نقش والدین و تأثیر محیط خانواده بر تربیت و موفقیت تحصیلی فرزندان
از آن جایی که بچه ها، از نظر گفتار و اعمال و حتی از نظر احساساتشان نسبت به اشیا مختلف و خصوصاً طرز فکر و احساس نسبت به مدرسه، تحت تأثیر شما والدین قرار می گیرند، پدر و مادر نقش ارزنده ای در ترغیب و تشویق فرزندان خود نسبت به فراگیری دروس و پیشرفت تحصیلی بر عهده دارند. به همین دلیل می توانید با به کار گیری روش ها و راهکار های زیر، نقش مؤثر تری در رشد تحصیلی آن ها داشته باشید. طبق آمار، کودکانی که به همراه والدین خود کتاب می خوانند، معمولاً هوش و قابلیت خواندن بیشتری دارند و بهتر و راحت تر زبان می آموزند. مهارت های ارتباطی را یاد می گیرند، مفاهیم کلامی را تشخیص می دهند و قابلیت صحبت کردنشان نیز بسیار بالا تر است اما متاسفانه کمتر از 45 درصد از والدین با کودکا نشان کتاب می خوانند. شاید پرسش مهم این باشد که ما به عنوان پدر و مادر برای تغییر این آمار چه باید بکنیم؟
والدین باید مسئولیت تربیت فرزندان خود را بپذیرند. پیامبر (ص) فرموده اند: «بچه ها آینه رفتار شما هستند» پس اگر فرزند شما در تحصیل و تربیت دچار مشکل می شود. کسی را مقصر ندانید، از خودتان سلب مسئولیت نکنید و نگویید مقصر دیگران هستند. بعضی از خانواده ها اگر فرزندان شان بد تربیت شوند؛ سعی می کنند، جامعه یا مدرسه را مقصر جلوه دهند. دیگران را مقصر بد تربیتی فرزند خود ندانید، شما در منزل بوده اید، شما با همسر تان بر خورد داشته اید، این شمایید که در برابر رفتار فرزند تان عکس العمل نشان داده اید. کودکی که نود درصد از اوقات شبانه روزی خود را در کنار پدر و مادر سپری می کند، چه کسی می توانسته است روی او تاثیر گذار باشد؟ مطمئن باشید اگر دیگران روی فرزند شما تاثیر گذاشته اند، زمینه و بستر آن را خود شما فراهم کرده اید.
اولین نشانه موفقیت بچه ها در مدرسه، مطالعه در خانه است. برای این که بچه ها در خانه مطالعه کنند، باید یک الگوی رفتاری داشته باشند (بر اساس اصل تئوری محیط غنی)، اگر والدین کتاب بخوانند، احتمالاً فرزندان شان نیز اهل خواندن می شوند، اگر والدین اهل مطالعه نباشند، احتمالاً فرزندان شان نیز اهل مطالعه نخواهند شد. به نظر این بچه ها خواندن فعالیتی است که صرفا به مدرسه مربوط می شود. پس خیلی ساده است، اگر می خواهید فرزندتان در مدرسه موفق باشد و اگر می خواهید به مطالعه عشق بورزد، اگر می خواهید فرزندتان را کتاب خوان بار بیاورید، خودتان باید مطالعه کنید. در ضمن وقتی با صدای بلند کتاب می خوانید به بچه ها می فهمانید که برای کتاب ارزش و اهمیت قائلید و کتاب خواندن بخش مهمی از تعاملات خانوادگی شما را تشکیل می دهد.
سعی کنید با اعتماد و احترام کامل، درس خواندن و برنامه ریزی درسی را به فرزند نوجوان خود بسپارید، به طور مرتب به فرزندان خود، استعداد های ذاتی، توانایی برای مسئولیت پذیری، هوش و ذکاوت طبیعی و توانمندی های خاص و فوق العاده اش را گوشزد کنید. طوری با آن ها رفتار کنید که گویی هم اکنون مسئولیت پذیر، قابل احترام و ارزشمند هستند. سعی کنید فرزندان خود را با جریان ممتدی از پیام های مثبت حمایت کنید، تا به آن ها اثبات شود که چقدر دوست شان دارید، و به توانایی هایشان ایمان دارید.
مطمئن شوید که فرزندتان را برای سخت کوشی و موفق بودن، تشویق می کنید و پاداش می دهید. تمام بچه ها نیاز دارند تا بدانند چه زمانی موفق عمل می کنند. به خاطر داشته باشید که همیشه پاداش، به معنای گرفتن پول یا امتیازات نیز گاهی فقط گفتن این که «به تو افتخار می کنم» با توجه به تلاش های او در مورد کارش تقویت کننده است.
با فرزندان خود در مورد علایق شغلی آن ها و این که مدرسه چه ارتباطی با شغل دارد صحبت کنید. در مورد علاقه مندی ها و چیز هایی که دوست دارد، با فرزند تان صحبت کنید.
اگر به فرزند تان نشان بدهید که از خواندن لذت می برید، آن ها نیز می توانند از الگوی شما تقلید کنند، اما اگر به آن ها نشان بدهید که خواندن صرفاً یک تکلیف است که باید انجام شود و صرفاً به کارهای درسی مربوط می شود، یا باید برای جلب رضایت شما بخوانند، فرزندان تان را از تجربه لذت درونی خواندن محروم می کنید. اگر چنین کنید فرزندان تان در نهایت هنگام خواندن چنان تنش خواهند داشت که نتوانند با خواندن به آرامش دست یابند و هرگز به خواندن عشق نخواهند ورزید. (بچه ها هرگز به راحتی به نصیحت بزرگ تر ها گوش نمی دهند، اما هرگز اتفاق نیفتاده است که از آن ها تقلید نکنند.)
همیشه شنونده گلایه ها، ناراحتی ها، اعتراضات و نگرانی های فرزند نوجوان خود باشید.
فرزندان خود را با توجه به علم و دانش خود محدود نکنید، زیرا آن ها در عصر دیگری تولد یافته اند.
به فرزندان خود اعلام کنید که روش درس خواندنش را به مسئولین مدرسه اطلاع رسانی می کنید. (البته با لحنی مهربانانه و صمیمی، ولی کاملا جدی).
همچنین اطلاعات دقیقی را که از فعالیت های فرزند خود در مدرسه (هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف) کسب می کنید با فرزند خود در میان بگذارید. (البته بدون بحث و نصیحت کردن های افراطی) فقط بدین منظور که بداند شما در جریان کامل هستید. بدین شکل به او یاد آور می شوید که رضایت درسی و اخلاقی مدرسه برای شما اهمیت بسیار دارد.
سعی کنید تا جایی که ممکن است، حل مشکلات و مسایل ایجاد شده میان فرزند تان با مسئولین مدرسه، دبیران و یا دوستانش را به خودش واگذار کنید و شما کمک های کاملا محرمانه و غیر مستقیم داشته باشید. این واگذاری مسئولیت های شخصی به فرزندان هر چند در ابتدا کمکی دشوار به نظر می رسد، ولی به تدریج با حمایت غیر مستقیم شما باعث افزایش اعتماد به نفس اجتماعی فرزند تان خواهد شد.
فرزندان شما در مورد نشان دادن احساس خویش نسبت به مدرسه به شما والدین عزیز، متکی هستند، پس وقتی پدری می گوید «من همیشه به مدرسه علاقه مند بودم و مدرسه در مسایل شغلی و زندگی خیلی به من کمک کرد.» به طور غیر مستقیم احساس مثبت و لذت بخشی نسبت به مدرسه در فرزند او ایجاد می شود.
کمک کنید تا فرزندان شما از همان ابتدا عادت کنند تا برای انجام هر کاری، تمرکز حواس داشته باشند. توجه کافی به هر امری در حقیقت یک عادت برای تفکر است که نتایج درخشانی در داخل و خارج مدرسه برای فرزند شما به دنبال داشته و در پیش گیری از حوادث، بهبود مطالعه، روش صحیح نشستن در کلاس و انجام صحیح تکالیف نقش موثری دارد. اگر استعداد های ویژه ای مانند علاقه مندی و استعداد نسبت به آثار هنری یا فنی و امور ورزشی در فرزندان شما وجود دارد، سعی کنید آن ها را تا جایی که به نمرات مدرسه و توانایی های تحصیلی آن ها ضرری نمی زند، تشویق کنید.
یکی دیگر از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عوامل خانوادگی است . خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می کند و تربیت می یابد . بسیاری از روانشناسان معتقدند که : شخصیت کودک در شش سال اول زندگی شکل می گیرد .
عمده ترین عوامل خانوادگی مؤثر در پیشرفت تحصیلی عبارتند از :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی
3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده
4- تعداد اعضای خانواده
5- اشتغال کوکان
6- اشتغال مادران
7- ارتباط بین اولیا و مربیان
8- اثرات تلویزیون
9- حاکمیت ارزشهای مادی
اکنون از بین عوامل فوق به توضیح اهم آنها می پردازیم :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده :
خانواده اولین کانون تربیتی کودکان به حساب می آید و کودک مقدار قابل توجهی از وقت خود را در آن می گذراند بهرام زاده ( 1372 ) به فقل از شاروک ( 1967 )
می گوید : (( محیط خانوادگی بیش از بهره هوشی کودکان در موفقیت تحصیلی آنها مؤثر است . )) شاید بتوان گفت مهم ترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل ، خانواده است .
چنانچه نگرش خانواده ، نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفی باشد و یا بین آنچه می گویند آنچه عمل می کنند تفاوت وجود داشته باشد طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد . پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند همین نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و برای پیشرفت درس آنها هیچ گونه کوششی انجام نمی دهند .
گاهی ممکن است یک خانواده از نظر مالی و اقتصادی در حد مطلوبی باشد اما فرزندان آن خانواده به دلیل اختلاف و کشمکش های خانوادگی بین پدر ومادر و یا بین هر یک از اعضای خانه که محیط خانه را به محیط نا امن تبدیل می کنند ، دچار افت تحصیلی می شوند .
دانش آموزی که در خانواده باپدر ومادر درگیر است ، برای نشان دادن مخالفت خود با آنها ناخودآگاه سعی می کند برخلاف میل آنها رفتار کند . از این رو چون تمایل و حساسیت پدر و مادر به تحصیلی را مش شناسد ، در درس خواندن کوتاهی می کند . نوجوانان در سن بلوغ به علت تغیرات جسمی و روحی ، به مسائلی غیر از درس و مدرسه توجه می کنند . ممکن است شدیدا” به ورزش روی آورند یا بیشتر به فکر تفریح و گردش باشند . پسر نوجوانی عقیده داشت که : درس خواندن مال دخترها است . این نوع فکر می تواند اثر نامطلوب بگذارد ( معتمدی ، 1373 )
خیّر ( 1365 ) در تحقیقی تحت عنوان(( رابطه شکست تحصیلی با زمینه ها و شرایط خانوادگی )) درصدد یافتن برخی از عوامل یا ویژگی های خانوادگی گروهی از
شکست خوردگان تحصیلی بوده است . نتایج نشان می دهد که عواملی چون شغل پدر ، میزان تحصیلات والدین ، حضور یا نبود یکی از والدین در خانه ، وضعیت اقتصادی واندازه خانواده از جمله عواملی هستند که با موفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموزان رابطه دارند .
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی :
درصد قابل توجهی از دانش آموزانی که به طور جدی دچار افت تحصیلی شده بعضا” ناگزیر در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل می شوند واز (( عقب ماندگان فرهنگی )) به شمار می آیند .کودکانی متعلق به خانواده هایی هستند که از تبار اقتصادی و اجتماعی
فوق العاده ، پایین بوده تواما” با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پایینی برخوردارند .
از سوی دیگر در کنار فقر فرهنگی و محرومیت های محیطی ، شرایط اقتصادی اجتماعی حاکم بر جامعه نیز در چگونگی تبلور انگیزه های رشد و پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند ( افروز ، 1375 )
دانش آموزانی هستند که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقب ماندگی ندارند ، اما بر اثر فقر خانوادگی ، تحمل گرسنگی و کمبود ها و نداشتن وسایل نمی توانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و درس های خود را فرا گیرند ، در نتیجه دچار عقب ماندگی می شودن . در واقع فقر به سلامت و آسایش کودک لطمه می زند .
وضعیت اقتصادی تعیین کننده محل سکونت است و اگر دانش آموزان به دلیل فقر مالی نتوانند محل مناسبی داشته باشند ، برای انجام تکالیف و مطالعه دروس با مشکل روبرو خواهند بود . از یک طرف محل سکونت تعیین کننده نوع مدرسه ای است که کودک در آن درس می خواند . وقتی محل سکونت دانش آموز در یک محل فقیر باشد ، چه از نظر امکانات آموزشی و چه از لحاظ معلمان ، با کمبودهایی روبرو می شودن ، که مستقیما” بر پیشرفت تحصیلی او اثر می گذارند . فقر مالی سبب می شود که دانش آموز از غذای کافی و استراحت لازم محروم بماند و یا برای جبران کمبودهای خود و خانواده ساعاتی از روز را به کار مشغول شود در نتیجه فرصت کافی برای انجام تکالیف ریاضی و تمرین بیشتر نداشته باشد .
همچنین سطح آرزوهای دانش آموزان خانواده ثروتمند و مرفه متفاوت از خانواده های فقیر و کم درآمد است و همین تفاوتهای کمی و کیفی ، بالا بودن شکست های تحصیلی در طبقات اجتماعی کم درآمد را به رغم وجود سطح توانایی های برابر ، توجیه می کند ( لوگال ، ترجمه شجاع ، 1374 )
علت افت تحصیلی و یا ترک تحصیلی در کشورهای مختلف متفاذوت است . طبق گزارش گروه مشاوران یونسکو ( 1369 ، ترجمه مشایخ ) در هندوستان دانش آموزان بیشتر به علت کمبود لباس و عدم امکانات و شهریه ، ترک تحصیل می کنند . همچنین آمار نشان می دهد که 30 درصد ترک تحصیل کنند گان زن بر اثر عدم علاقه والدین به تحصیل بوده است . در فیلیپین خانواده های متعددی وجود دارند که اغلب هزینه ناچیز تحصیل کودکان برای آنها مبلغ مهمی تلقی می شود .
در بعضی خانواده ها دختران باید در خانه بمانند و به کار کمک کنند و یا از بچه های کوچک نگهداری کنند . در پاکستان 60 درصد از ترک تحصیل کنندگان فقر را عامل آن ذکر کرده اند .
3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده :
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تأثیر می گذارد .
1-3- پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمکهای درسی لازم را به دانش آموز ارائه دهد .
2-3- پایین بودن سطح تحصیلات خانواده سبب می شود که والدین در خانه از روزنامه، مجلات و دیگر رسانه ها کمتر استفاده کنندودانش آموزان از این لحاظ محروم باشند .
3-3- به دلیل فقر فکری نمی توانند نگرشهای لازم را به فرزندان خود برای ادامه تحصیلات بدهند .
4-3- والدین کم سواد و بی سواد معمولا” کمتر به مسأله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند .
5-3- از روابط و همکاری نزدیک با اولیای مدرسه آگاهی کافی ندارند و کمتر به مدرسه می روند و کمتر جویای وضعیت درس فرزندان خود می شوند .
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که گر چه نظارت و کمک غیر مستقیم والدین در امور مربوط به درس و تحصیل فرزندان در پیشرفت و موفقیت دانش آموزان بسیار مؤثر است ، اما این کمک اگر به طور مستقیم باشد ، یعنی والدین تکالیف فرزندان را به جای آنها انجام دهند ، نه تنها عامل موفقیت نبوده بلکه باعث افت و شکست آنها نیز خواهد شد .
4- تعداد اعضای خانواده :
امروز در کلیه جوامع بشری افزایش جمعیت یکی از مشکلات اساسی می باشد و ازدیاد روز افزون آن جامعه را تهدید می کند . و در نتیجه توجه اصلی پژوهشگران و
صاحب نظران علوم تربیتی و اجتماعی را به خود جلب کرده است .
ازدیاد بی رویه جمعیت خانواده ها باعث می شود که کودکان به خوبی رشد نکنند و تربیت درستی بروی آنها انجام نگیرد .
جنوبی ( 1976 ) : خانواده هایی که تعدادشان زیاد است ، به مراتب ، احتمال به انحراف کشیدن کودکانشان بیشتر است .
نیکو کار ( 1372 ) (( گچساران )) : معدل درسی دانش آموزانی که در خانواده هایی سه تا چهار نفری و یا کمتر زندگی می کنند به مراتب بیشتر از دانش آموزانی است که در خانواده های بیش از پنج نفر زندگی می کنند .
بهرام زاده ( 1372 ) : میزان بهره هوشی در میان خانواده های کم جمعیت به مراتب بیش از بهره هوشی دیگران ( پرجمعیت ) است .
5- اشتغال کودکان :
یکی از عوامل خانوادگی که همواره منشأ انحراف توجه کودک از تحصیل می گردد جابجایی وظایف (( والدین و فرزندی )) است . از جمله این جابجایی ها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد اشتغال کودکان و نوجوانان است . به این ترتیب که کودکان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولا” از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقش های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند .
عدم تأمین نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پایین است .
اشتغال دانش آموزان باعث تقلیل انرژی جسمی و روانی آنان شده ، آمادگی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می هد . مسأله اشتغال کودکان و نقش آن در افت تحصیلی ( خصوصا” در درس ریاضیات ) در خانواده های طبقه پایین اجتماعی – اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است . ( لیامی و همکاران ، 1373 )
6- ارتباط بین اولیا ومربیان :
از جمله عوامل مهم دیگر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود رابطه هماهنگی بین اولیا و معلمان و مربیان مدرسه است . هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیتهای خود و نقش های خود در مقابل یکدیگر کودکان ، اولیا ، معلمان ، مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقش ها و مسولیتهای خود در مقابل همدیگر ، آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملا” موفق تر خواهند بود . به طور کلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قبل از هر چیز مستلزم برخورداری آنان از یک فضای متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است .
وظایف خانه و مدرسه نسبت به رشد و تربیت دانش آموزان متقابل و مکمل است . از یک طرف خانواده باید نیازها و ضرورتهای محیط مدرسه را به خوبی درک کند و کمک و همراه مدرسه باشد . و از سرف دیگر مدرسه باید دعوت های مستمر از والدین و ارتباط دایم با آنان ، امکانات مدرسه و مهمتر از آن خود خانواده ها را برای ارائه آموزشهای لازم به آنان بسیج کند . تحقیقات نشان می دهد که اگر خانواده در گیر و علاقه مند به مسائل تحصیلی فرزندان خود گردد ، کودکان نیز با ذوق و شوق بیشتری تحصیل خواهند کرد . ( بیابان گرد 1376 )