دانلود پایان نامه رشته معماری با موضوع ارمغان های ایران به جهان معماری


ارمغانهای ایران به جهان معماری

گنبد

در سرزمینهای دیگر ( مثلا روم ) شکل نیمکره را برای گنبد بر می گزیدند و چون میانتار رانش بر منحنی آن منطیق نمی شد ناچار بودند که کناله های آن را هرچه سطبر تر کنند تا در برابر رانش سدی باشد . در صورتی که معماران ایرانی نیم دایره ( و اصولا مکان هندسی ) را برای پوشش مناسب نمی دانستند و شکلهایی نظیز تخم مرغی و هلوچینی و بیز را انتخاب می کردند که خود به خود میانتار رانش ببود و این حسن انتخاب ( که بر اصول دقیق ریاضی نهاده بود ) باعث می شد که بتوانند طبره یا ضخامت گنبد را در خاستگاه و پاکار تنها به اندازه یک شانزدهم دهانه بگیرند ( که البته هرچه بالاتر می رفتع نازکتر می شد تا به کلاله می رسید ) .

گنبد های ایرانی بی هیچ چوب بست و قالب ساخته می شده بدین ترتیب که در مرکز محوطه زیر گنبد تیر راست و بلندی را کار می گذاشتند که ارتفاع آن تا نزدیک تیزه گنبد می رسید و پیرامون ان را با چوبهای دیگری مانند پره های چرخ به چنبره گنبد می بستند که تکان نخورد آنگاه در هر دو کانون بیضی ( نیم بیضی ) که باید گنبد زیرین بر آن منطبق باشد دو گلمیخ حلقه دار می کوبیدند و دو سر زنجیری را به حلقه ها متصل می کردند . طول زنجیر به اندازه ای بود کهاگر آن را نصف می کردند به پاکار یا کیز گنبد می رسید بدین ترتیب بنایی که بر پشت گنبد رگها را می چید هر لحظه می توانست با کشیدن زنجیر درستی کار خود را آزمایش کند . دستگاه تیر و زنجیر را روی هم “شاهنگ و هنجار” می گفتند ( یکی از این شاهنگ و هنجارها در گنبدی نیمه کاره در اصفهان یافت شده و برای مطالعه در جای خود نگهداری می شود ). سازنده گنبد با استفاده از این دستگاه و پیمون ها ( مدول و ضابطه ) گنبد زیرین را مانند تاپو می ساخت و بی آنکه نیازی به چوب بست داشته باشد رگهای آن را چرخی روی هم استوار می کرد ( و چون می دانست که در هر نقطه طبره یا ضخامت گنبد چه اندازه است ) در شکرگاه ( زاویه 5/22 درجه ) یک آجر و در میان یک آجر دیگر و در آوارگاه ( 5/ 47درجه) باز هم یک آجر از ضخامت آن می کاست تا به کلاله می رسید و چون در نوک گنبد رگ چین چرخی میسر نبود و آجرها خرد و کوچک می شد ستونکی در قله گنبد می ساخت ( مانند طوقه چاه ) که بتواند گنبد زیرین و همچنین توق یا ماهرخ را به آن متصل کند . گنبد های ایرانی دو پوش است و پوشش زیرین همیشه به شکل نصف تخم مرغ و در گنبد پر دهانه به شکل تاپو های بزرگی است که به ان چیله یا چیلو می گویند . گنبد شکلهای مختلف و متنوعی دارد مانند رک ( مخروطی و هرمی ) ، خاگی ( تخم مرغی ) ، نار ( پیازی ) و شبدری ، گنبد زیرین بسته به اندازه دهانه با خیزهای مختلف زده می شود ولی همیشه شکل آن تخم مرغی است . قطر گنبد را دهانه و ارتفاع آن را افراز و نسبت افراز ، به دهانه را “خیز” می گوند .

گنبد های قبل از اسلام بیشتر با خیز دو گره در گز ( هر گز مساوی 066/1 متر و شانزده گره است ) و حتی پیش از آن زده می شد . ولی پس از اسلام معماران ایرانی کوشیده اند تا آنجا که ممکن است افراز گنبد کمتر باشد و اغلب گنبد ها پس از اسلام با خیز یک گره در گز زده شده مگر اینکه از شانزده گز بیشتر دهانه داشته باشد که ناچار بوده اند مانند گنبد های پیش از اسلام خیز آن را دو گره و سه گره در گز بگیرند ( مانند گنبد سلطانیه ) . دو پوش گنبد گاهی پیوسته و گاه گسسته است . گنبد های پیش از اسلام و همچنین گنبد هایی مانند گنبد سلطانیه و شیخ لطف الله و گنبد خاگی جامع اصفهان دو پوش پیوسته است .

چنانکه گاهی دو پوسته بی هیچ واسطه ای به هم متصل می شده و گاهی هم فقط صندوقه یا کندو و شیاره ای میان آنها فاصله بوده است . ولی در گنبد های گسسته گاهی دو پوسته در کلاله از هم فاصله می گیرند ( مانند گنبد جامع یزد و جامع گلپایگان و اغلب گنبد های قرن هفتم به بعد ) و گاه بر روی گریو یا گردنی استوانه مانند پوسته بیرونی با فاصله چشم گیری از گنبد زیرین استوار می شود ( مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا ( ع) و گنبد های سهل بن علی در آستانه اراک و مسجد امام ( شاه ) و مدرسه مادر شاه ( چهارباغ اصفهان ) . برای ساختمان گنبد های گریو دار از دیوارکهایی استفاده می کردند به نام پره که در درون گریو جای میگرفت و گاه تویزه یا طاقی تیغه ای روی آنها زده می شد تا بتوانند پوسته نازک روئین را نگاه دارند .

در فرود ( قاعده ) گنبد های گسسته گریو دار گاهی آوگون می گذاشتند یعنی منحنی گنبد را متمایل به درون می ساختند تا رانش آن را به درون برانند ( مانند گنبد مسجد امام ( شاه اصفهان ) و گاه چانه یا پیش آمدگی اندکی داشت ( مانند گنبد آستانه مطهر حضرت رضا ( ع) و گنبد الله مقبره شیخ صفی در اردبیل و گاه شلال داشت یعنی منحنی آن در قاعده به خطی مستقیم مبدل میشد ولی در گنبد های بی گریو به جای گریو چنبر تنها یا اربانه (دیسک) می گذاشتند . هشت چنبر منشور هشت گوش یا چند وجهی است که گنبد را بر روی آن می ساختند . گاهی هم به جای پوشش برونی خرپشته می ساختند ( مانند گنبد مشهد میر بزرگ در آمل )

گنبدهای رک نیز به انواع گوناگون ساخته میشده مانند ارچین که قطعات سنگ یا آجر را روی هم میچیدند ( مانند گنبد دانیال نبی در شوش و آرامگاه یعقوب لیث در جندی شاپور ( شاه آباد اهواز ) و گاهی به صورت هرم ساخته می شده است و گاهی مخروطی که آخری را خرستو یا خرستوک مینامند .

نفوذ روش گنبد سازی ایرانی در باختر زمین ( که شاید اندکی پس از حمله مغول آغاز شده ) تحول چشم گیری در معماری آن مناطق به وجود آورده است .

انتخاب شکل تخم مرغی به جای نیم کره برای گنبد زیرین و استفاده از پوشش زیرین ( مانند ایران ) به معماران مغرب زمین امکان داده است که گنبد نازک و سبک و خوش اندامی پدید اورند ، همچنین استفاده از ترنبه و سکنج که ( پیش از آن در غرب رایج شده بود ) پوشش فضاهای بزرگ چهار گوش را آسان کرده بود و دیگر لازم نبود که زمینه زیر گنبد دایره باشد و بالاخره فن گنبد سازی ایرانی روش پوششهای پوسته ای را در عصر ما به ارمغان آورده چنانکه پیش از آن هم شاهکارهایی چون گنبد « سن پیر » از هنر بارور ایرانی زاده بود .

پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .
پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .

 پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .
پوشش گنبد در ایران پییشنه ای دیرینه دارد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصـلی پوشش تخت است ، سبب شده است که پوشش سغ sagh و گنبد روایی پیدا کند و بخصوص در دهانه های وسیع ترجای پوشش تحت را بگیرد . قدیمیترین شکل های منحنی در پوشش زیرین چغازنبیل متعلق به هزاره دوم دیده شده است .
با وقفه طولانی در دوران هخامنشی معماری درخشانی با پوشش مرتفع و مسطح در اوج قدرت و کارائی جلوه دارد ولی چه قبل و چه بعد از آن بعلت فراهم نبودن شرایط خاص اقتصادی در این دوران آوردن چوب سدر از جبل عامل و ساج از گنداره همیشه میسر نبوده و در جنگل ها و جلگه های این سرزمین هم چوب مناسب پوشش پرورش نمی یافته است لذا طاقهای منحنی و گنبد جای اصلی خود را به عنوان یک پدیده ساختاری و اقلیمی در معماری ایران به آسانی پیدا می کنند .
در متون موجود ، دیرینه ترین گنبدی که به آن اشاره می شود مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است . این گنبد در شهر فیروز آباد و به قطر ۱۰/۱۶ متر بنا شده است . چنانچه ابن البلخی در توصیف شهر فیروز آباد و گنبدی که در میانه شهر برپا شده می گوید : اردشیر شهر فیروزآباد ، که اکنون هست بنا کرد و شکل آن مدور است چنانک دایره پرگار باشد . در میان شهر آنجا که مثلاً نقطه پرگار باشد دکهٔ انباشته برآورده است و نام آن ایوان کرده و عرب آنرا طربال گویند و بر سر آن دکه سایها ساخته و در میان گاه آن گنبدی عظیم برآورده و آنرا گنبد کیرمان گویند و طول چهار دیوار این گنبد تا زیر قبه آن هفتاد و پنج گز است و این دیوارها از سنگ خارا برآورده است و پس قبه عظیم از آجر بر سر آن نهاده و آب از یک فرسنگ از سر کوه رانده و به فواره بر این سر بالا آورده و دو غدیر است که یکی بوم پیر گویند و دیگر بوم جوان و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است .
در دوران ساسانی گنبدسازی آنچنان رواج می گیرد و تکامل می یابد که از آن پس تا امروز پوشش گنبدی از نظر ساخت و افزیر بصورت الگو و دستور العمل کلی مورد بهره برداری قرار می گیرد .
روش گنبدسازی چه در دوران ساسانی چه در دورهٔ اسلامی آنچنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع ، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست و کالبد و قالب در برابر همه نیروهای فشاری و رانشی به خوبی مقاومت می کنند ، گرچه در گوشه سازیها از اوایل دوران اسلامی تاکنون تحولاتی چند صورت گرفته است اما روش گنبدسازی در ایران همواره ویژگی اجرائی و فرهنگی خاص خود را دنبال کرده است . آنچه قابل ذکر است آنکه این ویژگی چه در شکل چه در اجرا ( نداشتن قالب ) آنرا با گنبدهای مشرق زمین همواره متفاوف می کند .
● تعریف هندسی گنبد
در تعریف هندسی ، گنبد مکان هندسی نقاطی است که از دوران چِفدی مشخص حول یک محور قائم به وجود می آید . اما در زبان معماری : گنبد پوششی است که بر روی زمینه ای گرد برپا شود .
گنبد از سه قسمت تشکیل شده است :
۱ـ گنبد خانه یعنی زمینه گنبد
۲ـ بَشن = هیکل یعنی قسمتی که روی زمینه ته رنگ به صورت مکعب بالا می آید و یک یا دو طرف آن باز است ( در گنبدهای قبل از اسلام هر چهار طرف به دهانه های باز منتهی می شد . )
۳ـ چپیره = جمع شده
از آنجائیکه در معماری ایرانی به ندرت به ته رنگ گرد بر می خوریم و معمولاً قسمت انتهائی بشن به شکل ، مربع و گاهی مستطیل است با چپیره کردن آنرا تبدیل به دایره می کنند بعد گنبد روی آن سوار می شود . به همین دلیل مرحله چپیره شدن در گنبدسازی شایان توجه است زیرا امکان داشتن زمینه گرد است که اجرای نهایی پوشش گنبد را میسر می سازد .
معمولاً در نقشه هائی که پوشش به صورت گنبد طراحی می شود زمینه را به شکل مربع در نظر می گیرند تا به سادگی بتوان آنرا تبدیل به ۸ و ۱۶ و ۳۲ و بالاخره دایره کرد .
گنبد سازی در ایران به ندرت روی زمینه مستطیل نزدیک به مربع هم اجرا شده است در این صورت مستطیل تبدیل به ۶ و ۱۲ و سپس بیضی نزدیک به دایره می شود و گنبد روی بیضی قرار می گیرد . به این نوع گنبد که مقطع افقی آن به جای دایره بیضی است کمبیزه گفته اند . از نمونه های این نوع گنبد با ته رنگ بیضی مسجد حاج رجبعلی تهران و امامزاده زید بن علی در ورامین قابل ذکرند .
● چپیره
▪ چپیره سازی در گنبد به دو بخش عمده تقسیم می شود :
▪ گوشه سازی = گوشه بندی
▪ شکنج = چین و چروک
▪ گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه بشن به هشت گوشه و به ترتیب ۱۶ و ۳۲ و ۶۴ گوشه و بالاخره دایره و با تبدیل کردن شکل مستطیل نزدیک به مربع به ۶ و ۱۲ گوشه و بالاخره بیضی است . در حالت اخیر مستطیل بشن باید نسبت اندازه های اضلاعش طوری باشد که به راحتی قابل تبدیل به شش گوشه شود مثلاً نسبت ۴ و ۴/۳ قابل تقسیم است . البته با استفاده از کاربندی انواع زمینه های مرسوم در معماری ایرانی را می توان به نحو مطلوب تبدیل به دایره کرد که در مباحث آینده جداگانه بررسی خواهد شد .
● گوشه سازی خود شامل دو بخش است :
۱- اسکنج یا سِکُنج
۲- ترمبه یعنی جمع شده
اولین گوشه سازیها توسط چوب انجام شده و حتی خود گنبد هم با چوب اجرا گشته است . بهترین موارد مثال را در ابیانه می توان دید .
دراراک هم در کاروانسرای حاج علیقلی نمونه دیگریست . کاروانسرای کاشانی هم ( در اراک ) به هـمین طـریقه سـاخته شده است . طـرز اجـرا چنین بوده که چـوبها را در گوشـه های بـشن سوار می کردند و هـمین طور روی هم می چیدند تا مثل سبد جمع می شد و به صورت گنبد چوبی در می آمد .
در معماری ارمنی از این نوع گنبد زیاد به چشم می خورد . فضای زیر این گنبدها را معمولاً بزرگترین اطاق تشکیل می دهد . در خانه های روستائی نیز پوشش بزرگترین اطاق که معمولاً تنور هم در آن قرار دارد به صورت گنبد چوبی است .
چوبهای موجود در ایران از استحکام کافی برخوردار نیست و معمولاً برای پوشش دهانه های ۵/۲ تا ۳ متر به کار می رود به همین دلیل در معماری پیشین ایران در زمان هخامنشیان برای پوشش تخت جمشید از جبل عامل لبنان درختهای کنار بسیار قطور و مرتفع را آوردند . چون این حمل و نقل چوبها مستلزم هزینه ای سنگین بود در دوران اشکانی این کار متروک شد و به جای پوشش تخت از پوشش سغ استفاده کردند .
متاسفانه از معماری دوران اشکانی که در واقع پوشش سغ آغاز می شود در داخل ایران نمونه ای بجای نمانده است . در خارج از محدوده ایران کنونی به یکی دو نمونه از پوشش سغ بر می خوریم که یکی hattra یا الحضر است و دیگری کاخ آشور و ایندو نیز چهره روشنی از چگونگی پوشش به دست نمی دهند .
در بازه هور خراسان بین خواف و نیشابور گنبدی دیده می شود که گوشه سازیهای آن با چوب ساخته شده و خود گنبد با سنگ لاشه . بنا متعلق به اواخر دوران اشکانی یا اوایل ساسانی است و در مجموع ناچیزتر از آنست که ما را به قضاوتی کلی در این باب رهنمون شود . لذا از گنبدهائی که همه مصالح آن از چوب بوده فقط خاطره هائی باقیست . شاید ابیانه بهترین تجلی گاه آن باشد .
گوشه سازی با چوب نیز به تدریج در بسیاری از نقاط ایران متروک شد و علت عمده و اصلی آن موریانه خیز بودن زمین های ایران داخلی ( ایرانشهر ) بوده و هست .
قدیمیترین نمونه بجای مانده از گوشه سازی با چوب در بازه هور است که قبلاً اشاره شد .
در فهرج یزد هم با اینکه منطقه به شدت موریانه خیز است ( احتمالاً به علت رواج چوب در منطقه شهدای فهرج ) زیارتگاهی به چشم می خورد که گوشه سازی پوشش آن ، از چوب بوده است . چوب گوشه ها توسط موریانه به کلی از بین رفته ولی خشت های پشت آن به نحو معجزه آسایی باقی مانده است و از خود گنبد نشانی دیده نمی شود .
در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم در منطقه خراسان حدود مشهد و طوس و اطراف آن و در مناطق کوهستانی کرمان که موریانه کمتر است استفاده از پوشش چوبی رواج می یابد .

95 صفحه فایل ورد + 92 اسلاید پاورپوینت