گنبد سلطانیه
گنبد عظیم سلطانیه در حال حاضر در بین خانه های خشتی سلطانیه همچون نگینی می درخشد و گوشه ای از هنر و معماری ایرانی را به عالمیان عرضه می دارد .در قسمت جنوب غربی ارگ سلطنتی ( کهندژ ) شهر سلطانیه ، آرامگاه سلطان محمد خدابنده اولجایتو به مثابه یکی از عظیم ترین آرامگاههای اسلامی و شاید با شکوهترین آنها قرار دارد.
تعدادی از محققین اسم قدیمی سلطانیه را ( شرویاز ) دانسته اند ، شرویاز که امروزه ( ویار ) و ( ویر ) نامیده می شود.نام دیگر منطقه سلطانیه ( قنغوراولانگ ) است . تاریخ نویسان احداث آرامگاه اولجایتو را به طور مشخص در حد فاصل سالهای 704–712و به دستور سلطان محمد خدابنده و با تولیت و نظارت خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ذکر کرده اند.
مورخین در مورد علل احداث این بنا نوشته اند کهاولجایتو پس از طرح سلطانیه تصمیم گرفت که به تقلید از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفیع و با شکوهی برای خود بسازد به همین جهت برای بر پایی این آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانیه آمدند تا یکی از شاهکارهای عظیم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند.
بنای گنبد سلطانیه در سال 702 ه ( به روایتی ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان که آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شد با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع ،و پلان گنبد سلطانیه هشت ضلعی است . اگر چه تا حد زیادی معماری آرامگاه سلطان سنجر در بنای سلطانیه تاثیر گذاشته بود لیکن حیزهای ابتکاری در بنای اخیر بحدی است که آنرا بصورت یکی از شاهکارهای هنر و معماری ایران در آورده است که بعدها نمونه و الگوئی برای احداث تعداد زیادی از انبیه این دوره شد. همچنین معماری گنبد سلطانیه را شخصی به نام سید علی شاه انجام داده استظاهرا” هنگامی که اولجایتو امر به احداث آرامگاه خود کرد هنوز سنی بود .
داستان شیعه شدن سلطان نیز جالب است می گویند:
“سلطان شبی در نهایت عصبانیت همسر خود را سه طلاقه می کند. صبح از کرده خود پشیمان می شود ولی برای او هیچ راهی باقی نمانده است. تمام فقهای سنی می گویند دیگر هیچ راهی برای برگشت وجود ندارد.
در این بین یکی می گوید یکی از فقهای شیعه است که شاید بتواند به تو کمکی بکند. این فقیه شیعه کسی جز علامه حلی جوان نبوده است. این جوان نابغه را خدمت سلطان می برند. سلطان جریان را تعریف می کند. علامه می پرسد آیا شما هنگامی که همسر خود را طلاق دادید دو شاهد عادل در آنجا حضور داشت، سلطان جواب منفی می دهد. علامه حلی می گوید پس این طلاق شما اعتباری ندارد و هنوز هم می توانید همسر خود را داشته باشید…
و سلطان شیعه میشود!”
وی تقریبا” در سال709ه یعنی موقعیکه کار ساختمانی گنبد رو به اتمام بود سفری به عراق نمود و تربت پاک امام حسن ( ع ) و حضرت علی ( ع ) را در کربلا و نجف زیارت کرد .
سلطان مغول که حالا شیعه شده بود بعد از مدتی تصمیم گرفت که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد! بدین منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان ( حضرت علی (ع ) و امام حسین (ع ) ) را به سلطانیه داشت تا بر رونق تجاری و اهمیت مذهبی پایتخت جدید التاسیس خود بیفزاید .لذا دستور داد تاتزئینات داخلی بنا که تا آن روز انجام نگرفته بود را طوری بپردازند که در آن شعائر مذهب تشیع بخوبی مورد استفاده قرار گیرد. بهمین جهت بود که کلمه ((علی)) به طور مکرر با کاشی در متن آجر نوشته شده است .
در همین اوان سلطان محمد خدابنده دستور ساختن آرامگاهی ساده برای خود در جنب گنبد اصلی را صادر کرد که به گفته مورخین این بنای آجری ظرف چند هفته به اتمام رسید .
انتقال اجساد مطهر ائمه بخاطر مخالفت شدید علمای شیعه یا بقولی خواب سلطان که حضرت علی بن ابیطالب را نارضی دیده بود وآن حضرت از این عمل ناراضی بود ، انجام نگرفت و منصرف شد .
بنابر این سلطان ایلخانی مصمم شد که دوباره این بنا را به آرامگاهی برای خود اختصاص دهد . شاید به همین منظور بود که دستور داد تمام تزئینات معرق کاری که کلمه (( علی )) ( ع ) بر آن نقش بسته بود ، و تمام تزئینات آجری کاشیکاری و گره سازی را با پوششی از گچ اندودند و روی آن پوشش را با کتیبه و اشکال مختلف هندسی طرحهای گل و بوته دار با رنگ آبی بر زمینه سفید گچبری کردنداولجایتو در سال716ه. یعنی تقریبا” چهار سال بعد از اتمام بنا در سن 36 سالگی در گذشت و جسد وی در تابوتی از زر ناب در آرامگاه ابدیش دفن شد .