درباره «مورچه و مورچهخوار»
سوراخ فوری!
توی یکی از قسمتهای سری «مورچه و مورچهخوار» با عنوان «جزیره هوس»، مورچهخوار که به خاطر تعقیب بینتیجه چارلی، مورچه قرمز، حسابی قات (شاک!) زده بود، تصمیم میگیرد با کشتی به جزیرهای که پر از مورچه است، مهاجرت کند! توی همین قسمت یکی از همان دیالوگهای به یادماندنیِ «مورچهخواری»اش را میگوید: «ده میلیارد مورچه توی این دنیا وجود داره، اون وقت من با این یکی مشکل دارم!»، بگذریم از این که درست بعد از گفتن این دیالوگ، کشتیاش غرق میشود و گیر کوسهای میافتد، اما تمام حس و حال داستانکهایِ این سریِ کارتونی و سایر کارتونهای مشابه (زوج کاراکترهای کارتونی درگیر باهم) توی همین جمله خلاصه میشود.
مجموعه «مورچه و مورچهخوار» یکی از کارتونهایی بود که بین سالهای1969 تا 1971 برای پخش صبحهای شنبه از تلویزیون آمریکا در نظر گرفته شده بود. تهیهکنندگانش دیوید اچ دِپاتی و فریتز فرلنگ یعنی همان زوج تهیهکنندههای مجموعه «پلنگ صورتی» بودند. اتفاقا اگر یادتان باشد، تلویزیون ما، این دو مجموعه را با هم نشان میداد، یک مورچهخوار آبی رنگ که همیشه خدا در تعقیب مورچهای است به اسم چارلی، حتی عنوانبندی کارتون هم روی این قضیه تأکید میکرد، ابتدا کلمه «The Ant» با رنگ قرمز از سمت چپ تصویر وارد میشد و بلافاصله «and the Aardvark» با رنگ آبی از گوشه دیگر میآمد و دنبالش میافتاد! این ایده تعقیب و گریز زوج کارتونی درگیرِ با هم (که «تام و جری» جد همه آنها است) تا آن موقع بارها در مجموعههای مختلف استفاده و کاملا دستمالی شده بود، مثل مجموعههای «کایوت و رود رانر» یا «سیلوستر و توئیتی» که این یکی توسط خود فریتز فرلنگ ساخته شده بود. اما «مورچه و مورچهخوار» یک تفاوت اساسی با تمام کارتونهای این شکلی داشت، شخصیتهای این یکی ناطق (مشهور به کارتونهای رادیویی) بودند. کمدین مشهوری به اسمِ جان باینر، یک تنه به جای مورچهخوار (با تیپ صدایی شبیه به یک کمدین مشهور به اسم جکی میسن) و چارلیِ مورچه (با تیپ صدایی شبیه به دین مارتین) حرف میزد و کلی دیالوگ و عبارت بامزه میگفت که بعدها در خاطرهها باقی ماند. جالب است که در نسخه دوبله شده برای پخش از تلویزیونمان، این نکته کاملا رعایت شده و مهدی آریننژاد (مورچهخوار) و مرحوم حسن عباسی (مورچه) با تیپهایی مشابه جای این کاراکترها میگفتند (به پروندهای که برای دوبلورهای کارتون در همین شماره است مراجعه کنید). نکته دیگر، شوخیهای بامزهای است که سازندگان این مجموعه در قسمتهای مختلفاش قرار دادهاند، مثل آن ایده «سوراخ فوری» که یکی از حقههای استاد مورچهخوار بود برای گیرانداختن چارلی، اما مثل همیشه خودش توی آن میافتاد، یا مثلا در قسمت دیگری با عنوان «From Bed To Worst» (عمدا عبارت انگلیسی را نوشتم تا به جناس ظریفی که در عبارت هست پی ببرید!) وقتی مورچهخوار بعد از مدتها مورچه را بیدردسر میگیرد و بلافاصله قورتش میدهد، یکهو همان اتوبوس جهانگردی پیدایش میشود و از روی مورچهخوار رد میشود. جفت مورچه و مورچهخوار را به بیمارستان میبرند. توی بیمارستان پرستاری میخواهد به مورچهخوار فِرِنی! بدهد که بخورد اما مورچهخوار متعصب که بهاش برخورده، میگوید:«اون فکر کرده من کی هستم؟ یه مو طلایی؟! مورچهخوارها فقط مورچه میخورن، مورررررچه!».
با تمام این حرفها، آن موقع فقط هفده قسمت از این مجموعه ساخته و پخش شد. تا سال1993 که کمپانی «امجیام» قدر این مجموعه را دانست و دو سری بیست و شش قسمتی از آن را در مجموعه جدید «پلنگ صورتی» جا داد که البته اصلا موفقیت اپیزودهای سری اول را به دست نیاورد.