و به گفته مورخین یکى از آتشکده هاى معروف اصفهان بوده است. اگرچه تعیین تاریخ قطعى ساختمان مشکل مىنماید، ولى آنچه مسلم است از دوره ساسانى جدیدتر نمىتواند باشد.
بر روی کوه کوچکی به فاصله 20 کیلومتری از سوی باختر اصفهان و در جلگه با صفای فرح انگیز قرب و مشرف بر رودخانه زاینده رود عمارات ویران و آثاری قرار دارد که به احتمالی به دوره اشکانی و به زعم قوی متعلق به دوره ساسانیان است . موقعیت محلی از این باب که زردتشتیان قدیم آتش مقدس را همواره در جایی قرار می داده اند که در دیدگاه مردم باشد و دیگر کیفیت و نقشه ساختمان و مصالحی که در آن به کار رفته و شهرت این محل بر حسب وجود منابع بسیار به آتشگاه همه و همه نشان می دهد که برروی این کوه یکی از آتشگاههای زردشتی وجود داشته است و در روی بلندی بر همه جا اشراف داشته است . مصالح ساختمان آن اگر چه گل وخشت است ولی باز هم قدمت وکهولت از آن پیداست .
حمزه اصفهانی از مورخان بزرگ قدیم که کتاب تاریخ اصفهان او سخت معروف است به ساختن سه آتشکده از طرف بهمن پسر اردشیر اشاره می کند و می گوید یکی در قلعه ماربین به نام شهر اردشیر و دو دیگر به نام زروان اردشیر و مهر اردشیر که در دو ناحیه دارک و اردستان ساخته است . مفضل بن سعد مافروخی در رساله محاسن اصفهان خود پس از وصف ادیبانه و دلنشینی از ماربین و متنزهات و طراوتها و زیباییها آن می گوید : در این ناحیت چهار باغ وسیع و زیبا قرار دارد یکی به نام ولاشان و دیگری به نام کوهان (این دونام امروز به دو قریه نزدیک به محل آتشگاه اطلاق می شود ) و در قلعه ای در ماربین آتشکده بیت النار قرار دارد که بهشتی (باغستانهایی ) در جلو آن است .
در اینجا مجال سخن برای ما تنگ است ولی همین قدر می گوییم که دیوارهای برآورده با خشت خام به طول و عرض40 سانتی متر و ضخامت 14 سانتی متر با ملاط گل و لابه لای آنها حصیر مصالح این ساختمان را که تا امروز هزار سال بیشتر است و در مقابل حوادث مقاومت کرده است تشکیل می دهد عرض عظیم این دیوارها تنظیمات معماری و هندسی آنها و شباهتی که به هر حال آثار باقی مانده با نقشه های آتشگاههایی دارد که در دست است وجود آتشگاه را در اینجا تایید می کند و گفتار محقق معروف ماکسیم سیرو که معتقد شده است . آتشگاه فعلی اصفهان یکی از قصور شاهزادگان ساسانی بوده است را مردود می شمارد .
پیش از اینکه سخن خود را درباره آتشگاه به پایان ببریم می گوییم که در دور بر اصفهان دیه هایی هست که به نحوی با آتش و آتشگاه مرتبط بوده اند و شاید این دیه ها بر این آتشگاه وقف بوده است .
شایسته ذکر است که در ده نقطه ایران و از جمله اردبیل و کهگلیویه امکنه ای به نام آتشگاه نامیده می شود که من از کم و کیف آنها آگاه نیستم باز قابل توجه است که 25 محل در اطراف ایران نام آتش را به نحوی بر خود دارند .از جمله مثلاً آتشان (جیرفت ) آتش خسرو (اهر) آتشکده (زابل و محلات ) و دو آتشکده (بیرجند )و آتشگان (مشهد) .