جان بی علم بی نوا باشد مرغ بی پر نه بر هوا باشد سنایی جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را هلالی جغتایی جانم بگیر و صحبت جانانه ام بخش کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست هوشنگ ابتهاج جانی که خلاص از شب هجران تو کردم در روز وصال تو به قربان تو کردم فروغ بسطامی جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند فریدون مشیری جذاب ترین مرحله، ای عشق همین است از من تو همان چیز بخواهی که ندارم خلیل ذکاوت جذبه عاشق اثر در سنگ …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...بایگانی مطالب
شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ث
ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد حافظ ثمری گر ندهد آه فغان خواهد داد اثری گر نکند ناله دعا خواهم کرد ثلث دین من دیده یار است عاشقم من٬ دین بسیار است دوستان عزیز اگر بیتی با این حرف سراغ دارید در قسمت نظرات عنوان کنید تا اشعار به روز رسانی شود و یک منبع غنی برای ادبیات دوستان فراهم آوریم. شعرها و تک بیت های ناب –سایر حروف برای مشاعره
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ت
تو طاعت حق کنی به امید بهشت نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو شیخ بهایی تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که همی سپرم حافظ تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده ضمیری تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو؟ وعده ی وصل اگر دهد طاقت اتظار کو؟ کلجاری تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام رهی معیری تا چند بسته ماندن در دام خود فریبی با غیر آشنایی، با آشنا غریبی؟ ساعد باقری تا قفل قفس باز شد آن سوخته …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف پ
پرتو عمر چراغی ست که در بزم وجود به نسیم مژه بر هم زدنی، خاموش است سایر مشهدی پدرم گفت و چه خوش گفت که در مکتب عشق هر کسی لایق آن نیست که بردار شود شالبافان پرخاش که از هر دهنی تلخ چو زهر است چون از لب شیرین تو افتاد شکر شد ابوالحسن ورزی پدر، آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل شیشه ای بود که شد باعث ویرانی من پروین اعتصامی پروانه صفت دیده به او دوخته بودم وقتی که خبر دار شدم سوخته بودم عاشق اصفهانی پروانه به یک سوختن آزاد شد از شمع بیچاره دل ماست که در سوز و گدازست وصال شیرازی پرواز من …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ب
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم بابا طاهر عریان بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد حافظ با آنکه ز ما هیچ زمان یاد نکردی ای آنکه نرفتی دمی از یاد، کجایی؟ حزین لاهیجی با این عطش تا چشمه، دیگر دیر خواهد شد دریا اگر باشد دلت تبخیر خواهد شد محمد علی بهمنی با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن مجلسی باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس سعدی بار درخت علم نباشد مگر عمل با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری سعدی …
فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...