یحیی ذکا به سال 1302 شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. جد او حاج میرزا علی اعیان از تجار به نام این شهر و پدرش کارمندی مطلع و باشواد بود. یحیی ذکاء تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رشدیه تبریز که مدیریت آن را رضا قلی رشدیه عهده دار بود به پایان رساند.
در سال 1316 به دلیل انتقال پدر به پایتخت همراه خانواده به تهران رفت و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان فیروز بهرام ادامه داد.
سپس وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشته باستان شناسی پرداخت. وی به سال 1335 با رتبه اول از این دانشکده فارغ التحصیل شد و پیش از آنکه وارد خدمت وزارت فرهنگ شود، مدتی در کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران مشغول بود، استاد زنده یاد ایرج افشار در این باره می نویسد:
«یحیی پس از گذراندن دوره نظام در آذربایجان و پیش از این که در وزارت فرهنگ به خدمت درآید مدتی بیش از یک سال در کتابخانه دانشکده حقوق که محمد تقی دانش پژوه و من آنجا می بودیم به تجربه در کار کتابداری پرداخت.
روزگار خوبی را باهم گذراندیم اما شور و شوق بی تابانه ای که به تحقیق و تجسس در قلمرو تاریخ هنر و عتیقه شناسی و آثار باستانی داشت او را به وزارت فرهنگ کشانید و در آنجا خدمات متعددی را عهده دار شد و ارزشمندی علمی خود را نمودار ساخت.» (افشار، 297:1380)
فعالیت های متعدد پژوهشی یحیی ذکا را بر مبنای تالیفات وی می توان در چند شاخه اصلی بررسی نمود، یکی از این حوزه ها مطالعات وی در زمینه تاریخ و به ویژه تاریخ تبریز است، علاقه فراوان به تبریز او را بر آن داشته بود تا از همان سالهای جوانی در پی مطالعه پیرامون تاریخ و پیشینه این شهر کهن باشد چنانکه در یادداشتی می نویسد:
«تبریز زادگاه من است، خانواده ام از بومیان این شهرند، تا آنجا که آگاهی دارم نیاکانم از پانصد سال پیش در این شهر زیسته و در خاک آن خفته اند، بخشی از زندگانیم در آن سپری شده است. از آغاز سالهای جوانی بر آن بوده ام که آنجا را خوب بشناسم و از پیدایش و نام و سرگذشت و پیشامدهایش نیک آگاه گردم، در این راه هر چه بیشتر جسته ام، بیشتر دلبسته تر گشته ام.»
همین عشق به تبریز و تاریخ و فرهنگ ریشه دار و سترگ این شهر وی را بر آن داشت تا در پی تحقیق درباره تاریخ این شهر برآید. ارائه مقالات متعدد و باارزش در این خصوص و تالیف و انتشار کتاب «زمین لرزه های تبریز» در جنب این پژوهشهای چندین ساله شکل گرفته اند.
وی با انتشار کتاب زمین لرزه های تبریز در سال 1359 گوشه ای از پژوهشهای خود را درباره تاریخ تبریز در اختیار علاقمندان و پژوهشگران این عرصه قرار داد.
او ضمن بیان انگیزه اش از نگارش کتاب زمین لرزه های تبریز به پژوهشهای چندین ساله خویش در باره تاریخ تبریز نیز اشاره دارد و می نویسد:
«با اینکه زمین لرزه یکی از حوادث دائمی تبریز است ولی متاسفانه از این زمین لرزه های تاریخی که در زندگی شهر و مردم آن اثرهای اقتصادی و اجتماعی بسیار به جا نهاده است در کتابها و نوشته ها جز آگاهی های اندک و کوتاه و نارسا چیزی نیامده است و نویسندگان پیشین کمترین رغبتی به یادداشت کردن و نوشتن شرح دقیق این گونه پیشامدها از خود نشان نداده اند، با این حال مجموع همین آگاهی های اندک و کوتاه از زمین لرزه های تبریز که نویسنده در ضمن سالها پژوهش در پیرامون تاریخ تبریز بدست آورده است خود رساله ای را پدید آورده که اینک به ترتیب و توالی تاریخی همگی یکجا گرد آمده و بزیور طبع آراسته می گردد و بدینسان گوشه ای از تلاشها و کوششهای آدمیان، در برابر قهر طبیعت و قوای مخرب آن در پیش چشم خوانندگان گرامی قرار می گیرد» (ذکاء 4:1359)
بی شک نگارش این کتاب همه بضاعت ذکاء درباره تاریخ تبریز نبوده و شاید اگر اجل مهلتش می داد و توان مبارزه با درد و بیماری را می یافت، امروز شاهد به ثمر رسیدن کوشش ها و پژوهش های او درباره تاریخ تبریز می بودیم، ولی افسوس که این آرزوی دیرین ذکاء برآورده نشد:
«از سالها باز هر جا آگاهی، داستانی درباره آن (تبریز) خوانده ام، یادداشت کرده و همه را بر روی هم انباشته ام، اینک با بیم از کوتاهی روزهای زندگی و پراکندن گردآورده ها و پژوهشها در اندیشه آن افتادم که آنها را بسامان آورده به رشته نوشتن کشم و تاریخی برای زادگاهم پدید آورم تا بدینسان بخشی از وام شهروندی خود را گذارده باشم»
تالیف و انتشار کتابهای: تاریخ ارتش ایران، پیشینه سان و رژه در ایران، کاروند کسروی، تفنگ و پیشینه آن، نوروز و بنیادهای نجومی آن در همبستگی با تخت جمشید، روزنامه خاطرات اشرف الدوله و تصحیح کتاب وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی اثر عباس اقبال آشتیانی، با همکاری محمد تقی دانش پژوه از آثار وی در زمینه تاریخ می باشند.
موزه داری یکی دیگر از مهمترین زمینه های فعلیت استاد محسوب می شود، آنچه که نام یحیی ذکاء را در عرصه موزه داری ایران مطرح می سازد، همانا عشق و علاقه وافری یادگاران با ارزش تاریخ و فرهنگ و هنر این سرزمین و تلاشهای وی برای ارائه و معرفی این آثار در قالب آثار تحقیقی (کتاب و مقاله) و ایجاد موزه های متعدد در کشور است. ذکاء در بخشی از نوشتاری که از وی به سال 1374 در ماهنامه کلک انتشار یافته در این خصوص می نویسد:
«باید اذعان نمایم که من شخصا با علاقه ای که به آثار و هنر میهن خود دارم نزدیک به چهل سال است در شناخت و شناسانیدن گوشه هایی از آن کوشیده و رنج برده ام و بر اثر تلاشها و کوششهایم موزه های: هنرهای تزئینی، آبگینه و سفالینه های ایران، نگارستان و رضا عباسی تاسیس شده است.» (ذکاء، 134:1374)
ورود ذکاء به عرصه موزه داری به سال 1337 بر می گردد. استاد محمدحسن سمسار، یاردیرین یحیی ذکاء و یکی از برجسته ترین کارشناسان آثار تاریخی و هنری ایران که در آن سالها با وی در اداره موزه ها و فرهنگ عامه همکار بود، در توصیف آن دوران می گوید:
«آنجا دانشگاه دومی برای من بود محیط اداره با وجود یارانی چون یحیی ذکاء محیطی ببیشتر آموزشی بود تا اداری، یکی دو سال در آنجا با آموختن و آزمودن همراه بود تا کار بنیاد نهادن موزه هنرهای تزئینی آغاز شد. زنده یاد ذکاء مامور تاسیس موزه شد و من نیز با او همراه شده در خانه ای ساخته شده در نیمه عصر قاجار در خیابان چراغ گاز یا چراغ برق با کمترین امکان و بیشترین تلاش، موزه برپا شد و سالی پس از آن شادروان ذکاء به معاونت اداره کل موزه ها برگزیده شد.» (سمسار، 2:1381)
ذکاء در برنامه ریزی و راه اندازی چندین موزه نقش داشت و بر این اساس می توان او را یکی از بنیان گذاران موزه در ایران نامید. از طرفی وی بعنوان یکی از خبره ترین کارشناسان اموال فرهنگی در کشور مطرح و در شناخت نقاشی های دوره قاجاری استادی مسلم بود، نوشته هایی که وی درباره محمدزمان، صنیع الملک، محمود خان ملک الشعرا و اسماعیل جلایر منتشر کرده همه در حکم مرجع و مورد استناد است. (افشار، 300:1380)
ذکا هرگز از امر پژوهش به عنوان یکی از رسالتها و کارکردهای موزه غفلت نورزید. سلسله مقالات منتشر شده توسط وی در نشریاتی چون: «نقش و نگار» و «هنر ومردم» که عمدتا حاصل پژوهشهای وی در زمینه آثار موجود در موزه ها و مجموعه های تاریخی و هنری ایران بود، موید این مطلب است. تالیفات ذکا در موضوع موزه داری عبارتند از: موزه های ایران، راهنمای موزه هنرهای تزئینی، تاریخچه ارگ سلطنتی تهران وراهنمای کاخ گلستان و …
هنر ایران یکی دیگر از زمینه های تحقیق و پژوهش این مرد دانشمند محسوب می گردد، برای نمونه پژوهش های ذکا در زمینه هنر کاغذبری یا قطاعی در ایران یکی از کارهای سترگ وی در عرصه تحقیق و پژوهش هنری محسوب می شود، وی در این خصوص می نویسد: «به سال 1336 بیست و یک قطعه کاغذ بریده در دسترسم قرار گرفت که مرا بر آن داشت که درباره خاستگاه و تاریخچه این هنر در ایران به جستجو و پژوهش بپردازم.»
این پژوهش به درجه ای اهمیت داشت که استاد محمد حسن سمسار درباره آن می نویسد:
« بی هیچ دودلی می نویسم که نه در آینده نزدیک و نه دور، از روزگار ما، پژوهشی چنین در یک شاخه هنر نسبتاً ناشناخته ایرانی در دسترس دوستداران هنر ایران قرار نخواهد گرفت. این یادداشت را نه از روی احساس و نه به حرمت دوستی و همکاری چهل و اندی ساله با ذکا می نویسم، بلکه طول تجربه یاد شده در کار و دلایل عقلی به من جسارت این داوری را می دهد..» (سمسار، 375:1383) کتابهای: زندگی و آثار صنیع الملک، تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران، مینیاتورهای مکتب ایران و هند و احوال محمدزمان، تهران در تصویر، نگاهی به نگارگری ایران، آثار هنری ایران، گوهرها و … تالیفات ذکا در زمینه هنر ایران را تشکیل می دهند.
حوزه زبان شناسی از دیگر عرصه های فعالیت علمی ذکا محسوب می گردد. آخرین کتاب وی تحت عنوان «جستارهایی درباره زبان مردم آذربایگان» دو روز پیش از درگذشتش انتشار یافت و استاد قبل از چشم بستن از جهان، نسخه پایان یافته را ملاحظه نمود. دکتر محمد امین ریاحی در مقدمه این کتاب می نویسد:
«دوست دقیق و دانشمند ما در بهار جوانی در 1328 که چند ماهی به عنوان افسر وظیفه در کناره های ارس در آذربایجان گذرانیده یادداشتهایی درباره زبان مردم کرینگان یکی از روستاهای ارسباران فراهم آورده و مورد تحقیق قرار داده و حاصل کار خود را در 1332 به صورت رساله ای به چاپ رسانیده است. از آن به بعد هم دنباله تحقیق را گرفته و آنچه از زبان کهن را که در روستاها و کوهپایه ها در گوشه و کنار مناطق شمال غربی ایران برجای بوده و در شرف از بین رفتن است گردآورده و نمونه هایی را که در لابلای متون فارسی آمده مورد تحقیق و بازنگری قرار داده و یافته های خود را به صورت مقالات متعددی در مجلات علمی منتشر کرده است.»(ذکا1379: مقدمه)
کتابهای گویش کرینگان، گویش گلین قیه و هرزندی از دیگر تالیفات استاد در زمینه زبانشناسی می باشند. ذکا محقق و ایرانشناسی برجسته بود که در سمینارها و کنگره های متعدد بین المللی شرکت داشته و سخنرانی های جامع و مستندی ایراد کرده است. از وی حدود 140 مقاله با موضوعات گوناگون در نشریات مختلف فرهنگی، هنری و ادبی ایران و جهان به چاپ رسیده است.
تالیفات ذکا نیز حدود 40 عنوان کتاب در موضوعات گوناگون از جمله: هنر، باستان شناسی و تاریخ، زبان شناسی و … می باشد. وی همچنین در سال 1345 به مدت یک سال ریاست کتابخانه ملی ایران را عهده دار بود، یحیی ذکا پس از تحمل رنج بیماری، سرانجام در روز چهارشنبه بیست و هشتم دی ماه 1379 در 77 سالگی به دیار باقی شتافت.
وی در واپسین سالهای عمر کتابخانه شخصی خود را به سازمان میراث فرهنگی اهدا کرد تا مورد استفاده پژوهشگران و محققین قرار گیرد. بدین منظور اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی یکی از خانه های قدیمی تبریز بنام «خانه لاله ای» را با موافقت استاد در سال 1378 خریداری نمود و پس از اتمام کار مرمت و انتقال کتاب هایش به تبریز، این مکان با عنوان «دفتر پژوهشهای فرهنگی و تاریخی یحیی ذکا» طی مراسمی در روز 28 اردیهشت ماه 1380 همزمان با روز جهانی موزه و آغاز هفته میراث فرهنگی در تبریز افتتاح گردید. در آن روز دقیقا 4 ماه از درگذشت شادروان ذکا سپری می شد و او که آرزوی دیدن چنین روزی را داشت، رخت به سرای باقی کشیده بود.
به هر حال اکنون نزدیک به چهارده سال از آغاز بکار این مجموعه می گذرد و امید است همچنانکه آن استاد فرزانه آرزو داشت این مجموعه بیش از پیش در عرصه پژوهش و تحقیق تاثیرگذار باشد.
کتابخانه اهدایی زنده یاد یحیی ذکا، مجموعه ایست کم نظیر و غنی از کتب چاپی و نشریات در موضوعاتی چون: تاریخ، هنر، باستان شناسی، ادبیات، ایرانشناسی و علوم مختلف دیگر و شامل: بیش از 4000 جلد کتاب فارسی 1000 جلد کتاب به زبانهای: انگلیسی، فرانسه، آلمانی،روسی، عربی. ترکی، ژاپنی و ارمنی، 1200شماره مجلات و نشریات تاریخی، فرهنگی، هنری و ادبی و نزدیک به 200 پایان نامه در رشته های هنری (عکاسی، نقاشی، طراحی لباس)، مردم شناسی و دیگر موضوعات فرهنگی که بیشتر آنها زیر نظر ایشان بعنوان استاد راهنما و مشاور تنظیم یافته اند.
بررسی و نوشته: مهدی بزاز دستفروش
به نقل از وب سایت موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی