نگاهی به جایگاه حیاط در معماری سال 1355


 عنصر حیاط به عنوان بخشی از خانه های ایرانی از دیرباز به عنوان عنصری جداناپذیر از بنا مطرح بود اما با گسترش شهرها و افزایش جمعیت و از طرفی ورود معماری غربی این عنصر به مرور بسیار کوچک شد در یادداشت های حاضر نگاهی به جایگاه این بخش از بنا در ساختمان های ایرانی دهه 50 خواهیم داشت.

7

حیاط در معماری گذشته

نحوه زیست در گذشته بخصوص در مناطق گرمسیر کویر ایران پیرامون حیاطهای محصور صورت میگرفته که معرف یک زندگی در اصطلاح آن زمان اندرونی بوده و ایوانها و اطاقهای وابسته آن به دور حیاط حلقه می زدند.

در این نوع معماری نمای خارجی بنا چندان مورد نظر نبود و چه بسا خانه ها پشت به پشت بیکدیگر متصل و تنها در ضلع کوچه های باریک شهر بصورت احجامی ظاهر می گردیدند که هر کدام با یک عنصر ساختمانی در حکم درب ورودی که در ضمن توصیف کننده شخصیت و معرف هریک از واحدهای مسکونی بودند نمایان می شدند .

مصالح، شیوه معماری و ارتفاع اغلب این خانه ها یکسان و هماهنگ بودند و تنها بوسیله بادگیر- سردر ورودی با تعداد درختان بلند یک خانه می شد خصوصیات وضع مالی مالک آنرا حدس بزنیم.

تاثیر معماری غربی و تغییر مفهوم حیاط در این معماری وارداتی ما در اولین قدم بصورت خانه های تک عنصری مطرح شدند که حیاط با فضای باز اختصاصی آن درست در جهت مخالف بدور واحد مسکونی حلقه می زدند و سپس حریم این فضاهای باز بوسیله دیوارهای بلند محصور میگشتند و در واقع معرف یک شیوه زندگی کاملا متفاوت بوده است.

همزمان با بالا رفتن ارزش زمین بخصوص در مراکز جدید شهر تهران قطعا ملک تدریجا کوچکتر شدند بطوریکه مسکن نوین فضای اطراف خود را از دست داد و در اندک زمانی همانند زنجیر یکدیگر پیوسته و بصورت خطی توسعه یافت حیاطهای این مساکن مشرف به جنوب بودند که در نیمی از موارد رو به خیابان و نیم دیگر پشت ساختمان قرار می گرفتند.

تغییر حیاط بر اثر ضوابط شهرداری

همزمان با تدوین قوانین شهرداری مبنی بر نرده کشی بجای دیوار کشی بدور فضاهای باز، آن دسته از مساکنی که در رابطه مستقیم با خیابانهای شهری بودند باین منظور که فضاهای سیر اختصاصی در معرض دید عموم نیز قرار گیرد مشاهده شد که چگونه استفاده از ایوانها و تراسهای جلوی ساختمان نیز از بین رفتند و ساکنین این منازل بداخل فضای بسته خانه های خود پناه بردند.

در اینجا لازم است به یک نکته جالب اشاره شود که مقررات ساختمانی شهرداری که از طرح جامع تهران پیروی می کرد نحوه استفاده از زمین را صریحا مشخص نموده بود بدین معنی که مثلا در بسیاری ازموارد شهری اجازه اشغال زمین بوسیله ساختمان 60% و 40% دیگر جهت فضای باز (حیاط) پیش بینی شده بود.

از نظر شهری ظاهرا بنظر می رسید که در طرح جامع به شبکه بندی خیابانها و توسعه آن، استفاده از زمین و نحوه تراکم دریافت شهری باندازه کافی توجه شده است (در حالیکه در مورد تراکم این سوال پیش می آید که طرح اصولا به این مساله توجه نداشته است) این موجب شده بود که در سیمای بناهای شهر و نظم آن کوچکترین اثری از هماهنگی دیده نمی شد و بعکس هر کس میکوشید تا ساختمان خود را بیشتر بمعرض نمایش بگذارد

مسئله دیگر عدم تناسب احجام ساختمانهای موجود شهر با فضای باز اطراف آن بود ساختمان مسکونی به سبک نئوکلاسیک با حجمی نسبتا سنگین دیده می شد که حیاطی بسیار کوچک و مشرف به خیابانی کم عرض داشت و یا مثلا ساختمان 8 طبقه ای که در کوچه 8 متری قرار گرفته و نور و دید ساختما سمت شمالی خود را گرفته ضمن اینکه حجم ساختمان نسبت به فضای باز اطرافش بی قواره و غریب بود.

سربرآوردن بالکن به جای حیاط:

رونق آپارتمان سازی در معماری مسکن شهری در ایران عنصر جدیدی را معرفی نمود که بصورت بالکن ها ظاهر شدند و در واقع جانشین فضای باز اختصاصی گردیدند، ناگفته نماند که ایوان های سرپوشیده گذشته چه در دوران صفویه و چه قبل از ظهور معماری جدید در مساکن ایرانی وجود داشته ولی همیشه در رابطه با چند فضای بسته اطراف خود محفوظ از دید عام و مشرف به فضای باز بوده است

 وسعت این ایوانها طوری بوده که تجمع گروهی را، جهت صرف چای، کشیدن قلیان و غیره بپذیرددر حالیکه عمق و عرض بالکن های جدید اغلب کوچک بطوریکه استفاده از آن برای یک گروه چند نفری میسر نبوده و چون اصولا در معرض دید عموم قرار میگرفتند مورد استفاده خود را از دست داده بودند و چه بسا منظره ای ناخوشایند به سیمای شهر بخشیده بود و شاید به این دلیل بود که به مرور و وضع مقررات بعدی این عنصر حذف شد.

منبع: مجله تاریخ و مسکن- اردیبهشت 1391

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *