معماری مصر باستان


معماری مصر باستان

مصر – ” واقع در کشور مصر , بنایی یکپارچه از سنگ که در ان هیچگونه مصالح ساختمانی از قبیل سیمان و گچ و اجر در ان بکار نرفته است .!! مصالح ساختمان این بنای حیرت انگیز تنها یک کوه غولپیکر بوده که توسط صنعتگران مصرباستان و حجاران بی همتای فراعنه بصورت معبدی در امده است که نسل امروز با دیدنش در بحت و حیرت فرو می رود . تا امروز کتابهای بسیاری از چگونگی ساخت این معبد افسانه ای چاپ و منتشر شده است . حکایت ساخت معبد ” ابوسیمبل ” حکایت باور نکردنی از تلاش انسانهای است که بیش از 30 سال بصورت مداوم و پیوسته بر روی سنگهای خارا کار میکردند . کتاب ” اسراره معبد ابوسیمبل ” بقلم ” زهی حواس ” و ” فارق حسین ” دو تن از باستان شناسان نامی مصر میباشد که خلاصه ای ان برای شما در نظر گرفته شده است . اگر بخواهیم از یکی از مقتدرترین فراعنه مصر نام ببریم بی شک ” رامسس دوم ” میتواند مشهورترین فرعون مصر باستان لقب بگیرد . رامسس دوم از بزرگ ترین فراعنه مصر میباشد که افتخارات و فتوحات بسیاری در زمان زمامداریش صورت گرفت , ” رامسس دوم ” نزد مردم مصر خدایی فنا ناپذیر بود . وى از سال ۱۲۹۲ تا ۱۲۲۵ پیش از میلاد به مدت ۶۷ سال سلطنت کرد. در دوران سلطنت او مصر شکوه و عظمت بى سابقه اى یافت و امپراتورى مصر در دوران سلطنت او از جنوب سوریه تا آبشار چهارم رود نیل گسترده بود و او حبشه و قسمتى از عربستان را هم ضمیمه امپراتورى خود کرد بخاطره دوره طولانی حکومت او مدارک و مستندات باستانی بیشماری از او به یادگار مانده است . اسراره معبد ” ابوسیمبل ” – معبدی که در ان هیچ مصالح ساختمانی بکار نرفته است.!! معبد ابوسیمبل – در این معبد از هیچ مصالح ساختمانی استفاده نشده است . بیش از 50000نفر حجار و سنگ تراش مدت 30 سال کوه را میتراشیدند تا معبد امون ساخته شود.!! ” رامسس دوم ” خود را از مومنین خالص ” امون ” یکی از خدایان مصر باستان میدانست . ” مارتوناسیس ” مورخ یونانی مشاهدات خود را بعد از دیدن معبد ” ابوسیمبل ” اینگونه ذکر می کند . کمتر از 10 سال از پایان ساخت معبد میگذشت –کاهن بزرگ معبد ” امون ” در مورد ساخت این بناء که در دل کوه ” منول ” به شکل حیرت انگیزی ساخته شده بود , گفت : ” رامسس دوم ” در یکی از جنگهایش با خدای ” امون ” پیمان می بندد که اگر در این جنگ پیروز شود معبدی برای نیایش ” امون ” بسازد . ” رامسس دوم ” بعد از اینکه بر دشمنان خود غلبه کرد , چون پیروزی خویش را مدیون مساعدت” امون” میدانست – تصمیم گرفت به شکرانه مساعدت ” امون ” معبدی برای او بسازد که قبل از او هیچ یک از سلاطین و فرمانروایان مصر نظیر انرا نساخته باشند . او میخواست که معبد خدای ” امون ” را یکپارچه از سنگ بوجود اورند و در بنای ان حتی از یک اجر و یا خشت یا سیمان و کچ مورد استفاده قرار نگیرد . ( عجیب نیست که بگویم بعد از گذشت 4000 سال هنوز هم هیچ بنایی با این عظمت نه ساخته شده و نه مطمئنن ساخته خواهد شد ) بعد ازمطالعات فراوان ” رامسس دوم ” دستور می دهد که کوه ” منول ” را که نزدیک رود نیل واقع شده بود را برای این کار انتخاب کنند . انگاه معماران خود را مامور مطالعه کرد و انها نقشه معبد را طرح کردند و نقشه را طوری ترسیم نمودند که درب اصلی معبد به سوی مشرق باشد و در طلوع افتاب نور خورشید بر مدخل ورودی معبد بتابد و چهار مجسمه ” رامسس دوم ” و خانواده او را که کنار یکدیگر نشسته اند را روشن کنند . یکی دیگر از عجایب این معماری تنظیم نور خورشید در روز تولد ” رامسس دوم ” میباشد .!! مجسمه رامسس دوم طوری طراحی و ساخته شده است که هر سال در روز تولد او خورشید به مدت 20 دقیقه بر چهره او می‌تابد . ( به همین مناسبت هر سال در روز تولد رامسس دوم هزاران نفر از مردم سراسر جهان به اسوان و معبد ابوسیمبل میروند تا علاوه بر مشاهده این رخداد باستانی شاهد معماری شگفت انگیز مهندسان مصر باستان باشند . ” برای اطلاع بیشتر از این واقع اینجا کلیک کنید ) همانطور که در مطلب ” پایان هزاره – پیشگویی اهرام ” به ان اشاره کردم « در انتهای معبد هم چهار مجسمه که بصورت نشسته در کنار یکدیگر قرار دارند نصب شده است – بصورت کوچکتری در انتهای معبد نصب شده است . یکی از خصوصیات جالب توجه این معبد و مجسمه های نصب شده در انتها معبد، چگونگی تنظیم جهت قرارگرفتن آنها میباشد که باعث میشود دو بار در سال، در اول بهار و اول پائیز (اعتدالین )، اشعه خورشید دقیقا به داخلی ترین مکان معبد بتابد و چهار مجسمه نشسته را که در انتهای معبد قرار دارد را مورد تابش اشعه خورشید قرار دهد و مکان قرارگیری مجسمه ها را کاملا” روشن کند . » بعد از اینکه نقشه نهایی طرح شد , ” رامسس دوم ” تمام معماران و مهندسان را فراخواند تا از هزینه و چگونگی ساخت معبد اطلاعاتی را کسب کند . طبق نظرات مختلف از 50 تا 100 هزار حجار و پیکر تراش برای ساخت این معبد استفاده شده است . توجه داشته باشید که در انزمان هنوز فلز اهن کشف نشده است و حجاران از ابزارهای مسی برای تراش دادن سنگها استفاده میکردند . بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده اند که در انزمان این تعداد حجار و پیکر تراش در مصر وجود نداشته است و برای همین از معماران سایر کشورها برای کار این معبد دعوت بعمل امده بود . یکی دیگر از عجایب ساخت این معبد تربیت حجارانی بوده است که در زمان ساخت معبد ” ابو سمبیل ” به اموزش و فراگیری حجاری و پیکر تراشی مشغول بوده اند . ” رامسس دوم ” با هزینه کزاف حجاران را از جزیره ” کرت ” به مصر می اورده تا اینکه در مدرسه حجاری , اموزگار شاگردان مصری شوند و به انها فن حجاری را اموزش دهند.! .. ابتدا اطراف کوه ” منول ” را با تلاش فراوان مسطح و خالی کردند تا محل تردد و رفت و امد معماران به سهولت انجام پذیرد و همچنین معبد از چهار طرف قابل دسترسی باشد . سپس یک شکاف عظیم بین کوه ایجاد کردند .. این شکاف برای ان بود که در یک طرف , معبداصلی و بزرگ” ابو سمبیل ” و در طرف دیگر معبد کوچک که چهار پیکر ایستاده در ان قرار بود ساخته شود , این دو معبد را از هم جدا سازد . ” زهی حواس ” میگوید : تصور اینکه یک ضربه ناشیانه میتوانست زحمت چندین ساله حجاران را بر باد دهد – انسان را دچار حیرت می کند . امروز اگر ما در یک بنای آجری یا هر بنای که با مصالح ساختمانی , ساخته میشود , اشتباهی بکنیم میتوانیم انرا جبران کنیم . اما در ساخت یک همچین بنای عظیمی اشتباه یعنی بر باد رفتن زحمات 30 ساله , چندین هزار نفر .!! تا امروز هیچ بنایی در دنیا یافت نمیشود که با این ظرافت و دقت ساخته شده باشد.

معبد میلیونها سال :

تالار اعیاد که معبد میلیونها سال نیز نامیده می شود، تالاری ستوندار است با دو ردیف ده تایی ستون در مرکز و سی و دو ستون تزئیناتی با مقطع مربع نیز در محیط پیرامونی. دو ردیف ستونهای ده گانه, وظیفه باربری سقف تخت تالار را برعهده داشتند که دارای ارتفاعی بلندتر از سقف بخشهای پیرامونی این فضای زیبا بود و این باعث بوجود آمدن ردیف پنجره زیر سقفی، جهت هدایت نور به درون معبد میلیونها سال می شد. این تالار زیبا در دوره حاکمیت توتموس سوم احداث گردید.

مجموعه معابد کرنک، همچنین دارای تعداد بسیار زیادی تندیس فراعنه می باشد که هم به صورت نشسته در کنار دروازه ها قرار دارند و هم به صورت ایستاده، به ویژه در قالب ستون یا متکی به دیوار همجوار خود. تمامی جدارها نیز اعم از دیوارها، ستونها و تک ستونهای یادمانی، مملو از نقوش برجسته می باشند و بیشتر آنها اختصاص به خدایان و فرعون ها دارند.

معبد رامسس سوم :

این معبد که در دوره رامسس سوم احداث گردیده، وقف آمون- رع شده است. معبد از لحاظ ویژگیهای معماری، کاملاً با دیگر معبد دوره پادشاهی جدید مشابهت دارد. معبد رامسس سوم در شرق حیاط اتیوپیایی که پشت دروازه اصلی ورودی معبد می باشد، واقع گریده است.

حیاط معبد مذکور، از سه طرف با ستونهای اوسیریس احاطه گشته. ستونی بلند با سرستون پاپیروس گشوده شده در عمارت کوشک مانند تاهارکا، پادشاه اتیوپیایی (سلسله پادشاهی بیست و پنجم که حدود 700 پیش از میلاد بر مصر فرمانروایی می کردند)، وجود دارد. این ستونها با 08/21 متر ارتفاع، وظیفه نگهداری از سقف چوبی را بر عهده داشته اند.

تالار ستوندار اصلی :

تالار ستوندار، 102 متر در جهت شمالی- جنوبی و 53 متر از شرق تا غرب وسعت دارد که 134 ستون در آن موجود می باشد و در نوع خود، بزرگترین تالار ستوندار معماری مصر باستان محسوب می شود. هر ستون 23 متر بلندا دارد و دارای سرستونهایی با طرح پاپیروس گشوده شده (زنگوله ای) می باشد. در واقع، این فضا به جنگل ستونها می ماند که فاصله بین آنها و بازی سایه و روشن ستونها منظره بسیار زیبایی را خلق می کند.

ارتفاع ستونهای بخش مذکور نسبت به ستونهای جانبی که در دوره هورمحب شروع به ساخت گردید، متفاوت بود. تالار ستوندار اصلی سپس توسط ستی اول و رامسس دوم تکمیل گشت و در نهایت توسط رامسس چهارم کامل شد. این بخش از مجموعه، کماکان بزرگترین تالار در بین تمامی بناهای مذهبی جهان محسوب می شود.

ردیف ستونهای راستای محور مرکزی تالار ستوندار که دارای سرستونهایی به صورت پاپیروس گشوده شده می باشد، 20 متر ارتفاع، 6/3 متر قطر و محیطی معادل 15 متر در بخش فوقانی خود دارد. ستونهای با سرستون پاپیروس بسته (غنچه ای) نیز 01/14 متر بلندا دارند. نقوش برجسته فراونی، تمامی جداره ستونها را دربر می گیرد.

تک ستونهای یادمانی آنسوی تالار ستوندار که در زمان توتموس اول ایجاد گردیده، 23 متر بلندا و 143 تن وزن دارند. دیگر تک ستونهای یادمانی، متعلق به زمان حکمرانی حتشپ سوت است و دارای 30 متر ارتفاع و 30 تن وزن می باشند که بین چهارمین و پنجمین دروازه ورودی واقع گردیده اند.

عملیات آغاز ساخت دومین دروازه ورودی به دوره هورمحب باز می گردد، در دوره سلطنت ستی اول و رامسس دوم ادامه یافت و در نهایت، در دوره حکومت بطالسه تکمیل گشت. در کنار این دروازه، دو تندیس عظیم رامسس دوم قرار داده شده بود.

مجموعه معابد آمون- رع :

معبد آمون- رع (Amon-Ra) در کرنک کاملترین و پیچیده ترین اثر معماری مصر باستان است. از دوره پادشاهی میانه، تبس مرکز آیین پرستش آمون بود و کرنک نیز تبدیل به مهمترین مکان مذهبی آمون- رع در دوره پادشاهی جدید گردید. این مجموعه معبد دارای دو محور اصلی شرق به غرب، در راستای مدار خورشید در آسمان با مضمون «خورشید در بهشت» و دیگری، محور جنوب به شمال، در جهت حرکت رود نیل به معنای «قدرت مطلق خدایان و فرعون».

این بنا که از حدود سال 2000 قبل از میلاد شروع به ساخت شد، تا سال 220 پیش از میلاد تکمیل و بخشهایی به آن افزوده گردید. در واقع، در ساخت این مجموعه معابد، حدود پنجاه نفر از فراعنه مصر شرکت داشتند که از اواخر دوره پادشاهی کهن تا سلسله بطالسه بر این سرزمین حکمرانی نمودند، اما قسمت عمده معبد کرنک در زمان رامسس دوم احداث گردید.

خیابانی به طول 113 متر و عرض 15 متر که اسفینکسهایی با سر قوچ (نماد خدای آمون) در دو سمت آن وجود دارد، به نخستین و بزرگترین دروازه دو برجی معبد منتهی می شود. این دروازه ورودی، 113 متر عرض و 43 متر بلندا دارد و در دوره رامسس دوم احداث گردیده بود.

نکته شایان توجه در اسفینکسهای دو سمت، قرار دادن تندیسهای کوچکی از رامسس دوم در میان دو پای جلویی حیوان ترکیبی است؛ چنین کار فروتنانه ای از این فرعون که همواره خود را “خـدای خدایان” قلمداد می کرد و تندیسهای عظیم الجثه بسیاری از وی به یادگار مانده است، منحصر بفرد می باشد.

خیابان مذکور، به خیابانی دیگر از اسفینکسهایی با سر انسانی می پیوندد که به معبد لوکسور منتهی می شود و در مجموع، 2/3 کیلومتر طول دارد.

معابد کرنک شامل معبد آمون – رع در دوره رامسس سوم، معبد ستی دوم، معبد موسوم به میلیونها سال، تک ستونهای یادمانی توتموس اول و حتشپ سوت و همچنین نه دروازه ورودی است. این مجموعه، مادر بناهای مذهبی مصر می باشد، چراکه معابد پرستش خدایان سه گانه تبسیها، یعنی آمون- رع، موت (همسر خدای آمون) و خونسو (پسر آمون- رع و موت و رب النوع ماه) است. با استناد به گزارشها، در سده دوازدهم پیش از میلاد، نزدیک به 80 هزار کارگر و برده در این مکان مشغول به کار بوده اند.

معبد تدفینی رامسیوم :

رامسیوم (Ramesseum) در تبس بین نخستین سال تا دوازدهمین سال سلطنت رامسس دوم بدین منظور ساخته شد که معبد تدفینی وی باشد. هنگامی که این معبد باشکوه در مقیاسی بسیار بزرگ به طول 300 متر و عرض 200 متر توسط معماری به اسم “پنره” (Penre) طرح گشت، خطایی فاحش، کیفیت و ثبات جاودانگی بنا را مخدوش کرد و آن، احداث معبد در مکانی بود که هر ساله طغیان نیل آن را دربر می گرفت. در همان مقطع زمانی که رامسیوم درحال ساخت بود، معبد ستی اول در ابیدوس، رو به ویرانی نهاده بود.

طرح این بنا به طور کامل، مشابه دیگر معابد است: در جوار رود نیل قرار دارد، دارای دروازه بزرگ دو برجی ورودی، حیاطها، تالارهای ستوندار و اتاقهای مقدس تاریک و سرپوشیده ای می باشد.

دو بخش معبد، در قیاس با دیگر قسمتها، بسیار جالب توجه هستند. نخست دو تندیس عظیم الجثه سقوط کرده رامسس دوم به ارتفاع 17 متر است که سیمایی دراماتیک به مجموعه داده و دیگری، بخش کارکنان می باشد که در دیگر معابد، قسمت مذکور در فاصله دورتری نسبت به حرم مقدس واقع می شود و یا کلاً توسط عوامل انسانی یا طبیعی از بین می رود، درحالیکه این بخش در رامسیوم، به طور غیر معمولی سالم باقی مانده است.

رامسس دوم خواهان به حد کمال رسیدن معابد خود به منظور تحت تأثیر قرار دادن مردم و خدایان و همچنین محفوظ نگاه داشتن پیوند و یگانگی خود با خدایان بود. درحالیکه امروزه، ویرانه های این بنا در مقابل بازدیدکنندگان با وجود تندیسهای درهم شکسته وی بر روی زمین، فاقد آن ابهت و کمال مطلوب رامسس دوم می باشد.

معماری مصر به 2 گروه تقسیم می شود : 1.معابد مصری-2.مقابر مصری

چون مصری ها عقیده داشتند که زندگی دنیوی اهمیتی ندارد بنابراین به خانه هایشان نیز اهمیت نمی دادند و خانه ها را از مصالح کم دوام وبا معماری ساده می ساختند به همین دلیل معماری آنها به مقابرشان خلاصه می شود اولین مقابر مصری “مصطبه” نامیده می شود.این مصطبه ها حجمی ذوزنقه شکل دارند که همانند سنگ قبرهای امروزی استفاده می شده اند.

کم کم با گذشت زمان ارتفاع این مصطبه ها بیشتر وبیشتر شد تا به صورت یک اتاق در آمد که آنرا اتاقک مرده نامیدند.ارتفاع و حجم این اتاقکها با توجه به مقام متوفی تغییر می کرد.

اهرام مصر :

عهد دودمان سوم مصر معمار نابغه ای به نام ایم حوتپ Imhotep برای فرعون مصر، زوسر «جوزر» (حدود ٢۶۴٩ – ٢۶۶٣ ق م) مجتمع عظیمی در سقاره، و گورستان گروهی نزدیک تختگاه مصر؛ ممفیس می سازد. افزون بر این، هرمی پله پله از سنگ بنا ساخت م مرقد و تأسیسات جانبی دیگری در اطراف هرم بدان افزود. هرم عظیم زوسر که به منظور حفاظت از جسد فرعون مصر بنا گردید؛ کهن ترین اثر معماری باقی مانده از مصر باستان است. این معماری خود الگویی گشت تا آیندگان به تقلید و تبعیت از آن، دست به کار ساختمانی عظیمی بزنند که یکی از عجایب هفتگانه جهان شناخته شود.معماری پادشاهی کهن، اهداف و انگیزه های آن دست مایه ای گردید تا مورخان و باستان شناسان بر این دوره پانصدساله و شرایط و اوضاع اجتماعی آن را بر مبنای بناهایی که به هر صورت از سنگ آهک و گرانیت در مقیاس بزرگ برای ساختن ساختمان ها در مقبره ها به کار می رفت، شناسایی کنند.جالب اینکه در این دوره ، معابدی شبیه آنچه در دودمان یکم و دوم پادشاهی متداول بود، به ندرت ساخته می شد .به طوریکه اشاره شد، در پایان دودمان سوم پادشاهی، ساختن اهرام آغاز و به تدریج گسترش پیدا کرد. اما کمال حشمت این معماری تنها مدیون دودمان چهارم پادشاهی است که در آن عهد احداث چنین آرامگاه های پادشاهی با عظمت و پرشکوه، رونقی فراوان یافت.

ساخت اهرام مهمترین و اصلی ترین سازندگی این دوره را تشکیل می دهد؛ این معماری بدیع خود موجد تحولی شگرف گردید و تمدن و فرهنگ فراعنه به یک شکوفایی بی نظیر دست یافت؛ به گونه ای که مشعل هدایتی برای صنعتگران مصری برای یک دوره سه هزار ساله بعدی شد. اهرام مصر نمایانگر اوج دستاوردهای فنی، معماری، طراحی و تزیینات است که تنها در سایه یک سازمانبندی منظم، استادکارانی بی نظیر و هنرمندانی با انگیزه های قوی، و مهم تر از همه امنیت کافی و ثروتی کلان امکان پذیر بود. دوره دودمان چهارم پادشاهی اندکی افزون بر یک سده دوام آورد (٢۴٩٨-٢۶١٣پ م) و شش پادشاه از این دودمان بر مصر فرمانروایی کردند.

هرم غول پیکر مصر از قدیمی ترین عجایب هفتگانه است البته این تنها بنایی است که در میان عجایب هفتگانه تا به امروز باقی مانده است.زمانی که این هرم ساخته شد بلندترین ساختمان جهان در آن زمان محسوب می شدواین رتبه را تا ۴٠٠٠ سال حفظ کرد.پادشاهان مصر باستان را فراعنه می نامیدند.یکی از این پادشاهان خفو بود. در حدود ٢۵٨٠سال قبل از میلاد مسیح این هرم بزرگ را برای محل دفن یاهمان آرامگاه فرعون ساخته اند.خفو همان فرمانروایی است که یونانی ها اوراخئوپس می نامیدند.وپس از مدتی پسر ونوه ی خفو نیز برای خود هرم هایی را ساختند البته در اطراف ودر مجاورت این سه هرم چند هرم کوچک نیز بنا شده اند که این هرم ها مطعلق به درباریان وملکه ها بوده استمصریان باستان اعتقاد داشته اند که انسان پس از مرگ دوباره زنده می شود وبه همین خاطر در اطراف جسد مومیایی شده ی مردگان خود موادغذایی ووسایل دفایی و… رابه همراه آن ها دفن می کردن واهرام مصر نیز برای حفاظت ازجسد خفو و فراعنه ی دیگر ساخته شده است.اهرام مصر از سه هرم بزرگ تشکیل شده است که درکنار آنها هرم های کوچکی نیز وجود دارند.وقتی ما اهرام مصر را از نزدیک می بینیم هرم وسطی از همه بزرگتر به نظر می رسد ولی این اشتباه است زیرا که هرم وسط چون روی زمین مرتفع تری بنا شده است بزرگ تر به نظر می رسد.ولی در اصل هرم خفو که سمت چپ هرم وسط قراردارد از همه بزرگتر است .هرم ها درگورستانی قدیمی در جیزه واقع شده اند. گروهی از باستان شناسان عقیده دارند که ٠٠٠/١٠٠ کارگر به مدت بیست وسه سال کارکردند ودر این هرم بیش از دوملیون نیم سنگ به کار رفته که وزن آن ها از۵/ ٢تن تا چهل تن وزن دارد را بنا کرده اند. یکی از طریقه هایی که احتمال دارد مصریان باستان سنگ های غول پیکر را حمل می کردند شیوه ی غلطاندن و بلند کردن است یکی از دانشمندان اتریشی به نام آقای پروفسر دکتر اسکارریدل برای این معما راه حلی پیشنهاد کرده است او می گوید که مصریان برای حمل این سنگ ها دور هم جمع می شدند و با نیروی خود و به وسی له ی اهرم هایی این سنگ ها را می غلتاندندودر این باره نظر های بسیاری وجود دارد بعضی از باستان شناسان عقیده دارند که این سنگ ها را با استفاده از سطوح شیبدار ماسه ای به بالای هرم ها می بردند.وعده ای از باستان شناسان عقیده دارند که مصریان از داروهای نیروزای قوی استفاده می کردند وبه وسیله ی آنها این سنگ ها را به بالا می بردند.اهرام مصر از هر نظر چه از نظر معماری وموقعیت جغرافیایی در محل مناسبی قرار دارد.

-هرم به گونه ای ساخته شده است که به چهار جهت اصلی مشرف است.

-خط مداری که از روی جیزه می گذرد دقیقا خشکی ها وآب های روی کره ی زمین را دقیقا نصف می کندوهرم در چنین نقطه ای از نصف النهار ساخته شده است.

-فاصله ی میان مرکز زمین تا هرم کاملا برابر است.

-اندازه ی سطحی چهارجانبی حرم دقیقا برابراست با ارتفاع هرم.

-نوک هرم بزرگ دقیقا شمال واطرافش نیز طول استوا را تمثیل می نمایند.

تمامی این محاسبات بیان گر آن است که اهرام مصر با اندازگیری های دقیق ریاضی ونجومی همراه است که نشان می دهد درآن زمان مصریان از نظر معماری بسیار پیشرفته بوده اند .سنگ هایی که دراین هرم به کار رفته است از خود کشور مصر گرفته نشده اند وطبق نظر بعضی از کارشناسان وباستان شناسان سنگ ها به مدت ده سال توسط کارگران حمل می شده است وبعد از ده سال تازه به محل بنای اهرام مصر آورده شدند هنوز هیچ کس نمی داند که این سنگ ها مطعلق به چه کشوری است و یا مهندس یا معمار اهرام مصر چه کسی بوده است واز چه شیوه ای استفاده شده است. نکته ای که باید دراینجا به آن اشاره کرد این است که کارگران اهرام مصربر اثاث یاداشت های هردوت گویا درعرض بیست سال متمادی حدود صد هزار کارگر در ساخت اهرام مشغول بودند. جالب اینکه هر کارگر روزانه به اندازه ی یکصد گرم پیاز مصرف می کرده اند با این حساب مشخص می گردد که هر روز برای تامین غذای یکصدهزار کارگر معادل ده هزار کیلو پیاز نیاز بوده است. این رقم در ده روز به یکصد هزار کیلو می رسد.(یکصدتن )ومسلما در ماه نیز به سیصد تن می رسد . بااین محاسبه مشخص است که درعرض شش ماه کار متوالی حدود هزاروهشتصدتن پیاز مصرف شده است.باتوجه به آن که درآن زمان پیاز ها را با چه زحمات وسختی ای از اقصی نقاط جهان وارد مصر می کردند البته ما باید نیاز خود مردم مصر رانیز به این میزان بیفزاییم. اساس ارزیابی متر مکعب به اندازه ی فاصله ی میان خورشید وآلفا قنطوریس بوده واگر میزان گازهای حاصل از مصرف پیاز را که مردمان آن زمان دفع می کردند حساب کنیم به اندازه ی میزان پارگی به اندازه ی از بین رفتن لایه ی ازن اطراف کره ی زمین است.

مجسمه ی ابولهل :

یکی از آثار بسیار زیبایی که در روبه روی هرم بزرگ قرار دارد مجسمه ی ابولهل است این مجسمه از لحاظ معماری بسیار زیبا می باشد و طبق مدارک به دست آمده این مجسمه وظیفه ی محافظت از اهرام مصر وقبر خفو را دارد.فرعون به خاک سپرده می شود :

مصریان قدیم می پنداشتند که وقتی کسی می میرد باید از بدن او نگهداری کرد تا روحش بتواند به زندگی پس از مرگ ادامه دهد. ازهمین رو اندام های داخلی بدن مردگان مانند قلب وکلیه و کبدو… را از بدن خارج می کردند وآن را با روشی مخصوص به نمک آغشته می کردند. سپس بدن را با پارچه های کتانی نوار پیچ می کردند بدین ترتیب بدن مرده مومیایی می شد. عاقبت شده به همراه لباس و غذا و وسایل دفایی مورد نیاز او به خاک سپرده می شود.یال هرم خفو ٢٣٠متراست ومساحت قاعده ی آن بزرگتر از مساحت نه زمین فوتبال است.بعد از کشف جسد خفو در زیر هرم او یک کشتی پیدا شد که برای رد شدن خفو از رود نیل قرارداده شده بود بعد از خفو نیز فراعنه ای روی کار آمدند مانند: منقرع (نوه ی خفو).خفرع (پسرخفو)کفرع (پسرخفو).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *