میرزا محمدتقی خان امیرکبیر


میرزا محمدتقی خان امیرکبیر

برای دانشگاهی به همین نام دانشگاه صنعتی امیرکبیر را ببینید. میرزا تقی‌خان فراهانی (۱۲۳۰–۱۱۸۶) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی مؤسس دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی به‌شمار می‌آید. امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدین‌شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا‌ به خاک سپرده شده‌است.

زندگی‌نامه

کودکی

میرزا تقی فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه اراک متولد شد.[۲] پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم مقام را به دست آورد.

ازدواج و فرزندان

امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. اولی با «جان‌جان‌خانم » دختر حاج شهبازخان بود . حاج شهباز خان عموی امیر کبیر بود . بنابر نوشتته دکتر پولاک: امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده است. جان جان خانم حدود سال ۱۲۴۸ در آذربایجان درگذشته است. دومین همسر امیر ، یگانه خواهر تنی ناصرالدین‌شاه بود که «ملک‌زاده‌خانم» نام داشت و به «عزت‌الدوله» ملقب بود. او دختر محمد شاه و مهد‌ علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد ازدواج امیر در‌آمد. امیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده است. این ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته است. این معنا از نامه‌ای که امیر به پادشاه نوشته است بر می آید: از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمی خواستم در این شهر صاحب خانه و عیان شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.

امیر از نخستین همسر خود «جان جان خانم» که دختر عمویش هم بود، سه فرزند داشت . میرزا احمد خان زاده مشهور به « امیر زاده » . دو دختر که نام یکی از آنها «سلطان خانم» ضبط گردیده است . از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک» خانم نام داشتند.

 دولتمردی و صدارت

وی پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به نزد تزار روسیه برود. وی سپس ریاست هیاتی سیاسی را بر عهده گرفت و مامور حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی شد. این ماموریت دو سال به طول انجامید و میرزا محمدتقی‌خان در این دوران به امیرنظام ملقب گشت.پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال ۱۲۲۷ ، وی در تامین هزینه عزیمت ولیعهد ناصرالدین‌شاه به تهران نقش مهمی ایفا نمود. وی در اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه به مقام صدر اعظمی دست یافت و لقب امیرکبیر را دریافت نمود. دلیل این انتصاب، حسن انجام وظیفه او در رساندن شاه به تخت پادشاهی بود. ناصرالدین شاه در آن زمان ۱۶ سال داشت.

امیرکبیر در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ برابر ۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵ ق. با عزت‌الدوله، خواهر ناصرالدین‌شاه ازدواج کرد.

 مرگ

مقتل امیرکبیر در حمام فین کاشانامیرکبیر، دو روز پس از عزل به کاشان تبعید شد. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال می‌دادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را از ناصرالدین‌شاه بگیرند. سرانجام امیرکبیر در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ (برابر با ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲ میلادی) در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش به قتل رسید. کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به روایت میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور حقایق‌الخبار ناصری روز بعد از قتل جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت‌الدوله کالبدش را به کربلا منتقل کردند و در اتاقى که درب آن به سوى صحن امام حسین باز مى‌شود به خاک سپردند.

 اقدامات و رخدادها

 میرزا تقی‌خان امیرکبیر تأسیس مدرسه دارالفنون

مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسهٔ جدید ایران بود. شاهزاده‌های قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانش‌های مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده می‌شد و بسیاری از معلم‌های آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. پس از برکناری امیرکبیر، با وجود مخالفت‌های میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.

انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه

اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق می‌گرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصب‌ها، اعطای مقام‌ها، نشان‌ها و امتیازات چاپ می‌شد. در برخی شماره‌ها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ می‌رسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ می‌رسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره، در شماره ۴۹ این روزنامه خبر تحریف‌شده‌ای در باره مرگ امیرکبیر منتشر شد.

 رسیدگی به وضع مالیه

امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه خاست. او دستور داد دریافتی‌های بی‌حساب و قطع مواجب بی‌جهتی که از دستگاه‌های دولتی می‌گرفتند؛ قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بی‌حسابی که حاج میرزا آقاسی برقرار کرده بود، قطع کرد. وی سروسامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. تیولدارانی که حق دیوان را نمی‌دادند، امیر تیول آن‌ها را ضبط کرد. او همچنین برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.

حذف القاب و عناوین

امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیان‌های اجتماعی می‌دانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه «جناب» اکتفا می‌کرد، حتی نسبت به مقام صدارت.

اصلاحات اجتماعی

امیرکبیر، دستور داد که رسم قمه‌کشی و لوطی‌بازی از شهرها و راه‌ها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و سلاح گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بست‌نشینی را لغو کرد. این کار امیرکبیر، مخالفت بسیاری از روحانیون را برانگیخت.

ایجاد قراولخانه

امیر‌کبیر دستور داد ۴۰ قراولخانه در نقاط مختلف دارالخلافه (تهران) دایر شود. وی همچنین برای هر قراولخانه، ۱۲ نگهبان تعیین کرد.

 

اصلاح وضع چاپارخانه دولتی

امیرکبیر به اصلاح وضع چاپارخانه دولتی پرداخت به صورتیکه آماده حمل و نقثل محصولات پستی به اقصی نقاط کشور گردد.

سر و سامان دادن به ارتش

امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آن‌ها و برکشیدن صاحب‌منصبان بی‌طرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بی‌فایده در نظام سازمانی را پایه‌گذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بی‌شغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحب‌منصبان، شایستگی ایشان گشت. مهمات‌سازی در زمان او رشد کرد و توپ‌ریزی و باروت‌سازی تبریز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.

اصلاحات مذهبی

امیرکبیر، در پی منع قمه‌زنی و اصلاح امور روضه‌خوانی برآمد. وی نسبت به علمای مذهبی با احترام خاصی برخورد می‌کرد، با این حال میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران، از جمله روحانیونی بود که به شدت به مخالفت با امیرکبیر برخاست و بسیاری از روحانیون دیگر نیز به همراهی با او برخاستند.

فرمان قتل سیدعلی محمد باب

به دستور امیرکبیر، باب که در قلعه چهریق آذربایجان زندانی بود، در تبریز تیرباران شد.

خاموش کردن شورش سالار

سالار والی خراسان که طرفدار تجزیه‌طلبی و جدایی خاک خراسان از ایران بود، در زمان ناصرالدین‌شاه شورش کرد. امیرکبیر، سپاهیانی را به خراسان فرستاد. سرانجام، امیر دستور داد که سالار و همراهانش کشته شوند. شروع آشوب خراسان را این‌طور گفته‌اند که آصف‌الدوله محمدخان سالار که حکومت خراسان را عهده‌دار بود، به کمک اکراد قوچانی سبزوار را گرفت و به قصد تصرف پایتخت، به طرف تهران حرکت کرد. امیر‌کبیر، حشمت‌الدوله را به حکومت خراسان گماشت. او در نزدیکی نیشابور سالار را شکست داد و مشهد را تصرف کرد؛ ولی چون با مردم بدرفتاری کرد، مردم دوباره خواستار سالار شدند و او هم به یاری ترکمن‌ها حشمت‌الدوله را شکست داد و مشهد را به تصرف درآورد. امیرکبیر سلطان مراد‌میرزا را به خراسان فرستاد و او با زیرکی توانست فتنهٔ سالار را سرکوب کند. در موقع محاصره مشهد برای دفع فتنه، سفرای روس و انگلیس برای برقراری صلح تلاش زیادی کردند ولی امیر‌کبیر نپذیرفت و با هوشیاری زیاد، فتنه ای را که نزدیک بود قسمتی از شرق ایران را تجزیه و دجار آشوب کند سرکوب کرد.

ختم قائله مازندران

آوردن سیدصالح عرب به ایران

آقاسیدصالح در کربلا با فرستادگان امپراتوری عثمانی روبه‌رو گردید. وی شش روز با عثمانی جنگید تا این که دستگیر شد و سلطان عثمانی به دستگیر کردن وی فرمان داد. امیرکبیر تلاش کرد تا سید را به تهران برگرداند.

عزل از صدارت

حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدین‌شاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ چنان که تلاش‌های این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود گردید. برخی از درباریان که او را مخالف منافع خود می‌دیدند، تهمت زدند که امیرکبیر داعیه سلطنت دارد. تحریک‌های مادر شاه و دیگر درباریان باعث ترس شاه شد، از این رو، حکم عزل امیرکبیر در روز ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ هجری قمری به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد. ناصرالدین شاه هنگام برکناری امیرکبیر حدودا ۲۰ ساله بوده است.

مخالفان امیر‌کبیر

مخالفان امیر‌کبیر را می‌توان در سه دسته تقسیم بندی کرد:

درباریان

 روسیه و انگلیس

علما دینی

 امیرکبیر پس از مرگ

محمدعلی اراکی گفته که درخواب امیرکبیر را دیده که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است، سبب آن را پرسیده و وی پاسخ داد: «با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم می‌رفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.”

 

فیلم امیرکبیر

  • در فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما، داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر بازی کرد.
  • در مجموعه تلویزیونی امیرکبیر، سعید نیکپور در نقش امیرکبیر بازی کرد.
  • درمجموعهٔ تلویزیونی «سلطان صاحبقران» -کار علی حاتمی- ناصر ملک مطیعی نقش امیرکبیر را بازی کرد.
  • در مجموعه تلویزیونی سالهای مشروطه (۱۳۸۸) به کارگردانی محمدرضا ورزی، محمد صادقی (بازیگر) نقش امیرکبیر را بازی کرد.

امیرکبیر و سیاست

سیاست خارجی امیر‌کبیر

امیرکبیر، دستگاه وزارت امور خارجه را توسعه داد. تأسیس سفارت‌خانه‌های دائمی در لندن و سن‌پترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز؛ تربیت کادر برای وزارت امور خارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی از کارهای اوست. امیر‌کبیر در زمینه سیاست خارجی، سیاست معروف به «سیاست موازنهٔ منفی» را در پیش گرفت؛ که بر اساس آن می‌گفت نه به روس امتیاز می‌دهیم، نه به انگلیس و نه به هیج قدرت خارجی دیگر (در مقابل، در نظریه موازنهٔ مثبت، به دادن امتیاز به هر دو طرف قائل می‌شوند). سیاست موازنهٔ منفی امیر‌کبیر، تنها یک‌بار خدشه‌دار شد و آن زمانی بود که در جریان حملهٔ ترکمن‌ها در آشوراده، تعدادی سربازان روسی کشته و روس‌ها عزل فرماندار مازندران را خواستار شدند و امیر‌کبیر به علت فشار روس‌ها، حاکم آنجا را عزل کرد. در این زمان انگلیسی‌ها از این ضعف حکومت مرکزی سود جستند و امتیاز نظارت بر کشتیرانی در جنوب را با ادعای مبارزه با تجارت برده کسب کردند؛ که البته امیر‌کبیر در این قرارداد این قید را گنجاند که به هنگام نظارت باید ناظران ایرانی حضور داشته‌باشند. امیر‌کبیر برای تضعیف قدرت و نفوذ روس و انگلیس در ایران، می‌خواست نگاه فرانسه و در زمانی، آمریکا را به ایران جلب کند؛ لذا یک قرارداد سفارت کنسولگری و یک قرارداد در زمینه کشتیرانی با آمریکا منعقد کرد.

امیرکبیر و روحانیت

رابطهٔ او با روحانیّت خوب بود. روحانی مورد اعتماد امیرکبیر در تهران، شیخ عبدالحسین تهرانی بود که امیر، منصب قضا را در پایتخت به وی سپرد.

دستخط جعلی منسوب به امیرکبیر

چندین سال است یک دستخط جعلی  که ربطی به امیرکبیر ندارد دست به دست می چرخد و در سایتها و وبلاگهای فارسی تکثیر می‌شود. نامه بدون تاریخ مزبور که خسرو معتضد  از آن با عنوان «سند» یاد کرده است، به فردی موهوم به نام «موثق الدوله» به عنوان حاکم قم و عمه ناصرالدین شاه… اشاره نموده و در مجلس ششم توسط حجت الاسلام مهدی کروبی هم قرائت شده است. دکتر ایرج افشار (در شماره ۳۱ مجله بخارا و در بخش پاره ها و تازه های ایرانشناسی) نصرالله حدادی در روزنامه اعتماد و… و همنشین بهار در یوتیوب جعل عریضه به افتخار امیرکبیر را زیر سئوال برده اند.

ـ این نامه بدون تاریخ، که برخلاف مکاتبات عهد قاجار پر از نقطه و ویرگول و…است. در هیچ یک از کتب معتبری که درباره امیر کبیر نوشته شده وجود ندارد.

– هشتاد نامه امیرکبیر به ناصرالدین‌شاه، به مناسبت روز اسناد ملی رونمایی شده و در معرض دید همگان قرار گرفته است.

– دکتر عباس اقبال آشتیانی و دکتر فریدون آدمیت در کتبی که در مورد امیرکبیر نوشته اند، کوچکترین اشاره ای به نامه وی در مورد عمه ناصرالدین شاه ندارند. در مجموعه مکاتبات امیرکبیر هم که آقای سیدعلی آل داوود، تدوین و نتظیم نموده و در دسترس است، نشانی از به اصطلاح سند مزبور نیست.

– در کتاب اسناد و نامه های امیرکبیر کپی دستخط وی موجود است. شیوه خط و پیچ و خم کلمات آن دستخط ساختگی کوچکترین شباهتی با خط امیرکبیر ندارد.

– زمان امیرکبیر هیچکس طهران را با ت نمی‌نوشته، هنوز فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأسیس نشده بود که بر املای تهران با ت (به جای طا) تأکید کند.

– نامه های امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه با عباراتی چون «قربان خاکپاى همایون مبارکت شوم» آغاز می‌شد و جاعل آن به اصطلاح سند نمی‌داند که «قربانت شوم» براى طبقه ‏خاصى به کار می‌رفت.

– آخر نامه فوق، تقی امضا شده است. امیرکبیر نامه های خودش را با «هو» آغاز می‌کرد و مکاتبه با شاه را با جمله «زیاده جسارت نورزید، باقی الامر همایون مطاع» و نظایر آن به پایان می‌برد.

– در نامه جعلی مورد بحث خطاب به ناصرالدین شاه، گفته شده « سخن هزل بر زبان رانده اید»، اما در پایان اضافه شده: زیاده جسارت است!

– امیر کبیر در نامه ها از همسرش با عنوان «ملک زاده خانم» و گاهی «خانم» اسم می‌برد و هیچ گاه در هیچ یک از مراسلات او به شاه حتی هنگام گله از همسرش او را «همشیره همایونی» خطاب نمی‌کرد.

– در اوائل عصر ناصرى کسى که لقب موثق‏الدوله داشته باشد حاکم قم نبوده و شاهزاده معزول موثق الدوله وجود خارجی ندارد.

بعد از میرزا فضل الله، (برادر میرزا آقاخان نوری صدراعظم) که حاکم قم بود، عباس میرزا(ملک آرا) برادر کوچکتر ناصرالدین شاه، حاکم قم بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *