کارتون هاچ، زنبور عسل


چشم‌هایش!

نوید غضنفری

کارتون «هاچ، زنبور عسل» چند مرتبه از تلویزیونمان پخش شد، اما تأثیرش برای بچه‌هایی مثل ما که اولین سریِ پخش آن را دنبال کرده‌اند نسبت به باقیِ دوره‌ها بیشتر است، دلایل زیادی هم دارد. یکی از مهم‌ترینِ آن‌ها این است که هاچ، اولین شخصیت کارتونی‌ای بود که در طیِ ماجرا دنبال مادر گمشده‌اش بود، سیل کارتون‌های ژاپنی‌ای که قهرمان‌هایشان، دنبال مادرانشان بودند بعد از این یکی سرازیر شد، مثل«بل و سباستین»،«دختری به نام نل» و حتی «بنر، سنجاب کوچولو» (با این که بَنِر خیال می‌کرد، مادرش «گربه» است!) به همین خاطر، تمِ «مادر گمشده» برای بچه‌هایِ پایِ تلویزیون‌نشینِ دوره‌های بعد از ما خیلی تکراری و نخ‌نما شده بود و مثل ما واکنش نشان نمی‌دادند. با این که هاچ هم یکی از کاراکترهایِ مخلوق کمپانیِ «تاتسونوکو» ژاپنی است و بنابراین حدود سه‌چهارم صورتش را فقط «چشم» اشغال کرده (اصولا تمام طراحان ژاپنی عقده چشمانِ بزرگ دارند!) اما حس غمگینانه چشم‌هایش نسبت به سایر قهرمان‌ها، بیشتر درآمده بود. دیگر این که «هاچ» اولین کارتونی بود که ما می‌دیدیم و کاراکترهایش، حشره‌های مختلف بودند و طراحی‌شان آن‌قدر طبیعی و خوب (مثلا نسبت به طراحی مزخرف کارتونِ مشابه‌اش «نیک و نیکو» که محصول کمپانیِ «نیپون» است) بود که می‌توانست برای خودش کلاسِ حشره شناسی‌ای باشد! شخصا تا لحظه مرگ هم ظاهر ترسناکِ «آخوندک»ی را که در واقع یکی از شخصیت‌های شرور داستان بود و چند قسمت از کارتون را به ترسناک‌های نوع «اسپلاتر» ( فیلم‌های ترسناک پر از دل و روده و خون و خونریزی) تبدیل کرد، فراموش نمی‌کنم.

اما از همه این دلایل مهم‌تر، تیتراژ ابتدایی و انتهاییِ کارتون بود که طبیعتا ما بیننده‌های دوره اول، آن را کامل دیدیم (در دوره‌های بعدیِ پخش هاچ، عنوان‌بندی نشان داده نمی‌شد)  و قطعه موسیقیِ زیبا و برای آن موقعِ ما بیشتر عجیب «پرواز زنبور عسل» را روی عکس‌ها و تصاویری از کاراکترها (مثل آن یکی که هاچ سوارِ سوسکِ شاخ‌داری بود) می‌شنیدیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *