پروپوزال بررسی رابطه بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی کارمندان ادارات دولتی شهر تبریز
بیان مسئله:
مدیران به ندرت درک می کنند که مدیریت آنها درست یا غلط اعمال می شود . در نتیجه آنها آمادگی چندانی برای مقابله با چالش های بزرگی که اکنون با آن مواجه هستند را ندارند . در واقع مشکلات عمد ه ای که مدیران با آن رو به رو هستند ، به واسطه فناوری و یا سیاست نیست . منشأ این مشکلات در خارج از مدیریت و سازمان قر ار ندارد بلکه مشکلات ومسائل دقیق اً نتیجه نامطلوب اعمال مدیریت خود آنان است . باید پذیرفت که وظیفه و نقش اساسی مدیریت یعنی ایجاد قابلیت و آمادگی درکارکنان به منظور ارائه عملکرد مشترک از طریق اهداف مشترک ،ارزش های مشترک ، ایجاد ساختار مناسب و آموزش و بهسازی مورد نیاز آنان در انجام کار و نشان دادن واکنش مناسب و به موقع در برابر تغییرات سازمان است . اما همین مفهوم و معنی از این وظیفه و نقش نیز تغییرکرده است ، لااقل به این دلیل که عملکرد مدیریت، نیروی کار را از یک مجموعه افراد غیرمتخصص و ماهر به مجموعه ای از افراد بسیار تحصیل کرده و ماهر تبدیل کرده است (دراکر،1384)
از سوی دیگر تعهد سازمانی، عامل مؤثری در رفتار سازمانی کارکنان و هیچ سازمانی نمی تواند : و بازده سازمان هاست (استرون، ۱۳۷۷ :۷۳)موفق شود ، مگر اینکه اعضا و کارکنان سازمان نسبت به آن ، نوعی تعهد داشته و تلاش نسبی داشته باشند (اسنوتر و فریمن ، ۱۳۷۵ :۹۷۲)اصطلاح تعهد سازمانی عبارت است از نگرش های مثبت یا منفی افرادنسبت به کل سازمانی که در آن مشغول به کار هستند . در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن ،سازمان خود را مورد شناسایی قرار می دهد(استرون، پیشین : ۷۳ )
امروزه مدیران دریافته اند که پرورش نیروی کارآمد و توسعه منابع انسانی راهی است میانبر که می تواند سازمان ها را در جهت تحقق هر چه بهتر اهداف یاری کند . در این برهه از زمان مزیتی که سازما ن ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند ، تنها در به کارگیری فناوری جدید نیست بلکه در بالا بردن اعتماد به نفس و میزان تعهد و وابستگی کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است .
اکنون موقعیت به صورتی است که داشتن کارکنانی پر انرژی خلاق و با سرمایه انسانی متعهد به عنوان یکی از مهم ترین منابع در نظر گرفته می شود (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۸۵:۶۱ )
از طرفی ، جهت رسیدن به ارزش های اصلی و ارتقای تعهد کارکنان ومدیران و ترکیب آنها عامل دیگری به نام ارتباطات لازم است . از طر ف دیگر، وجود سازمان وابسته به ارتباطات است و هر مدیری معمولاً بیشتروقت خود را صرف برقرار کردن ارتباطات با دیگران می کند . برای ایجاد هماهنگی بین عناصر مادی و انسانی سازمان به صورت یک شبکه کار مؤثر و کارآمد برقراری ارتباطات مطلوب ، ضروری است ، زیرا وقتی ارتباطات برقرار نشود ، فعالیت های سازمان متوقف می شود . در واقع می توان گفت که مدیریت کارساز به برقراری ارتباط مؤثر بستگی دارد.( ۵۳:۱۳۷۸-۵۳، هیکس و گولت)
در سال ۱۹۹۵ دکتر دانیل گلمن این سؤال را در پرفروش ترین کتابش با عنوان «کارکرد هوش هیجانی» مطرح می کند که در محیط کار، هوش هیجانی نقش بارزتری در داشتن عملکرد مطلوب نسبت به سایر قابلیت ها از قبیل هوش شناختی یا مهارت های فنی ایفا می کند؛ بنابراین با پرورش و رشد هوش هیجانی و قابلیت های آن، هم سازمان و هم کارکنان از مزایای آن بهره مند می شوند . تحقیقات نشان می دهد ؛اهمیت هوش هیجانی در جهت پیشرفت جایگاه سازمان ها در حال افزایش است . با استفاده از بهره هوشی می توان پیش بینی کرد؛ چه شغلی مناسب چه فردی است؟ در حالی که با هوش هیجانی می توان مسیر پیشرفت، شکست یا در جازدن کارکنان را پیش بینی کرد . در سطوح رهبری و مدیریت عالی سازمان، ۸۵ درصد قابلیت ها برای کسب موفقیت به هوش هیجانی بستگی دارد تا به سایر توانایی های فنی و شناختی . به همین دلیل، بنا به گفته وی؛ یک فرد فاقد هوش هیجانی حتی اگر بهترین دوره های آموزشی را در دنیا ببیند، نمی تواند یک رهبر سازمانی برجسته و موفق باشد .کارمندان با هوش هیجانی بالا که در زمینه ارائه خدمات فعالیت می کنند، در مقایسه با همکاران خود که سطح هوش هیجانی کمتری دارند به طور میانگین، دو برابر، درآمد کسب می کنند؛ به عبارتی دو برابر با مشتری سرو کار دارند ومشتری جذب می کنند. (آقایار، شریفی، ۲۰:۱۳۸۶)
فهرست مطالب:
بیان مسئاله
اهمیت و ضرورت تحقیق
مرور ادبیات
جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
اهداف تحقیق
سوالات
فرضیه ها
تعاریف
روش تحقیق
متغیرهای مورد بررسی
شرح کامل روش (میدانی، کتابخانه ای) و ابزار
جامعه و نمونه آماری
روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 32
حجم: 373 کیلوبایت