چکيده
فرضيه محوری اين مقاله مبين آن است که نابه ساماني نماهاي ساختمان هاي ما، در پاسخ گويي نامناسب به توقعاتي ريشه دارد که با گذر زمان و در طول تاريخ نسبت به نما ايجاد شده اند؛ توقعاتي همچون محافظت از ساکن در مقابل تهديدهاي بيروني، ايجاد ارتباط ميان درون و بيرون، معرفي شخصيت و اعتبار مالک و طراح، و سرانجام پرهيز از تک روي و پذيرش مسئوليت عضويت در واحد بزرگ تري به نام فضاي شهري.
نا به ساماني نما، منحصر به ساختمان هاي مسکوني نيست و کليه ي ساختمان ها را در بر مي گيرد؛ ولي ساختمان هاي مسکوني پر شمارترين عناصر و تاثيرگذارترين عوامل منظر يک شهرند. از همين رو براي جلوگيري از اطاله ي کلام و خلط مباحث، در اين نوشتار صرفاً به بررسي نماهاي ساختمان هاي مسکوني بسنده شده است.
مقاله ابتدا به طرح علل مطرح شده ازسوي منتقدان پرداخته و براي ارزيابي بهتر مسائل مورد انتقاد، به ارائه ي سير تکويني نما پرداخته است. اين بررسي براي هر توقع به صورت موازي در جوامع غربي و شرقي، به ويژه ايران انجام پذيرفته است.
در بخش جمع بندي، ارزيابي مختصري از علل مطرح شده از سوي کارشناسان صورت پذيرفته و نياز به ملحوظ کردن همزمان توقعات چهارگانه مورد تأکيد قرار گرفته است.
کليد واژه ها: نما، فاساد، فضاي شهري، منظر شهري، توقع فضايي، درون گرايي، برون گرايي.
مقدمه
نا به ساماني و اغتشاش حاکم بر منظر شهري ما به مرز آزاردهنده اي رسيده است. هر چند منظر شهر، به معناي «آنچه از شهر و فضاهاي شهري به ادراک آيد»، به نماهاي ساختمان هاي يک شهر منحصر نمي شود (نمودار عناصر تشکيل دهنده ي منظر شهري) ولي به دلايل زير يکي از مهم ترين عناصر منظر و يکي از پر اهميت ترين موضوع هاي گفتمان ميان معماران و طراحان شهري به شمار مي آيد؛ زيرا:
1- طراحي اين عنصر، دل مشغولي و وظيفه ي مشترک دو حرفه در خلق مکان مناسب براي شهروندان مي باشد.
2- نما يکي از موثرترين و پر نوسان ترين عناصر تاثيرگذار بر کيفيت بصري بنا و در نتيجه کيفيت فضاهاي شهري است.
3- در ميان ديگر عناصر منظر شهري، تاثيرپذيرترين عنصر از تصميم هاي طراحان شهري است.
ناخوشنودي موجود از وضعيت نماي ساختمان ها، منحصر به متخصصان و کارشناسان نبوده، به سازمان هاي دولتي و عمومي، مانند وزارت مسکن و شهرسازي و شهرداري تهران نيز سرايت کرده است. آنان نيز به صرافت حل اين معضل افتاده اند، ولي متاسفانه هنوز اثر روشني از مطالعات انجام گرفته در اين سازمان ها ظاهر نشده است.
با آن که همه به قانونمند شدن پديده ي نما دل بسته اند و انتظار اصول و ضوابطي را مي کشند که بتواند گامي به جلو بردارد، کوشش هاي هزاران معمار در ارائه ي نماي مناسب، به دور باطلي افتاده است که برون رفت از آن نياز به شناخت ريشه اي معضل و ارائه ي قواعدي دارد که بتواند حرکت اين نيروها را در يک راستا هماهنگ کند.
نگارنده کوشيده است مهم ترين عوامل مطرح شده توسط همکاران ايراني (و خارجي) را در فهرست زير خلاصه کند:
1- اعمال سليقه و دخالت هاي غيرکارشناسانه.
2- حاکميت فرهنگ بساز و بفروشي.
3- اعمال سليقه ي مالک ياکارفرما در طرح و اجراي نما.
4- دخالت نداشتن مهندسان در طراحي و اجراي بيش تر ساختمان هاي مسکوني.
5- هنرنمايي ناشيانه ي برخي از طراحان
6- محدوديت هاي فني و اقتصادي حاکم بر کشور.
7- فقر مالي و فني سازندگان.
8- مواد و مصالح نامرغوب.
9- نبود کنترل مناسب.
10- کنترل نشدن نقشه و پايان کار نماسازي از سوي شهرداري.
11- انجام نگرفتن طراحي و ساخت و ساز بر اساس معماري کلان، و نبود «يک معمار کنترل کننده ي منظر شهري».
12- ضعف تئوريک.
13- ناآگاهي از اصول معماري سنتي ايران.
14- عملکردگرايي، به کارگيري مدولاسيون و حاکميت زاويه ي قائمه.
عوامل ذکر شده به نوبه ي خود به گوشه اي از واقعيت ها اشاره دارند، ولي علل نابه ساماني نماهاي ما، عميق تر از موارد ياد شده هستند.
معماري و شهرسازي هر ملت، بازتاب شرايط ذهني آن جامعه است. نگارنده مدتي است که ناتواني ما در ارائه ي نماها و فضاهاي شهري مناسب، ريشه در رويکرد و نگاه ديروز و امروز ما به اين پديده دارد.
نما باتمام پيش پا افتادگي ظاهري اش، مانند هر پديده ي ديگر از پيچيدگي خاص خود برخوردار بوده و مي بايد در حد لازم به سير تحول عوامل و شرايط تاثيرگذار بر آن توجه شود. هر پديده، سير تحولي دارد. انسان ها نه تنها در چالش زندگي و رفع نيازهاي فردي و جمعي خود به دستاوردهايي جديد مي رسند، بلکه در اين فرايند خود را نيز مي سازند. رشد و توسعه فقط به ساختن محيط بيروني محدود نمي شود، بلکه ساختن شخصيت و ذهنيات را نيز در بر مي گيرد.
هيچ تحولي بدون احساس نياز به حل معضل به وقوع نپيوسته است. هر دوره نيز داراي مسائل و مشکلات ويژه ي خود بوده است. زماني يک يا چند معضل حادتر شده و توجه انسان را بيش تر به خود معطوف کرده اند و در زماني ديگر، مشکل و مساله اي ديگر مي بايست حل مي شد. انسان ها بسته به وضعيت گذشته و حال خود، تصوري از آينده ي خود پيدا مي کنند و با محاسبه ي امکانات و محدوديت هاي موجود، توقعي را در سر مي پرورانند. در صورت دستيابي به آن توقع، آن را تثبيت و بديهي پنداشته، سطح انتظار خود را از موضوع بالا برده و براي ارضاي توقع بالاتري به فعاليت مي پردازند. اين، قانوني عمومي ست و مسائل معماري و نما نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. آشنايي با روند تکويني نما نشان مي دهد که در کجاي تاريخ ايستاده ايم و چگونه مي توانيم از تجربيات تلخ و شيرين خود و ديگراني براي حل مشکل بهره برداري کنيم.
برای مطاله بیشتر لطفا فایل word زیر را دانلود کنید. پسورد فایل: www.saeedsun.ir