ، مقاطعی که به صورت دوره ای تکرار می شوند و سایر عناصری که در یک معماری به کار رفته اند منجر به انتقال دید و فکر ما از یکی به دیگری می شود . ویژگی اساسی این نوع حرکت درونی معماری ، رابطه ظاهری و باطنی فرم هاست . چشم در نقاط مختلفی در میدان بصری خود متوقف می شود . چگونه حرکت چشم از یک گره تا گره بعدی حاصل می شود ؟ احساس انسانی این است که وقتی چشم در طول یک مسیر منحنی که به وسیله ضربه های موجی ، شکل خاصی یافته است حرکت می کند ، بخشی از جریان پیوسته فضا و حرکت در آن القا می شود .
رودلف آرنهایم یکی از معدود مفسران هنری است که معتقد است حرکت بصری را می توان در حال وقوع در همه جهات دید و این عمل به نحوه خواندن بنا توسط بیننده بستگی دارد . با وجود این ، آرنهایم مدعی است اشیایی که اندازه حقیقی شان کاهش می یابد ، مثل شاخه های درختان همواره از ریشه به طرف بالا خوانده می شوند . مفسران معماری برای حرکت و جریان حرکت در فضا به اندازه شکل اهمیت قائل اند . آنها این حس را دارند که یک اتاق فقط یک خروجی قابل رویت ، در دیواره ای دور به صورت یک در وجود داشته باشد ، فضا به صورتی محصور و بسته دیده می شود . در چنین فضایی حرکت محدود است و جریان فضایی نیز به سختی قابل تداوم است . با این همه اگر تبادل فضایی در یک بنا به گونه ای باشد که این جریان بتواند خود را از حصار یک چهار دیواری خارج کند ، آن گاه حرکت در درون معماری برای بیننده نیز مفهوم می یابد . بدین ترتیب حتی وجود نظاره ای از ورای درها یا پنجره های قابل قبول و رو به فضاهای مجاور ، باعث ایجاد یک تصویر سه بعدی از کل بنا در ذهن بیننده می شود .
در معماری ، هنرمند می تواند چشم ما را روی سطوح ، در فاصله بین آنها فضاهای محصور و باز و در عمق بنا هدایت کند این هدایت نگاه از طریق ترکیب شکل ها ، خطوط و ریتم فضایی بنا حاصل می شود . اگر معمار نتواند چنین حرکتی را برای بیننده فراهم کند ، بنای او ، که مهم نیست از نظر شکل و ساختار چگونه باشد ، بدون شک برای بیننده جذابیتی نخواهد داشت . یعنی لحظه ای که تماشا گر وارد بنا می شود اگر هیچ مسیری را نیابد تا در طول آن حرکت کند و یا هیچ جریان فضایی را در اطراف خود احساس نکند ، با ذهنی مایل خواهد بود آن مکان را ترک کند . این جریان فضایی همانند جاذبه های فیلمی است که بیننده را در همان لحظات اول و از آغاز فیلم نسبت به تداوم عمل تماشا بر می انگیزاند .