ماشك


مقدمه

ماشكها ازخانواده لگومنيوز بوده و از گياهان علوفه اي مرغوب مي باشند. در اين جنس حدود 150 گونه وجود دارد كه تنها تعداد محدودي از آنها زراعي هستند. ماشكها مي توانند به صورت مختلف از جمله چرا، علوفه خشك، سيلو و همچنين به عنوان كد سبز استفاده گردند. در مراتع ميتوانآنها را به صورت خالص و يا مخلوط با غلات دانه ريزي نظير ري گراس (علف چمني) كشت نمود و علوفه ان در اوائل بهار چرا گردد. به طور كلي ماشكها به لگدمالي مقاوم هستند. با شبدرها، يونچه و ساير گياهان خانواده لگومنيتوز ارزش غذايي يكساني دارند. پروتئين آنها با توچه به مرحله اي از رشد كه برداشت مي شوند بين 12 تا 20 درصد متغير است. علاوه بر آن به علت تثبيت ازت هوا در خاك سبب حاصلخيري وبهبود خاك نيز مي گردد.

خصوصيات مرفولوژيكي

ماشكها گياهاني يكساله و برخي دوساله و به ندرت چند ساله هستند. داراي فرم رويشي كم و بيشت خوابيده و بالارونده، ساقه ضعيف كه ارتفاع آن بين 20 تا 200 سانتيمتر با توجه به گونه و شرايط محيطي متغير است. باقلا (vicia faba) تنها گونه از اين جنس است كه به مصرف تغذيه انسان مي رسد . و داراي رشد ايستاده است . در مجموع مقاومت زيادي به سرماي زمستان ندارد و در مناطق سرد به عنوان گياهي يكساله تابستانه و در مناطق گرمتر در پاييز قابل كشت است. البته برخي از گونه ها از جمله vicia villosa مقاومت زيادي به سرماي زمستان داشته و تا حدود 18 درجه سانتيگراد زير صفر را تحمل ميكند براي كشت پاييزه مناسب است.

در ماشكها از هر بوته 4 تا 5 ساقه اصلي خارج مي شود و در هر ساقه اصلي انشعابات فرعي وجود دارد . برگها متقابل و يا متناوب اما به هر صورت شانه اي هستند. درانتها برگ مركب اغلب پيچكهاي ساده ويا چند شاخه اي وجود دارد. كه بوته ها توسط آنها به يكديگر مي چسبند. البته برخي از گونه ها از جمله vicia fabaو vicia ervilia فاقد پيچك بوده و يا داراي پيچك كوچكي مي باشند. برگچه ها كه به اشكال مختلف مستطيلي، تخم مرغي، نوك تيز و يا نوك فرو رفته هستند و شناسايي گونه نقش دارند. ساقه گل دهنده از قاعده به دمبرگ اصلي متصل است و معمولا 15 ساقه گل دهنده در هر بوته وجود دارد. گلها به صورت خوشه اي بوده و در محل انشعاب برگ ظاهر مي شود و به رنگ سفيد تا بنفش و صورتي هستند . ميوه، نيام كرك دار و يا بدون كرك مي باشد و داراي 1 تا 10 دانه مي باشد. خصوصيات دانه و غلاف در گونه ها متفاوت است خصوصيات دانه و غلاف در گونه ها متفاوت است اما به طور كلي دانه ها تا حدودي گرد و يا بيضي شكل و غلافها طويل و فشرده هستند. روي دانه ناف وجود دارد. و وضعيتآن مشخص كننده گونه است. وزن هزار دانه به طور متوسط 28 گرم است. تشخيص برخي از گونه هاي موشك در مرحله رشد رويشي از يكديگر بسيار مشكل است و تنها در مرحله زايشي توسط دانه و غلاف قابل تميز هستند. دانه ها در گونه هاي مختلف داراي رنگهاي مختلفي است. ماشكها داراي ريشه هاي عميق و افشان مي باشد.

به طور كلي با توجه به شكل برگچه، وضعيت برگها، غلاف، شكل دانه و وضعيت ناف نوع گونه رامي توان تشخيص داد. طرز تشخيص اين جنس از جنس لاتيروس (lathyrus) كه مشابه هستند عبارتند از: 1- در ماشكها در انتهاي برگ مركب پيچك وجود دارد. 2- در ماشكها گلبرگها در يك پايه جمع شده در حالي كه در لاتيروس گلبرگها آزاد هستند.

خصوصيات اكولوژيكي

پراكندگي اين گياه در جهان قابل توجه مي باشد. از جزاير هاوائي و قناري گرفته تا قسمتهاي زيادي از قاره آمريكا، كانادا، حوزه مديترانه، آسيا و خاورميانه و قسمت كمي از اروپا مشاهده مي شود.

ماشكها به آب و هواي سرد جهت رشد احتياج دارند. در مناطقي با زمستانهاي معتدل سرد رويشي خود را طي پاييز و زمستان و اوائل بهار انجام داده و در اخر بهار و يا ابتداي تابستان غلافها مي رسند. در مناطق كه تيغيرات درجه حرارت زمستانه شديد نباشد و يا در زمستان داراي برق هستند. برخي از گونه ها زراعي مي توانند سرماي زمستان را تحمل كنند. (v.villosa, v.ervillia) اما بدون پوشش توسط برف هيچ يك از گونه هاي زراعي قادر نيستند حرارت زير صفر درجه سانتيگراد را تحمل نمايند.(البته گونه هاي وحشي توانايي تحمل سرماي شديد زمستان را دارند.

اين گياه اغلب در ارتفاع 2000 تا 3000 متر از سطح دريا با بارندگي حدود 400 ميليمتر در مراتع و ديم زارها مشاهده مي شود البته در ارتفاعات پايين تر به صورت طبيعي مشاهده و نيز كشت مي گردند.

عملكرد ماشكها در شرايط ديم در ارتباط با ميزان بارندگي ساليانه است. اما به طور كلي عملكرد آنها در مناطقي با بارندگي كمتر از 350 ميليمتر كاهش مي يابد. امابه هر حال در اين شرايط رشد خوبي نخواهند داشت.

اين گياه در ديمزارها به صورت تراكم موضعي تا حالت پوشش وسيع وجود دارد. مسئله اي كه در اين رابطه مورد توجه مي باشد و عامل اصلي بقا اين گياه عليرغم شخم عميق در بعضي نقاط در ديمزارها مي باشد اين است كه ظاهرا بوته ها در سطح زمين جدا از يكديگر قرار دارند اما در زير زمين در عمقهاي مختلف به تدريج به هم پيوسته و تشكيل ريشه واحدي را مي دهند  كه هر چه از پايين به طرف سطح خاك مي رويم ريشه هاي گياهان مچاور از يكديگر متمايزتر خواهند بود. چنين سيستم ريشه اي باعث بوجودآمدن اجتماعات موضعي متراكم گرديده است.

عمليات زراعي

ماشكها به خاك بخصوصي نياز ندارند.اما در خاكهاي با بافت متوسط رشد بهتري دارند. گون هاي v.dasycarpa , v.villosa در خاكهاي شني و فقير به خوبي رشد مي كنند. در مقايسه با ساير لگومها به شرايط اسيدي خاك مقاومتر مي باشند. گونه v.sativa (ماشك معمولي) در خاكهاي حاصلخير وزهكشي شده رشد خوبي خواهد داشتك بذر ماشكها را مي توان توسط بذرافشانو يا بذركار رديف كار كشت نمود. در صورت استفاده از بذرافشان بذور توسط ديسك زير خاك منتقل مي شود. عمق كاشت با توجه به بافت خاك و ميزان رطوبت متفاوت است. حداكثر عمق كاشت 10 سانتيمتر است. مقدار بذر لازم با توجه به گونه و شرايط كاشت بين 20 تا 80 كيلوگرم در هكتار متفاوت است.

 

نحوه استفاده از ماشكها

از ماشكها مي توان به صور مختلف از جمله علوفه، سيلو،چرا، كود سبز و از دانه آن چهت جيره غذايي طيور استفاده نمود. استفاده از آن به شكل كود سبز سبب افزايش عملكرد گياهان و جيني خواهد شد. البته زمان برگرددن نبايستي تا رشد كامل ماشك به تاخير افتد. چون تجزيه آن در خاك طول خواهد كشيد و مشكل ايجاد مي كند. جهت مراتع ماشكها را مي توان خالص و يا مخلوط با گراسها كشت نمود. گونه هاي v.sativa , v.villosa  جهت كشت در مراتع مناسب هستند. مرتع ماشك توسط همه نوع دام مورد مصرف قرار مي گيرند. چرا بايد زماني صورت گيرد كه خاك مرطوب نباشد چون در غير اينصورت علاوه بر سفت شدن خاك توسط احشام، به علت رطوبت زياد علوفه باعث نفع خواهد شد.

كشت مخلوط ماشك و غله

كشت مخلوط ماشك و غله را مي توان به صورت سبز مورد تعليف احشام قرار داد و كمبود تغذيه را در اواخر تابستان برطرف نمود. انجام كشت مخلوط بدلائيل زير صورت مي گيرد:

– مخلوط گراس با لگوم سبب افزايش پروتئين علوفه حاصل مي گردد.

– گونه هايي كه ارتفاع و سيستم ريشه اي متفاوت دارند بهترين استفاده از خاك، رطوبت و نور خواهند كرد.

_ پوشش كامل خاك در كشت مخلوط خطر فرسايش راكاهش مي دهد.

_ در كشت مخلوط از خسارت آفات و بيماريها كاسته مي شود.

تناوب

استفاده از لگومها در تناوب، به علت تثبيت ازت هوا توسط باكتريهاي همزيست باعث بهبود حاصلخيزي خاك مي گردد. همچنين لگومها در تناوب با غلات به جاي آيش سياه از فسفات باقيمانده در خاك استفاده مي كند. چون در سال آيش سياه فسفات باقيمانده از كشت غله در خاك تثبيت مي شود. ماشك مي تواند در تناوب باذرت، پنبه، سويا و يا غلات به كار برده شود. در صورتي كه ماشك به صورت علوفه در بهار برداشت شود و مناطق مستعد مي توان در همان سال زراعي اقدام به كشت گياه ديگر نمود.

توليد بذر

موقعي كه بذر در غلافهاي پائيني گياه كاملا رسيده باشد در اين مرحله مي توان ماشك را برداشت نمود در اين موقع غلافهاي قسمتهاي بالاي گياه تشكيل يافته است. تاخير در برداشت باعث ريزش دانه مي گردد . برخي از گونه ها به ريزشي مقاوم هستند . از جمله گونه v.benghalensis كه مي توان برداشت آن را تا رسيدن 75 تا 90 درصد غلافها به تاخير انداخت. جهت برداشت مي توان از كمباين و يا دروگر غلات استفاده نمود. عملكرد دانه در گونه هاي مختلف معمولا بين 400 تا 1200 كيلوگرم در هكتار متغير است.

آفتاب و بيماريها

ماشك با يونجه و شبدر و ساير لگومها آفات مشتركي دارند. برگ خواران بيشترين تعداد از گونه هاي حشرات را شامل مي شود. انواع مخلها، لاروپروانه ها وسير سيركها آفتاب رايج محصولات علوفه اي از جمله ماشك هستند.

از حشرات مكنده، شته نخود آفات مهم هستند كه باعث زردي برگها شده و در صورت خسارت شديد مرگ گياه را موجب مي شود.

در شرايط گرم و مرطوب بيماريهاي قارچي آنتراكنوز و بوتيروس شيوع دارد. گونه v.sativa و به بيماري آنتراكنوز مقاوم است. همچنين گونه v.benghalensis به بيماري پوسيدگي ريشه و ساقه مقاوم است. قارچ sclerotinia trifolorium عامل بيماري پوسيدگي ريشه و ساقه است.

كيفيت وارزش غذايي ماشك ها

ماشك ها گياهاني خوشخوراك بوده و ارزش غذيي برخوردار هستند. علوفه تازه (در مرحله 50 درصد گلدهي)، علوفه خشك ( در مرحله 100 درصد گلدهي) و كاه ماشك معمولي (v.sativa) ، لاتيروس   (lathyrus sativus)نخود و جو مقايسه مي گردند. نتايج نشان داد كه جو، ماشك و لاتيروس اگر به شكل علوفه تازه و يا خشك مورد استفاده دام قرار گيرند 2 تا 3 برابر انرژي مورد نياز جهت نگهداري را تامين مي نمايند. حتي كاه ماشك ولاتيروس نيز انرژي لازم جهت نگهداري را تامين مي نمايد. قابليت هضم ماده خشك علوفه تازه وخشك ماشك ولاتيروس تفاوت معناداري نداشت اما از جو و نخود بالاتر بودند.

تحقيقات ديگر نشان داده است كه هر چه درصد گندم در كشت مخلوط با ماشك از صفر تا 100 درصد افزايش يابد عملكرد علوفه مخلوط بيشتر خواهد شد. همچنين پروتئين از 9 به 19 درصد ، عملكرد پروتئين از 71 به 448 كيلوگرم، قابليت هضم علوفه از 59 به 69 درصد و عملكرد ماده خشك قابل هضم از 474 به 1610 كيلوگرم در هكتار افزايش مي يابد. .

ارزش غذايي مخلوط يولاف وماشك دو برابر ارزش غذايي علوفه يولاف در كشت خالص است. حاجي كريستودولو ضمن بررسي كشت خالص و مخلوط غلات و لگوم (ماشك و نخود) دريافت كه عملكرد ماده خشك قابل هضم و پروتئين در كشت مخلوط بيشتر از علوفه غلات در كشت خالص است. به طور كلي بهترين زمان برداشت علوفه ماشك، مرحله 50 تا 100 درصد گلدهي است زيرا در اين مرحله بيشترين درصد قابليت هضم و عملكرد پروتئين به دست مي آيد.

درصد تركيب عناصر غذايي گياه ماشك

نام گياه عناصر غذايي درصد
نام عملي vicia-villosa ماده خشك 99/39
تيره leyuminosae پروتئين خام 89/13
اسم فارسي ماشك يا هويج چربي 56/1
  خاكستر 19/9
  كلسيم 20/4
نام محلي نجي ور فسفر 16/01  

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *