نيوتن ر. مينو خوب شد. رئيس FCC نيوتن ر. (كميسيون رسانههاي ارتباطي آمريكا) يك بار توي سخنرانياش گفت كه «تلويزيون مثل يك زمين بيفايده و بايد است «وگرنه CBC، هيچوقت تصميم نميگرفت كه تنسي تاكسيدو را بسازد و من هيچوقت اين بهانه را نداشتم كه به خاطر آت و آشغالها و خنزر پنزرهاي زياد از حد اتاق داداشم، بهاش بگويم اتاقت مثل كمد آقاي ووپي است.»
«تنسي تاكسيدو و داستانهايش» در واقع سر رو كمكني ساخته شد. CBS ميخواست كه با ساختن يك كارتون نيمه آموزشي بزند توي پوز نيوتن ر. مينو. براي همين سال 1963 يد بيضا را رو كرد و تنسي تاكسيدو را ساخت.
تنسي تاكسيدو، يك پنگوئن ظاهرا باهوش و پاپيوندار بود كه همراه بهترين دوستش، يك شير دريايي به اسم چاملي، توي يك باغ وحش بزرگ زندگي ميكرد. قيافة چاملي با آن دندانهاي دراز و شكم گنده و كراوات چروكش، شبيه آدمهاي چلمن و كودني بود كه هميشه توسري خور زبر و زرنگهايي مثل تنسي تاكسيدو هستند.
رئيس باغ وحش هم آدم بد اخلاقي به اسم استيلي لوينگستون بود كه دستياري به اسم فلانكي، بهاش كمك ميكرد. نكتة بامزه اينكه كاراكتر استنلي در واقع تركيبي از شخصيتهاي واقعي يك مبلغ مذهبي به اسم ديويد لوينگستون و يك روزنامهنگار به اسم هنري مورتون استنلي بود.
استنلي، هميشه نقشههايي ميكشيد كه سطح كيفي زندگي توي باغ وحش را بالا ببرد و تنسي تاكسيدو و چاملي، مدام در تلاش بودند كه نقشههاي استنلي را عملي كنند. اجراي نقشههاي آنها هميشه نيازمند كمك دوست دانشمندشان، يك استاد دانشگاه به اسم آقاي ووپي و تخته سياه سه بعدياش ( با عنوان مخفف 3DBB) بود. آقاي ووپي با استفاده از انيميشن، فيلمهاي آموزشي و خطوطي كه توي تخته سياه سه بعدي ميكشيد، اصول علمي پايه را به آنها ياد ميداد. ولي واي به آن موقعي كه آقاي ووپي قصد ميكرد از كمدش چيزي پيدا كند و نشان تنسي و چاملي بدهد. در كمد را كه باز ميكرد هزار جور خرت و پرت ميريخت بيرون و اتاق يك دفعه ميشد شبيه اتاق داداش من.
صداي آقاي ووپي را كمدين مشهوري به اسم لري استورچ در ميآورد. به جاي تنسي هم دونآدامز حرف ميزد كه بيست سال بعد به جاي كارآگاه گجت هم حرف زد.
منبع: مجله ی همشهری جوان/ کاوه مظاهری