گردش جوی بر روی کره زمین در حال دوران (اثر کوریولیس)
مفهوم کوریولیس به این معناست که چگونه در نبود اصطکاک به جای اینکه هوا خطوط هم فشار را در مسیر شیب فشار قطع کند مانند بادهای زمین گرد موازی با خطوط هم فشار میوزد. در گردش اثر کوریولیس هوایی را که به سمت قطب حرکت میکند، به سمت شرق منحرف مینماید. بنابراین بادهای غربی بوجود میآیند. هوایی که به استوا میوزد به سمت غرب منحرف شده و بادهای شرقی را بوجود میآورد. بنابراین بدون اثر اصطکاک سطح نیروی کوریولیس همراه با بودجه حرارتی جهانی ، نهایتا بادهای غربی در سطوح فوقانی جو برای تمام عرضها و بادهای شرقی را در سطوح تحتانی جو بوجود میآورد. هر چند اصطکاک سطحی اجازه نمیدهد چنین تعادل کاملی به انتها برسد.
به علت اصطکاک ، جریان نزدیک به سطح زمین با زاویهای نسبت به استوا شیبهای فشار را قطع خواهد کرد. هوایی که گرم شده و صعود کرده در بالای زمین نیروی شیب فشاری کمی بزرگتر از نیروی کوریولیس شده و سپس به سمت قطب رانده میشود. در عرضهای بالاتر این جریان هوا سرد خواهد شد و منجر به این میشود که نشست کرده و به این وسیله جریان نصف النهاری کامل میگردد. بنابراین با وجود تمایل نیروی کوریولیس برای تشکیل یک جریان کامل مداری ، یک گردش نصف النهاری یا تبادل هوا در مسیر شمال – جنوب هنوز برقرار خواهد بود.
گردش نصف النهاری از این نوع در حقیقیت در فاصله حدود 15 درجه تا 20 درجه از دو سمت استوا وجود دارد و اجزای آن در هر نیمکره به افتخار جرج هادلی (Gerge Hadley) ، سلول هالدی نامیده میشود. وی در سال 1735 بادهای تجارتی شرق در عرضهای پایین را ، ناشی از گرم شدن نابرابر سطح زمین و ترکیب آن با چرخش زمین ، تشریح نمود. او در مطالعاتش حدس زد که لازم است یک حرکت جهت برقراری تعادل از غرب به شرق وجود داشته باشد. این بدان معنا است که وجود بادهای غربی یا مخالف تجارتی برای حصول اطمینان از این است که توزیع جرم زمین )سطح + جو( بطور متوسط در اطراف محور زمین ثابت مانده و حفظ شود. در غیر این صورت چرخش زمین به دور محورش غیر یکنواخت و شبیه لنگ زدن فرفرهای که بد میچرخد خواهد بود.