معماری گوتیک


 

3245     معماری گوتیک

سبک گوتیک در قرنهای ۱۲ و ۱۳ متولد شد، ساخت بناهای عظیم در این دوره؛ دارای ارتفاع، ضخامت، عظمت و نمای ظاهری متفاوت با سبکهای دیگر می باشد.مورخان همین که به این سبک می رسند در مورد طاق ضربی صحبت می کنند و معتقدند که طاق ضربی از سبک گوتیک جدانشدنی است. در طی این دو در قرن مراحلی را طی کرده و به گوتیک آغازین،پیشرفته وپسین رسیده که هر کدام حرف جالبی برای گفتن دارند.

مشخصات دوران گوتیک

  • حکام قدرت بیشتری یافتند.
  • شور و هیجان مذهبی شدید در بین مردم
  • توجه به علوم الهی و مرکزیت کلیسا

ویژگی سبک گوتیک

کلاً در این سبک جهان عجیب وپر از غرایب دیده می شود ونوعی بدبینی در تمام شِون آن نهفته است :

  • در این سبک ارتفاع کلیساها افزایش چشمگیری می یابد و دلیل این امر هم ناشی از جهان بینی این دوره می باشد که تلاش داشتند آسمان را بر روی زمین فرود آوردند.
  • به دلیل انتقال بخش برابر به قسمت خارجی ساختمان در داخل احساس ناپایداری و به دنبال آن تشنج ایجاد می شود.
  • به دلیل اعتلای هنر مجسمه سازی در این سبک به وفور از نقش برجسته سازی مجسمه های کوچک اندام قدیسان بر روی قوس های مکرر درگاه های ورودی استفاده شده که مجموعه علایم وعوامل فوق در کنار مناره ها وبرج های نوک تیز وبلند این سبک باعث بوجود آمدن احساس غریب از تماشای این آثار می شود.

واژه ی گوتیک صرفاً برای معماری اطلاق نشده ولیکن چون معماری گوتیک نسبت به سایر هنرها همانند تندیسگری ونقاشی از اهمیت بیشتری برخوردار بود ، به همین خاطر گوتیک را بیشتر متعارف معماری دانستند .

اکنون بر کسی پوشیده نیست که معماری گوتیک نه بربری است نه گوتیک . معماری گوتیک افریده ی نبوغ سده های میانه است وبه عنوان شیوه ی هنری ، شایسته ی مقایسه با هر شیوه وسبک دیگری است.

باید یادآور شد که در شکل گیری معماری گوتیک ، دو شخصیت برجسته ، بسیار موثر بودند ،یکی از آنها «برنار کلرویی» و دیگری «سوژر » ریس دیر سن دنی بود .

  1. برنار کلرویی معتقد بود که :ایمان چیزی عرفانی و اشراقی است نه منطقی .او معماری آمیخته باتجملات وتزیینات افراطی را نفی می کرد .
  2. سوژر ( رئیس دیر سن دنی ) معتد بود: باید کلیسایی ساخت که مملو از نور باشد ، و همین امر در ایجاد پنجره های بزرگ کلیساهای گوتیک تاثیر بسزایی داشت. او کلیسایی بازسازی نمود که از نظر شکوهمنی سبک رومانسک را پشت سر نهاد.

تاریخچه و ویژگی های کلی معماری گوتیک

مورّخان معماری عادت دارند وقتی به سبک گوتیک می رسند ودر مورد طاق ضربی صحبت می کنند آن را خصیصه ی لاینفک این معماری برمی شمارند .در طاق ضربی وزن گنبد توسط جناغی ها تحمل می شود .علاوه بر این نوک گنبد کلیسا نیز متوجه آسمان است.ولی باید توجه داشت که این دو خصیصه در معماری های قبل از گوتیک و به خصوص رمانسک نیز به نحوی وجود داشتند ودستاورد بزرگ معماری در قرن های دوازدهم و سیزدهم یعنی دوران ولادت سبک گوتیک به کار گرفتن همزمان این دو وجه ممیزه در ساخت بناهای عظیمی بود که تا امروز نظیرشان به لحاظ ارتفاع وضخامت و عظمت مشاهده نشده است.البته نمای ظاهری این بناها با یکدیگر بسیار متفاوت بوده است؛ (کافی است نگاهی به کاتدرال گوتیک شارتر بیاندازید تا به تفاوت آن با کاتدرال شهر رنس یا کلیسای نوتردام ،یا حتی سنت- شاپل پاریس پی ببرید.)

الف:گوتیک آغازین

معماری گوتیک در فرانسه آغاز گردید البته با دوباره ساختن کلیسای سن دنی پاریس ، این کلیسا یکی از قدیمی ترین بناهای گوتیک محسوب می گردد.با اینکه کلیسای سن دنی هم آثار رومانسک در آن مشهود است وهم گوتیک .

ب:گوتیک پیشرفته

معماری گوتیک در مرحله ی مترقی با پشت سر گذراندن تجربه های بسیار به طور بسیار چشم گیری از معماری شیوه ی رمانسک وحتی گوتیک آغازین متمایز گردید .در میانه ی سده ی سیزدهم معماری گوتیک به اوج اعتلای خود خود رسید ، در همین زمان کلیسای جامع :رنس ، آمین ،بووه ، پورژ بنا شده اند .

ج:گوتیک پسین

دوره ی سوم یا آخر گوتیک را باید دوران اعتلا و همچنین پایان این شکوه و عظمت وظرافت دانست .در این زمان معمار گوتیک تلاش وسیعی در جهت ایجاد قوسهای متقاطع داشت که فشار تاق را بدون واسطه ای سر ستون ها مستقیماً به پایه های بنا منتقل می کند .

پنجره های وسیع تری جای پنجره های وسیع پیشین را گرفتند وشبکه های داخلی آن به صورت شعله های آتش در می آمد و نوارهای متقاطع به شکل ابرو در آن تعبیه شدند .

یکی از نمونه های بارز کلیساهای این دوره کلیسای سن مالکو در شهر روان پایتخت نرماندی است.

پایان گوتیک

تغیرات گوتیک که سرانجام به رنسانس منتحی شد چندان شدیدتر و مخرب تر از تحولات رمانسک منتحی به گوتیک نبودند .

به تعبیر دانشنامه ی بریتانیکا این تغیرات را نمی توان همتای تبدیل سمبولیسم به رئالیسم در نظر آورد. این تغیر هر چه بود تغیراز نوعی رئالیسم به رئالیسمی از نوع دیگر بود.

نخستین تغیراتی که به سود رنسانس در خارج از مرزهای ایتالیا رخ داد ، خیلی قابل تفکیک از گوتیک متاخر نیستند .

به واقع ، اصطلاح « رنسانس ایتالیایی » در سرتا سر اروپا برای هنرمندان به معنای تزئینات اضافی بر روی بناهایی بود که از فرم آن ها از پیش تثبیت شده بود.

برخی از صاحب نظران معماری در مورد پایان عصر گوتیک نظر دیگری دارند ، آن ها معتقدند که خصیصه های گوتیک متاخر تا اندازه ی زیادی حس پایان را در بیننده القا می کردند.

از حدود ۱۴۷۰ تا ۱۵۲۰ میلادی به نظر می رسید که غنای عناصر تزئینی دچار زوالی بی سابقه شده است .کاربرد فرم های عصر رنسانس با تشویق هنرمندان به اخذ عناصر معماری کلاسیک وبازگشت به اصول زیبایی رومی ویونانیبه تدریج گسترش پیدا می کرد .آنها در پیگیری عناصر کلاسیک چندان پیش می رفتند که سرانجام به این نتیجه رسیدند که همه ی عناصر گوتیک « متوحش » نیستند . از خصیصه های دوران رنسانس یکی هم حضور عنصر انتقادی در نگاه نظریه پردازان بود.

به نقل از دانش نامای بریتانیکا در تمام دوران رمانسک و گوتیک هیچ معیاری برای تمیز نو از کهنه ، برای تشخیص خوب از بد ،یا زشت از زیبا پدید نیامد .شکل گیری عنصر انتقادی ملازم وهمراه شد با دفاع این عناصر عقلانیست کلاسیک که سرانجام پایه های معماری کلاسیک رنسانس را در ایتالیا پی ریخت .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *