رویکرد آموزشی‌ های‌اسکوپ


به کارگیری این رویکرد نوین به سطح فرهنگی، درآمد، قومیت، مذهب و… خانواده‌ها و یا جنسیت، بهره هوشی و… کودکان بستگی ندارد و در هر نقطه از دنیا برای همه کودکان قابل اجراست. از این شــیوه می‌توان در مدارس دولتی و غیردولتی، مهدهای کودک، شیرخوارگاه‌ها، مراکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست، و مدارس کودکان استثنایی استفاده کرد.

مفهوم و تاریخچه

رویکرد آموزشی‌ های‌اسکوپ ریشـه در نظریه یادگیری ژان پیاژه دارد. پیاژه (۱۹۸۲-۱۸۹۶)  یکی از برجسته‌ترین روانشناسان قرن بیستم و صاحب آثاری چون«زبان و تفکر کودک»،«داوری و منطق کودک»، «مفهوم کودک از جهان»، « داوری اخلاقی کودک»، «اساس هوش کودک»،«شکل‌گیری واقعیت در ذهن کودک» و«بازی و تقلید در کودکی» است.

وی در رشد شناختی قائل به چهار مرحله است: 

نخستین مرحله حسی حرکتی است که از زمان تولد شروع می‌شود و معمولاً تا دو سالگی طول می‌کشد. در این مرحله حواس و حرکت کودک بنیان رشد وی است. کودک ارتباط میان اعمال خود و پیامدهای آن‌ها را کشف می‌کند و مفاهیمی چون شیء، فضا، زمان و علیت را درمی‌یابد.

کودک از ۱۲ سالگی وارد مرحله انتزاعی می‌شود که در آن علاوه بر تلاش برای هماهنگ کردن خود با محیط پیرامون، می‌کوشد محیط پیرامون را نیز با خود هماهنگ کند. در این دوره، تفکر فرد از قلمرو واقعیات عینی و محسوس فاصله می‌گیرد و به قلمرو انتزاعیات وارد می‌شود.

از نظر پیاژه، هر کودکی به شیوه خاص خود این مراحل را طی می‌کند اما در امر آموزش ضروری است کودکان در مسیری قرار بگیرند که بتوانند این مراحل را به طور کامل سپری کنند؛ هرچند به دلایل گوناگونی ممکن است افراد نتوانند همه این مراحل را در زندگی خود تجربه کنند و چه بسا در مرحله‌ای خاص متوقف شوند.

پیاژه با تأکید بر روانشناسی تحول‌نگر، از دیدگاه تحولی در رشد انسان و جامعه انسانی سخن می‌گوید که به تبع آن، مفاهیم، زبان، نوع نگاه و وسعت ادراک فرد از جهان تغییر می‌کند. الگوی های‌اسکوپ بر مبنای چنین نظریاتی و به عنوان یکی از الگوهای منطبق بر دیدگاه پیاژه شکل گرفته است و می‌توان نام «بینش وسیع یا کودک فعال» را نیز به آن اطلاق کرد.

الگوی های‌اسکوپ مبتنی بر یادگیری فعال است و ویژگی هایی چون برنامه ریزی منظم، سیستم ارزشیابی و نظام پیگیری برنامه‌ها دارد. ازنظر نظریه پردازان این سیستم آموزشی، یادگیری منطبق با رشد به این معناست که کودک استعدادها علایق خود را دنبال می‌کند، قابلیت‌های خود را تشخیص و پرورش می‌دهد و در نهایت می‌تواند یافته‌هایش را به خاطر بسپارد، تعمیم دهد و میان آن‌ها و یافته‌های قبلی یا آنچه در آینده خواهد آموخت، ارتباط ایجاد کند.

های‌اسکوپ در لغت به معنای بالاترین نقطه توجه یا بالاترین هدف است اما معنای آموزشی این عبارت یک رویکرد یادگیری فعال می‌باشد که در آن بچه ها به طور مستقیم با افراد، اشیا، حوادث، عقاید و وسایل مختلف مواجه می‌شوند و شخصاً آن‌ها را تجربه می‌کنند. در این شیوه، علاقه و انتخاب بچه‌ها در رأس هرم شیوه آموزشی است.

بچه‌ها در شیوه آموزشی های‌اسکوپ ساختار دانش و یافته‌های خود را براساس تعامل با مردم و دنیای اطراف بنا می‌کنند. آن‌ها در اولین قدم یادگیری طرحی را انتخاب و برنامه های خود را در قالب این طرح پیاده می‌کنند. انتخاب نوع طرح اولیه در این شیوه خیلی مهم است.

هرچند بچه ها در انتخاب طرح مختار و آزادند ولی تنها نیستند. مربیان و حتی والدین آن‌ها از بچه ها، حمایت‌های عملی، عاطفی و معنوی می‌کنند. در شیوه آموزشی های‌اسکوپ، افراد بزرگسال (مربی و والدین) خلاقیت و قوه تفکر بچه‌ها را با تعاملات تربیتی و آموزشی و به کارگیری وسایل و شیوه‌های کاربردی پرورش می‌دهند و در واقع، استعدادهای بالقوه آن‌ها را شکوفا می‌سازند.

های‌اسکوپ نظامی آموزشی است که نظریه را با عمل توأم می‌کند و در حال حاضر، به بنیادی تبدیل شده است که می‌توان گفت از حرفه‌ای ترین سازمان‌های علمی در حوزه رشد و تکامل خردسالان است. این بنیاد با حمایت دولت ایالات متحده از سال ۱۹۷۰ اجرای طرح پژوهشی بزرگی را آغاز کرد و پس از ۲۷ سال، نتیجه آن را اعلام نمود.

این تحقیق توجه بسیاری از دولت‌ها را به آموزش جدید و هرچه سریعتر خردسالان جلب کرد. به علاوه، یونیسف، یونسکو و بسیاری از سازمان‌های بین لمللی فعال در آموزش خردسالان با این پژوهش به ضرورت آموزش خردسالان پی بردند و به ترویج آن پرداختند.

این تحقیق حتی به دولت آمریکا نشان داد که براساس هر دلاری که برای خردسالان سرمایه‌گذاری کند، پس از ۲۷ سال هفت دلار صرفه جویی کرده است. از این رو بانک جهانی نیز به ترویج این شعار پرداخت که «شش سال سرمایه گذاری کن و شصت سال بهره ببرد».

مدل‌ های‌اسکوپ

همان طور که در مدل ملاحظه می‌شود، رویکرد های‌اسکوپ شامل چهار عنصر اصلی است:

  • عنصر اول محیط یادگیری
  • عنصر دوم چگونگی تعامل کودکان و والدین و مربیان
  • عنصر سوم سنجش و ارزیابی وضعیت رشد کودکان
  • عنصر چهارم شرایط فعالیت‌های کودکان در محیط آموزشی را با رویکرد های‌اسکوپ مشخص می‌سازد

کشورهای فعال در زمینه رویکرد آموزشی های‌اسکوپ

در حال حاضر، بنیاد‌های اسکوپ به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی واقع در دانشگاه میشیگان ایالات متحده آمریکا رویکرد آموزشی های‌اسکوپ  را در ابعاد مختلف ترویج و توسعه می‌دهد و در بسیاری از کشورها از جمله چین، کانادا، شیلی، مکزیک، ایرلند، انگلیس، اندونزی، هلند و آفریقای جنوبی نمایندگی دارد.

اصول و ویژگی ها

یادگیری فعال در نظام های‌اسکوپ  به این معناست که کودک می‌تواند از طریق برخورد و ارتباط مستقیم با ابزارها، مردم، دیدگاه‌ها، موقعیت‌ها و وقایع گوناگون به برداشت های تازه ای دست یابد.

در این نظام آموزشی، چهار اصل مهم وجود دارد که عبارتاند از:

۱- کار مستقیم با اشیاء پیرامون:  که لزوماً ابزارهای آموزشی نظیر آنچه در الگوی آموزشی مونته سوری بود، نیستند و می‌تواند هر چیزی باشد که در اطراف کودک وجود دارد.

البته این مواجهه مستقیم فقط به اشیاء محدود نمی‌شود و تجربه های گوناگون از مواجهه با همه امور در زندگی را نیز در برمی گیرد.

۲-بازتاب فعالیت ها: اصل دوم در این نظام آموزشی است که براساس آن علاوه بر اهمیت مواجهه مستقیم کودک با پدیدهها، روندی نیز که کودک طی می‌کند تا از مقدمات و پرسش های ذهنی به نتایج و پاسخ ها برسد، اهمیت دارد

۳- خلاقیت اصل دیگری است که روانشناسی تحولی بر آن تأکید بسیار دارد و بر مبنای آن، کودک در مسیر وارسی، دست زدن و آزمایش به سطحی از ابتکار و نوآوری دست می‌یابد.

۴- حل مسئله اصل بنیادین دیگری است که نظریه پردازان نظام آموزشی (های‌اسکوپ) بر آن تأکید بسیار دارند. بنابراین، از آنجا که کودکان در زندگی واقعی با مسائل گوناگونی برخورد می‌کنند، لازم است فرایند هماهنگ شدن با مسائل و حل آنها به نحوی باشد که در نهایت، چیزهای جدیدی یاد بگیرند؛ چرا که در واقع، در این نظام آموزشی حل مسئله بخشی از فرایند آموزشی است.

بنابراین، در مجموع می‌توان گفت که کودکان در نظام آموزشی های‌اسکوپ  حق انتخاب دارند و بروز خطا امری طبیعی قلمداد می‌شود. همچنین، در این نظام آموزشی تحول روانی کودکان مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد و در نهایت، بر گفت وگو به عنوان یکی از عوامل مهم در فرایند یادگیری تأکید می‌شود.

نکته مهم دیگر این است که کودک در این نظام آموزشی و در هر فعالیتی که انجام می‌دهد، به سه نکته مهم یعنی برنامه ریزی کردن، انجام دادن و بازبینی‌کردن توجه دارد.

در این نظام آموزشی، حفظ کردن اهمیت ندارد بلکه باید زمینه ای برای پایه ریزی نظام فکری، استدلال، منطق و رشد عقلانی کودک فراهم شود. از همین رو مربیان از کودک می‌خواهند که برای هر کار و هر سخنی، دلایل خود را بیان کنند. در واقع، این امر سبب می‌شود که کودک بتواند برای هر تصمیم و عملی در زندگی آینده خود دلایلی روشن و مشخص داشته باشد.

در مدارس تابع نظام آموزشی های‌اسکوپ اساس هر درسی ایجاد اعتمادبه نفس و ارتقای شایستگی های کودک در زندگی فردی و اجتماعی است؛ به نحوی که او بتواند در تمامی زمینههای زندگی خود به نحو عملی از آموزش‌هایی که دیده است، بهره ببرد و استفاده کند.

 به همین دلیل است که نظام آموزشی هایاسکوپ بر ده حوزه آموزشی گوناگون در رابطه با آموزش کودکان تأکید می‌کند که عبارت اند از: نمایش خلاق، زبان آموزی و سوادآموزی، ابتکار عمل و روابط اجتماعی، حرکت، موسیقی، طبقه بندی، مجموعه سازی، عدد، فضا، زمان.

در نظام آموزشی های‌اسکوپ مربی بیش و پیش از هر چیز ناظر بر فعالیت‌‎های کودک است و با مشاهده دقیق رفتارهای او فرصت‌های بیشتری را برای این رفتارها فراهم می‌کند. مربی همواره می‌کوشد که کودک و رفتار وی را درک و در تمام مراحل کار از وی حمایت کند و به حرف‌ها، تفکر، خواسته‌ها و مسائل کودک گوش دهد و در نهایت وی را در فعالیت همراهی کند. با این همه، مربیان در این نظام آموزشی به جای استفاده از روش های کمی، می‌کوشند به کمک مشاهده دقیق و دائمی روند حرکت و رشد کودکان را ارزیابی کنند.

منابع

۱. www.‎ highscope.‎ org 2.‎ http://www. roshdmag.‎ ir/fa/‎ news/‎ 642
.۳ یوسفی، ناصر؛ رویکردهای آموزشی، انتشارات دنیای کودکان، تهران،.۱۳۹۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *