کاربرد اطلاعات دریافتی مختصر در الگو قرار دادن آب زیرزمینی


کاربرد اطلاعات دریافتی مختصر در الگو قرار دادن آب زیرزمینی

 

مقدمه : آب ، نیار حیاتی برای رشد موفقیت آمیز محصولات است . محصولات باید در مقادیر مورد نیاز برای رشد بهینه خود مخصوصا در مراحل بحرانی رشد محصول ، با آب تامین شوند . آبیار ی ، آب مورد نیاز برای رشد محصولات و گیاهان را فراهم می آورد .

از آنجائیکه آبیاری چمن ، نهفته ارزیابی و برآورد می شود برای اینکه تا پایان سال 1999 تا 2000 از 5/19 میلیون هکتار در زمان نامحدود تا 95 میلیون هکتار افزایش یابد ، توسعه بیشتر ترتیب اصولی  برای بر آوردن نیاز جمعیت بر آورد شده 1390 میلیونی کشور تا سال 2025 لازم و ضروری است . در حال حاضر نیاز است تولید دانه های غذائی از 208 میلیون تن تا 350 میلیون تن تا سال 2025 افزایش یابد تا نیاز به دانه های غذائی برآورده شود .

بنابر این ممکن است توسعه آبیار ی نهفته با کانالها نیز تاثیر محیطی داشته باشند .آب با تراوش از سیستم ارسالی و در طی عملکرد آبیاری در زمین ها به داخل زمین نفوذ می کند . این موضوع تعادل همیشگی آب طبیعی زیرزمینی زا مختل می کند ، مخصوصا در مکانهایی که زهکشی طبیعی بخاطر ویژگی های طبیعی خاک یا علتهای دیگر ناکافی می باشد .

تجمع آب باعث افزایش آب زیر زمینی می شود . بدلیل فقدان گردآوری مناسب آب ،افزایش سطح آب زیرزمینی ادامه می یابد .زمانیکه سطح آب تا بخش ریشه ای محصولات بالا می آید ، این حالت باعث سیر آب شدن زمین می شود و زمین را برای استفاده کشاورزی در حالت نامناسب قرار می دهد . به علاوه نمکهای موجود در خاک و آبهای زیر زمینی بواسطه عملکرد مویین به فضاهای خالی بالای خاک منتقل می شوند و به این صورت غلظت نمکها باعث شوری خاک می گردد .

شوری و سیراب شدن زمین ، فرایند عمده انحطاط و نابودی زمین هستند که بهره بری کفایی و اقتصادی منابع خاک ، زمین و آب را در مناطق تحت اختیار و تسلط محدود می کنند . در سال 2002 بازنگری اخیر سیاست سازمان ملی آب نیز ، تاکید بیشتری روی زهکشی و آباد سازی زمینهای شور و سیراب شده ارائه می کند . بر طبق این سیاست ، سیستم زهکشی باید قسمت اساسی از هر پروژه آبیاری را دقیقا از مرحله برنامه ریزی ، شکل دهد شناسایی تلاشهای پژوهشی به منظور جلوگیری از سیراب شدن وشوری خاک و آباد سازی زمینهایی که قبلا شور و سیراب شدند و هم چنین سنجش و کاهش اثرات منفی محیطی پروژه های چشمه های آبی نیز درخواست می گردد .مقالات ، نقشه برداری دقیق و قابل قبولی نواحی را بررسی می کنند که تحت تاثیر سیراب شدن محل خود واقع می شوند و وسعت ممکن است در مشخص کردن استراتژیهای آب مناسب بی نهایت مفید باشد تا برای احیای زمینهای سیراب شده قبلی فرایند سیراب شدن را کنترل کند و هم چنین مقادیر مفیدی را به عهده بگیرد . روشهای دریافتی جزئی ، حوزه پهناوری برای ارائه فهرستی از منطقه سیراب شده وکنترل و بازبینی آن مشخص کرده اند . کوبی ( در سال 1996)اظهار کرد که بررسی دقیق و سریعی از وسعت مناطق سیراب شده را می توان با استفاده از اطلاعات دریافتی تا اندازه ای ایجاد کرد . وی منطقه سیراب شده را در مرحله اول    IGNP از تصورات کمیسیون ائتلافی ارتباطات   IRSIALISSII   در نوزدهم آوریل 1989 و بیست و یکم اکتبر 1989 را مشخص و تعیین کرد . هم چنین تلاشی برای مرتبط کردن منطقه سیراب شده اشتقاقی   IRS-1A  با عمق آب موجود و اطلاعات هدایت الکتریکی ایجاد شد تا حساسیت این منطقه نسبت به فرایند سیراب شدن ارزیابی شود . شارما (در سال 1996)اظهار کرد که سیستم اطلاعاتی دریافتی و جغرافیائی جزئی ممکن است بطور جداگانه یا در تلفیق با نمونه های هیدرولوژیکی (آب شناختی )مورد استفاده قرار گیرد .وی در ارزیابی خود از کوههای خشک و بی آب و علف آرژانتین ، تمام روشهای دریافتی جزئی سیستم اطلاعاتی جغرافیایی و مدل ساز ی هیدرولوژیکی را به طور موفقیت آمیز مورد استفاده قرار داده است . با کمک این روشها ، توسعه بیشتر نمونه منطقه ای فرایندهای هیدرولوژیکی در زهکشی حوزه یک رودخانه احتمال دارد .

آرواوگیال (در سال 2002 )در مورد علتهای مختلف سیراب شدن در مرحله اول IGNP بخاطر میزان بالای آب ، تراوش بیش از حد آب از کانالها، تالابها ی ممتد فرورفتگی های قاگار ، عدم استفاده از آب زیر زمینی برای آبیاری و فقدان دهانه زهکشی طبیعی و غیره به بحث ومناظره پرداختند . آنها نتیجه گرفتند که بررسی جامع اقتصادی – اجتماعی باید برای تجسم جنبه های منفی اقتصادی – اجتماعی فرایند سیراب شدن به عهده گرفته شود .آرواوگیال (در سال 2003)کاربرد سیستم اطلاعاتی جغرافیایی را درتوسعه نمونه دریافتی آب زیرزمینی مشخص کردند . لایه های مختلف اطلاعات نظیر شبکه کانال ، مناطق احیا شده ، زمین شناسی زیر سطحی و نمونه زمینی دیجیتالی حوزه های هانومانگار و اسریگانگا ناگار  در سیستم اطلاعاتی جغرافیایی توسعه یافتند و سپس برای توسعه نمونه جریان آب زیر زمینی در حال توسعه این منطقه به شبکه متفاوت محدود منتقل شدند . حوزه بررسی: پروژه ایندیراگاندی یکی از بزرگترین پروژه های آبیاری و آب آشامیدنی شمال غربی راجستان است . بنابر این حوزه های هانونگار و اسریگا نگا ناگار بخاطر مقدمه سیستم کانالی IGNP در آن ناحیه با شرایط شوری وسیراب شدن شدید زمین مواجه می شوند . این بررسی با هدف توسعه نمونه آماری آب زیر زمینی این منطقه ، به این ناحیه اختصاص یافته است . بینش وسیعتری نسبت به علتهای سیراب شدن و شوری خاک د ر این منطقه ونسبت به روش شناسای که با کنترل  آن منطقه تطبیق دارد را می توان با کمک نمونه آماری بدست آورد که توسعه یافته می باشد . میزان عمق سطح آب در دستور مرحله اول پروژه IGNP  بین 40 تا 50 متر زیر سطح زمین متغیر است . بنابر این به زودی بعد از مقدمه آبیاری ، سطح آب شروع به بالا آمدن می کند . درطی سالهای 1952 تا 1972 ، میانگین سالیانه میزان افزایش سطح آب 42/0 متر  در سال بود .

در سال 1978 فرایند سیراب شدن ابتدا در مناطق بادوپال و مانکتری دیده شد .تصویر یک ،آب راکد در زمینهای دابلی و کالان نزدیک مرکز ماتیساوالی رانشان می دهد .قطعه زمینهای سفیدی که دیده می شوند نیز شرایط سخت و طاقت فراسای شوری خاک رانشان می دهند . تصویر دو نمایانگر شرایط مشابه در Luna  Ki Dhani در سمت دیگر کانال می باشد . کمبود کانال و زمین کشاورزی کاملا در عکس نمایان و قابل رویت است . در سالهای 1972 تا 1982 ، افزایش قابل توجه سطح آب تا 17/1 متر در سال ، عمدتا بخاطر جریان برگشتی آبیاری و پر شدن فرورفتگی ها از طریق کانال انحرافی قاگار مورد توجه قرار گرفت . در دهه 82 تا 92 ، افزایش شبکه در سطح آب در بعضی از مناطق تا 76/0 متر در سال به خاطرافزایش در تبخیر سطح آب بیشتر مناطق قبلی و گسترش وسیعتر افقی آب موجود در خاک ،کاهش یافت .

در سالهای 1992 تا 1994 سطح آب در اکثر مناطق بخاطر بارندگی کم و جریان کند در سیستم ارسالی ، بی نهایت کاهش یافت .این مسئله از کاهش مخصوص شرایط سیراب شدن در این مناطق ناشی می شود . بنابر این در سالهای 1995 تا 1997 ، سطح آب مجددابه میزان 30/0 تا 70/0 متر در سال شرو ع به بالا آمدن کرد .

از سال 1998 راجستان هر سال با شرایط خشکسالی مواجه می شود و بنابر این با سال 2002 ، کاهش سطح آب و کاهش مرتبط با منطقه سیراب شده دراین ناحیه وجود دارد .

وضعیت سیراب شدن زمین در مرحله اول IGNP از سال 1990 تا 1991 و از  سال 2000 تا 2001 در جدول یک ارائه می شود . این ناحیه بررسی در مقایسه با قسمتهای حوزه های هانومانگار و اسریگا نگاناگار ، بین طولهای جغرافیائی 73050 شرقی  تا 74033  شرقی (حدود 80 کیلومتر )و عرضهای  جغرافیائی 28058 شمالی تا 29020 شمالی (حدود 74 کیلومتر ) در مرحله اول فاز یک پروژه IGPN قرار دارد .

این منطقه که حدود 1772 کیلومتر مربع را پوشش می دهد ، بین خط فرعی پروژه IGNP ، کانال اصلی پروژه IGNP ، کانال انحرافی قاگار ، شاخه سوراتگار و انشعاب راواتسار (تصویر یک ) قرار دارد .

میانگین بارندگی سالیانه دراین منطقه حدود 240 میلی متر است با دمایی که از 500 درجه سانتی گراد در طی ماههای می – ژوئن تا حد اقل 50 درجه سانتیگراد در طی ماههای دسامبر – ژانویه متغیر است .

زمین شناسی این ناحیه کاملا زیر پوشش ضخیمی از ماسه خاکستری و رسوبات آبرفتی دوره کواترنری پنهان می شود .

در این ناحیه هیچ نمایش صخره ای در سطح زمین اتفاق نمی افتد .تپه های شنی شامل گل ولای و ماسه کاملا دانه دانه هستند که به رنگ قهوه ای زرد یا زرد مایل به قهوه ای می باشند ازآنجائیکه ردیفهای چینه شناسی تعمیم یافته از سنگ شناسی سوراخهای عمیق ، حفره ها به اضافه چشمه های لوله ای مشتق  می شوند ، بررسی فشار سنج های ایالات و مرزهای آبی زمینی مرکزی و نقشه برداری زمین شناختی از طریق بررسی زمین شناختی هندوستان که در ذیل آمد ، انجام می شود .

 

دوره  کواترنری :

اواخر دوره بلیستوسن : ماسه های انبوه – شن دانه دانه و گرد شده خیلی خوب ، خاک رس گل شده و سیگ آهک رس دار همراه با دانه های زیاد شن های درشت و متوسط .

دوره پالئو زوئیک :

ماسه سنگهای دانه درشت آهن دار محکم همراه با لایه های میانی سنگ خاک رسی .

نمونه آماری آب زیرزمین :

نمونه آماری آب زیرزمینی این ناحیه مورد بررسی با اهداف ذیل توسعه داده شد :

  • سرعت جریان و سطوح پیش بینی شده آتی آب زیر زمینی را برای بیست سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این مسئله که شرایط فعلی بر این عوامل مستولی می شوند .
  • این موضوع افزایش یا کاهش برآورد شده در میزان درجه شوری یا سیراب شدگی این ناحیه را در آینده نشان می دهد .
  • احتمال دارد با شناسائی این ناحیه بینش بهتری نسبت به علتهای میزان درجه شوری و سیراب شدگی خاک ایجاد شود .
  • استفاده از روش شناسی برای اینکه با کنترل خاک و عملکرد مقایسه ای آنها تطبیق داده شود . در این نمونه آماری ، جریان آب زیر زمینی بطور تقریبی با معادلات متفاوت جزیی اندازه گرفته می شود که به طور همزمان با رمز کامپیوتری حل می شوند تا سرعتهای جریان و سطوح آتی آب را پیش بینی کنند . بررسی زمین شناختی نمونه قیاسی جریان آب زیر زمینی دارای تفاوت جزیی که معمولا تحت عنوان جریان D شناخته می شود یکی از رایجترین رمزهای کامپیوتری  می باشد . این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با یک وسیله ناهمسانگرد و ناهمگون سه بعدی نشان دهد .این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با  استفاده از عملکرد الگوی دریافتی توسعه داد .

عملکرد شبکه ای مستقیما به ایجاد شبکه سه بعدی دارای تفاوت جزیی نیاز دارد که ناحیه مورد بررسی را پوشش می دهد و منابع یا چاهها ، ویژگی های خاک ، سطوح آب زیرزمینی و دیگر پارامترهای درونی نمونه را مستقیما برای کانونهای مشخصی مشخص وتعیین می کند .

عملکرد نمونه دریافتی ، استفاده از ابزار اطلاعات جغرافیایی را در بر  می گیرد تا نمونه دریافتی از این محل که مشخص شده ، توسعه یابد پس نرم افزار کامپیوتری GMS را می توان برای تبدیل نمونه دریافتی به نمونه شبکه ای و فرایند بعدی حاصل از شبیه ساز ی مدل مورد استفاده قرار داد .

در بررسی فعلی ، نرم افزارLDDT برای توسعه لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی بکار رفته است .مودم IRS IC LISS III در  نرم افزار نقشه کش ER طبقه بندی شد تا از اطلاعات دریافتی جزیی به عنوان ورودی نمونه دریافتی استفاده شود .

لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار GMS شدند تا نمونه دریافتی آب زیر زمینی را توسعه دهند که به شبکه متفاوت محدود بر اساس نمونه مناسب برای جریان M.D منتقل شده بود .

در حال حاضر این مدل با استفاده از سطوح شناخته شده آب زیر زمینی در سالهای 1991 تا 1995 اعتبار یافته است ، سپس این مدل استفاده شد تا واکنش آتی لایه آبزا نسبت به فشارهای مختلف پیش بینی شود .

اطلاعات جزیی دریافتی از تصاویر قبلی و بعدی بادهای موسمی IRS IC LISS III مورد استفاده قرار گرفتند تا ناحیه سیراب شده و نقشه های بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را تعمیم دهند .

تصویر دو ، ترکیب رنگی مصنوعی متشکل از گروههای یک تا سه بادها ی موسمی بعدی را نشان می دهد . همانطور که در نرم افزار نقشه کشی ER به تصویر کشیده شده است . تصویر ، با تبدیل لیمت های ورودی به نمودار ستونی 99 درصدی (5/0 درصد از پایین و 5/0 از انتهای بالایی )از نظر گرافیکی افزایش یافته است .

کانال IGNP  از شمال شرقی تا جنوب غربی ، کاملا در قسمت پایین محدوده تصویر دیده می شود . بستر رودخانه قاگار نیز در قسمت بالایی تصویر نمایان است . باریکه های سه و چهار استفاده شدند تا ناحیه سیرا ب شده و حساس به سیراب شدگی همانطور که در تصویر سه نشان داده شده ، را به تصویر بکشند .

در این پس زمینه ، ترکیب RGB از باریکه های 3، 4و 2 ناحیه مورد بررسی ارزیابی می شود تا الگو قرار داده شوند .

اطلاعات آب زیر زمینی ،صد فشار سنج د راین ناحیه از توسعه ناحیه پیشنهادی ،پروژه IGNP و پروژه بیکانر جمع آوری شدند و برای اعتبار بخشیدن به این ناحیه سیراب شده مورد استفاده قرار گرفتند و به وسیله تصویر دریافتی جزیی توضیح داده شدند .

معلوم شد که این ناحیه که با اطلاعات دریافتی جزیی بر آورد می شود تا اندازه ای با نقشه ناحیه سیراب شده   CAD و IGNP قابل مقایسه است . نقشه بهره وری از زمین یا پوشش نیز بر اساس طبقه بندی بدون نظارتی توسعه یافتند که بر مبنای واقعیت زمین بهبود یافتند .

اطلاعات تضمینی مختلف نسبت به نواحی سیراب شده و بهره وری از زمین ودیگر اطلاعات از بخشهای مختلف IGNP ، مزارع مورد تحقیق و کشاورزان جمع آوری شدند .تصویر چهار ، نقشه بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را نشان می دهد گرچه انتخاب تعداد بیشتری از طبقه ها احتمال دارد،  اما فقط تعداد محدودی از طبقه ها انتخاب شدند که برای الگو قرار دادن آب زیر زمینی مفید بودند.

جدول دو آمار مختلفی از طبقه بندی های بهره وری از زمین یا پوشش زمین ارائه میکند .

اطلاعات  ارتفاعی بیش از 100 نقطه برای توسعه نمونه دیجتالی این ناحیه مورد استفاده قرار گرفتند نقطه فرورفتگی ها ، طرز قرار گیری قسمتهای زیرین و نواحی مرتفع به خاطر بزرگنمایی محور    تا حدود 6000 بار برجسته شدند .تصویر پنج زاویه       ناحیه مورد بررسی را نشان می دهد همانگونه که در نرم افزار نقشه کشی ER توسعه یافت .

نتیجه : نتایج فوق ممکن است بر اساس بررسی فعلی بدست آمده باشند .

1- ارزیابی دقیق وسریعی از ناحیه سیراب شده ممکن است با استفاده از اطلاعات دریافتی  به طور جزیی ایجاد شود .

زمینهایی که در قسمتهای زیرین قرار گرفتند و از طریق مشاهدات سطح آب به عنوان منطقه سیراب شده ، مشخص نشدند .ممکن است در تصویر IRS مشخص و شناسایی شوند

2- الگو قرار دادن آب زیر زمینی به طبقه بندی محدود بهره وری از زمین و پوشش زمین نیاز  دارد که با کمک اطلاعات دریافتی مختصر با استفاده  از طبقه بندی بدون نظارت انجام می کاربرد اطلاعات دریافتی مختصر در الگو قرار دادن آب زیر  زمینی

 

مقدمه : آب ، نیار حیاتی برای رشد موفقیت آمیز محصولات است . محصولات باید در مقادیر مورد نیاز برای رشد بهینه خود مخصوصا در مراحل بحرانی رشد محصول ، با آب تامین شوند . آبیار ی ، آب مورد نیاز برای رشد محصولات و گیاهان را فراهم می آورد .

از آنجائیکه آبیاری چمن ، نهفته ارزیابی و برآورد می شود برای اینکه تا پایان سال 1999 تا 2000 از 5/19 میلیون هکتار در زمان نامحدود تا 95 میلیون هکتار افزایش یابد ، توسعه بیشتر ترتیب اصولی  برای بر آوردن نیاز جمعیت بر آورد شده 1390 میلیونی کشور تا سال 2025 لازم و ضروری است . در حال حاضر نیاز است تولید دانه های غذائی از 208 میلیون تن تا 350 میلیون تن تا سال 2025 افزایش یابد تا نیاز به دانه های غذائی برآورده شود .

بنابر این ممکن است توسعه آبیار ی نهفته با کانالها نیز تاثیر محیطی داشته باشند .آب با تراوش از سیستم ارسالی و در طی عملکرد آبیاری در زمین ها به داخل زمین نفوذ می کند . این موضوع تعادل همیشگی آب طبیعی زیرزمینی زا مختل می کند ، مخصوصا در مکانهایی که زهکشی طبیعی بخاطر ویژگی های طبیعی خاک یا علتهای دیگر ناکافی می باشد .

تجمع آب باعث افزایش آب زیر زمینی می شود . بدلیل فقدان گردآوری مناسب آب ،افزایش سطح آب زیرزمینی ادامه می یابد .زمانیکه سطح آب تا بخش ریشه ای محصولات بالا می آید ، این حالت باعث سیر آب شدن زمین می شود و زمین را برای استفاده کشاورزی در حالت نامناسب قرار می دهد . به علاوه نمکهای موجود در خاک و آبهای زیر زمینی بواسطه عملکرد مویین به فضاهای خالی بالای خاک منتقل می شوند و به این صورت غلظت نمکها باعث شوری خاک می گردد .

شوری و سیراب شدن زمین ، فرایند عمده انحطاط و نابودی زمین هستند که بهره بری کفایی و اقتصادی منابع خاک ، زمین و آب را در مناطق تحت اختیار و تسلط محدود می کنند . در سال 2002 بازنگری اخیر سیاست سازمان ملی آب نیز ، تاکید بیشتری روی زهکشی و آباد سازی زمینهای شور و سیراب شده ارائه می کند . بر طبق این سیاست ، سیستم زهکشی باید قسمت اساسی از هر پروژه آبیاری را دقیقا از مرحله برنامه ریزی ، شکل دهد شناسایی تلاشهای پژوهشی به منظور جلوگیری از سیراب شدن وشوری خاک و آباد سازی زمینهایی که قبلا شور و سیراب شدند و هم چنین سنجش و کاهش اثرات منفی محیطی پروژه های چشمه های آبی نیز درخواست می گردد .مقالات ، نقشه برداری دقیق و قابل قبولی نواحی را بررسی می کنند که تحت تاثیر سیراب شدن محل خود واقع می شوند و وسعت ممکن است در مشخص کردن استراتژیهای آب مناسب بی نهایت مفید باشد تا برای احیای زمینهای سیراب شده قبلی فرایند سیراب شدن را کنترل کند و هم چنین مقادیر مفیدی را به عهده بگیرد . روشهای دریافتی جزئی ، حوزه پهناوری برای ارائه فهرستی از منطقه سیراب شده وکنترل و بازبینی آن مشخص کرده اند . کوبی ( در سال 1996)اظهار کرد که بررسی دقیق و سریعی از وسعت مناطق سیراب شده را می توان با استفاده از اطلاعات دریافتی تا اندازه ای ایجاد کرد . وی منطقه سیراب شده را در مرحله اول    IGNP از تصورات کمیسیون ائتلافی ارتباطات   IRSIALISSII   در نوزدهم آوریل 1989 و بیست و یکم اکتبر 1989 را مشخص و تعیین کرد . هم چنین تلاشی برای مرتبط کردن منطقه سیراب شده اشتقاقی   IRS-1A  با عمق آب موجود و اطلاعات هدایت الکتریکی ایجاد شد تا حساسیت این منطقه نسبت به فرایند سیراب شدن ارزیابی شود . شارما (در سال 1996)اظهار کرد که سیستم اطلاعاتی دریافتی و جغرافیائی جزئی ممکن است بطور جداگانه یا در تلفیق با نمونه های هیدرولوژیکی (آب شناختی )مورد استفاده قرار گیرد .وی در ارزیابی خود از کوههای خشک و بی آب و علف آرژانتین ، تمام روشهای دریافتی جزئی سیستم اطلاعاتی جغرافیایی و مدل ساز ی هیدرولوژیکی را به طور موفقیت آمیز مورد استفاده قرار داده است . با کمک این روشها ، توسعه بیشتر نمونه منطقه ای فرایندهای هیدرولوژیکی در زهکشی حوزه یک رودخانه احتمال دارد .

آرواوگیال (در سال 2002 )در مورد علتهای مختلف سیراب شدن در مرحله اول IGNP بخاطر میزان بالای آب ، تراوش بیش از حد آب از کانالها، تالابها ی ممتد فرورفتگی های قاگار ، عدم استفاده از آب زیر زمینی برای آبیاری و فقدان دهانه زهکشی طبیعی و غیره به بحث ومناظره پرداختند . آنها نتیجه گرفتند که بررسی جامع اقتصادی – اجتماعی باید برای تجسم جنبه های منفی اقتصادی – اجتماعی فرایند سیراب شدن به عهده گرفته شود .آرواوگیال (در سال 2003)کاربرد سیستم اطلاعاتی جغرافیایی را درتوسعه نمونه دریافتی آب زیرزمینی مشخص کردند . لایه های مختلف اطلاعات نظیر شبکه کانال ، مناطق احیا شده ، زمین شناسی زیر سطحی و نمونه زمینی دیجیتالی حوزه های هانومانگار و اسریگانگا ناگار  در سیستم اطلاعاتی جغرافیایی توسعه یافتند و سپس برای توسعه نمونه جریان آب زیر زمینی در حال توسعه این منطقه به شبکه متفاوت محدود منتقل شدند . حوزه بررسی: پروژه ایندیراگاندی یکی از بزرگترین پروژه های آبیاری و آب آشامیدنی شمال غربی راجستان است . بنابر این حوزه های هانونگار و اسریگا نگا ناگار بخاطر مقدمه سیستم کانالی IGNP در آن ناحیه با شرایط شوری وسیراب شدن شدید زمین مواجه می شوند . این بررسی با هدف توسعه نمونه آماری آب زیر زمینی این منطقه ، به این ناحیه اختصاص یافته است . بینش وسیعتری نسبت به علتهای سیراب شدن و شوری خاک د ر این منطقه ونسبت به روش شناسای که با کنترل  آن منطقه تطبیق دارد را می توان با کمک نمونه آماری بدست آورد که توسعه یافته می باشد . میزان عمق سطح آب در دستور مرحله اول پروژه IGNP  بین 40 تا 50 متر زیر سطح زمین متغیر است . بنابر این به زودی بعد از مقدمه آبیاری ، سطح آب شروع به بالا آمدن می کند . درطی سالهای 1952 تا 1972 ، میانگین سالیانه میزان افزایش سطح آب 42/0 متر  در سال بود .

در سال 1978 فرایند سیراب شدن ابتدا در مناطق بادوپال و مانکتری دیده شد .تصویر یک ،آب راکد در زمینهای دابلی و کالان نزدیک مرکز ماتیساوالی رانشان می دهد .قطعه زمینهای سفیدی که دیده می شوند نیز شرایط سخت و طاقت فراسای شوری خاک رانشان می دهند . تصویر دو نمایانگر شرایط مشابه در Luna  Ki Dhani در سمت دیگر کانال می باشد . کمبود کانال و زمین کشاورزی کاملا در عکس نمایان و قابل رویت است . در سالهای 1972 تا 1982 ، افزایش قابل توجه سطح آب تا 17/1 متر در سال ، عمدتا بخاطر جریان برگشتی آبیاری و پر شدن فرورفتگی ها از طریق کانال انحرافی قاگار مورد توجه قرار گرفت . در دهه 82 تا 92 ، افزایش شبکه در سطح آب در بعضی از مناطق تا 76/0 متر در سال به خاطرافزایش در تبخیر سطح آب بیشتر مناطق قبلی و گسترش وسیعتر افقی آب موجود در خاک ،کاهش یافت .

در سالهای 1992 تا 1994 سطح آب در اکثر مناطق بخاطر بارندگی کم و جریان کند در سیستم ارسالی ، بی نهایت کاهش یافت .این مسئله از کاهش مخصوص شرایط سیراب شدن در این مناطق ناشی می شود . بنابر این در سالهای 1995 تا 1997 ، سطح آب مجددابه میزان 30/0 تا 70/0 متر در سال شرو ع به بالا آمدن کرد .

از سال 1998 راجستان هر سال با شرایط خشکسالی مواجه می شود و بنابر این با سال 2002 ، کاهش سطح آب و کاهش مرتبط با منطقه سیراب شده دراین ناحیه وجود دارد .

وضعیت سیراب شدن زمین در مرحله اول IGNP از سال 1990 تا 1991 و از  سال 2000 تا 2001 در جدول یک ارائه می شود . این ناحیه بررسی در مقایسه با قسمتهای حوزه های هانومانگار و اسریگا نگاناگار ، بین طولهای جغرافیائی 73050 شرقی  تا 74033  شرقی (حدود 80 کیلومتر )و عرضهای  جغرافیائی 28058 شمالی تا 29020 شمالی (حدود 74 کیلومتر ) در مرحله اول فاز یک پروژه IGPN قرار دارد .

این منطقه که حدود 1772 کیلومتر مربع را پوشش می دهد ، بین خط فرعی پروژه IGNP ، کانال اصلی پروژه IGNP ، کانال انحرافی قاگار ، شاخه سوراتگار و انشعاب راواتسار (تصویر یک ) قرار دارد .

میانگین بارندگی سالیانه دراین منطقه حدود 240 میلی متر است با دمایی که از 500 درجه سانتی گراد در طی ماههای می – ژوئن تا حد اقل 50 درجه سانتیگراد در طی ماههای دسامبر – ژانویه متغیر است .

زمین شناسی این ناحیه کاملا زیر پوشش ضخیمی از ماسه خاکستری و رسوبات آبرفتی دوره کواترنری پنهان می شود .

در این ناحیه هیچ نمایش صخره ای در سطح زمین اتفاق نمی افتد .تپه های شنی شامل گل ولای و ماسه کاملا دانه دانه هستند که به رنگ قهوه ای زرد یا زرد مایل به قهوه ای می باشند ازآنجائیکه ردیفهای چینه شناسی تعمیم یافته از سنگ شناسی سوراخهای عمیق ، حفره ها به اضافه چشمه های لوله ای مشتق  می شوند ، بررسی فشار سنج های ایالات و مرزهای آبی زمینی مرکزی و نقشه برداری زمین شناختی از طریق بررسی زمین شناختی هندوستان که در ذیل آمد ، انجام می شود .

 

دوره  کواترنری :

اواخر دوره بلیستوسن : ماسه های انبوه – شن دانه دانه و گرد شده خیلی خوب ، خاک رس گل شده و سیگ آهک رس دار همراه با دانه های زیاد شن های درشت و متوسط .

دوره پالئو زوئیک :

ماسه سنگهای دانه درشت آهن دار محکم همراه با لایه های میانی سنگ خاک رسی .

نمونه آماری آب زیرزمین :

نمونه آماری آب زیرزمینی این ناحیه مورد بررسی با اهداف ذیل توسعه داده شد :

  • سرعت جریان و سطوح پیش بینی شده آتی آب زیر زمینی را برای بیست سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این مسئله که شرایط فعلی بر این عوامل مستولی می شوند .
  • این موضوع افزایش یا کاهش برآورد شده در میزان درجه شوری یا سیراب شدگی این ناحیه را در آینده نشان می دهد .
  • احتمال دارد با شناسائی این ناحیه بینش بهتری نسبت به علتهای میزان درجه شوری و سیراب شدگی خاک ایجاد شود .
  • استفاده از روش شناسی برای اینکه با کنترل خاک و عملکرد مقایسه ای آنها تطبیق داده شود . در این نمونه آماری ، جریان آب زیر زمینی بطور تقریبی با معادلات متفاوت جزیی اندازه گرفته می شود که به طور همزمان با رمز کامپیوتری حل می شوند تا سرعتهای جریان و سطوح آتی آب را پیش بینی کنند . بررسی زمین شناختی نمونه قیاسی جریان آب زیر زمینی دارای تفاوت جزیی که معمولا تحت عنوان جریان D شناخته می شود یکی از رایجترین رمزهای کامپیوتری  می باشد . این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با یک وسیله ناهمسانگرد و ناهمگون سه بعدی نشان دهد .این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با  استفاده از عملکرد الگوی دریافتی توسعه داد .

عملکرد شبکه ای مستقیما به ایجاد شبکه سه بعدی دارای تفاوت جزیی نیاز دارد که ناحیه مورد بررسی را پوشش می دهد و منابع یا چاهها ، ویژگی های خاک ، سطوح آب زیرزمینی و دیگر پارامترهای درونی نمونه را مستقیما برای کانونهای مشخصی مشخص وتعیین می کند .

عملکرد نمونه دریافتی ، استفاده از ابزار اطلاعات جغرافیایی را در بر  می گیرد تا نمونه دریافتی از این محل که مشخص شده ، توسعه یابد پس نرم افزار کامپیوتری GMS را می توان برای تبدیل نمونه دریافتی به نمونه شبکه ای و فرایند بعدی حاصل از شبیه ساز ی مدل مورد استفاده قرار داد .

در بررسی فعلی ، نرم افزارLDDT برای توسعه لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی بکار رفته است .مودم IRS IC LISS III در  نرم افزار نقشه کش ER طبقه بندی شد تا از اطلاعات دریافتی جزیی به عنوان ورودی نمونه دریافتی استفاده شود .

لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار GMS شدند تا نمونه دریافتی آب زیر زمینی را توسعه دهند که به شبکه متفاوت محدود بر اساس نمونه مناسب برای جریان M.D منتقل شده بود .

در حال حاضر این مدل با استفاده از سطوح شناخته شده آب زیر زمینی در سالهای 1991 تا 1995 اعتبار یافته است ، سپس این مدل استفاده شد تا واکنش آتی لایه آبزا نسبت به فشارهای مختلف پیش بینی شود .

اطلاعات جزیی دریافتی از تصاویر قبلی و بعدی بادهای موسمی IRS IC LISS III مورد استفاده قرار گرفتند تا ناحیه سیراب شده و نقشه های بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را تعمیم دهند .

تصویر دو ، ترکیب رنگی مصنوعی متشکل از گروههای یک تا سه بادها ی موسمی بعدی را نشان می دهد . همانطور که در نرم افزار نقشه کشی ER به تصویر کشیده شده است . تصویر ، با تبدیل لیمت های ورودی به نمودار ستونی 99 درصدی (5/0 درصد از پایین و 5/0 از انتهای بالایی )از نظر گرافیکی افزایش یافته است .

کانال IGNP  از شمال شرقی تا جنوب غربی ، کاملا در قسمت پایین محدوده تصویر دیده می شود . بستر رودخانه قاگار نیز در قسمت بالایی تصویر نمایان است . باریکه های سه و چهار استفاده شدند تا ناحیه سیرا ب شده و حساس به سیراب شدگی همانطور که در تصویر سه نشان داده شده ، را به تصویر بکشند .

در این پس زمینه ، ترکیب RGB از باریکه های 3، 4و 2 ناحیه مورد بررسی ارزیابی می شود تا الگو قرار داده شوند .

اطلاعات آب زیر زمینی ،صد فشار سنج د راین ناحیه از توسعه ناحیه پیشنهادی ،پروژه IGNP و پروژه بیکانر جمع آوری شدند و برای اعتبار بخشیدن به این ناحیه سیراب شده مورد استفاده قرار گرفتند و به وسیله تصویر دریافتی جزیی توضیح داده شدند .

معلوم شد که این ناحیه که با اطلاعات دریافتی جزیی بر آورد می شود تا اندازه ای با نقشه ناحیه سیراب شده   CAD و IGNP قابل مقایسه است . نقشه بهره وری از زمین یا پوشش نیز بر اساس طبقه بندی بدون نظارتی توسعه یافتند که بر مبنای واقعیت زمین بهبود یافتند .

اطلاعات تضمینی مختلف نسبت به نواحی سیراب شده و بهره وری از زمین ودیگر اطلاعات از بخشهای مختلف IGNP ، مزارع مورد تحقیق و کشاورزان جمع آوری شدند .تصویر چهار ، نقشه بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را نشان می دهد گرچه انتخاب تعداد بیشتری از طبقه ها احتمال دارد،  اما فقط تعداد محدودی از طبقه ها انتخاب شدند که برای الگو قرار دادن آب زیر زمینی مفید بودند.

جدول دو آمار مختلفی از طبقه بندی های بهره وری از زمین و پوشش زمین نیاز دارد که با کمک اطلاعات دریافتی مختصر با استفاده از طبقه بندی بدون نظارت انجام می گیرد و همچنین این طبقه بندی بر اساس واقعیت زمین اصلاح و بهسازی می شود.

3- مرحله اول پروژهکاربرد اطلاعات دریافتی مختصر در الگو قرار دادن آب زیر  زمینی

 

مقدمه : آب ، نیار حیاتی برای رشد موفقیت آمیز محصولات است . محصولات باید در مقادیر مورد نیاز برای رشد بهینه خود مخصوصا در مراحل بحرانی رشد محصول ، با آب تامین شوند . آبیار ی ، آب مورد نیاز برای رشد محصولات و گیاهان را فراهم می آورد .

از آنجائیکه آبیاری چمن ، نهفته ارزیابی و برآورد می شود برای اینکه تا پایان سال 1999 تا 2000 از 5/19 میلیون هکتار در زمان نامحدود تا 95 میلیون هکتار افزایش یابد ، توسعه بیشتر ترتیب اصولی  برای بر آوردن نیاز جمعیت بر آورد شده 1390 میلیونی کشور تا سال 2025 لازم و ضروری است . در حال حاضر نیاز است تولید دانه های غذائی از 208 میلیون تن تا 350 میلیون تن تا سال 2025 افزایش یابد تا نیاز به دانه های غذائی برآورده شود .

بنابر این ممکن است توسعه آبیار ی نهفته با کانالها نیز تاثیر محیطی داشته باشند .آب با تراوش از سیستم ارسالی و در طی عملکرد آبیاری در زمین ها به داخل زمین نفوذ می کند . این موضوع تعادل همیشگی آب طبیعی زیرزمینی زا مختل می کند ، مخصوصا در مکانهایی که زهکشی طبیعی بخاطر ویژگی های طبیعی خاک یا علتهای دیگر ناکافی می باشد .

تجمع آب باعث افزایش آب زیر زمینی می شود . بدلیل فقدان گردآوری مناسب آب ،افزایش سطح آب زیرزمینی ادامه می یابد .زمانیکه سطح آب تا بخش ریشه ای محصولات بالا می آید ، این حالت باعث سیر آب شدن زمین می شود و زمین را برای استفاده کشاورزی در حالت نامناسب قرار می دهد . به علاوه نمکهای موجود در خاک و آبهای زیر زمینی بواسطه عملکرد مویین به فضاهای خالی بالای خاک منتقل می شوند و به این صورت غلظت نمکها باعث شوری خاک می گردد .

شوری و سیراب شدن زمین ، فرایند عمده انحطاط و نابودی زمین هستند که بهره بری کفایی و اقتصادی منابع خاک ، زمین و آب را در مناطق تحت اختیار و تسلط محدود می کنند . در سال 2002 بازنگری اخیر سیاست سازمان ملی آب نیز ، تاکید بیشتری روی زهکشی و آباد سازی زمینهای شور و سیراب شده ارائه می کند . بر طبق این سیاست ، سیستم زهکشی باید قسمت اساسی از هر پروژه آبیاری را دقیقا از مرحله برنامه ریزی ، شکل دهد شناسایی تلاشهای پژوهشی به منظور جلوگیری از سیراب شدن وشوری خاک و آباد سازی زمینهایی که قبلا شور و سیراب شدند و هم چنین سنجش و کاهش اثرات منفی محیطی پروژه های چشمه های آبی نیز درخواست می گردد .مقالات ، نقشه برداری دقیق و قابل قبولی نواحی را بررسی می کنند که تحت تاثیر سیراب شدن محل خود واقع می شوند و وسعت ممکن است در مشخص کردن استراتژیهای آب مناسب بی نهایت مفید باشد تا برای احیای زمینهای سیراب شده قبلی فرایند سیراب شدن را کنترل کند و هم چنین مقادیر مفیدی را به عهده بگیرد . روشهای دریافتی جزئی ، حوزه پهناوری برای ارائه فهرستی از منطقه سیراب شده وکنترل و بازبینی آن مشخص کرده اند . کوبی ( در سال 1996)اظهار کرد که بررسی دقیق و سریعی از وسعت مناطق سیراب شده را می توان با استفاده از اطلاعات دریافتی تا اندازه ای ایجاد کرد . وی منطقه سیراب شده را در مرحله اول    IGNP از تصورات کمیسیون ائتلافی ارتباطات   IRSIALISSII   در نوزدهم آوریل 1989 و بیست و یکم اکتبر 1989 را مشخص و تعیین کرد . هم چنین تلاشی برای مرتبط کردن منطقه سیراب شده اشتقاقی   IRS-1A  با عمق آب موجود و اطلاعات هدایت الکتریکی ایجاد شد تا حساسیت این منطقه نسبت به فرایند سیراب شدن ارزیابی شود . شارما (در سال 1996)اظهار کرد که سیستم اطلاعاتی دریافتی و جغرافیائی جزئی ممکن است بطور جداگانه یا در تلفیق با نمونه های هیدرولوژیکی (آب شناختی )مورد استفاده قرار گیرد .وی در ارزیابی خود از کوههای خشک و بی آب و علف آرژانتین ، تمام روشهای دریافتی جزئی سیستم اطلاعاتی جغرافیایی و مدل ساز ی هیدرولوژیکی را به طور موفقیت آمیز مورد استفاده قرار داده است . با کمک این روشها ، توسعه بیشتر نمونه منطقه ای فرایندهای هیدرولوژیکی در زهکشی حوزه یک رودخانه احتمال دارد .

آرواوگیال (در سال 2002 )در مورد علتهای مختلف سیراب شدن در مرحله اول IGNP بخاطر میزان بالای آب ، تراوش بیش از حد آب از کانالها، تالابها ی ممتد فرورفتگی های قاگار ، عدم استفاده از آب زیر زمینی برای آبیاری و فقدان دهانه زهکشی طبیعی و غیره به بحث ومناظره پرداختند . آنها نتیجه گرفتند که بررسی جامع اقتصادی – اجتماعی باید برای تجسم جنبه های منفی اقتصادی – اجتماعی فرایند سیراب شدن به عهده گرفته شود .آرواوگیال (در سال 2003)کاربرد سیستم اطلاعاتی جغرافیایی را درتوسعه نمونه دریافتی آب زیرزمینی مشخص کردند . لایه های مختلف اطلاعات نظیر شبکه کانال ، مناطق احیا شده ، زمین شناسی زیر سطحی و نمونه زمینی دیجیتالی حوزه های هانومانگار و اسریگانگا ناگار  در سیستم اطلاعاتی جغرافیایی توسعه یافتند و سپس برای توسعه نمونه جریان آب زیر زمینی در حال توسعه این منطقه به شبکه متفاوت محدود منتقل شدند . حوزه بررسی: پروژه ایندیراگاندی یکی از بزرگترین پروژه های آبیاری و آب آشامیدنی شمال غربی راجستان است . بنابر این حوزه های هانونگار و اسریگا نگا ناگار بخاطر مقدمه سیستم کانالی IGNP در آن ناحیه با شرایط شوری وسیراب شدن شدید زمین مواجه می شوند . این بررسی با هدف توسعه نمونه آماری آب زیر زمینی این منطقه ، به این ناحیه اختصاص یافته است . بینش وسیعتری نسبت به علتهای سیراب شدن و شوری خاک د ر این منطقه ونسبت به روش شناسای که با کنترل  آن منطقه تطبیق دارد را می توان با کمک نمونه آماری بدست آورد که توسعه یافته می باشد . میزان عمق سطح آب در دستور مرحله اول پروژه IGNP  بین 40 تا 50 متر زیر سطح زمین متغیر است . بنابر این به زودی بعد از مقدمه آبیاری ، سطح آب شروع به بالا آمدن می کند . درطی سالهای 1952 تا 1972 ، میانگین سالیانه میزان افزایش سطح آب 42/0 متر  در سال بود .

در سال 1978 فرایند سیراب شدن ابتدا در مناطق بادوپال و مانکتری دیده شد .تصویر یک ،آب راکد در زمینهای دابلی و کالان نزدیک مرکز ماتیساوالی رانشان می دهد .قطعه زمینهای سفیدی که دیده می شوند نیز شرایط سخت و طاقت فراسای شوری خاک رانشان می دهند . تصویر دو نمایانگر شرایط مشابه در Luna  Ki Dhani در سمت دیگر کانال می باشد . کمبود کانال و زمین کشاورزی کاملا در عکس نمایان و قابل رویت است . در سالهای 1972 تا 1982 ، افزایش قابل توجه سطح آب تا 17/1 متر در سال ، عمدتا بخاطر جریان برگشتی آبیاری و پر شدن فرورفتگی ها از طریق کانال انحرافی قاگار مورد توجه قرار گرفت . در دهه 82 تا 92 ، افزایش شبکه در سطح آب در بعضی از مناطق تا 76/0 متر در سال به خاطرافزایش در تبخیر سطح آب بیشتر مناطق قبلی و گسترش وسیعتر افقی آب موجود در خاک ،کاهش یافت .

در سالهای 1992 تا 1994 سطح آب در اکثر مناطق بخاطر بارندگی کم و جریان کند در سیستم ارسالی ، بی نهایت کاهش یافت .این مسئله از کاهش مخصوص شرایط سیراب شدن در این مناطق ناشی می شود . بنابر این در سالهای 1995 تا 1997 ، سطح آب مجددابه میزان 30/0 تا 70/0 متر در سال شرو ع به بالا آمدن کرد .

از سال 1998 راجستان هر سال با شرایط خشکسالی مواجه می شود و بنابر این با سال 2002 ، کاهش سطح آب و کاهش مرتبط با منطقه سیراب شده دراین ناحیه وجود دارد .

وضعیت سیراب شدن زمین در مرحله اول IGNP از سال 1990 تا 1991 و از  سال 2000 تا 2001 در جدول یک ارائه می شود . این ناحیه بررسی در مقایسه با قسمتهای حوزه های هانومانگار و اسریگا نگاناگار ، بین طولهای جغرافیائی 73050 شرقی  تا 74033  شرقی (حدود 80 کیلومتر )و عرضهای  جغرافیائی 28058 شمالی تا 29020 شمالی (حدود 74 کیلومتر ) در مرحله اول فاز یک پروژه IGPN قرار دارد .

این منطقه که حدود 1772 کیلومتر مربع را پوشش می دهد ، بین خط فرعی پروژه IGNP ، کانال اصلی پروژه IGNP ، کانال انحرافی قاگار ، شاخه سوراتگار و انشعاب راواتسار (تصویر یک ) قرار دارد .

میانگین بارندگی سالیانه دراین منطقه حدود 240 میلی متر است با دمایی که از 500 درجه سانتی گراد در طی ماههای می – ژوئن تا حد اقل 50 درجه سانتیگراد در طی ماههای دسامبر – ژانویه متغیر است .

زمین شناسی این ناحیه کاملا زیر پوشش ضخیمی از ماسه خاکستری و رسوبات آبرفتی دوره کواترنری پنهان می شود .

در این ناحیه هیچ نمایش صخره ای در سطح زمین اتفاق نمی افتد .تپه های شنی شامل گل ولای و ماسه کاملا دانه دانه هستند که به رنگ قهوه ای زرد یا زرد مایل به قهوه ای می باشند ازآنجائیکه ردیفهای چینه شناسی تعمیم یافته از سنگ شناسی سوراخهای عمیق ، حفره ها به اضافه چشمه های لوله ای مشتق  می شوند ، بررسی فشار سنج های ایالات و مرزهای آبی زمینی مرکزی و نقشه برداری زمین شناختی از طریق بررسی زمین شناختی هندوستان که در ذیل آمد ، انجام می شود .

 

دوره  کواترنری :

اواخر دوره بلیستوسن : ماسه های انبوه – شن دانه دانه و گرد شده خیلی خوب ، خاک رس گل شده و سیگ آهک رس دار همراه با دانه های زیاد شن های درشت و متوسط .

دوره پالئو زوئیک :

ماسه سنگهای دانه درشت آهن دار محکم همراه با لایه های میانی سنگ خاک رسی .

نمونه آماری آب زیرزمین :

نمونه آماری آب زیرزمینی این ناحیه مورد بررسی با اهداف ذیل توسعه داده شد :

  • سرعت جریان و سطوح پیش بینی شده آتی آب زیر زمینی را برای بیست سال بعد تخمین بزنید . با توجه به این مسئله که شرایط فعلی بر این عوامل مستولی می شوند .
  • این موضوع افزایش یا کاهش برآورد شده در میزان درجه شوری یا سیراب شدگی این ناحیه را در آینده نشان می دهد .
  • احتمال دارد با شناسائی این ناحیه بینش بهتری نسبت به علتهای میزان درجه شوری و سیراب شدگی خاک ایجاد شود .
  • استفاده از روش شناسی برای اینکه با کنترل خاک و عملکرد مقایسه ای آنها تطبیق داده شود . در این نمونه آماری ، جریان آب زیر زمینی بطور تقریبی با معادلات متفاوت جزیی اندازه گرفته می شود که به طور همزمان با رمز کامپیوتری حل می شوند تا سرعتهای جریان و سطوح آتی آب را پیش بینی کنند . بررسی زمین شناختی نمونه قیاسی جریان آب زیر زمینی دارای تفاوت جزیی که معمولا تحت عنوان جریان D شناخته می شود یکی از رایجترین رمزهای کامپیوتری  می باشد . این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با یک وسیله ناهمسانگرد و ناهمگون سه بعدی نشان دهد .این رمز می تواند جریان آب زیر زمینی را با  استفاده از عملکرد الگوی دریافتی توسعه داد .

عملکرد شبکه ای مستقیما به ایجاد شبکه سه بعدی دارای تفاوت جزیی نیاز دارد که ناحیه مورد بررسی را پوشش می دهد و منابع یا چاهها ، ویژگی های خاک ، سطوح آب زیرزمینی و دیگر پارامترهای درونی نمونه را مستقیما برای کانونهای مشخصی مشخص وتعیین می کند .

عملکرد نمونه دریافتی ، استفاده از ابزار اطلاعات جغرافیایی را در بر  می گیرد تا نمونه دریافتی از این محل که مشخص شده ، توسعه یابد پس نرم افزار کامپیوتری GMS را می توان برای تبدیل نمونه دریافتی به نمونه شبکه ای و فرایند بعدی حاصل از شبیه ساز ی مدل مورد استفاده قرار داد .

در بررسی فعلی ، نرم افزارLDDT برای توسعه لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی بکار رفته است .مودم IRS IC LISS III در  نرم افزار نقشه کش ER طبقه بندی شد تا از اطلاعات دریافتی جزیی به عنوان ورودی نمونه دریافتی استفاده شود .

لایه های مختلف اطلاعات جغرافیایی وارد نرم افزار GMS شدند تا نمونه دریافتی آب زیر زمینی را توسعه دهند که به شبکه متفاوت محدود بر اساس نمونه مناسب برای جریان M.D منتقل شده بود .

در حال حاضر این مدل با استفاده از سطوح شناخته شده آب زیر زمینی در سالهای 1991 تا 1995 اعتبار یافته است ، سپس این مدل استفاده شد تا واکنش آتی لایه آبزا نسبت به فشارهای مختلف پیش بینی شود .

اطلاعات جزیی دریافتی از تصاویر قبلی و بعدی بادهای موسمی IRS IC LISS III مورد استفاده قرار گرفتند تا ناحیه سیراب شده و نقشه های بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را تعمیم دهند .

تصویر دو ، ترکیب رنگی مصنوعی متشکل از گروههای یک تا سه بادها ی موسمی بعدی را نشان می دهد . همانطور که در نرم افزار نقشه کشی ER به تصویر کشیده شده است . تصویر ، با تبدیل لیمت های ورودی به نمودار ستونی 99 درصدی (5/0 درصد از پایین و 5/0 از انتهای بالایی )از نظر گرافیکی افزایش یافته است .

کانال IGNP  از شمال شرقی تا جنوب غربی ، کاملا در قسمت پایین محدوده تصویر دیده می شود . بستر رودخانه قاگار نیز در قسمت بالایی تصویر نمایان است . باریکه های سه و چهار استفاده شدند تا ناحیه سیرا ب شده و حساس به سیراب شدگی همانطور که در تصویر سه نشان داده شده ، را به تصویر بکشند .

در این پس زمینه ، ترکیب RGB از باریکه های 3، 4و 2 ناحیه مورد بررسی ارزیابی می شود تا الگو قرار داده شوند .

اطلاعات آب زیر زمینی ،صد فشار سنج د راین ناحیه از توسعه ناحیه پیشنهادی ،پروژه IGNP و پروژه بیکانر جمع آوری شدند و برای اعتبار بخشیدن به این ناحیه سیراب شده مورد استفاده قرار گرفتند و به وسیله تصویر دریافتی جزیی توضیح داده شدند .

معلوم شد که این ناحیه که با اطلاعات دریافتی جزیی بر آورد می شود تا اندازه ای با نقشه ناحیه سیراب شده   CAD و IGNP قابل مقایسه است . نقشه بهره وری از زمین یا پوشش نیز بر اساس طبقه بندی بدون نظارتی توسعه یافتند که بر مبنای واقعیت زمین بهبود یافتند .

اطلاعات تضمینی مختلف نسبت به نواحی سیراب شده و بهره وری از زمین ودیگر اطلاعات از بخشهای مختلف IGNP ، مزارع مورد تحقیق و کشاورزان جمع آوری شدند .تصویر چهار ، نقشه بهره وری از زمین یا پوشش زمین ناحیه مورد بررسی را نشان می دهد گرچه انتخاب تعداد بیشتری از طبقه ها احتمال دارد،  اما فقط تعداد محدودی از طبقه ها انتخاب شدند که برای الگو قرار دادن آب زیر زمینی مفید بودند.

جدول دو آمار مختلفی از طبقه بندی های بهره وری از زمین و پوشش زمین نیاز دارد که با کمک اطلاعات دریافتی مختصر با استفاده از طبقه بندی بدون نظارت انجام می گیرد و همچنین این طبقه بندی بر اساس واقعیت زمین اصلاح و بهساز ی می شود .

3- مرحله اول پروژه IGNP ناحیه مورد بررسی با مشکلات طاقت فراسای سیراب شدگی مواجه می شود که از آبیاری بیش از حد ، ضررو زیانهای تراوش از کانال و سیستم انشعابی و فرو رفتگی های بستر رودخانه قاگار نشات می گیرند .

4- استفاده کامل از GIS و روشهای دریافتی جزیی ممکن است برای توسعه نمونه دریافتی آب زیر زمینی به طور موفقیت آمیز به کار رود که همچنین می تواند به نمونه آماری جریان آب زیر زمینی دارای تفاوت جزیی این ناحیه تبدیل شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *