بیشک معماری اسلامی در مقطع خاصی مدیون معماری ایرانی اسلامی یا بهتر بگوییم معماری شیعه است. اینکه هنرمندان ایرانی به چه اندازه در رونق دین از طریق معماری خاص خویش در ساخت مساجد تاثیر گذارده بودند، چیزی نیست که تنها درکتابهای شیعی یافت شود بلکه امری است بدیهی که در تمامی کتابهای هنری جهان اسلام و حتی غیر اسلامی به آن اشاره شده است.
تاثیرپذیری بسیاری از بناهای عظیم جهان اسلام همچون مسجد الحرام از هنر معماری شیعی، در ساخت مسجد نشاندهنده عمق بالای تاثیرگذاری این حوزه در هنر جهان اسلام است.
اکنون بسیاری معتقدند دستهایی نیز وجود دارد که میخواهد این نگاه لطیف شیعی را از میان مساجد جهان اسلام بردارد. در این میان، اما آن که اکنون مساجد کشورمان با داشتن پیشینهای قطور در این زمینه چقدر تبلور هنر ایرانی اسلامی در ساخت مساجد هستند، بحثی دیگر است که این روزها چندان اوضاع و احوال خوبی ندارند.
بر اساس گفته یکی از مسوولان امور مساجد کشورمان، با آنکه در حال حاضر تنها کمتر از 50هزار مسجد در ایران وجود دارد نیاز سنجیها نشان میدهد که باید بیش از 250 هزار مسجد در کشور احداث و بنا شود.
شاید بررسی اینکه معماری مساجد ایرانی اکنون چقدر دارای آن هویتی هستند که در چند سطر قبلتر به آن پرداخته شد ، موضوعی باشد که توجه به آن بیش از هر چیز حائز اهمیت باشد.
در گزارش زیر ، در گفتگو با چند تن از معماران به وضعیت کنونی این موضوع پرداخته شده است.
اینکه معماری نماد و ظاهر هویت و فرهنگ عصر خودش است بحثی که در آن شکی نیست و از آن مهمتر اینکه ایران ما با داشتن فرهنگی 7 هزار ساله در حال حاضر دارای آنچنان هویتی تاریخی است که معماری لاجرم نمادی از آن باشد نیز قابل هضم است.
این امر در دوره بعد از اسلام و با روی کار آمدن دولت صفویه باعث خلق مساجدی شد که جلوهگر و آیینه تمام نمایی از هنر ایرانی به شمار رفت. چرا مساجد کنونی ایران کمتر از شاهکارهای معماری این دوره بهره بردهاند موضوعی است که نگاه تیزبینانهای را طلب میکند.
مهندس سید علیرضا قهاری، معمار و رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در این خصوص عقیده دارد: معماری در ایران نمادی از فرهنگ است و به قول رهبر معظم انقلاب این روزها فرهنگ مظلوم واقع شده، پس با این اوصاف نمادهای فرهنگ نیز مظلوم هستند.
او میافزاید: به نظر من اما مظلومترین نماد معماری امروز ایران نیز مساجد هستند که بیش از همه دچار بیمهری شدهاند و اگر بخواهیم به دنبال پاسخی برای این مشکل باشیم، بهترین جواب این است که اکنون کمترین توجه به معماری مساجد در ایران میشود.
این استاد دانشگاه میافزاید: نمادهای معماری مساجد درعصر ما بیانگر فرهنگ ما نیستند، ضمن اینکه غنای فرهنگ گذشته را هم ندارند. بزرگترین افتخاری که در ساخت مسجد میتوانیم داشته باشیم، این است که در صفویه و با ساخت مساجد مهمی مثل مسجد شیخ لطفالله اصفهان که در واقع با اصولترین و با اسلوبترین مسجد ایرانی در طراحی و معماری بخشهای مهم یک مسجد همچون محراب مسجد یا گنبد است به ثمر نشسته است.
به عقیده او، مهمترین مساله برای یافتن پاسخ پرسش این است که بدانیم اکنون چه عاملی باعث میشود که با آن که همه چیز برای ساختن یک مسجد زیبا فراهم است، ولی مساجد آنطور که بایسته و شایسته است ساخته نشوند.
دکتر حسین سلطانزاده، معمار و عضو هیات علمی دانشگاه در این خصوص میگوید: امروزه دستهای از مساجد کشورمان مساجدی هستند که به صورت مستقیم از الگوها و فرمهای سنتی تاثیر گرفتهاند و شاید در نظر یک بیننده عادی، ابتدا این مساجد کاملا سنتی نیز به نظر برسند، اما نکته اصلی این که چنین مساجدی تنها با الگو گیری ، اقتباس، تاثیرپذیری و حتی تقلید صرف از این آثار قدیمی ساخته شدهاند و با آن که این مساجد طبعا دارای این بار معنایی که هویتگرا به شمار روند؛ اما نکتهای که برخی متخصصان معماری در خصوص این مساجد مطرح میکنند، این است که اینها هویت دوران معاصر خودشان را منتقل نمیکنند و در واقع خلاقیت معمارانه در آن کم است.
به عقیده او، هر کسی که ادبیات معماری را چه آکادمیک و چه غیر آکادمیک بداند میتواند نقشه یکی از مساجد قدیمی را بگیرد و با کمی تغییر مسجدی دیگر بسازد، بیآن که خلاقیتی بیشتر در این زمینه داشته باشد. به گفته وی، در کنار این مساجد تعدادی مسجد نیز در ایران ساخته شدهاند که از مفهوم سنت به صورت غیرمستقیم در آن استفاده شده است….
دکتر حسین سلطانزاده، معمار و عضو هیات علمی دانشگاه در این خصوص میگوید: امروزه دستهای از مساجد کشورمان مساجدی هستند که به صورت مستقیم از الگوها و فرمهای سنتی تاثیر گرفتهاند و شاید در نظر یک بیننده عادی، ابتدا این مساجد کاملا سنتی نیز به نظر برسند، اما نکته اصلی این که چنین مساجدی تنها با الگو گیری ، اقتباس، تاثیرپذیری و حتی تقلید صرف از این آثار قدیمی ساخته شدهاند و با آن که این مساجد طبعا دارای این بار معنایی که هویتگرا به شمار روند؛ اما نکتهای که برخی متخصصان معماری در خصوص این مساجد مطرح میکنند، این است که اینها هویت دوران معاصر خودشان را منتقل نمیکنند و در واقع خلاقیت معمارانه در آن کم است.
به عقیده او، هر کسی که ادبیات معماری را چه آکادمیک و چه غیر آکادمیک بداند میتواند نقشه یکی از مساجد قدیمی را بگیرد و با کمی تغییر مسجدی دیگر بسازد، بیآن که خلاقیتی بیشتر در این زمینه داشته باشد. به گفته وی، در کنار این مساجد تعدادی مسجد نیز در ایران ساخته شدهاند که از مفهوم سنت به صورت غیرمستقیم در آن استفاده شده است.
به عقیده سلطانزاده این مساجد که نمونه آن را در میدان هفتتیر و مسجد الجواد میتوان مشاهده کرد و تعداد معدودی نیز در این حوزه به شمار میروند، خصوصیت مسجد ایرانی را به سادگی در خودشان منعکس نمیکنند و به عنوان مثال، اگر تابلویی در کنار آنها نباشد، براحتی نمیتوان فهمید آنجا آیا مسجد است یا خیر.
او میافزاید: به عبارت دیگر ابداع معمارانه در این مساجد آنقدر زیاد است که دیگر نمیتوان گفت مسجد هستند و با آن که آثار در خور توجهی از منظر معماری به شمار میروند؛ اما شاید نتوان به دیده یک مسجد به معنای ایدهآل به آنان نگریست.