علل متفاوتی برای ظهور و بروز خشونت عنوان شده است . غریزه خشونت در انسانها تحت تاثیر عوامل شخصیتی و اجتماعی تغییر شکل می دهد . کارشناسان معتقدند که عوامل اجتماعی – اقتصادی زیادی در شکل گیری و بروز خشونت دخالت دارند . 1 فقر 2 کم سوادی 3 اعتیاد 4 مشکلات زناشوئی 5 تربیت غلط دوران کودکی 6 جهل و خودخواهی 7 عدم امنیت شغلی 8 مردسالاری9 ازهم گسیختگی خانواده ( طلاق و زندگی با یکی از والدین ) ازجمله عوامل خشونت آفرین هستند . گاه خشونت را ناشی از خصوصیات ژنتیکی افراد برمی شمرند و گاه سوﺀاستفاده های جسمی ،جنسی، کاری و … در کودکی را با بروز خشونت مرتبط می دانند . گفته می شود کودکانی که شاهد خشونت والدین خود علیه یکدیگر می باشند ، می آموزند که در بزرگسالی از خود چنین رفتاری را نشان دهند . در نتیجه خشونت از نسلی به نسل بعدی منتقل می شود و دوام می یابد . این را چرخه خشونت می گویند که در اثر یادگیری شکل می گیرد. در بررسی هوتالیگ و سوگارمن این نکته مشخص شد که در میان مردان خشن عامل مشترک تجربه خشونت در دوران کودکی وجود دارد. بعضی از دیدگاهای جامعه شناسی با وجود قبول رابطه میان جامعه و خانواده ، دلایل خشونت را بیشتر در عوامل فردی مانند سن ازدواج ، تاثیر عوامل اقتصادی بر افراد، میزان درآمد، تحصیل، نوع شغل و وجود ویژگیهائی چون پرخاشگری در مردان یا حامگی در زنان و در نهایت تحت تاثیر عواملی مانند استفاده از مخدرها می دانند. جامعه شناسان دیگر گذشته از پذیرش این عوامل ، معتقدند تا زمانی که ساختارهای جامعه براساس برتری مردان نسبت به زنان شکل گرفته باشد و در سازمانها و نهادهای اجتماعی و اماکن شغلی مردان دارای موقعیتی برتر باشند ، بازتاب سلسله مراتب اجتماعی در خانواده نیز دیده می شود ، و مردان در روابط خانوادگی خود را محق به استفاده از خشونت خواهند دانست . زنان نیز با آنکه تحمل کتک خوردن برایشان آسان نیست ، این وضعیت را طبیعی می دانند و واکنش خاصی در برابر آن نشان نمی دهند.
بیان مسئاله
اهمیت و ضرورت تحقیق
مرور ادبیات
جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
اهداف تحقیق
سوالات
فرضیه ها
تعاریف
روش تحقیق
متغیرهای مورد بررسی
شرح کامل روش (میدانی، کتابخانه ای) و ابزار
جامعه و نمونه آماری
روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها
فایل ورد 33 صفحه ای / پروپوزال