لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم لطف حق با تو مدارا ها کند چون که از حد بگذزد رسوا کند لوتی تو برو لقمه ی خود گاز بزن کم پشت سر خلق خدا ساز بزن لب میالای به شعری که ندارد شوری شاعری قدرتو داند که شعوری دارد. لبخند تو خلاصه خوبیهاست لختی بخند خنده گل زیباست لبت نه میگوید و انگار میگوید دلت اری که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...