درباره خالق الفی اتکینز واقعیت، همان افسانه است فاطمه عبدلی فکر میکنید یک آدم کارتونی که تو یک فضای رئال زندگی میکند و همه مشخصات یک آدم واقعی را هم دارد، میتواند یک موجود خیالی به حساب بیاید؟ سوئدیها معتقدند که بله میتواند. میتوانید دستتان را بگیرید جلوی شکمتان و قاه قاه بخندید یا شاخ در بیاورید از تعجب، ولی الفی اتکینز هنوز هم معروفترین شخصیت خیالی سوئد به حساب میآید. البته این اسم انگلیسیاش است و اسم سوئدی آن Alfons Aberg است که یک خانم به اسم گونیلا برکستروم آن را در 1972 خلق کرده. این خانم عقاید جالبی دارد. مثلا میگوید واقعیت به اندازه کافی مثل قصههای جن و پری و افسانههاست و نیازی نیست که شاهزادهها و …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...بایگانی/آرشیو برچسب ها : کارتون
کارتون باغ گلها/ خپل
گربه سیاه و سفیدِ لوس و تنبل جیمزِ لوسیفر نوید غضنفری خِپِل، گربه سیاه و سفیدِ لوس و تنبل قصه، توی یک باغ پر از گل جا خوش کرده بود. گویا صاحب پولدارش موقع نقل مکان از خانه کنار باغ، او را جا گذاشته و با خود نبرده بود. گربه نازپرورده که لابد تا آن موقع پایش را از خانه بیرون نگذاشته بود و مرتب بهاش میرسیدند، باید از آن به بعد یکجوری اموراتش را در باغ میگذراند. این گربه که به قول سید بَرت در ترانه «Lucifer Sam یه جوریه که نمیتونم وصفش کنم»، کمکم دوستانی پیدا کرد و دیگر به راحتی میتوانست با طرح نقشههایی از زیر کارها دربرود و به یللیتللیهایش برسد. دوستان خپل عبارت بودند از: …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...کارتون پروفسور بالتازار
پیرمرد و دستگاهاش احسان ناظم بکایی «بال… بالتازار… بال… بالتازار بالتازار …»، کارتون پروفسور بالتازار همیشه با این آواز شروع میشد. در پسزمینه اسامی سازندهها که به زبان و خط عجیب و غریبی روی تصویر میآمد، پروفسور بالتازار بر روی تخت خواب یا دوچرخهاش از سمت راست به سمت چپ حرکت میکرد. پروفسور بالتازار، پیرمردی تنها بود، با کت و شلوار سیاه، کلاه عجیب و ریش و سبیل پرپشت. در شهری زندگی میکرد که پر از موجودات عجیب و غریب بود که وقتی به مشکلی بر میخوردند، سراغ پروفسور میآمدند تا مشکلشان را با اختراع یک وسیله جدید حل کند. او هم تنهایی وارد اتاقش میشد و 2 ساعت از این طرف به آن طرف میرفت و دست به پشت …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...کارتون رامکال
رامکال محبوبترین کارتون نیپون بین بچههای ژاپنی است سوار بر سبد دوست داشتم خانهام مثل خانه استرلینگ بود؛ یک کلبه چوبی، وسط انبوهی از درخت. از همانهایی که همیشه توی نقاشیهایم میکشیدم، همان مربعهای ساده که یک مثلث رویشان بود، مثلثی که میخواست شیروانی خانه را نشان دهد. خانههای نقاشیهای بچههای امروز را دوست ندارم، از این مستطیلهای دراز که تویش پر از مربع است خوشم نمیآید. آپارتمانهای جدید کجا و خانه استرلینگ کجا؟ دوست داشتم صبحها مثل استرلینگ سوار دوچرخهام شوم و داد بزنم «رامکال» (یا راسکال) بعد رامکال با آن خطهای پهن سیاه، روی گونهاش و آن چشمان نخودی و نازنینش، سرش را از لانه بیرون بیاورد و از درخت پایین بیاید و بپرد توی سبد جلوی دوچرخهام. …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...تام و جری
حاشیههای کارتون تام و جری موشها و آدمها احسان رضایی تم اصلی مجموعۀ تام و جری، یعنی درگیری بین دو شخصیت رقیب، هیچچیز تازهای نبود. ماجرای موش و گربه هم که یک داستان قدیمی است (عبید زاکانی خودمان شش قرن پیش داستانی با همین ایده نوشته). در تاریخ سینما، میتوان سراغ یک انیمیشن صامت و سادۀ موش و گربه در سال 1916 را هم گرفت. اولین گربۀ معروف کارتونی، فلیکس (در ایران کارتونهایش با نام «گربه ملوس» پخش میشد)، و اولین موش معروف دنیای انیمیشن، میکیماوس هم از سالها پیش (به ترتیب از 1919 و 1928) به شهرت رسیده بودند. با این حال، تام و جری، دوستداشتنیتر از همۀ آن موش و گربههای قبلی شدند و ماندگارتر. از کجا شروع …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...