دوره: صفویان
تاریخ ساخت :
1005-1024 هجری قمری
1584-1613 میلادی
963-992 هجری شمسی
قرن : دهم
بنیان گذار : گنجعلی خان
معمار: سلطان محمد معمار یزدی
شیوه : اصفهانی
شیوه اصفهانی
’’ شیوه اصفهانی آخرین شیوه معماری ایران است. معماری بومی آذربایجان پدید آورنده سه شیوه معماری ایران از جمله شیوه اصفهانی بود. پس خاستگاه این شیوه، شهر اصفهان نبوده ولی در آنجا رشد کرده و بهترین ساختمان های آن در این شهر ساخته شده اند.
شیوه اصفهانی در بر گیرنده شیوه هایی است که در نوشته های غربی به شیوه صفوی، افشاری، قاجاری و زند- قاجار نامیده شده اند.
این شیوه کمی پیش از روی کار آمدن صفویان از زمان قره قویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمد شاه قاجار، دوره نخست آن به پایان می رسد. دوره دوم آن، زمان پسرفت (انحطاط) این شیوه است، که در واقع از زمان افشاریان آغاز شد و در زمان زندیان دنبال شد. ولی پسرفت کامل از زمان محمد شاه آغاز شد و در دگرگونی های معماری تهران و شهرهای نزدیک به آن آشکار شد. البته در گوشه و کنار ایران در شهرهایی که به دور از این روند بودند سا ختمان های ارزشمندی ساخته شد بویژه خانه های زیبایی که زمان قاجاریان ساخته شده است . از آن پس دیگر شیوه ای جانشین شیوه اصفهانی نشد و با اینکه تلاش شد این رشته پیوسته در معماری ایران پاره نشود اما دیگر معماری آن سیر و روند تکاملی پیشین را پی نگرفت.
معماری
ویژگی های این شیوه چنین بررسی میشود:
1- ساده شدن طرح ها که در بیشتر ساختمان ها، فضاها یا چهارپهلو (مربع) هستند یا مستطیل.
2- در شیوه آذری با بکارگیری یک هندسه قوی، طرح های پیچیده ای ساخته شدند اما در شیوه اصفهانی، هندسه ساده و شکل ها و خط های شکسته بیشتر به کار رفت.
3- در تهرنگ ساختمان ها نخیر و نهاز (پیش آمدگی و پس رفتگی) کمتر شد، ولی از این شیوه به بعد ساخت گوشه های پخ در ساختمان رایج تر شد.
4- همچنین پیمون بندی و بهره گیری از اندام ها و اندازه های یکسان در ساختمان دنبال شد.
5- سادگی طرح در بناها هم آشکار بود.
نیارش
تنگی زمان و کم شدن معماران چیره دست در این شیوه کیفیت ساختمان سازی را بسیار پایین آورد و دیگر ساختمان ها را همچون گذشته پایدار و ماندگار نمی ساختند. یکی از ویژگی های نیارشی در معماری ایران این بوده که معماران ما همواره به نشست کلی ساختمان در روند ساخت و اثر آن بر نماسازی توجه داشته اند. می دانیم ساختمان به مرور زمان نشست می کند. در شیوه رازی زبره و نما یا سفت کاری و نازک کاری با هم انجام می شد، یعنی کار، “همچین” می شد و برای اینکه نشست یکسان پدید آید، زبره را با نما هشت و گیر یا با هم چفت و بست می کردند. اما در شیوه آذری، چون در ساختن شتاب داشتند، زبره و نما جداگانه ساخته می شدند. این روش در شیوه اصفهانی نیز پی گیری شد و شاید از دید فنی روش درست تری بود.
در این شیوه برخی ساختمایه ها را نخست دگرگون کرده و سپس به کار می بردند که این روش، کیفیت ساختمان را پایین می آورد و به فن ساختمان نیز آسیب می زد.
آرایه
در شیوه اصفهانی از همه آمودهای شیوه پیشین بهره گیری شد. البته بیشتر از کاشی خشتی هفت رنگ به جای کاشی تراش (معرق) بهره گیری شد.
در این شیوه افزون بر کاشی تراش، از آجر و چوب هم به گونه خمیده بریده شده بهره می بردند که به آن قواره بری می گفتند. نمونه آن در خانۀ جلفا (دانشکده فارابی که پرودهای ** آسمانه آن همانند پولک ماهی بریده شده است، یا در زمان ناصرالدین شاه در بالای درگاه ها، نیم دایره را با ابزار، قواره بری می کردند.
* “هشت” یعنی برآمده و “گیر” یعنی گود و فرو رفته. / ** پَردو یا پَردی، تکه تخته هایی است که در آسمانه چوبی روی تیرچه کوبیده می شوند. |
رنگ زرد و قهوه ای و خانواده آن چون رنگ حنایی را از روسوخته می گرفتند. هنگامی که این کار کنار گذاشته شد رنگ زرد زشتی را کار می کردند که در ساختمان های قاجاری مانند کاخ گلستان و دیگر ساختمان ها یافت می شود و دیگر آن زرد لیمویی زمان صفویان از میان رفت.
برای ساخت کاشی تراش و گره سازی آجری تا زمان زندیان از ملات پایدار گیر چارو* بهره گیری می شد. رنگ کاشی را از لاجورد** می گرفتند که دارای رنگ های خانواده آبی بود، یعنی لاجوردی، سرمه ای، ماستی و آسمانی. ‘‘1
معماری همدوره در غرب
1- معماری رنسانس
’’ تحولات هنری رنسانس را می توان در سه دوره بررسی و مطالعه کرد :
- رنسانس آغازین(1400-1200)م
- رنسانس میانه (1500-1400)م
- رنسانس پیشرفته (1600- 1500)م
معماری رنسانس پیشرفته
* گیر یعنی گچ. در این ملات به جای آب شیر آهک (دوغاب آهک، خاک رس خالص، شکر سنگ (گاورس) و گچ نیم پخته نیمکوب را می آمیزند و ملات را می سازند. / ** این عنصر از معدنی در دهی نزدیک کاشان به نام لاجورد به دست می آمده است، که بعدها در زمان کریم خان زند بر اثر زمین لرزه ویران می شود و از آن به بعد کاشی های ایران رنگ خوبی نداشته اند. |
با آغاز قرن شانزدهم رنسانس وارد مرحله ی تکامل یافته ای شد که رنسانس مترقی یا پیشرفته نام یافت واین به دلیل نوعی تعالی طلبی و آرمانگرایی نوین در ذهن هنرآفرینان این دوره بود. این دوره از رنسانس در حقیقت نقطه عطفی در تاریخ اروپا بوده است چونکه تاریخ هیچگاه شاهد آغاز یک چنین تلاش و شور وحرکتی در زمینه تمام علوم بویژه هنر نبود .در این مقطع زمانی هر انسانی که توانایی پیشرفت داشت تشویق می شد وارتقا می یافت.هنرمندان این دوره علاقه زیادی به انسان گرایی داشتند. هنر معماری این دوره از رنسانس را افرادی چون میکلانژ،بوناروتی،داوینچی و سانتی برامانته به اوج کمال رسانده اند. معماری که در این زمان براساس ساختمان متمرکز به یک نقطه (تقارن نقطه ای) بود.
دانلود فایل ورد این مجموعه در 89 صفحه به همراه معرفی شهر کرمان و جاذبه های آن