پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی با عنوان فرار مغزها


پیشگفتار

مهاجرت نخبگان در دوران معاصر به عنوان یک پدیده اجتماعی که بر اثر عوامل مختلف ایجاد و گسترش یافته است و پیامدهای مثبت و منفی آن انگیزه ای شد تا روی این موضوع بررسی و پژوهش نمایم و به علت اهمیت موضوع و اینکه از یک بعد نمی توان به آن نگریست و یک عامل در مهاجرت نخبگان به تنهایی موثر نیست، نگاهی چند سویه و علل گوناگون را در مهاجرت نخبگان دخیل دیدم. از سالها پیش این سوال برای من مطرح بود که چرا المپیادیها و استعدادهای درخشان ما، زمانی که نیاز به آنهاست ناگهان ناپدید می شوند و دیگر اثری از آنها نیست. چرا می روند و چه می شود که می روند.

به دنبال این چرائی ها موضوع مهاجرت نخبگان را در طول سالهای 1350 تا 1370 انتخاب کردم تا بتوانم با کنکاش در کتاب ها و مقالات و …. به جواب سوال خود برسم. در ابتدا به عنوان اینکه مخالف این حرکت بودم و آنان را سرمایه های ملی به حساب می آورم بدبینانه به این موضوع نگاه می کردم ولی درطی مطالعات و انجام تحقیقات گوناگون به این نتیجه رسیدم که آنان حق دارند بروند چون ما برای آنان شرایطی را فراهم می کنیم که دیگر نمی توانند یا به عبارت دیگر دافعه هایی را بوجود می آوریم که مهاجرت را بر ماندن ترجیح می دهند. دیگران آنها را بهتر از ما درک می کنند و با آنها ارتباط برقرار می سازند و این ارتباط ها و درک بهتر آنهاست که رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند و….

در اینجا لازم است از استاد گرانقدر خود خانم شاهسوند کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم که با وجود مشغله کاری مسئولیت راهنمایی اینجانب را در این پژوهش قبول کردند. همچنین از استاد محمد صادق زکی خانی که مسئولیت استاد مشاور مرا قبول کردند، تشکر می کنم.

اما عزیزانی دیگری نیز در تهیه و تدوین این پژوهش مرا یاری کردند که کمال تشکر و قدردانی از آنها را دارم که این عزیزان عبارتند از:

  1. کلیه کارکنان کتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

2.کلیه کارکنان و کارمندان کتابخانه وزارت ارشاد اسلامی

3.کلیه کارکنان و کارمندان پژوهشکده امام خمینی (ره)

  1. کلیه کارکنان و کارمندان کتابخانه وزارت امور خارجه
  2. کلیه کارکنان و کارمندان کتابخانه ملی ایران
  3. کلیه کارکنان و کارمندان مجلس شورای اسلامی

پدیده مهاجرت نخبگان «فرار مغزها» امروزه، یکی از مسائل مهم و بحث انگیزی می باشد که هم برای کشور مهاجر فرست و هم برای کشور مهاجر پذیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ادبیات جدید این پدیده بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1945 شکل گرفت، که همزمان بود با بازسازی ویرانه های ناشی از جنگ و شروع انقلاب صنعتی در اروپا.

این دو حادثه تاریخی اهمیت فرار مغزها را دو چندان کرد و به آن سرعت بیشتری بخشید، چون کشورهای اروپایی برای بازسازی ویرانه های ناشی از جنگ نیاز به افراد متخصص و کارآمد داشتند و در نتیجه خیل عظیم متخصصان، مهندسان و اندیشمندان و دیگر افرادی را که از آنها به عنوان نخبه یاد می شود، کشورهای خود را ترک کرده و به سوی کشورهای اروپایی و آمریکا سرازیر شدند تا از شرایط نامطلوب کشورهای کمتر توسعه یافته ی و خود به شرایط مطلوب در کشورهای توسعه یافته دست یابند.

اصطلاح فرار مغزها «Brain Drain» علاوه بر مهاجرت نخبگان و متخصصان، تداعی گر نوعی اجبار در مهاجرت این قشر نیز هست. زیرا Drain به معنی خشک شدن زمین نشانه حالتی از جبر طبیعی است که مهاجرت را برای بقاء و زندگی «در اینجا استمرار حیات علمی و تخصصی را ناگزیر می سازد»[1]

جذب متخصصان و نخبگان دیگر کشورها را دارند و نه توانایی حفظ نخبگان خود را، از طرفی سرمایه های انسانی را که سالیان سال به نتیجه رسانده و موقع استفاده از آنها می باشد، سرزمین خود را ترک کرده و کشور خود را با بحران کمبود نیروی کارآمد انسانی مواجه می سازند، در صورتی که در سوی دیگر این مسئله کشورهای توسعه یافته هستند که با هزینه اندکی این مهاجرین را جذب می کنند و امکان توسعه اقتصادی و صنعتی خود را بیشتر می کنند.

پدیده مهاجرت نخبگان از ایران نیز مانند دیگر کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا مهاجرت نخبگان از ایران در بین کشورهای خاورمیانه رده خاص و بالایی را به خود اختصاص داده است.

آمارهای رسمی و غیر رسمی ارائه شده در خصوص وسعت و دامنه پدیده فرار مغزها از ایران گویای این واقعیت است که امروزه خروج نیروی انسانی متخصص و برخوردار از سرمایه انسانی بالا و بسیار کارآمدی همچون اساتید دانشگاهها، پزشکان، پژوهشگران، مهندسان و …. به صورت یک معضل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی در کشور خود را نشان داده و نگرانی هایی را بوجود آورده است. هر چند آمار رسمی از فرار مغزها توسط مراکز رسمی و معتبری ارائه نشده است ولی برخی از گزارش ها نشان می دهند که به طور متوسط روزانه 5/2 نفر از افراد متخصص و نخبه علمی کشور، به خارج می روند و کشور را ترک می کنند.[2]

گرایش به مهاجرت نخبگان علمی ایران در طی سالهای 1350 تا 1370 پدیده ای است که از جهات گوناگون قابل بررسی و تحقیق است. نخست آنکه در طی این دو دهه ما با دو تحول بزرگ در ایران روبرو هستیم. یکی مسائل و عواملی که باعث وقوع انقلاب اسلامی در ایران شد و دیگری مسائلی که باعث شروع جنگ 8 ساله گردید.

این دو واقعه در تسریع مهاجرت نخبگان تاثیر فراوانی داشت و نخبگان زیادی در طی این دو دهه به علل گوناگون که شامل احساس ناامنی در جامعه به علت وقایع انقلاب و مسائل مربوط به آن و دیگری عواملی که موجب شروع جنگ 8 ساله، که پیامد آن ناامنی در کشور و مهیا نبودن شرایط لازم برای تحقیق و پژوهش در این سالها می باشد.

از عوامل مهم در وقوع انقلاب می توان به ناامنی در جامعه، تظاهرات و اعتصابات، تعطیلی مدارس و دانشگاهها، جو اختناق و پلیسی در آن دوره، سانسور شدید در روزنامه و وسایل ارتباط جمعی و از سوی دیگر بالا رفتن درآمد نفت بطور بی سابقه، سفرهای اقتصادی گروههای مختلف اقتصادی به ایران از ژاپن، اروپا و آمریکا، سیاست دروازه های باز برای جبران کمبود مایحتاج و اقلام مورد نیاز، برقراری دادگاههای نظامی در جهت محکومیت جوانان مبارز و انقلابی، برخوردهای داخلی گروههای مسلح و انشعاب و تغییر مواضع به سازمان امنیت و ….. همه از مسائلی بود که در مهاجرت نخبگان از ایران به خارج تاثیر فراوانی داشت.[3]

1 .علامرضا ذاکر صالحی،” بررسی پدیده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از کشور”،مهاجرت نخبگان، انتشارات دفتر برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی، تهران 1379، ص4

  1. 1. محمد خضری، ” دلایل و پیامدهای اقتصادی فرار مغزها “، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال چهارم، شماره جهارم، تهران 1380،ص558

1 . سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد دوم، انتشارات اسلامی، قم،1360،ص285

تعداد صفحه :155