پل شهرستان
قدیمىترین پل زاینده رود است که به عقیده بعضى از محققین اساس امروز آن ساسانى است ولى ریشه و پایه هخامنشى دارد و قسمتهاى فوقانى آن الحاقاتى از آثار دوره دیالمه و سلاجقه را در بر مىگیرد. این پل قدیمی در ناحیه «جی قدیم» واقع شده و از نظر معماری فوقالعاده جالب توجه است و یکى از پل هاى باستانى است که در چهارکیلومترى مشرق اصفهان واقع و از دو طرف از آن پل عبور مىکنند. یکى از خیابانهاى مشتاق و سارویه و از دامنه تپه اشرف و دیگر از دالان بهشت؛ در دوطرف این پل بیشه و باغها و آپارتمانهاى تابستانى وجود دارد.
این پل از نظر معمارى بسیار جالب و بعقیده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانیان است و پایه هاى آن بر روى سنگهاى طبیعى کف رودخانه استوار گردیده است عدهاى هم ساختمان آن را به دوره دیلمیان مربوط مى دانند. این پل در نه کیلومترى مشرق پل خواجو واقع شده است ثبت این پل در گردش ادارى است.
امروزه این پل را پل شهرستان مى نامند، ولى در روزگاران قدیم جسر حسین و پل جى هم نامیده مىشده. از نویسندگان قدیم، مفضل بن سعدبنحسین مافروخى اصفهانى در کتاب خود بنام محاسن اصفهان، از این پل بنام جسر حسین یاد کرده است و قصرهایى که نزدیک این پل بنا شده بوده را ستوده است. با توجه به مطالب کتب تاریخى و آثار به دست آمده که به آن اشاره خواهد شد، پل مذکور از پلهاى معروف اصفهان در دوران دیلمیان و سلجوقیان بوده است. بر پایه شباهت پل شهرستان با پلهاى ساسانى خوزستان، مانند: پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنیاد این پل را به دوران ساسانى نسبت دادهاند. زیرا توجه ساسانیان به پل سازى که یکى از لازمههاى شهرهاى کنار رودخانه یا است شهرت دارد.
اقدامات ساسانیان در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایى، نظیر جاده، پل، سد و کانالهاى آبرسانى، نشانهاى از توجه آنها به برنامه ریزى عمرانى است و از پیش مىتوان پذیرفت که شکوفایى زندگى شهرى با جمعیت رو به افزایش شهرها، بدون وجود تجهیزات فوق، امکانپذیر نبوده است. برخى از آثار بجا مانده از تاسیسات ساسانى و همچنین اشارات مورخین اسلامى به جنبه هایى از اقدامات مزبور، بیانگر توجه ساسانیان به هر دو نوع برنامه ریزى فوق الذکر است. افزایش جمعیت و گسترش ابعاد شهرها، بى شبهه مسایل متعدى بر کارگردانان عصر ساسانى مطرح مىکرد که از آن جمله، مشکل تامین آب مردم بود. ساسانیان سدهاى متعدد بدین منظور ایجاد کردند و به توزیع آب، میان شهرنشینان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته هاى اصطخرى و این حوقل در مىیابیم که حتى قرنها پس از اسلام، اداره تقسیم آب در شهرهایى چون سمرقند، به عهده زرتشتیان بود.
سمرقند، منبع آبى مهم و شبکه توزیعى از لولههاى فلزى (قلعى) داشت و نمودارى از ابتکارات ارزنده ساسانیان به شمار مىرفت. توزیع آب در محلات نیشابور نمونه دیگرى از اقدامات ساسانیان در زمینه تاسیسات آبرسانى شهر ى است. در زمان قدیم، آب رودخانهاى را که از طرف شمال به شهر نیشابور سرازیر مىشد، از زیرزمین به داخل شهر مىآوردند و آن را پس از رسیدن به شهر، به وسیله رشتههاى متعدد قنوات به محلههاى و خانهها تقسیم مىکردند. به طورى که تقریباً بیشتر مناطق، داراى آب جارى بوده است.
تقسیم آب زاینده رود نیز همانطور که ذکر شد، به اردشیر بابکان نسبت داده شده است. شاید احداث مادى هاى اصفهان نیز از اقدامات دوره ساسانى باشد. این رسته یادآور مى شود که نامگذارى رودخانه زرین رود (زاینده رود) از اقدامات اردشیر بابکان بوده است.
مصالح ساختمان به کار رفته در پل شهرستان
الف) سنگ
از لاشه سنگ و ملات براى ساختن پل استفاده شده است.
ب) آجر
در ساختمان پل و بناى موسوم به گمرک خانه، از آجر استفاده شده است. ابعاد آجرها به این شرح است 25*25*5 سانتیمتر، قرمز رنگ 26*26*5 سانتیمتر، کرمى مایل به سبز.
پ) خشت
ابعاد خشتها به علت اندودى که در اثر مرمتهاى مکرر بر روى آن انجام شده، نامشخص مى باشد. از خشت، در ساختمان گمرگ خانه پل استفاده شده است.
خصوصیات پل شهرستان
طول پل مزبور از ستون مدور آجرى تا انتهاى سنگفرش قدیمى، در حدود 105 متر و عرض آن از 4/25 تا5 متر متغیر است. جهت پل، شمالى – جنوبى با کمى انحراف است. انحراف آن از فاصله چهل مترى از سمت جنوب آغاز مىگردد کف پل هموار نیست، بلکه از مرکز پل در دو سمت داراى شیب ملایمى است.
پل شهرستان داراى یازده چشمه و دوازده پایه سنگى بزرگ است دو دهنه کنارى آن، مربوط به نهرهاى منشعب از رودخانه است. بر روى هر کدام از پایه هاى سنگى، یک طاقنما دیده مىشود که از پایه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مى رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنایى از خشت و آجر ساخته شده که سقف آن فرو ریخته بود. بنا داراى اتاق کوچک و دو طاقنما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتیمتر مىباشد. این ساختمان به گمرک خانه شهرت دارد که مرمت کرده و به صورت چاپخانه سنتى در آورده اند.
در یکى از جرزها، یک ستون مدور آجرى به ارتفاع 1/30 سانتیمتر به دست آمده که ابعاد آن 25*17/5*5 سانتیمتر و قرمز رنگ مى باشد آجرها، به دلیل اینکه بتوانند ستون دایرهاى شکل ایجاد کنند، به صورت ذوزنقهاى ساخته شده اند.
شیوه ساختمان پل
همانطور که ذکر شد، پل بر بستر صخرهاى رودخانه احداث شده است. در زمانهاى باستان، براى ایجاد پلها، بستر صخرهاى رودخانه انتخاب مىشد. همچنین محل مورد نظر را در جایى انتخاب مىکردند که رودخانه باریک شده است. این شیوه، براى استحکام و صرفه جویى در مصرف مصالح در ساختمان پل به کار گرفته مىشد در این شیوه، ابتدا صخره را تراشیده سپس با سنگ و ساروج پایههاى پل را به وجود مى آوردند. در ساختن پل شهرستان نیز از همین شیوه استفاده شده، و پایهها را از سنگ لاشه و ساروج ساخته اند
به نظر مى رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ویرانى که بر اثر طغیانهاى مکرر زاینده رود صورت گرفته، طاقها را مرمت کردهاند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگونى قوس هاى طاق مشخص مىباشد . آثار بجامانده از پل و مرمتها را اینگونه مىتوات تقسیم بندى کرد:
1 – آثار بناى اولیه در پا طاق قوس ها که از سنگ و ملات استفاده شده، با پایههاى پل از نظر مصالح یکسان مى باشند.
2 – آثار مرمت بعدى که به شیوه اولیه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. این مصالح اندکى با مصالح اولیه از نظر ابعاد سنگها متفاوت مى باشد.
3 – قسمتهاى بالاى طاق چشمهها که مرمت شده، در دوران بعدى (احتمالاً سلجوقیان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى این قسمت 25*25*5 و رنگ قرمز ملایم مىباشند. آجرهاى مذکور با آجرهاى ستون روى پل، از نظر جنس و ابعاد یکسان مى باشد. بر روى آجرها از اندود مقاومى استفاده شده است.
4 – قسمتهاى دیگرى از پل، از جمله حاشیه قوسها و بعضى نقاط دیگر طاقها یا آجرهایى به ابعاد 26*26*5 به رنگ کرمى مایل به سبز مرمت شده است. این مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاً به دوران صفوى مربوط مىگردد. نمونه آجرهاى یاد شده در ساختمان پل خواجوى اصفهان نیز به کار گرفته شده و مرمتهاى دوران اخیر نیز با آجرى به همین شکل انجام گرفته است.
5 – آجرهاى دیگر در مرمت پل به کار گرفته شده که ابعاد آن عبارتند از: 20*20*4 23*23*7 سانتیمتر، رنگ این آجرها، کرمى مایل به زرد و کرمى مایل به قرمز است.
نتیجه
از سبک ساختمان پل مىتوان دریافت که تاریخ احداثل پل، با ساختمان اولیه که در تپه اشرف ایجاد شده، مربوط به یک دوره است. به کارگیرى مصالح و بریدن صخرهها، همه حاکى از این موضوع مىباشد. احتمالاً پل،
در دوران آل بویه، سلجوقى و صفوى، مورد مرمت کلى قرار گرفته است. اهمیت پل که تا دوران صفوى، راه اصفهان به شیراز از فراز آن مىگذشت، محرز مىباشد.
اصفهان، داراى دو پل دیگر نیز هست که به شیوه پل شهرستان، بر روى صخرههاى کف رودخانه ایجاد شدهاند. ساختمان اولیه آنها را نیز به دوران پیش از اسلام نسبت مىدهند، مانند پل مارنان . پل مزبور در طغیانهاى زاینده رود ویران شده و در سال 1367 به طور کامل بازسازى شد. در عکسى که زمان ویرانى پل برداشته شده است، مىتوان استفاده از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده کرد؛ همچنین پل خواجو که در دوران صفوى به طور کامل بازسازى شد. بنابراین شاید بتوانیم اساس بناى این سه پل را از احداثات زمان ساسانیان بدانیم.
از دیوار خشتى که به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست آمد، مىتوان پى برد که قسمت شمالى پل – که شهرستان نامیده مى شده – کاملاً محصور بوده و راه دست یافتن به شهر، تنها از طریق بناى گمرک خانه پل بوده و در واقع گمرک خانه، دوازه شهرستان محسوب مى شده است.
یا آثار بجا مانده از پل و پیرامون آن، مى توان نتیجه گرفت که پل شهرستان در دوره ساسانى ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت. زیرا پل، بنایى است که براى همگان سودمند است و باید آن را حفظ مىکردند. بناى گمرک خانه پل، مربوط به دوران بعدى است. با این نوع بناها از روزگار آل بویه آشنا هستیم. نمونههاى از آن، در بند امیر در جلگه مرودشت باقى مانده است. ولى به احتمال زیاد، این شیوه ماخوذ از دوره پیش از اسلام مىباشد و، شاید گمرک خانه بر بنایى کهنتر ساخته شده باشد. بنابراین اگر ساختمان اولیه تپه اشرف را بناى تدافعى قلمداد کنیم، دلیل منطقى خواهیم یافت که نگهبانى از پل ورود و خروج به شهر را از وظایف ساکنان قلعه بدانیم.