نکاتی که در طراحی در یک سیستم مالتی مدیا باید در نظر بگیریم
- eye flow رنگ بندی و تکنیکهایی که موجب جلب توجه می شوند. (در مورد ترتیب ارائه اطلاعات بحث می کند)
- vsal Appeal (جنبه های دیداری ) کلا ساختار چگونه طراحی شود که مطالب به چه ترتیبی جلب نظر داشته باشد .
- consistency (پایداری یا ثبات سیستم ) سیستم اطلاعات چند رسانه ای طوری طراحی شود که تغییر platfrom موقعیت نمایش ابزارهای نمایش و یا هر شرایط دیگری تغییری در ترتیب دلخواه ارائه اطلاعات ایجاد کند.
انواع فایلهای گرافیکی :
از لحاظ فرمول دلخواه ذخیره سازی
- فایهای Bitmap یا نقطه ای فایلهایی که در آنها رنگ و موقعیت رنگ فقط ذخیره می شود.
- فایلهای Vectory یا برداری
رنگ و موقعیتی که می گوییم در مورد تصویری است که می خواهیم آنها ایجاد کنیم یا تصویر را باز کرده و آنرا توسط ابزار Digtizer فایل را به تصویر کامژیوتری تبدیل کنیم.
در Scanner با تاباندن رو به تصویر و برگشت نورهای بازتاب شده به سنسور رنگ تشخیص داده می شود.
DPI : تعداد نقاط در یک اینچ( DOT PER INCH)
وقتی DIP را بالا می بریم سرعت جابجایی سنسور رومیله ای که نور می تاباند کمتر شده به این ترتیب تعداد بیشتری از عکس خوانده می شود.
Pixele position
اگر قرار باشد مختصات به صورت Yو x ذخیره بشه برای هر Pixel باید مختصات را ذخیره کنیم ولی می توان تنها رنگ هر نقطه ذخیره کرد و نشانه ای برای رسیدن به آخر سطر وجود داشته باشد که نشان دهد این نقاط متعلق به کدام سطر تصویرند و تمام اطلاعات یک فایل لازم نیست که در خود فایل ذخیره شود. اطلاعات فشرده سازی در یک فایل ذخیره نمی شود یعنی قسمتی مربوط به این است که اطلاعات چگونه و با چه کیفیتی در فایل ذخیره شوند و قسمت دیگر الگوریتم مربوط به این است که (decompressor) این فورمت است.
هنگامیکه که به نشانه گر برسد اطلاعات بعدی مربوط به سطر بعد می شود.
راه دیگر این است که ابعاد تصویر را ذخیره کنیم مثلا 640×480 را ذخیره کند و تنها اطلاعات رنگ تصویر را ذخیره کنید هرگاه به نقطه رسید یعنی اینکه به سطر بعدی می رود و همچنین مشخص می شود که این تصویر 640 سطر دارد.
اطلاعات یک فایل :
در تمام این فایلها از دو قسمت Data , Header تشکیل شده و Footer آگاهی مواقع وجود دارد و تنها یک علامت است که نشان دهنده آخر فایل است.
در Header چه چیزهایی ودارد
نام فایل – استاندارد ذخیره سازی (format) file size (در بعضی از هورهاوجود دارد)
file Atributes – زمان ایجاد فایل – آخرین زمان تغییر فایل و بازیابی فایل و چه کسی فایل را ایجاد کرده است.
Creator- modification Date- creation Date
اینها در فایل ذخیره نمی شوند تاریخ اینها تاریخ ذخیره سازی آن فایل دارد در دستگاه جدید است و اینها در جدول Fat ذخیره می شوند ( ) جدول تشخیص جای فایل
آدرس فایل : آدرس موقعیت شروع فایل در این قسمت ذخیره می شود ولی باد در نظر داشت که تمام اطلاعات یک فایل پشت سر هم ذخیره نمی شوند.
به هر لایه از Hard disk را یک Track می نامند که بخشی از آنرا Sector می نامند.
داخلی ترین Ttack , tracko است و خارجی ترین Track وtrackn-1 است.
Track های مختلف تعداد sector های مختلفی دارد ولی اندازه sector های روی هر track به یک اندازه است.
اطلاعالت فایل روی هارد گسسته ذخیره می شود.
اطلاعات در سرعت و تنوع زیادی روی Ram ذخیره و بازیابی می شود. وقتی یک فایل از RAM خارج شود فضای خالی در آب قسمت RAM باقی می ماند. حال اگر بخواهیم یک فایل را در RAM ذخیره کنیم اینکه بهترین مکان برای ذخیره اطلاعات در RAM کدام است آنرا سه الگوریتم زیر مشخص می کند.
Nextfit- Best Fit- First Fit
تنها بهترین جاگذاری در حافظه اصلی مهم نیست بلکه سرعت پیدا کردن آن موقعیت نیز مهم است . سیستم عامل جدولی دارد که قسمتهای خالی حافظه اصلی را ذخیره می کند .موقعیت و همه آنها را ذخیره می کند)
First fit: حجم فایل را در نظر می گیرد از اول جدول را می گردد و هر گاه یک فضای خالی به اندازه بزگتر مساوی حجم فایل را در نظر می گیرد از اول جدول را می گردد و هر گاه یک فضای خالی به اندازه بزگتر مساوی حجم فایل پیدا کرد، اطلاعات را در آن قسمت قرار می دهد (سریعترین روش است) مشکل این روش :Defrogmentation است (قطعه قطعه شدن حافظه اصلی)
Best fit: در جدول می گرده فضای خالی ای را پیدا می کند کوچکترین فضای بزرگتر مساوی با حجم فایل را پیدا می کند. این روش کمترین اتلاف حافظه را دارد. اگر بهینه سازی این رشو درست نباشد سرعت سیستم را خیلی پایین می آورد.
Size | P |
8k | X |
12 | Y |
25 | Z |
Free segments table: قطعات خالی حجم و آدرسشان در این جدول ذخیره می شود که باعث بالا رفتن سرعت جستجو می شود به این ترتیب جدول را بر اساس سایر فضای خالی مرتب کنید (sorting free segments) این مرتب سازی جدول زمان می برد و مرتب نمودن جدول برای پیدا شدن فضای خالی باز هم زمان می برد. بنابرای مرتب سازی جدول از بازه زمانی یا فرکانس .
دلایل مرتب سازی :
در ابتدا که کامپیوتر را روشن می کنیم جدول بصورت مقابل نمی باشد چون مقداری از فضا در اختیار سیستم عامل قرار می گیرد و همچنین نرم افزارهایی که بعد از روشن شدن کامپیوتر خود به خود اجرا می شوند.
در ابتدا یک سری اطلاعات که مربوط به سخت افزار کامپیوتر از رو Bios یا epros روی حافظه اصلی می شوند بعد که سیستم عامل Local شدن جدول free-segments table ایجاد نمی شود.
در مورد چستچوی مهمترین مهمترین فضا در Bestfit به این ترتیب عمل می کند که مثلا اگر حجم فایل 11kb باشد از ابتدای جدول می گردد می بیند 1kb فضا اضافه دارد آنرا ذخیره می کند سپس با 25kb و 14k فضای خالی اختلاف دارد پس آنرا رد می کند و به همین ترتیب کل جدول را مقایسه می کند و اگر فضایی پیدا کند که آن کمتر از 11c باشد آنرا جایگزین می کند در غیر این صورت همان فضای 12k با اتنخاب می کند.
به این دلیل کل جدول را می گردد چون احتمال دارد که در آن زمان جدول هنوز مرتب نشده باشد.
ارتباط مالتی مدیا یا با سیستم :
چون سیستم ها امروزه به سمت سیستم های توزیع شده پیش می روند یعنی اینکه اطلاعات تنها بر روی یک کامپیوتر ذخیره می شود . بنابراین نحوه ذخیره سازی فایلها و اطلاعات را باید بدانیم و همچنین نحوه بازیابی اطلاعات را.
گاهی در کامپیوتر برنامه ای مثل photoshop را اجرا کنیم ولی باید نمی آید چون segment های خالی موجود در Ram خیلی بهم ریخته است. و سیستم این فرصت را ندارد که این فضاها را مرتب کند و پشت سر هم بچیند.
وقتی سیستم Notenoght memory می دهد بدنی فضای خالی به آن اندازه در Ram نیست یا اینکه مجموع فضاهای خالی به اندازه حجم فایل نیست یا اینکه سیستم این فرصت را ندارد که فضاهای خالی را به اندازه حجم فایل پشت سر هم قرار دهد.
Defragmentation اصلا در مرحله تشخیص فضا در Ram انجام نمی شود.
Nextfit یا worth fit بر خلاف Bestfit است.
در روش next fit قطعه ای انتخاب می گردد که اختلاف آن را با حجم دنیای مورد نظر بیشترین مقدارذ ممکن باشد. تا بتوان بعدا از آن فضای خالی برای ذخیره سازی اطلاعات بعدی استفاده کرد.
فلسفه Next fit این است که Segment خیلی بزرگ استفاده نمی شود علاوه بر آن segment های free خیلی کوچک نیز استفاده نمی شود که بوسیله Best fit ایجاد می شود.
یک سیستم عامل فقط از یکی از این الگوریتم ها استفاده می کند.
دلایل مرتب سازی :
2- درجه چند برنامه گی Malti
حجم جدول به میزان برنامه هایی که اجرا می شود بستگی دارد و تعداد برنامه هایی اجرا شده به سیستم عامل بستگی دارد که درجه چند برنامه گی آن سیستم عامل بستگی دارد.
اگر در آن واحد تعداد برنامه هایی زیادی اجرا شود.
طول جدول وقتی زیاد باشد یعنی تعداد فضاهای خالی زیادی وجود دارد . بنابراین مرتب سازی جدول یا بهتر است انجام نشود یا اینکه کمترمرتب سازی انجام شود.
- چه زمانی defregmenttation انجام می شود؟
وقتی حجم data مورد نیاز در هیچ کدام از فضاهای خالی قرار نگیرد و مجموعه خالی بزرگتر مساوی حجم data باشد.
(یک شکل دو بعدی در فضای سه بعدی )
برای ذخیره سازی یک مستطیل به دو بعد ذخیره و احتیاج داریم .
همچنین به رنگ سطح و رنگ خط خارجی و ضخامت بردار یا حاشیه .
نمایش یک شکل دو بعدی سطح دار شده presentinga 2-D surfacfd shape
در شکل بالا شاخص ها یا مولفه هایی که برای نمایش احتیاج داریم مشخص شده است.
همچنینی به موارد زیر نیز احتیاج دارد:
shdaw (سایه) که به خود شکل و منبع بعد بستگی دارد.
Shdow depth اندازه سایه ای که شکل ایجاد می کند .
Shdow color رنگ سایه در محیط سه بعدی می توان سایه های رنگی ایجاد کرد.
Shadow distance فاصله سایه از object
Shdow capacity شفافیت سایه
نور از بسته های ریز انرژی بنام فوتون تشکیل شده . وقتی چراغ قوه را روشن می کنیم بسته به ولتاژ آن این فوتونها به حرکت در می آید و تا فضایی را روشن می کنند سپس در اثر برخورد با محیط مادی انتشار نور تبدیل می شود به انرژی حرارتی .
shadow depth فاصله پشت خود object که قرار است سایه روی آن فاصله تاثیر داشته باشد.
Material A جنس شکل
Materil type
Texture بافت شکل {image
(رنگ و اندازه در محیطی که ایجاد می کنیم با رنگی آن در محیط Rander فرق مسی کند.
Image {repeat {Horizentall R. (Number)
Verticall R. (Number)
Angleزاویه
Tile Strech
Reflection انعکاس
Brightnessروشنایی
Shiness درخشندگی
Opacity, شفافیت
Blur وضوح تصویر
Contrust میزان تباین در تصویر
Bump میزان برجستگی طرح را مشخص می کند
تعداد دفعات تکرار تصویر روی object
در photoshop
اگر مستطیلی را روی یک تصویر بکشیم ابتدا شکل پشت مستطیل پنهان می شود در صورتی که opacity آنرا مثلا برای ساخت یک اتاق از یک مکعب توخالی باید استفاده کنیم.
در Blur مرزها را از بین می برد. نقاط را در نظر می گیرد و آنها را به هم نزدیک می کند. مثلا نقاط و دو رنگ دارد رنگ بدست آمده ضریبی از رنگ آن دو نقطه است.
redios یا شعاع مشخص می کند که نقاط تا چه شعاعی رنگهایشان به هم نزدیک می باشد.
شکل سه بعدی مجموعه ایست از نقاط و خط و جنس یا Material آن.
در cortrust : وقتی کم می شود تفاوت بین نقاط تیره و روشن کم می شود و تصویر یکنواخت می شود . وقتی contrust بیشتر می شود تمایز بین نقاط بیشتر می شود یعنی نقاط تیره تیره و تیره تر می شود و نقاط روشن روشن و روشن تر مکی شود
Brithness هر چه بیشتر شود تصویر روشن تر می شود و هر چه کمتر باشد نور کمتر به object ها می رسد و تصویر تاریک تر می شود.