بسته بندی و نقش آن در بازاریابی و فروش
در موضوع تولید و فروش امروزه دو دیدگاه متفاوت وجود دارد .دیدگاه اول که آنرا دیدگاه مبتنی بر فروش می نامند بر تولید و سپس فروش می اندیشد .در این دیدگاه تولید کننده قبل از آنکه بازار محصول و مشتریان خود را بشناسد اقدام به تولید کالا نموده و آنگاه با توسل به روشهای تبلیغی مختلف تلاش می نماید کالاهای تولیدی خود را در بازارهای مختلف به فروش برساند. در این روش قطه شروع تولید، بنگاه تولیدی است . این دیدگاه یک دیدگاه سنتی در تولید می باشد و با عنایت به تنوع سلائق و تغییرات سریع سلیقه مصرف کنندگان و از طرفی محدودیت سرمایه و زمان نمی تواند در دنیای امروز منجر به کسب درآمدهای مورد انتظار شود . دیدگاه دومی که از آن به دیدگاه مبتی بر بازار و بازاریابی یاد می شود، معتقد است امروزه قبل از اقدام به تولید یک کالا باید بازار های آن کالا را شناخت و سپس متناسب با توان تولیدی خود ، بازار مورد نظر را انتخاب و مشتریان(متقاضیان) آن کالا را در بازار انتخابی از جنبه های مختلف از جمله وضعیت درآمدی ، سلیقه و انتظارات شناخت و آنگاه اقدام به تولید کالایی نمود که از تمام لحاظ منطبق با خواست مصرف کننده آن کالا باشد . در این نگرش از تولید ،نقطه آغاز فعالیتهای تولیدی بجای بنگاه تولیدی بازار آن کالا خواهد بود . با این نگرش می توان گفت که کالا قبل از تولید، بازار فروش خود را یافته و شاید بهتر بتوان گفت که کالا قبل از تولید فروخته شده است . در دنیای امروز دیگر کسی حاضر نیست که ابتدا تولید نموده و سپس در جلوی بنگاه خود به انتظار مشتری بنشیند .
در نگرش مبتنی بر بازار نوع کالای تولیدی، نوع بسته بندی،نحوه توزیع ، نحوه فروش ونوع و نحوه خدمات پس از فروش برای بازارهای مختلف متفاوت است . در نگرش مبتنی بر بازار تولید کننده نمی تواند برای بازارهای مختلف یک محصول خاص، نسخه ای واحد بپیچد . توان خرید در بازارهای مختلف متفاوت است ، بعد مسافت در بازارهای مختلف متفاوت است ، سلایق در بازارهای مختلف با هم متفاوتند و خلاصه اینکه نگرشهای مصرف کنندگان در بازارهای مختلف یک محصول با هم متفاوت است و تا زمانی که بازارها از جهت مشخصه خاص خود شناسایی نشوند نمی توان کالائی تولید کرد که در آن بازار خریدرا داشته باشد .
بر پایه نگرش مبتنی بر بازار،باید نوع ، اندازه، قیمت، طعم، بسته بندی،شیوه تبلیغ و…..کالا برای بازارهای مختلف متناسب با خواست آنها باشد . در یک مفهوم عام هر نوع فعالیتی راکه منجر به ایجاد ارزش افزوده برای کالاها گردد یک فعالیت تولیدی می نامند و با این تعریف از تولید حتی نوع بسته بندی،شیوه و کانالهای توزیع و کلیه اقداماتی که صورت می گیرد تا کالا به دست مصرف کننده برسد جزو فعالیتهای تولیدی می باشد . بنابر این نگرش تولید کننده ضمن آنکه باید تلاش نماید تا کالائی متناسب با خواست مصرف کننده تولید نماید، باید بر کانالهای توزیع کالای تولیدی خود نیز نظارت نماید تا اجحافی در حق مصرف کنندگان کالا(مشتریان خود) صورت نگیرد . در نگرش مبتنی بر بازار ،تولید کننده سود خود را با رضایت مصرف کننده تضمین می کند نه با میزان فروش خود . در این نگرش نظرات مصرف کنندگان ارزشمند ترین عامل برای بهبود شیوه های تولید و افزایش کیفیت قلمداد می شود.
در شیوه تولید مبتنی بر بازار بسته بندی کالا از جایگاه ویژه ای برخوردار است . چه بسا کالائی که شاید از نظر تولید کننده از نظر کمیت در حدی نباشد که نیاز به بسته بندی آنچنانی داشته باشد و به قولی شاید از نظر وی هزینه بسته بندی آن کالا هزینه ای برابر و حتی بیشتر از ارزش خود کالا داشته باشد، اما باید توجه داشت که مشتری خاص آن کالا در یک بازار خاص ممکن است همان کالا را با بسته بندی مورد نظر خود به چند برابر قیمت واقعی خود کالا خریداری نماید اما بدون بسته بندی حتی حاضر به خریدن آن کالا نباشد تا چه رسد به اینکه بخواهد قیمت مورد نظر تولید کننده را بپردازد. شاید راه اندازی خط تولیدی که بتواند قند حپه و یا آبنبات را در قللبهای دو تایی بسته بندی نماید از نظر تولید کننده خاص آن چندان مقرون به صرفه نباشد اما باید توجه نموده که نیاز به چنین بسته بندی برای مصارف خاصی همچون مصرف در قطارها، هواپیماها، اتوبوسها و حتی هتلها وجود دارد .
شاید بتوان انتظار داشت که ترشیجات تولیدی در منطقه ای خاص را در همان منطقه بصورت باز و فله ای ویا در ظروف پلاستیکی به فروش رساند اما نمی توان به فروش آن در بازاری دیگر به این شیوه امیدوار بود . امروزه تولیدکننده آبنبات بجنوردی نمی تواند بدون توجه به سلائق میلیونها مسافری که سالانه از این منطقه عبور می کنند به فروش بیشتر در فصل مسافرت ( حد اقل در حد مورد انتظار) امیدوار باشد . بسته بندی آبنبات به شکل سنتی که دهها سال است در بسته های پلاستیکی صورت می گیرد که در صورت ورود هوا به داخل آن موجب خشک شدن ابنبات وتبدیل آن به یک تکه استخوان بی مصرف می شود نمی تواند موجب جلب مشتری گردد . هنوز مسافران عبوری آبنبات بجنورد را به شکر پنیر می شناسند .بدون توجه به نوع بسته بندی وخواست مصرف کننده صنعت آبنبات بجنورد نمی توان امیدی به توسعه داشته باشد . اصولا مفهوم توسعه یعنی شکستن قالبهای سنتی و هماهنگ شدن با تحولات روز دنیا. امروزه تولید کنندگانی در بازارهای رقابی موفق خواهند بود که بتوانند تولیدات خود را آنگونه که مصرف کنندگان می خواهند بدست آنها برسانند . اگر قرار است آبنبات بجنورد نیز مانند گز اصفهان، سوهان قم، قطاب یزدو….بعنوان سوغات بجنورد معرفی گردد چاره ای جزء صنعتی کردن آن چه در زمینه تولید،و چه در زمینه بسته بندی و توزیع نیست . امروزه باید خریدار آبنبات بجنورد از ترکیبات، شیوه نگهداری و موارد مصرف آن آگاهی داشته باشد . دیگر زمانی نیست که انتظار داشته باشیم آبنبات را در بسته بندی های یک و نهایت نیم کیلوئی به فروش برسانیم . تولید کنندگان باید تلاش نمایند با شیوه های صنعتی ،از نظرشکل ، اندازه ورنگ تنوع در بسته بندی ایجاد نموده و مدت زمان ماندگاری این محصول را بالا برده و بتواند با ایجاد تنوع در موارد مصرف به توسعه این صنعت بپردازد .
این موارد در مورد سایر محصولات منطقه نیز صادق است . امروزه نبود صنایع بسته بندی مدرن یکی از چالشهای جدی این منطقه است . البته ذکر این نکته لازم است که عدم توجه به صنعت بسته بندی یکی از چالشهای جدی محصولات صادراتی جامعه ما بطور عام می باشد که در این منطقه بطور خاص خود را نشان می دهد. عدم توجه به بسته بندی مناسب در زمینه محصولات مختلف موجب گردیده تا ما بازار بسیاری از کالاها را در دنیا از دست بدهیم . امروزه زعفران ایران در دنیا به نام اسپانیا شناخته شده است . زیرا عمده زعفران ایران بصورت فله ای و یا در بسته بندی های نامناسب توسط این کشورخریداری وبا بسته بندی مناسب بنام این کشور به اکثر کشورهای دنیا و حتی منطقه جنوب شرق آسیا و ژاپن صادر می شود .
به هر حال آنچه بدان اشاره شد گوشه ای از حکایت تلخی است که در زمینه یسته بندی کالاها در کشور ما با آن دست به گریبان هستیم و امیدواریم با حرکتهای خوبی که سازمان توسعه تجارت در زمینه اجرای سیاستهای حمایتی از تولید کنندگان برای تکمیل خط تولید خود با یسته بندی مناسب شروع نموده ، شاهد راه اندازی واحدهای بسته بندی مدرن در اقصی نقاط کشور متناسب با محصولات تولیدی آن مناطق باشیم.و بتوانیم بدین وسیله ضمن اشتغالزایی مناسب بر ارزش افزوده کالاهای تولیدی خود بیافزائیم .
روانشناسی رنگ ها:
امروزه یکی از مباحث مهم در روانشناسی و بازاریابی بحث روانشناسی رنگ ها می باشد، زیرا ثابت شده است که رنگ انتخابی برای کالاها تاثیر بسیاری در جذب یا دفع مشتری ایفا می کند و شرکت های بزرگ تجاری امروزه با استفاده از کارشناسان خبره سعی می کنند از رنگ هایی استفاده کنند که با جذب مشتری بیشتر، سودآوری خود را تضمین کنند.
بسته بندی:
بسته بندی یکی از مهمترین فاکتورهایی است که در خرید مشتریان نقش دارد و بسیار دیده می شود که هزینه بسته بندی کالا بیش از هزینه تمام شده برای خود کالا می باشد.
نکته دیگر آنکه بسته بندی از لحاظ انباری، میزان جذابیت در دکور و بادوام بودن برای مشتری و فروشنده قابل اهمیت می باشد.
بدیهی است مدیران هر چه بیشتر به نقش بسته بندی و روانشناسی رنگ ها واقف باشند در تشخیص سلیقه مشتریان موفق تر خواهند بود.