دانلود متون کلاس درس حقوق شهری و قوانین شهرسازی


دانلود متون کلاس درس حقوق شهری و قوانین شهرسازی

دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران

این کلمه امنیت را بچسبید ما به نص صریح قران مجید و آیات و روایات دو پدیده داریم

1.     رفاه

2.     امنیت

کلمه امنیت را که می گویند بیشتر از این نظر یک مقدارش طرف  ….  چه جایگاهی در قرآن مجید و احادیث پیامبر اکرم و ائمه دارد.

این کلمه امنیت را مثال می زنم.

در یک شهر توزیع کاربری ها ممکن است استانداردها و سرانه ها را تحقق بخشیده باشد ولی در آن شهر عدالت در دسترس نیست عدالت در توزیع متوازن را ملاک عمل قرار نداده پس حقوق انسانی اینجا دیده نشده است. اصول شهرسازی ممکن است دیده شده باشد ولی اصل عدالت فعلا گم است.

مطالعاتی را که دوستان انجام داده اند نشان می دهد که دانش آموزان 5 هزار مرکز آموزشی در کشور برای دسترسی دانش آموازن به مدرسه باید از عرض جاده یا بزرگراه بگذرند یا در کنار آن مرکز آموزشی کارگاههای آهنگری یا فضاهای خالی ناامن قرار دارد. ظاهر قضیه این است که کودکان مدرسه دارند و سرانه رعایت شده است اما، عدالت نیست و رعایت نشده است.

بروید آمار پزشکی قانونی را ببینید چه آماری از بزه و مرگ کودکان مدرسه رو در این مسیر وجود دارد.

هنگام ورود به شهر باید عدالت بازتعریف شود. حتی تعریف عدالت هنگام ورود به تهران با هنگام ورود به سمنان متفاوت است.

ما وقتی پا در موضوع شهر می گذاریم؛ اینها ماهیت پدیده شهر است، در پدیده شهر یک سری باید ها و نباید ها داریم؛ عدالت را باید از نو تعریف کنیم. این عدالت آن عدالتی که در سوسیالیم یا لیبرالیسم بوده دیگر نیست؛ این عدالت چیز دیگری است؛ تازه وقتی وارد تهران می شویم تعریف آن با وقتی وارد سمنان می شویم متفاوت است.

پس عدالت در فضا به معنی توزیع متوازن در کاربری ها و دسترسی ها است.

نمونه: ارایه خدمات به سکونتگاههای غیر رسمی در خارج از محدوده شهرها غیر قانونی است و همچنین توسعه محدوده شهرها هم غیر قانونی است.

وقتی بحث حقوق شهری می کنیم اشاره به موضوع هایی مانند حق اهالی سکونتگاه های غیر رسمی در برخورداری از آموزش و بهداشت است. یعنی امنیت و یعنی اینکه استانداردها و سرانه ها یک بازی با عدد بیش نیست استانداردها و سرانه ها، شهرهای ما را به این روز انداخته اند. سال هاست با طرح های جامع شهری پدر شهرهایمان را در آورده ایم. و طرح ها به صورت پراکنده اند. نخستین بار یک جغرافیدان به نام دیوید هاردی کتاب عدالت در شهر را نوشت و ما آن را بعد از 25سال ترجمه کردیم و بعد یک سری مقالات و نوشتار و کارهای تحقیقاتی در این باره نوشته شده است با جستجو در اینترنت بعنوان عدالت و شهر هم مطالبی یافت می شود ولی اینکه اینها چقدر در نظام شهرسازی ما نهادینه شده اند هنوز جای بحث فراوان است و ابهام وجود دارد. هنوز هم طرح های جامع و تفصیلی را بر اساس اسلوبهای فن سالارانه به پیش می بریم.

پدیده شهر

1.     کالبدی (ساختمانها، راهها، انواع کاربری ها و … )

2.     انسانی (انسان، آداب و رسوم، سنن اجتماعی، فرهنگ، اعتقادات، باورها و … )

اقتصاد سیاسی روابط بین الملل

·        اسلام

·        سوسیالزیم

·        لیبرالیزم

تفاوت حقوق شهری، حقوق شهروندی؟

حقوق شهروندی قید مکان پیدا نمی کند و ما یک سری حمایتهای حکومتی را به اعتبار اینکه متعلق به واحد سیاسی ای به نام ایران هستیم داریم. این حمایتها بر شما ساری و جاری است و وقتی که این در یک محدوده مشخص و معینی معنی پیدا می کند می شود حقوق شهری از حوزه شهروندی ورود پیدا می کند به سمت شهر.

تفاوت دیگر این است که حقوق شهروندی بیشتر کفه سیاسی اش غالب است و مقداری بار سیاسی دارد؛ آزادی بیان، آزادی اندیشه، حق مشارکت، حق رای دادن اینها مضمونها و واژه پردازی های حوزه علوم سیاسی است ولی حقوق شهری بیشتر ناظر بر حوزه های اجتماعی است در قدم اول؛ فرهنگی است در قدم دوم و سیاسی است در قدم سوم.

عدالت در فضا :

عدالت در توزیع دسترسی به فرصت ها که نقطه مقابل آن رانت است. یعنی چه؟ رانت به چه معنی است؟

کلمه رانت یا ارزش افزوده؛ رانت همان rent  است به معنی اجاره بها، بهره مالکانه که این مفهوم نخستین بار توسط ریکاردو مطرح شد سپس وان تومن روی اینها نظر داد؛ بعد از او نظریات مکان یابی شهری توضیح و شرح داده شد. این موضوع سابقه طولانی دارد و در حوزه علم اقتصاد است. ما با اینها کاری نداریم. ما می خواهیم در نظامهای ساده ابعاد رانت را ببینیم چیست؟ در محیط های شهری چگونه عمل می کند؟

برای این منظور مثال ساده می زنیم. یک قطعه زمینی است بایر که در طرح شهری در کاربری پیشنهادی مشخص می شود که تجاری بشود و در باره زمین بایر دیگری در کنارش زمینی به کاربری هایی مثل انبار داری یا بیمارستان تخصیص می یابد. این طرح شهری همان لحظه ای که در شورای معماری و شهرسازی به تصویب می رسد یک شبه عده ای را به نان و نوایی می رساند و عده ای دیگر را شاید حتی از زندگی ساقط کنند. یعنی این طرح شهری یا هر طرح شهری اصولا ارزشهایی را خلق می کند، مثال دیگر در یک طرح شهری تراکم در منطقه ای از 120 به 180 تبدیل می شود و ارزش اضافی تولید می کند.

هر طرح شهری اصولا ارزشهایی اضافی خلق می کند که بین همه شهروندان به صورت متوازن توزیع نمی شود به صورت مساوی توزیع نمی شود و به جیب مالک آن زمین و در جیب یک عده محدود می رود.

این برداشت دوم از اصل عدالت در مکانی به نام شهر است.

عدالت به معنای برابری نیست. مفهوم متوازن با برابری متفاوت است.

دو ایراد وارد بر اصل عدالت:

نظام لیبرالیستی می گوید رقابت و بازار آزاد و نتیجه رقابت همان عدالت است که ریشه آن نظریه داروین و سپس ریشه دیگرش اکولوژیست های گیاهی و نظریه ارنست هاگن است که می گوید وقتی یک تک درخت در جایی کاشته می شود رقابت اتفاق نمی افتد ولی وقتی یک مجموعه درخت کاشته می شود بین آنها رقابت اتفاق می افتد برای دسترسی به نور خورشید؛ یا مثال دیگر؛ حمله گله گرگها به گله آهوان، در میان گرگها برنده کسی است که قویتر است و بازنده هم در گله آهوان آن آهویی است که ضعیف تر است این نظریه می گوید طبیعت همواره به یک انتخاب دست می زند.

نظریه اکولوژی شهری هم که مورد حمله قرار گرفت و ما هنوز هم در مدیریت شهری به آن خیلی توجه نمی کنیم از همین جا بود. اشتباه بزرگ نظریه اکولوژی شهری ارنست هاگن این بود که شهر را پدیده ای مانند دیگر پدیده ها درنظر می گرفت. اصل رقابت و اصل انتخاب اصلح در بین همه موجودات وجود دارد پس ما باید بپذیریم در محیط شهری هم وجود داشته باشد. آنجا رقابت برای زنده ماندن بود و در شهرها رقابت بر سر زمین است، بر سر آن زمینی که در بازار (cbd) است.

منحنی رانت شیب نزولی دارد و می گوید هر چقدر از مرکز شهر دور شویم قیمت زمین کاهش می یابد. کلیت قانون این است ولی استثناها بسیارند. (هرچقدر از مرکز شهر دور شویم قیمت زمین افت پیدا می کند.)

رانت زمین در حوزه شهرسازی تابع اجاره پیشنهادی است. سیر نزولی دارد و هرچقدر از مرکز شهر دور شویم سیر نزولی دارد این قانون کلی است ولی از هر شهری به شهر دیگر از هر محله ای به محله دیگر از هر قطاع شهری به قطاع شهری دیگر این کاملا متفاوت خواهد بود ولی رقابت اصلی بر سر همان cbd است.

لیبرالیستها می گویند رقابت نتیجه می دهد نتیجه رقابت عدالت است. هر که قوی است برنده می شود و حقش است چون قوی بوده و آنکه که کنار خیابان گدایی می کند هم حقش است؛ ما رانتی و نظارتی و کنترلی و تصدی گری ای نکردیم و فقط کار سیاسی کردیم و اقتصاد را به جامعه سپرده ایم و جامعه هم به رقابت افتاده اند و مبارزه، عده ای برنده شدند رفتند به نیاوران و عده ای هم بازنده شدند و رفتند به اسلامشهر و مرتضی گرد و میان آباد و صالح آباد و باقرآباد و ورامین و قرچک و …

این تعبیر اشتباه است.

تعبیر دوم هم این است که ما انتظار داشته باشیم همه به صورت یکسان از چیزی بهره مند شوند این هم عین بی عدالتی است. پس اگر می گوییم از ارزشهای ایجاد شده همه بهره مند شود غلط است پس می گویم با یک منطقی و آن منطق چیست؟

 

عدالت در دسترسی به اطلاعات:

برای نمونه قرار است در شهر مناقصه ای برگزار شود، استخدامی انجام شود، وارداتی اتفاق بیافتد. این دسترسی به اطلاعات باید برای همه شفاف باشد. اطلاعاتی که می تواند در تصمیم های ما تاثیر داشته باشد.

ما نمی توانیم به شهروند بگوییم مالیات و عوارض و قبض های سالیانه و … را پرداخت کن. بعد شهروند که با 137 تماس می گیرد و از قیمت تمام شده یک درخت که شهرداری در کنار خیابان کاشته می پرسد به او پاسخ داده نشود؛ این نمی شود. اینجا این اطلاعات گم شده است؛ شهروند تماس بگیرد و بپرسد آقا مناقصه برگزار می کنید؟ جواب بشنود که تموم شد.

دسترسی به اطلاعات، اطلاعاتی که می تواند بر تصمیم ما تاثیر داشته باشد. مثال دیگر وقتی که وضعیت اقتصاد را واگذار می کنیم بیاییم حجم انبوهی از دلار و سکه را به بازار تزریق کنیم ولی آنکس که متقاضی یک میلیون تومان دلار است یک هفته در بازار معطل باشد و ما هم بگوییم چندین میلیون دلار به بازار تزریق کرده ایم. و بعد مشخص شود که یکی از نزدیکان من (مسوول) در خیابان فردوسی صرافی دارد و یکی از آنها 50 میلیون گرفته است.

عدالت در دسترسی به بازار: یعنی شرایطی که همه بتوانند نسبتاً، نسبتاً، نسبتاً معقول در بازار حضور داشته باشند.

همه اینها اجزایی هستند از پدیده ای به نام عدالت در مکانی به نام شهر عدالت را گرفتم که بدانید بحث حقوق شهری که موضوع ماست چقدر می تواند ابعاد داشته باشد.

می توانیم آنچه راگفته ایم پاک کنیم و به جای آن بنویسیم مشارکت. مشارکت یک بار در فضای ملی در دنیای سیاست یک برداشت، تعریف، اصول و باید و نباید دارد و یک زمانی هم به مشارکت قید شهر را می زنیم و آن وقت دیگر داستان عوض می شود.

یک بار می گوییم توانمند سازی، این توانمند سازی یک بار در سطح ملی مطرح است یک سری ملزومات، اعداد و راهکارها دارد؛ یک بار این توانمند سازی قید شهر را پیدا می کند.

دوستانی که در شهرداری تهران هستند به این مطلبی که می خواهم بگویم دقت کنند.

ما اگر از منظر ارزیابی اقتصادی و اگر از منظر علم اقتصاد به عدالت نگاه گنیم این منطقی که شما (یکی از دانشجویان) به کار بردی کاملا درست است. خوب بالاخره شهر بیمارستان می خواهد و بیمارستان را که در هوا نمی شود ساخت. بیمارستان را باید یک جایی بسازند و کارشناس گفته اینجا بهترین جاست خوب طبیعی است که برخی از مالکان زمینهای اطراف ضرر می کنند. این ضرر اینها در قیاس با منافع شهر عددی نیست. صورت قضیه این است و تا اینجا درست است.

یک مثال دیگر برای شک کردن بر سر درست بودن این مطلب؛ اینجا بحث جایی است که ورود پیدا می کنیم به ارزیابی اجتماعی فرض کنیم در هواپیمایی 400نفر نشسته اند و مشخص می شود اگر دو نفر به بیرون بپرند، هواپیما از سقوط نجات پیدا می کند. شما به کی حکم می دهید. حتی اگر در میان مسافران هواپیما دو نفر اعدامی باشند و درحال انتقال از شهری به شهر دیگر برای اعدام شدن باشند. این هم دست شما باز باشد آیا شما می توانید به خود اجازه دهید آن دو نفر اعدامی را به بیرون پرت کنید.

 

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 91
حجم: 328 کیلوبایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *