رساله معماری فرهنگسرا


مقدمه
اهمیت موضوع :
تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است. عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و … شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.

یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است. شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و … روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند. چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.

ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است. با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و … در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است. که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.

به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و … شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق.

اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و …) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و …) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد. این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و …) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم.

به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و … یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد. به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت. به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم. علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود. مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.

بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم. تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند. یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود. برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم. باشد که در کلیه زمینه های فرهنگ ، هنر و .. به جایگاه واقعی خود دست یابیم .

فرهنگسرا Cultural Center :
فرهنگ معماری مدرن به طور سیستماتیک، فضاهای شهری سنتی مانند خیابان و میدان را از شهرها حذف کرد و با تفکیک کار بریها بر اساس عملکرد آنها برای هر یک ، یک مجموعه  یا ساختمانهای اختصاصی در نظر گرفت. بدین ترتیب، فروشگاههای کنار خیابانها به فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید، دفاتر قدیمی به مجموعه های اداری، تماشاخانه ها و گالریها به مجموعه های عظیم فرهنگی نقل مکان کردند. این نگرش یک بعدی به پاسخگویی به نیازها موجب شد ابنیه مدرن به محفظه هایی برای تعدادی کاربری مشخص از قبیل کتابخانه ، سینما، تئاتر، موزه، گالری و … تبدیل شوند.

اما در سه دهه پایانی قرن بیستم توجه جهانیان به این واقعیت معطوف شد که ارتباطات اجتماعی پیچیده ای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جاری و تپیده شدن زندگی شهری می شوند. به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازی مشخص به صورت مستقیم و صریح است. تحقیقات بسیار دهه های 70 و 80 نشان دادند که کاربریهای مهم فرهنگی اعم از سینما، تئاتر، موزه، اپرا و … همه درگیر بحران اند و نمی توانند مخارج خود را تامین کنند. و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حد این فضاهاست. این تحقیقات نشان دادند که ایجاد امکانات پیشرفته علمی و تکنولوژی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.

تئوریهای جدید موزه سازی، که به ایجاد تغییرات در موزه های مهمی چون لوور انجامید، حاصل تجدید نظر در نگرشهای رایج نسبت به این نوع فضاها بودند و در عمل اثبات کردند که تلفیق کاربریهای تخصصی با کاربریهای جذاب عادی می تواند در موفقیت یک موزه نقش مهمی ایفا کند.

هم اینک دیگر موزه های جدید خواه علمی ، خواه هنری دیگر مکانهایی نیستند که فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصی به آنها رجوع می کنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت که در عین حال آشنایی با اهداف مشخصی به آنها رجوع میکنند. بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت اند که در عین حال آشنایی مردم را با مضامین حدی و اصلی نیز امکان پذیر می کنند. درواقع، امروزه تمایل پذیرفته شده در هم آمیختن فعالیتهای فرهنگی و علمی با تفریح، سرگرمی و برخوردهای اجتماعی است. موزه های علمی گالریهای نقاشی، نمایشگاهها و لابراتوارها، بیش از آنکه به ارائه نمونه های اصل و آزمایشهای علمی دقیق مورد توجه متخصصان بپردازند. به طور عمده به برنامه های آموزشی ـ تفریحی، شبیه سازیهای بازی گونه، به نمایش گذاردن ماکتها و نمونه های بدلی فراوان، متنوع و سرگرم کننده، اختصاص یافته اند از معروفترین این نوع مراکز فرهنگی، مرکز ژرژپمپیدو و مجموعه فرهنگی دلاویلت است.

چنین بینشی با شرایط جدید پیشرفت علم و تکنولوژی و تنوع و تغییرات سریع در زمینه های هنری مطابقت دارد. چرا که معلومات عمومی علمی یک فرد تحصیلکرده ـ حتی اروپایی ـ عمدتا مربوط به کشفیات و اختراعات قرن نوزده  است و کمتر کسی از آخرین پیشرفتهای علم نجوم، فیزیک، ریاضیات و … خبر دارد. فرهنگسراها از اولین نمونه های فضاهای فرهنگی هوشمند برای پاسخگویی به این شرایط جدید به شمار می روند.

فرهنگسرا به عبارتی فضای واقعی محصور شهری است که در درون آن کاربریهای بسیار متنوع و غیر همجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و … در کنار هم قرار می گیرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرتهاست، مکانی است برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی است که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می شود.

و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل مانند موزه و گالری سنتی برتری دارد. استقبال وسیع ایران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، که با تاخیر زیاد نسبت به دیگر کشورها ولی با سرعت چشمگیر ساخته شده اند، حاکی از موفقیت آنها در پاسخگویی به نیازی عینی است. ظاهرا آنها اگر چه از نمونه های غربی اقتباس شده اند. کاملا با فرهنگ و روحیه ایرانی تطابق دارند. پیشینه فضاهای شهری در ایران حاکی از آن است که ایرانیان بسیار پیش از اروپاییها به محاسن  تلفیق کاربریهای گوناگون در قالب مجموعه ای واحد پی برده اند. کتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسینیه ها و تکایا همواره به عنوان اندامهای یک ارگانیزم واحد به هم مربوط بوده اند و کاربریهای عمومی شهر نه به صورت ساختمانهای مجزای قرار گرفته در فضاهای «بیرونی» میدان و خیابان که اجزا و درونهای مجموعه ای بزرگ به شمار می آمده اند.[1]

پیشینه مراکز فرهنگی :
اگر بخواهیم به طور کل به موضوع فرهنگ نگرشی داشته باشیم، شاید بتوان نخستین مساجد، حسینیه ها و میدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان های اولیه نامید. مراکز محله و فضاهای مذهبی خود به عنوان مکانی در جهت رشد و توسعه ی مذهب و فرهنگ، نقش موثری داشته اند. در این خصوص احداث ساختمان تکیه ی دولت که به دستور ناصر الدین شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را می توان اولین بنای مذهبی و به نوعی فرهنگی در ایران است که تحت تاثیر آمفی تئاتر فرهنگی بنیان نهاده شد. قرار داشتن غرفه های خواص جهت تماشای مراسم در اطراف صحنه وشکل مدور گونه تکیه دولت، درمعماری سنتی ایران سابقه نداشته و این نوع طراحی به سالن های اجرای نمایش و اپرا در فرانسه نظیر سالن اپرای پلیتر و سالن خانه ی اپرای پاریس شباهت زیادی دارد. در این تکیه محل نمایش و اجرای مراسم در فضای میانی بنا بوده که حضار و تماشاچیان در گرداگرد سکوی وسط و افراد مشخص در غرفه های  داخل بنا مراسم را تماشا می کردند. حضور زنان با چادرهای سیاه و روبنده و اجرای مراسم رژه توسط موزیکچیان ملبس به یونیفرم های فرنگی و در حال نواختن ادوات موسیقی غربی، همانند طرح خود بنا همجواری سنت و تجدد در یک زمان و مکان را به نمایش می گذارد. به مرور زمان، فکر جدا کردن عملکردها مد نظر قرار گرفت و فضاهای فرهنگی ـ آموزشی در مجموعه هایی جدا از هم تعریف شد. به طور کلی میتوان گفت که فرهنگستان به عنوان یکی از پیامدهای قرن سیزدهم، در طی دوران های مختلف، به عنوان یک فضای زیر بنایی در اشاعه ی فرهنگ ایران فعالیت می نمود.

فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره ی پهلوی اول ، بعد تازه ای به خود گرفت. آنچه قبل از آن و در دوره ی قاجار به عنوان فعالیتهای هنری و یا فرهنگی انجام می گرفت، هیچ گاه در یک قالب منسجم سیستماتیک دنبال نشد و اصولا فعالیتی کلاسیک و وسیع در نقش یک تشکیلات فرهنگی و هنری به وقوع نپیوست؛ تلاش هایی که انجام گرفت، تنها در چندین شخصیت و از جمله کمال الملک خلاصه می شد و تمامی آنچه به عنوان میراث فرهنگی اتلاق می شد، آن بود که بین توده ی مردم و تماماً به شیوه ی سنتی ، محلی، سینه به سینه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل می شد.

نخستین اقدامات به شیوه ی جدید، در دوره ی معاصر، در زمان پهلوی اول به تاثیر از فرنگ انجام پذیرفت. اولین فرهنگستان در زمان کابینه فروغی تشکیل شد و فعالیت هایی در زمینه ایجاد واژه ای جدید مورد احتیاج در زبان فارسی و تبدیل بعضی لغات بیگانه و عبری به زبان فارسی انجام گردید. اولین موزه هنرهای زیبا در سال 1309 برای پیشرفت و رواج هنرهای زیبای ایران آغاز به کار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنایع قدیمه نیز افتتاح شد و گروهی از هنرمندان برجسته ایرانی برای ترویج و پرورش هنرهای زیبای باستانی دعوت شدند؛ که این هنرستان در رشته های مختلف هنرهای سنتی، دستی و قدیمی ایران، خدماتی ارزنده در زنده نمودن و بازسازی این هنرهای فراموش شده انجام داد. فعالیت موزه ایران باستان نیز در سال 1315 هـ. ش آغاز شد و این موزه در بخش های مختلف (دوران پیش از تاریخ، دوران های تاریخی پیش از اسلام، دوره های اسلامی، سکه ها و مهره ها و …) فعالیت خود را شروع نمود.

این روند ادامه پیدا کرد و به مرور زمان در تمامی نقاط کشور، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مکان هایی از این قبیل تاسیس شدند.

[1] محله نما ، شماره 124، کامران افشار نادری

 

 

فهرست مطالب

مقدمه 8

اهمیت موضوع : 8

فرهنگسرا Cultural Center : 9

پیشینه مراکز فرهنگی : 11

اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی : 12

ضرورت مجموعه های فرهنگی : 13

تقسیم بندی فضاهای فرهنگی شهر : 13

الف ) فضاهای فرهنگی محله ای : 13

ب ) فضاهای فرهنگی منطقه ای : 13

ج ) فضاهای فرهنگی شهری 14

د ) فضاهای فرهنگی فرا شهری: 14

مجموعه فرهنگی حضرت معصومه (ع): 15

فاز یک : 15

فاز 2: 17

فرهنگسرای خاوران : 18

کتابخانه : 19

خانه کودک و نوجوان: 19

مشاوره: 19

نمایش: 20

انجمن های علمی فرهنگی جوانان: 20

انجمن بانوان : 20

ادبیات : 21

خدمات علمی فرهنگی : 21

موسیقی: 21

فیلم : 21

هنرهای تجسمی : 21

خوشنویسی : 22

بازار فرهنگ و هنر: 22

 

تحلیل فرهنگسرای خاوران توسط کامران افشار نادری: 22

اهداف کلی طرح: 25

اهمیت انتخاب منطقه به عنوان بستر مطالعاتی و طرح: 25

فرهنگ : 26

تعریف فرهنگ : [در کتاب شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب «دکتر فلامکی»] 26

سیاست فرهنگی سنتی : 27

لزوم ایجاد مراکز فرهنگی : 27

1ـ خودآگاهی فرهنگی : 27

2ـ زمینه های فرهنگی که دخالت در آنها امکان دارد: 29

3ـ شرکت در ایجاد محیط زیست فرهنگی : 29

4ـ شکلهای جدید فرهنگی : 30

5ـ مفاهیم سیاست فرهنگی در ایران : 30

6ـ گسترش فرهنگ در مورد گسترش فرهنگ باید به دو نکته اساسی توجه نمود: 32

7ـ استفاده از اوقات فراغت در جهت کسب فرهنگ : 32

فراغت: 33

اوقات فراغت: 33

طبقه بندی اوقات فراغت: 34

کارکردهای اوقات فراغت: 34

برخی آثار ونتایج اوقات فراغت: 35

برخی از آثار مثبت اوقات فراغت عبارتند از : 35

عوامل موثر در برنامه ریزی فراغت: 36

نکات مورد توجه در ایجاد فضای فراغتی : 37

فراغت، گردشگری و فرهنگ : 37

نمونه های گوناگون وقت گذرانی : 38

نظاره و تماشا : 38

فعالیتهای صحنه ای : 39

نگارش : 40

 

ریشه واژه هنر : 41

معنی هنر در لغتنامه دهخدا : 41

فلسفه هنر : 41

سیر تکاملی هنرهای اولیه : 42

در بررسی یک اثر هنری چهار عامل مورد توجه قرار می گیرد: 43

آثار هنری دوره پیش از تاریخ مدیون این نظرات مستند است که: 44

کلیات هنر : 45

نتیجه : 47

تجزیه تحلیل انواع هنرها و ارتباط با یکدیگر: 47

1ـ شکل : 49

2ـ تکرار : 49

3ـ تعادل : 49

4ـ تعادل و وحدت: 49

5ـ تضاد: 50

6ـ فرم و طرح صفحه: 50

7ـ اصول طرح: 50

8ـ بافت: 50

9ـ حرکت : 51

هنر، هنرمند، اجتماع: 51

هنرمند: 52

ارتباط هنر و زمان خلق اثر هنری : 53

رنگ نما : 111

تاثیرات بافت و تخلخل مصالح : 111

استفاده از عایق حرارتی : 111

جنس مصالح: 112

فضاهای پر و خالی : 112

ارتفاع ساختمان : 112

ابعاد پنجره و سطح نورگیر : 112

 

فضاها و زیر فضاهای مورد نیاز : 113

حوزه های فعالیت مجموعه : 113

آموزش عملی حوزه هنرهای تجسمی: 113

آموزش عملی در حوزه هنرهای نمایشی: 114

آموزش عملی در حوزه موسیقی: 114

آموزشهای جانبی : 114

طبقه بندی عام فضاهای اصلی و فرعی : 114

فضاهای آموزشی : 114

فضاهای کمک آموزشی (وابسته آموزشی): 115

فضاهای رفاهی و خدماتی : 115

ضوابط طراحی در گروه فضاهای آموزشی (کلاسها ـ کارگاهها ـ استودیوهای موسیقی): 115

مشخصات فضاهای آموزشی : 115

کلاسهای تئوری ، اتاقهای آتلیه وکارگاهها: 115

کارگاهها : 116

موسیقی: 116

کلاسهای موسیقی: 117

اتاق اسباب و ادوات موسیقی: 117

فضای تجهیزات موسیقی: 117

ضوابط طراحی در گروه فضاهای کمک آموزشی: 118

کتابخانه: 118

تسهیلات مطالعه انفرادی: 119

مشخصات فضاهای قرائت : 119

سایر ویژگیهای کتابخانه: 119

مختصری درباره کتابخانه های مرجع : 120

فضاهای عملکردی کتابخانه ها: 120

عناصر اصلی کتابخانه : 121

بخش کتب مرجع : 123

 

کلیات : 123

طجدول قفسه ها وفاصله بین آنها 125

تجهیزات ارائه خدمات 126

میزها 127

یادداشت برداشتن و نوشتن 127

استانداردهای سرمایش ، گرمایش، … 127

سالنهای اجتماعات : 128

راهروهای سالن نمایش: 130

ورودی و خروجی ها : 130

پروژکسیون : 130

سرویس بهداشتی : 131

زوایای دید و فواصل تماشاچیان: 131

زوایای تابش و فاصله پروژکتور: 131

صندلی و نحوه انتظام صندلیها: 131

نحوه استقرار صندلیها : 132

تعداد صندلیها در یک ردیف : 132

حداکثر تعداد ردیفهای بین دو راهرو عرضی : 132

قرارگیری صندلیهای نسبت پرده : 132

شیب کف سالن : 132

سالن تئاتر و اجتماعات: 132

فضاهای مورد نیاز : 133

انواع تئاتر بر حسب ظرفیت تماشاچی: 133

انواع تئاترها بر حسب نوع برنامه ها : 133

نمایش فیلم : 133

آکوستیک مناسب: 134

ایمنی سالن : 134

راههای فرار : 134

مشخصات کلی سالنهای تئاتر: 137

 

انواع تئاترها بر حسب دامنه فعالیت شان : 137

مشخصات فضاهای اداری : 139

آمفی تئاتر روباز : 140

مرکز کامپیوتر: 140

نمازخانه : 140

تفکیک و توزیع فضاها در طبقات : 140

پارکینگ : 141

ضوابط فنی و اجرایی : 141

سازه : 141

ویژگی سازه سالنهای نمایش: 142

بررسی مصالح در ارتباط با سیستم های سازه سالن : 142

ایمنی از حریق : 142

نکات ویژه ایمنی از حریق : 142

سایر مقررات ایمنی از حریق : 143

تاسیسات : 144

گرمایش و تهویه مطبوع: 144

روشنایی: 146

فاضلاب : 146

آکوستیک تالارها: 146

کاواک : (رزوناتر) 147

طراحی تالارها: 147

فرم : 147

آکوستیک در تالار کنفرانس : 148

آکوستیک در تالار کنسرت : 148

اصول طرح تالارها (کلاس درس): 148

تالار اجتماعات : 149

توضیح طرح : 149

ورودی : 149

حجم: 149

پلان  : 150

عناصر تشکیل دهنده سایت : 151

فضای سبز: 151

دید و منظر: 152

نکات لحاظ  شده در معماری فرهنگسرا: 152

 

این فایل ورد در 153 صفحه به خدمتتون ارائه میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *