هنر معماری مدرن یا Modern Architecture Art در اواخر قرن نوزدهم ایجاد شده و با استقبال مردم مواجه شد زیرا ازدیاد جمعیت در این دهه محسوس تر از پیش شده بود و این اتفاقی نگران کننده به نظر میرسید. معماری دبی و به خصوص بناهایی مانند برج خلیفه دبی از نمونههای خاص معماری مدرن در عصر حاضر هستند. در این مطلب به معرفی معماری مدرن خواهیم پرداخت و تأثیر آن بر معماری ایرانی را بررسی خواهیم کرد.
معماری مدرن چه ویژگیهایی دارد؟
معماری مدرن مدعی شد علاوه بر اینکه میتواند حفظ ظاهر و زیبایی را داشته باشد، میتواند سکونت افراد بیشتری را نیز تامین کند. پس از جنگ جهانی احساس نیاز و محبوبیت مردم به معماری مدرن چند برابر شد. مردم جنگ زده خواستار فرم جدیدی از سکونت شدند تا سختی ها و مشکلات پیش آمده را فراموش کنند. از طرفی دیگر معماران و شهرسازان نیز آن موقعیت که اکثر مکان ها ویران شده بود را غنیمت شمردند و طرحی جدید برای ساخت و ساز برگزیدند.
در این سالها، اماکنی مانند کلیسا و قصر و از این قبیل، دیگر اولویتی که در سنت داشت را از دست داده بود. در قدیم این اماکن برای بهترین معماری شایستهترین بودند، لذا بودجه و زمان بسیار زیادی صرف ساخت و ساز چنین اماکنی میشد. با این حال چنین مکانهایی در سالهای مذکور این شایستگی خود را از دست دادند و تمرکز بیشتر بر سکونت مردم قرار گرفت. این امر مورد قبول مردم بود زیرا کاملا در چهارچوب دموکراسی تعریف میشد.
این اتفاق هم به نفع مردم و هم به نفع حکومت ها بود زیرا ولخرجی های معماری سنتی مانند اسراف در تزئینات داخلی و خارجی و ساخت و ساز قصر های گران قیمت و … از میان رفت و رضایت مردم از سکونت در خانه های چند طبقه با معماری منحصر به فرد نیز افزایش یافت. معمولا مواد اولیه معماری مدرن موادی مانند بتن و شیشه ساده و فولاد است که در نسبت با معماری سنتی بسیار قیمت پایین تری دارد. در معماری سنتی موادی مانند سنگ های گران قیمت نقاشی های دقیق و زیاد کاربرد فراوانی داشت. معماران مدرن بر این عقیده بودند و هستند که هر عصری باید فرم خود را داشتهباشد. این عقیده معماران باعث شد معماری مدرن، پویا و نگرشی علمی تکنیکی داشته باشد.
معماری مدرن در ایران
معماری مدرن در ایران را میتوان به سه مقطع اصلی تقسیم کرد:
- قاجار (دوران ناصری)
- پهلوی
- جمهوری اسلامی
۱. معماری مدرن در دوره قاجار
در دوران قاجار، حاکمان و اشراف قجری بواسطه سفر به اروپا یا مشاهده کارت پستال ها و عکس یا مطالعه سفرنامه ها کمکم با معماری اروپایی و فرهنگ اروپایی آشنا شدند. از آنجا که قجریها علاقه بسیار زیادی به فرهنگ اروپایی داشتند، در تلاش بودند که این فرهنگ را در ایران نیز برپا کنند، اما میدانستند که تغییر یک سنت کار یک روز و دو روز نیست لذا برآن شدند تا در ابتدای امر، ظواهر را تقلید کرده و کاملا اروپایی کنند. این تقلید کورکورانه ضربه های بسیاری بر فرهنگ وارد کرد زیرا معماری مدرن در غرب با پشتوانه و علت بود اما ایرانیان صرفا از حیث احساسی و به دلیل فرنگی بودن معماری مدرن، آن را رواج دادند.
۲. معماری مدرن در دوره پهلوی
اقدامات رضاشاه
این مواد و مصالح به سبب سادگی و زیبایی در مقابل خشت و کاهگل قرار گرفت و بسیار محبوب شد و مورد استفاده قرار گرفت، زیرا کاربرد بیشتری نیز نسبت به مصالح سنتی داشت. ورود این مواد با ورود معماران فرنگی به ایران برای آموزش کار با این مواد همراه شد. معماران اروپایی توانستند تاثیر بسیاری بر معماران ایرانی و نوع فکر و فرم کارشان بگذارند. از آنجا که کار با این مصالح وارداتی ساده تر از پیش شد معماران ایرانی در پی ایجاد فرم های خلاقی شدند تا بتوانند خود این مصالح را زیبا جلوه دهند. از نمونه معماریهای دوره پهلوی میتوان به عمارت کاخ شمس اشاره کرد
دانشکده هنرهای زیبا
در سال ۱۳۱۹ دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تاسیس شد. این دانشکده در ابتدا سه رشته داشت که یکی از آنها معماری بود و اساتید آن درس خوانده های فرنگ و اروپا بودند. تأسیس این دانشکده و حضور چنین اساتیدی، تاثیرگذارترین عامل در تحول معماری ایرانی و ثابت کردن معماری مدرن و تفهیم اصول و قوانین این معماری در ایران بود. در آن زمان معماران ایرانی و دانشجویان به شکل منظم و پیوسته درس هایی میخواندند که علاوه بر تکنیک های فرمی معماری مدرن، آنها را با اصول و محتوا و تفکر معماری مدرن نیز آشنا میکرد. این عامل باعث شد دانشجویان بیشتر بتوانند از خلاقیت های خود استفاده کنند. به همین سبب، رفته رفته این نوع معماری در ایران رواج یافت.
۳. معماری مدرن پس از انقلاب
پس از انقلاب تعداد زیاد افراد تحصیل کرده در رشته معماری و همینطور ورود رسانه های جهانی باعث شد تا معماران با انواع و اقسام مطالب مربوطه آشنا شوند و گشوده دست تر از پیش این اطلاعات را آزمایش و اجرا کنند. هدف اصلی معماران ایرانی در دو دهه اخیر، معماری با دقت بر میراث تاریخی فرهنگی و معماری سنتی ایرانی بودهاست. اگرچه شاید معماران بخش خصوصی غیر از این عمل کرده باشند، اما در ساختمانهای زیر نظر دولت، معمولا هدف دیگری نیست. جنبش پست مدرنیسم کلاسیسیم باعث شد تا این معماران بر آن باشند که در معماری معاصر ایران، چهره و فرمی ایرانی تر ایجاد کنند. این سبک و عملکرد نیز در این مدت از طرف دولت حمایت شدهاست. نامی که دولت برای این نوع گرایش برگزیده، معماری ایرانی-اسلامی است و نمود این گرایش معمولا در ساختمان های دولتی مشاهده میشود. آشتی دادن و تلفیق سنت و معماری مدرن تمرکز اصلی معماران ایرانی پس از انقلاب بوده است.
سبک های معماری مدرن در ایران
۱. سبک ملی
این سبک برآن بود تا در عین حفظ معماری مدرن، هویتی ایرانی نیز به آن ببخشد. این سبک در دوران رضا شاه پدید آمد و پدیدآورندگان این سبک عقیده داشتند: «معماری سنتی نمیتواند برای انسان این عصر رضایت بخش باشد اما نباید این امر باعث شود که ما سنت خود را فراموش کرده و در مقابل معماری اروپایی منفعل محض باشیم.» این سبک باعث شد در عین حال که فرم معماری اروپایی حفظ میشود، عناصر و هویت های ایرانی نیز با آن بیامیزد. سردر وزارت خارجه نمونهای از این سبک است.
۲. معماری شبه مدرنیستی ایران
نامداران این سبک کسانی چون گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و رولان بودند. آنها تاثیر پذیرفته از مکاتبی چون معماری اکسپرسیونیست یا معماری مدرن مکتب وین بودند. نماینده این گروه شخصی به نام وارطان هوانسیان بود که بسیار تجدد طلب و شیفته مدرنیته و هنر مدرن بود. در زمان زیست وارطان جریان کشف حجاب اتفاق افتاد و او طی یک یادداشت این اتفاق را با معماری مدرن ایران مقایسه کرد. او خانه ها را به زنان تشبیه کرد و نوشت: «به همان شکل که پیش از این زنان زیر چادر های سیاه گرفتار بودند، خانه ها نیز پشت دیوار های خشتی و بلند گرفتار بودند» و معماری مدرن را تشبیه به جریان کشف حجاب کرد و گفت: «شیشه و آهن در معماری مدرن باعث میشود خانه ها از حجابی که گرفتارش بودند رها شوند.»
علت نامگذاری این سبک به شبه مدرنیستی این است که هیچ یک از معماران مدرنیست نتوانستند بر عهد خود بمانند و بالاخره سمت فرم های ایرانی سوق پیدا کردند و بناهایشان رفته رفته فرم ایرانی به خود گرفت. با گذشت زمان تفاوت های بسیاری در این سبک با معماری مدرن ایجاد شد. به عنوان مثال؛ معماران مدرن سعی در نزدیک کردن فضاهای عمومی و خصوصی داشتند اما در معماری شبه مدرنیستی ایران، معمار تابع سنت بود و تاکید بر جدایی فضاهای عمومی از خصوصی داشت.
۳. معماری تاریخگرا و بومیگرا
بین دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، جنبشی موازی با فضای معمول معماری مدرنیستی ایران شکل گرفت. این جنبش بسیار تحت تأثیر جریانات روشنفکری ایران در آن زمان بود. روشنفکران در ایران بر این باور بودند که معماری باید به شکل بومی خود بازگردد و تاثیری از فرهنگ غیرخودی نگیرد. اصلی ترین کار این سبک برتر دانستن هویت اصیل قومی و تلاش برای بازگشت به سنت و تاثیر نپذیرفتن از فرهنگ غیر بومی است.
قائلین به این سبک تحقیقات گسترده ای مانند علت به کار بردن خشت و کاهگل در ایران و فایدهمند بودن این مصالح سنتی در سلامتی جسمی و روانی افراد داشتند . امیر بانی مسعود در کتاب معماری معاصر ایران، چند اتفاق را از مهمترین عوامل یاریرساننده برای شکلگیری و جهتیابی این سبک میداند؛ به عنوان مثال همایش بینالمللی با عنوان «بررسی امکان پیوند معماری سنتی با شیوههای نوین ساختمان» در سال ۱۳۴۹ در اصفهان برگزار شد که در آن، مبحثی مهمی از جمله «آمیختن مفاهیم سنتی با تکنولوژی مدرن» مطرح شد. برگزاری همایش بینالمللی «نقش معماری و شهرسازی در کشورهای در حال صنعتی شدن» در تخت جمشید در سال ۱۳۵۳ نیز از این نمونه به شمار میآید.
از دیگر عوامل یاریرسان به این سبک انتشار کتاب حس وحدت: سنت عرفانی در معماری ایرانی (نوشته نادر اردلان و لاله بختیار) است. تمرکز این کتاب بر حکمت اشراق است و تعاریف و تطبیق هایی از جمله معمار با عارف، جامعه با کلیت واحد، سازه معمار با انعکاس هستی بازگردد. اگرچه معماری مدرن باعث مشکلاتی نیز شده است اما در طول تاریخ و حرکت به سمت مدرنیته، جمعیت بیشتر و منابع طبیعی کمتر شده و در نتیجه نیاز به معماری مدرن بیش از پیش احساس میشود. در چنین شرایطی هنرمندان و معماران همگام با جامعه در عین زیبایی در تلاش هستند آسودگی نیز به همنوعان خودشان ببخشند.