تراز پایه در ساختمان‌های مختلف و عوامل موثر بر آن


تراز پایه در ساختمان‌های مختلف و عوامل موثر بر آن

تراز پایه همواره از جمله ‏پارامترهای موثر در تعیین نیروی لرزه‌ای و طراحی مقدماتی مقاطع سازه بوده است.

تعریف تراز پایه در ساختمان طبق استاندار 2800

بر اساس بند 3-3-1-2 از ویرایش چهارم استاندارد 2800، تراز پایه در یک سازه به ترازی گفته می‌شود که از آن تراز به بالا، بین زمین و سازه اختلاف حرکت جانبی وجود دارد و در زیر این تراز، سازه همراه با زمین حرکت کرده و هیچ اختلاف حرکتی با آن ندارد.


تعیین محل تراز پایه سازه با توجه به موقعیت سطح زمین طبیعی نسبت به تراز طبقات

  1. ساختمان فاقد زیر زمینسطح زمین طبیعی تقریباً هم‌ تراز با سطح فوقانی فونداسیون‌ های میانی است. اگر فرض کنیم که بخش عمده‌ ای از سیستم لرزه بر روی فونداسیون‌ های میانی قرار داشته و خاک اطراف ساختمان دارای مقاومت خوب و تراکم کافی باشد، می‌ توان تراز پایه را در سطح فوقانی فونداسیون در نظر گرفت.
  2. ساختمان دارای زیرزمین
    الف)تراز زمین طبیعی نزدیک به تراز سقف زیر زمین و سیستم سازه‌ای قاب خمشی باشد.
    تراز پایه در تراز طبقه‌ ای در نظر گرفته شود که نزدیک به سطح زمین است.
    ب)تراز زمین طبیعی نسبت به تراز سقف زیر زمین دارای اختلاف و سیستم سازه‌ ای قاب خمشی باشد.
    در این شرایط مهندس طراح با اطمینان از موارد زیر می تواند تراز سقف زیر زمین را به عنوان تراز پایه در نظر بگیرد :

    • اجرای پیوسته‌ی دیوار حائل بتنی در تمام عمق زیر زمین (و حتی در ارتفاعی از زیر زمین که در بیرون از خاک قرار دارد)
    • تأمین اتصال یکپارچه‌ی دیوار حائل با تیرها، ستون‌ ها و سقف زیر زمین
    • وجود خاک کوبیده شده مرغوب یا بتن مگر در پشت دیوار های حائل

    با توجه به کیفیت ساخت و ساز در کشورمان و یا احتمال حذف خاک پشت دیوار در حین ساخت ‌و ساز پلاک‌های مجاور و در راستای افزایش حاشیه اطمینان، توصیه می‌کنیم در این حالت محل تراز پایه را بر روی فونداسیون در نظر بگیرید.

    پ)سطح زمین با فاصله از تراز سقف زیر زمین قرار داشته و سیستم سازه‌ای دارای دیوار برشی باشد.
    برای حالتی که سازه دارای دیوار برشی بوده و مابین تراز بالاترین سقف زیر زمین و سطح زمین طبیعی فاصله‌ی زیادی وجود دارد، توصیه می‌شود به دلیل نزدیک بودن سختی دیوار برشیِ طبقات به سختی دیوار حائل زیر زمین و عدم ارضای شرط سختی 10 برابر، از کنترل دریفت سازه در تراز بالای دیوار حائل صرف نظر کرده و محل تراز پایه را بر روی فونداسیون قرار دهیم.


عوامل موثر بر تعیین تراز پایه

  1. موقعیت سطح زمین نسبت به تراز طبقات
  2. خصوصیات خاک مجاور ساختمان
  3. وجود بازشو در دیوار حائل
  4. موقعیت و سختی المانهای عمودی مقاوم در برابر زلزله
  5. موقعیت و محل جداسازهای لرزهای
  6. ارتفاع زیرزمین
  7. رفتار دیوارهای زیرزمین
  8. مجاورت ساختمانهای همسایه
  9. شیب سطح زمین

تأثیر تراز پایه در تعیین اندازه درز انقطاع

ویرایش چهارم استاندارد 2800 برای کاهش خسارات ناشی از ضربه‌ی ساختمان‌ های مجاور به یکدیگر، تعبیه درز انقطاع مطابق بند 1-4-1 این استاندارد را برای ساختمان‌ های با هشت طبقه و کمتر به صورت زیر بیان می‌کند:

از بند فوق و تصویر زیر به وضوح مشخص است که در مورد محاسبه اندازه درز انقطاع، تعیین صحیح محل تراز پایه بسیار مهم است. به‌ عنوان ‌مثال در تصویر زیر با وجود آن که ارتفاع اسکلت هر دو سازه (ارتفاع مستطیل‌ های آبی‌ رنگ) با هم برابر است، ولی به دلیل وجود یک طبقه زیر زمین در سازه 2 و انتقال تراز پایه آن به تراز سقف اول سازه، برای محاسبه درز انقطاع در سازه 1 باید مقدار h1 و در سازه 2 مقدار h2 را در 0.005 ضرب نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *